به گزارش خبرنگار ایمنا، تعرفهگذاری و تعیین قیمت یکی از مهمترین ابزارها برای کنترل بازار به شمار میآید و قیمتگذاری دستوری بر همه بازارها از جمله در صنایعی مانند فولاد که قیمتگذاری در زنجیره تأمین مواد اولیه آن با دخالت دولت انجام میشود، سایه انداخته است.
با توجه به اینکه در حال حاضر دولت در قیمت گذاری زنجیره فولاد دخالت میکند، نمیتوان انتظار بهبود شرایط فعلی را داشت و این امر منجر به برهم خوردن توازن قیمتی در زنجیره فولاد میشود، درواقع برای بهبود شرایط زنجیره فولاد، نیاز است دولت به کمک به بخشهای مختلف زنجیره فولاد آمده تا تولیدکنندگان بتوانند محصول نهایی خود را در بازار عرضه کرده و مازاد آن را به بازارهای خارجی صادر کنند.
در واقع قیمتگذاری دستوری و سرکوب دلار به عنوان یک راهکار نادرستی است که همواره در اقتصاد ایران بهکار گرفته میشود، اما با طرحی جدید؛ این قیمتگذاری دستوری علاوه بر اینکه یک شارپ قیمتی را در بازار ایجاد میکند، باعث میشود تولیدکنندگان نیز میل کمتری به عرضه کالای خود در بازار داخلی داشته و به دنبال مسیرهای جدید صادراتی برای محصولات خود باشند.
در هفتههای اخیر شرکتهای معدنی که تأمین کنندگان مواد اولیه زنجیره فولاد از جمله کنسانتره و گندله در بورس کالا هستند، از پایین بودن قیمت پایه این مواد گلهمند بوده و اعلام کردند که این قیمتها باعث ضرر آنها خواهد شد، بنابراین شرکتها در آخرین اقدام که سیویکم تیرماه امسال بود، عرضه کالا را متوقف کردند.
در این خصوص سعید عابدی، مدیر خرید مواد اولیه و انرژی شرکت فولاد مبارکه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار میکند: قیمت پایه مواد اولیه معمولاً بر اساس قیمت محصول سنجیده میشد و در سالهای ۹۷ و ۹۸ ضریبی از قیمت شمش فولادی بوده است، به طور مثال قیمت کنسانتره برابر با ۱۳ یا ۱۶ درصد از قیمت شمش بوده و همه ملزم به رعایت این ضرایب بودند.
وی اضافه میکند: تقریباً در اواخر سال ۱۴۰۰ و اوایل سال ۱۴۰۱ این موضوع به چالش کشیده شد و تصمیم بر این شد که قیمت بر اساس توافق بین خریدار و فروشنده انجام شود و تقریباً مانند گذشته، اما با ضریبی توافقی بر اساس قیمت شمش قیمتگذاری میشد.
مدیر خرید مواد اولیه فولاد ادامه میدهد: پس از آن دستورالعملی آمد که بر اساس آن، همه عرضه کنندگان مواد اولیه زنجیره فولاد شامل کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی موظف به حضور در بورس و فروش محصول در آن بازار شدند.
عابدی میگوید: برخی از این دستورالعمل استقبال کردند و برخی خیر؛ چرا که بورس در آن زمان مکانیزمی نداشت که شرکتهای تولیدکننده و مصرفکننده بتوانند قرارداد بلندمدت را پشتیبانی و روی آن برنامهریزی کنند و از میزان خرید یا فروش خود مطلع باشند، همچنین اهمیت موضوع حملونقل در بورس نادیده گرفته شده بود و بدون ایجاد زیرساخت مورد نیاز، محصولات وارد بورس شد.
