به گزارش ایمنا، امروز _یکشنبه بیستونهم مردادماه_ همزمان با سالروز تولد و درگذشت برخی از بزرگان ایرانزمین است.
سالروز درگذشت میرزا محمدرضا کلهر
میرزا محمدرضا کلهر (زاده سال ۱۲۰۷ کرمانشاه - درگذشته بیستونهم مرداد ۱۲۷۱ تهران) از خوشنویسان خط نستعلیق
وی بهسبب میل شخصی و استعداد ذاتی که به مشق خط داشت و تا حدی نیز این هنر را نزد هنرمندان ایل آموخته بود، در تهران نزد محمد خوانساری بهشاگردی و مشق پرداخت. پس از درگذشت استادش، از روی خطوط "میرعماد" مشق میکرد؛ چنان که گویند برای این کار به اصفهان رفت تا از روی کتیبه معروف میرعماد در تکیه میرفندرسکی مشق کند.
به گفته عبداله مستوفی درآمد او از آموزش چند شاگرد که به مجلس او میآمدهاند و چاپ نویسی تأمین میشد.
کلهر در هر وضعیتی حتی در سفر با مرکب غلیظ چاپ به هنرآفرینی میپرداخت و در نوشتن، آن قدر قدرت داشت که تمام کلمه را بدون برداشتن قلم از روی کاغذ مینوشت که در چاپ"نویسی این کار لازم بوده است. البته او شکسته نستعلیق را نیز خوب مینوشته است.
وی به شعر و شاعری نیز علاقه داشت و هزار و ۵۰۰ بیت شعر دارد. یکی از مهمترین تحولات زمان قاجار، ورود صنعت چاپ سنگی به کشور بود. در واقع، متحول شدن سطح فرهنگی کشور، پیدایش مدارس جدید و اینکه کتاب و کتابت باید در دسترس همگان قرار میگرفت و همچنین چاپ و چاپ نویسی روزنامه و مطبوعات عواملی بودند که نیاز جامعه را به صنعت چاپ کاملاً نشان میدادند.
در این شرایط، خوشنویس ناچار بود که به تندی کار کتابت را برای چاپ (مثلاً روزنامه) آماده کند. در این شرایط بود که وی به عنوان بزرگترین نوآور در خط نستعلیق به همراهی با صنعت چاپ قدم برداشت.
کلهر به تغییراتی اساسی در خوشنویسی دست زد تا بتواند در زمان کم و با سرعت، کار کتابت را انجام داده، برای چاپ آماده کند. در واقع، تغییرات او در خوشنویسی باعث پیدایش مکتبی جدید شد که بعدها با نام خودش یعنی "مکتب کلهری" شهرت پیدا کرد. تغییراتی که کلهر در خط به وجود آورد، زاده دو عامل مهم بود: یکی سرعت و دیگری شرایط چاپنویسی.
وی باید در مدت کمی با مرکب به اصطلاح لجن چاپ که بسیار غلیظ و چسبناک بود بر روی کاغذهای چاپ کتابت میکرد.
از میان شاگردان وی زینالعابدین بنمحمد شریفیقزوینی "ملکالخطاطین"، کاتب شهیر مرتضی برغانی "میرخانی"، میرزا مرتضی نجمآبادی و سیدمحمود صدرالکتاب بودند. از شاگردان مهم وی که بهطور مستقیم شاگردیاش را نکرد، محمدحسین سیفیقزوینی، ملقب به "عمادالکتاب" است.
میرزا رضا کلهر در ۶۴ سالگی درگذشت و در تهران به خاک سپرده شد.
زادروز ناصر زَرآبادی
زرآبادی، (زاده بیستونهم مردادم اه ۱۲۹۸ تهران - درگذشته سیام تیر ۱۳۹۷ تهران) آهنگساز و نوازنده ویولن
وی به دلیل شغل پدرش که افسر قزاقخانه بود، با شنیدن موسیقی نظامی سربازان، به موسیقی علاقهمند بود و در سال ۱۳۰۹ در مدرسه موزیک بهتحصیل مشغول شد. نخستین استاد موسیقی وی «محمود ایروانی» بود که «ویولن» و «ترومپت» را نزدش فراگرفت و از دیگر استادش «هنگآفرین» بود.
زرآبادی با «ابوالحسن صبا» در یک میهمانی آشنا شد، وی از زرآبادی دعوت کرد تا به شاگردانش «نُت» بیاموزد. این همکاری باعث شد تا زرآبادی از ابوالحسن صبا، ردیف ویولن ایرانی و همچنین از «علیرضا چنگی» ردیفهای «کمانچه» را بیاموزد. در سال ۱۳۲۲ همکاریاش را با «رادیو» آغاز کرد.
وی رهبری ارکستر «شما و رادیو» و سرپرستی ارکستر شماره سه را عهدهدار بود.
زرآبادی همچنین از سال ۱۳۲۴ بهمدت سه سال با ارکستر «عزت روحبخش» همکاری کرد.
وی با تأسیس آموزشگاه موسیقی در خیابان لالهزار تهران، شاگردان بسیاری را تربیت کرد که از آن جمله: «پرویز یاحقی» «مهدی خالدی» و «حسن زرگریان» بودند.
زرآبادی کنسرتهای خیریه متعددی در ایران بهاجرا گذاشت و برنامهها و کنسرتهای موسیقی ایرانی را در آلمان و هلند برپا کرد.
وی در یک حرکت ابتکاری در هفت لیوان با مقدار آب متفاوت، بهوسیله چوب، مینواخت. هر لیوان صدای یک نت موسیقی را منعکس میکرد که بسیار شبیه بهصدای اُرگ بود.
زرآبادی لیوانها و آرشهای که از ترکه یک درخت ساخته بود و ساز ویولنش را به موزه موسیقی ایران اهدا کرده است.
آثار هنری:
از جمله آثار آهنگسازی زرآبادی موارد زیر است: (بعضی از آثار و ساختههای وی بهنام دیگران منتشر شده است.)
«مهمانت کنم»
«شمع و گل و پروانه»
«مرو تا مرو»
«روی تو زیبا شده»
«بردی از یادم»
«نیلوفر»
«مریم»
موسیقی فیلم «زندهباد خاله» بهکارگردانی پرویز خطیبینوری
ناصر زرآبادی در ۹۹ سالگی درگذشت و در قطعه ۱۰۹ بهشتزهرا بهخاک سپرده شد.
زادروز حسین اعتمادی
حسین اعتمادی (زاده بیستونهم مردادماه ۱۳۲۰ تهران) آهنگساز و نوازنده ویولن
وی از دوازده سالگی آموزش ویولن را نزد اسکندر برهان آزاد، آغاز کرد و سپس وارد هنرستان شبانه موسیقی ملی شد و در آنجا زیر نظر رحمتاله بدیعی به آموختن ویولن پرداخت. در همان دوره شبانه، تئوری و سلفژ و تا اندازهای هارمونی را در کلاس استادان: کمال پورتراب و فروتنراد آغاز کرد و پس از مدت پنج سال که تحصیل موسیقی میکرد، وارد ارکستر هنرستان شد.
اعتمادی، که بنا بهتوصیه امیر جاهد (رئیس وقت هنرستان شبانه موسیقی) از پرداخت شهریه معاف شده بود، پس از چندی، با چندتن از همکلاسیهایش همکاری گروهی را با ارکستر هنرستان روزانه موسیقی ملی آغاز کرد که رهبری این ارکستر با حسین دهلوی بود.
وی، پس از اتمام متدهای هنرستان (نزد رحمتاله بدیعی، والودیا تارخانیان و محمود ذوالفنون)، به کلاس حبیباله بدیعی که در همان هنرستان تدریس میکرد، رفت و مدت چهار سال ردیفهای ابوالحسن صبا را از او فراگرفت.
اعتمادی پس از پایان دوره هنرستان وارد دوره عالی موسیقی شد که بهعلت گرفتاری و اشتغال در ارکسترهای رادیو نتوانست آن دوره را بهپایان برساند.
وی از سال ۱۳۴۷ در ارکستر نکیسا و باربد و چند ارکستر دیگر رادیو ایران بهنوازندگی مشغول شد که تا سال ۱۳۵۰ ادامه داشت. در آن سال، رادیو و تلویزیون در هم ادغام شدند. وی هم وارد ارکستر سازهای ملی رادیو تلویزیون (که رهبری آن با مهدی مفتاح بود) شد.
وی در دوره پس از انقلابِ ارکستر رادیوتلویزیون، چند آهنگ برای گروه کر و رضا منفرد ساخت که اجرا شدند. اعتمادی، با قراردادهای فرهنگی و هنری بین ایران و کشورهای جهان، مسافرتهای متعددی با ارکستر رادیوتلویزیون به کشورهای پاکستان، هندوستان، کویت، آلمان و فرانسه داشت.
زادروز هوشنگ چالنگی
هوشنگ چالنگی، (زاده بیستونهم مردادماه ۱۳۲۰ مسجدسلیمان - درگذشته دوم آبانماه ۱۴۰۰ کرج) شاعر
وی «برادر جمشید چالنگی» بود و در کنار احمدرضا احمدی، بهرام اردبیلی، مجید فروتن، پرویز اسلامپور و بیژن الهی «شعر موج نو» و در ادامه آن «شعر دیگر» را پایهگذاری کردند.