قیمت پایه مواد اولیه زنجیره فولاد، مکانیزم دقیقی ندارد
وی خاطرنشان میکند: موضوع بعدی نحوه قیمت گذاری است، در بورس کالا هنوز کسی اعلام نکرده است که قیمت پایه مواد اولیه زنجیره فولاد به چه صورت تعیین میشود، بر اساس قیمت سنگ معدن یا کلوخه است؟ یا بر اساس محصول؟ مکانیزم دقیقی اعلام نشده است.
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی شرکت فولاد مبارکه میگوید: موضوعی که قابل مشاهده بود این بود که هر زمان قیمت شمش کاهش مییافت، قیمت کنسانتره و گندله نیز کاهش پیدا میکرد و در بورس هم همین اتفاق میافتاد.
عابدی تصریح میکند: زمانی که محصولات در بورس آمد پیشنهاد این بود که محصولات پایه بر اساس کف کیفیت قیمتگذاری شود، سپس اگر محصولی جنس بهتری دارد، تحت رقابت قرار گیرد و قیمت آن افزایش پیدا کند، اما به قدری این مکانیزم ناکارآمد و غیرشفاف بود که با وجود کمبود کنسانتره و بیش بود گندله، دیده میشد که ۳۰ تا ۵۰ درصد از کنسانتره در بورس معامله میشود که در اغلب اوقات خریدار آن فولاد مبارکه است و ماهانه حدود ۳۰۰ هزار تن توسط این شرکت خریداری میشود؛ علت این خرید هم طراحی خط تولید گندله شرکت فولاد مبارکه بهگونهای است که باید از کنسانترهای شبیه به کنسانتره چادرملو استفاده کند، اما چادرملو حاضر نبود محصول خود را بیرون از بورس معامله کند.
قیمت پایه مواد اولیه فولاد همسو با قیمتهای جهانی شود
وی ادامه میدهد: کنسانتره و گندله بیرون از بورس با قیمتهای پایینتر از قیمت پایه معامله میشود که خود نشاندهنده بالا بودن قیمت پایه و ناکارآمدی روش جاری بورس در این زمینه است.
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی شرکت فولاد مبارکه میگوید: بهتر است قیمت بورس به بازار نزدیکتر باشد، به طور مثال یک پیشنهاد این است که برای هر حلقه از زنجیره ۱۵ درصد سود روی قیمت تمام شده در نظر گرفته شود.
عابدی خاطرنشان میکند: نکته بعد اینکه اگر به قیمت کنسانتره و گندله در بازار ایران با توجه به قیمتهای جهانی نگاه شود، یعنی نحوه فروش Ex-work در نظر گرفته شود، به این معنی که بین ۳۰ تا ۴۰ دلار از قیمت روز کم شود و کالا با دلار ۴۰ الی ۴۲ هزار تومان نیما تبدیل شود، قیمتهای صادراتی تولیدکنندگان کنسانتره و گندله از قیمتهای داخلی آنها بسیار کمتر خواهد بود و این نشاندهنده بالا بودن قیمت پایه در بورس است.
وی میگوید: البته تاکید ما بر قیمتهای جهانی نیست، اما اگر قیمتهای پایه همسو با قیمتهای جهانی تعیین شود بهتر است.
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی شرکت فولاد مبارکه اضافه میکند: اگر صورتهای مالی شرکتهای بزرگ معدنی، از جمله چادرملو، گوهر زمین و صبانور در سال ۱۴۰۱ بررسی شود مشخص میشود که به دلیل داشتن معدن ملکی، دارای حاشیه سودهای بسیار بالایی هستند.
عابدی تصریح میکند: شرکت گلگهر میزان زیادی از سنگ مورد نیاز خود را خریداری میکند، بنابراین حاشیه سود کمتری نسبت به سایرین دارد، به طور مثال در کنسانتره ۳۰ درصد و در گندله ۲۰ درصد، اما شرکت گهرزمین یا چادرملو دارای حاشیه سود ۵۰ درصدی در کنسانتره هستند که این یعنی قیمت فروش آنها دوبرابر قیمت تمام شده آنها است.