چالنگی، به مدت ۳۰ سال در آموزش و پرورش مسجدسلیمان مشغول تدریس بود و نخستین بار توسط «احمد شاملو» در مجله خوشه به جامعه ادبی ایران معرفی شد، اما پس از تقابل با شعر شاملو به جرگه شعر دیگر پیوست و این باعث شد شعر وی دچار تغییرات نحوی زبان شده و تمامیت معماری آن را تأثیر گذارد.
دوران تحولات اجتماعی جامعه ایران در دهه ۱۳۶۰ شعر او را نیز به سکوت کشاند و در آن دوره نسبت به دوران جوانیاش کار خاصی ننوشت. در شعرهای چالنگی نوعی معماری تصویری وجود دارد که معنا را در متن شعرها بهتعویق میاندازد و باعث از بین رفتن مشخصههای تکمعنایی واژگان میشود. این نوع رفتارهای شعری را بیشتر در آثار یداله رویایی و بهرام اردبیلی شاهد بودهایم.
وی در مورد رابطه مدرنیسم و شعر معتقد بود شیوه شعر طوری است که مدرنیسم مورد علاقه ما شاید در آن اتفاق نیفتد و در لایههای درونی شعر حضور کلی پیدا نکند.
چالنگی، در مورد شعر دیگر معتقد بود شعر ناب یعنی مردم کشورش و معتقد است مخاطبان شعر در بهترین نقطه شناسایی شعر قرار دارند و در این میان مخاطب متبحر و باهوش میتواند در تعیین تکلیف وضعیت شعر حضور تأثیرگذار داشته باشد.
وی اشرافیت فرهنگی-فلسفی را در شعر محکوم میکرد و معتقد بود: «اگر شعر فقط یک تأویل فلسفی داشته باشد، نمیتواند موجودیت پیدا کند.»
آثار:
هوشنگ چالنگی که از اعضای اصلی حلقه شعر دیگر بود، در دهه ۱۳۴۰ کارهای خود را در قالب دو جلد کتاب «شعر دیگر» همراه دیگر شاعران این گروه منتشر کرد.
وی پیش از انقلاب برای انتشار هیچ کتابی اقدام نکرد و انتشار کتابی مستقل از خود را، تا چهل سال پس از سرودن مشهورترین شعرهایش، یعنی تا سال ۱۳۸۳ که «زنگوله تنبل» به چاپ رسید، عقب انداخت. این کتاب در نشر سالی بهچاپ رسید.
پس از این کتاب، کتاب آبی ملحوظ را در سال ۱۳۸۷ با همان ناشر منتشر کرد. این کتاب نخستین بار در سال ۱۳۸۴ مجوز نشر را دریافت کرده بود اما با تأخیری سهساله و با اضافه شدن شعرهایی به آن در چند مرحله بهچاپ رسید. یک کتاب دیگر وی نیز که تاکنون در بازار نشر دیده نشده و به احتمال بسیار زیاد اصولاً به چاپ نرسیده، با عنوان «نزدیک با ستاره مهجور»، در سال ۱۳۸۱ از سوی انتشارات صمد اهواز تا مرحله فهرستنویسی پیش رفته است. همچنین نشر سالی، در سال ۱۳۸۰، نخستین بار کتابی از چالنگی را با عنوان «آنجا که میایستی» تا مرحله فهرستنویسی پیش برد. به نظر میرسد این کتاب، شکل اولیه همان کتاب «زنگوله تنبل» باشد که سه سال بعد، در سال ۱۳۸۳، با افزودهها و نامی جدید از سوی همین نشر بهچاپ رسید.
آنجا که میایستی، تهران: نشر سالی ۱۳۸۰
نزدیک با ستاره مهجور، اهواز: انتشارات صمد ۱۳۸۱
زنگوله تنبل، تهران: نشر سالی ۱۳۸۳
آبی ملحوظ، تهران: نشر سالی ۱۳۸۷
گزیده اشعار، تهران: انتشارات مروارید ۱۳۹۱
سالروز درگذشت محمدنقی براهنی
محمدتقی براهنی، (زاده سال ۱۳۱۱ تبریز - درگذشته بیستونهم مردادماه ۱۳۸۱ تهران) روانشناس و پدر روانآزمایی
وی در سال ۱۳۳۴ از دانشگاه تبریز مدرک لیسانس در آموزش زبان دریافت کرد و همزمان با تحصیل در دوره لیسانس، در شهرستان مرند، بهعنوان آموزگار مشغول به کار شد. پس از دریافت مدرک لیسانس به مدت دو سال در دبیرستانهای ارومیه به تدریس پرداخت. در سال ۱۳۳۵ با دریافت بورسیه تحصیلی به انگلستان اعزام شد و در سال ۱۳۳۶ توانست از دانشگاه لندن دیپلم آکادمیک روانشناسی پرورشی دریافت کند. به محض دریافت این مدرک، به ادامه تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۸ موفق به دریافت فوقلیسانس روانشناسی پرورشی از دانشگاه لندن شد.