وی میگوید: اینکه گندله سازها معترضاند که چرا گندله ارزان است یک ادعای غیرواقعی است ایشان انتظار دارند حاشیه سودی مانند کنسانتره داشته باشند، اما واقعیت آن است که سود این حلقه منطقی است و باید قیمت کنسانتره و گندله بهطور همزمان کاهش پیدا کند. ذکر این نکته ضروری است که حاشیه سود ناخالص شرکتهای چادرملو، گوهر زمین و صبانور برای گندله در سال ۱۴۰۱ با وجود اینکه قیمت ایشان در سال گذشته حدود ۴۰ درصد پایینتر از امروز بوده است، بالای ۷۰ درصد بود که گواهی بر رد ادعای شرکتهای گندلهساز است.
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی شرکت فولاد مبارکه خاطرنشان میکند: اگر قیمت کنسانتره سر جای خود قرار گیرد و قیمتی متناسب با قیمت تمام شدهاش داشته باشد، مطمئناً گندلهساز هم سود خوب خواهد داشت، علاوه بر اینکه با وضعیت فعلی هم سود خوبی دارد. در خصوص آهن اسفنجی هم اگر قیمت امروز ۱۲ هزار تومان باشد، شرکتی که آن را میخرد اگر ۵۰۰ تومان کرایه دهد و سپس آن را تبدیل به شمش کند، جز ضرر عایدی دیگری نخواهد داشت.
عابدی اضافه میکند: در دو حلقه سود بهشدت زیاد و در دو حلقه سود بهشدت کم است. حلقه کنسانتره و اسفنجی به شدت سود بالایی دارد و گندله و شمش سود بهشدت پایینی دارد.
وی اضافه میکند: با محاسبه عوامل مؤثر در قیمت آهن اسفنجی، قیمت تمام شده آن حدود ۷،۵۰۰ تومان میشود اما قیمت فروش آن امروز بیش از ۱۲ هزار تومان است که ۶۰ درصد بالاتر از قیمت تمام شده است. این درصد بسیار بالایی است. اگر قیمت ۱۲ هزار تومان با ضریب تبدیل ۱.۲۵ در نظر گرفته شود و ۶۰۰ تومان هم کرایه داشته باشد میشود ۱۵ هزار و ۷۵۰ تومان که با حدود ۴ هزار تومان هزینه تبدیل میشود ۱۹ هزار و ۷۵۰ تومان قیمت تمام شده شمش خواهد بود و قیمت پایه شمش در بورس حدود ۱۹ هزار و ۶۰۰ تومان تا ۲۰ هزار تومان تعیین شده است.
کاهش قیمت پایه مواد اولیه فولاد شرط بقای شرکتهای فولادی
مدیر خرید مواد اولیه و انرژی شرکت فولاد مبارکه تصریح میکند: یکی از اشتباهاتی که در کشور رخ میدهد این است که گفته میشود حاشیه سود فولاد مبارکه زیاد است، چرا که یک فولادساز بزرگ است، اما در واقع شرکت فولاد مبارکه یک گندلهساز بزرگ و یک تولیدکننده آهن اسفنجی بزرگ در کشور است و سپس یک شرکت فولادساز بهشمار میرود. همانگونه که میدانید در گروه فولاد مبارکه در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۲ میلیون تن گندله و حدود ۱۰ میلیون تن آهن اسفنجی تولید شده است و این در حالی است که بزرگترین گندلهساز کشور شرکت گلگهر است که پارسال ۱۰ میلیون تن تولید و فروش داشته است.
عابدی اضافه میگوید: کاهش قیمت پایه کنسانتره و به تبعیت آن کاهش قیمت پایه گندله و آهن اسفنجی میتواند باعث متعادل شدن زنجیره شود در غیر این صورت بهزودی شاهد تعطیلی شرکتهای فولادساز که حلقههای بالادستی زنجیره را ندارند، خواهیم بود.
گزارش از مهران اسماعیلی، خبرنگار اقتصادی ایمنا
نظر شما