براهنی، در اواسط سال ۱۳۴۰ به تبریز رفت و تا سال ۱۳۴۳ بهعنوان عضو هیئت علمی گروه روانشناسی دانشگاه تبریز بهتدریس و پژوهش پرداخت. سپس برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت و در سال ۱۳۴۵ از دانشگاه کلمبیا درجه فوقلیسانس روانشناسی دریافت کرد. پس از آن، تحصیل دوره دکتری را آغاز کرد و همزمان با آن بهعنوان متخصص آزمونسازی در مؤسسه هارگوتپرس شروع بهکار کرد و تا سال ۱۳۴۶ بهاین کار ادامه داد و در سال ۱۳۴۷ دکتری روانشناسی دریافت کرد. سپس به ایران بازگشت و در گروه روانشناسی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران، ابتدا با سمت استادیاری و سپس دانشیاری به تدریس و پژوهش پرداخت و در سال ۱۳۶۲ با همان درجه دانشیاری از دانشگاه تهران زودهنگام بازنشسته شد.
سالروز درگذشت محمود طلوعی
محمود طلوعی، (زاده یکم آبانماه ۱۳۰۹ میانه - درگذشته بیستونهم مردادماه ۱۳۹۴ تهران) نویسنده، مترجم، روزنامهنگار و تاریخنگار.
وی مدرک کارشناسیاش را در رشته ادبیات فرانسه از دانشگاه تهران دریافت کرد و همزمان با تحصیل، در مطبوعات آن دوران فعالیت داشت و ۱۰ سال، سردبیر نشریه «خواندنیها» بود.
طلوعی، در سال ۱۳۵۰ وارد مجلس شورای ملی شد و پس از انقلاب به حرفه نویسندگی پرداخت.
مجله خواندنیها، که دوره انتشارش نزدیک چهار دهه ادامه داشت، از سال ۱۳۲۷ تا سال ۱۳۳۵ زیر نظر علیاصغر امیرانی با سردبیری محمود طلوعی منتشر میشد.
وی پس از یک دوره ترک موقت، دوباره همکاریاش را با این مجله از سر کار گرفت و تا آذر ۱۳۴۶ به این کار پرداخت. از سال ۱۳۵۰ مبادرت به انتشار مجله ماهانهای به نام «مسائل جهان» کرد و چندین سال آن را انتشار داد.
طلوعی، اکثر مطالب مجله را شخصاً تهیه میکرد و بهنامهای مستعار درج میکرد. وی در جوانی وارد وزارت فرهنگ شد و مدتی دبیر دبیرستانها بود، بعد شغل اداری گرفت و به وزارت دارایی انتقال یافت. اولین شغل وی در وزارت دارایی، مشاور وزیر بود، بعد مدیرکل روابط عمومی آن وزارتخانه شد.
وی بهزبانهای فرانسه و انگلیسی تسلط داشت و به زبانهای عربی و ترکی استانبولی آشنا بود. محمود طلوعی بر اثر تصادف به شدت مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان در ۸۵ سالگی درگذشت.
آثار:
فرهنگ جامع سیاسی
جای پای زن در مسیر تاریخ معاصر ایران
مصدق در پیشگاه تاریخ
زن بر سریر قدرت
هفت پادشاه (۲ جلد)
زیبای تنها
آئینه تاریخ
حدیث نیک و بد
خواندنیهای تاریخی
داستان انقلاب
روزی که جهان دگرگون شد
آفت جهانی
از تزار تا شاه
چهرهها و یادها
نبرد قدرتها در خلیجفارس
تاریخ و تصویر
غولهای قرن
صد روز آخر
نامهها و نامها
بازنگری تاریخ ایران از عهد باستان تا امروز
معماهای تاریخی
خاطرات دو سفیر
صدسال - صد چهره
چهره واقعی علم
زنان نامدار
زیبای تنها
خاطرات دو سفیر
تهران در آینده زمان
راز بزرگ
پدر و پسر
سرنوشت دیکتاتورها
نسیم آزادی
بهشت خیالی: ایرانی در غربت
دو قرن نیرنگ
نظر شما