به گزارش خبرنگار ایمنا، وعده ما ساعت ۱۰:۰۰ روز بیستودوم مردادماه در «ایستگاه دارک» حوالی شهرک امام حسین (ع) در محدوده منطقه ۱۴ شهرداری اصفهان بود؛ همانجایی که شنیده بودیم شفت ورودی دستگاه حفار مکانیزه (TBM) برای حفاری خط دو متروی اصفهان و استقرار تجهیزات پشتیبان دستگاه حفار احداث شده است.
ساعت ۹:۴۰ کیف و وسایلمان را برداشتیم و سوار خودرو شدیم، مقصد فاصله زیادی با خبرگزاری ایمنا نداشت اما مسیر پرترافیکی را در پیشرو داشتیم. از حرم حضرت زینب (س) که عبور کردیم کارگاه عمرانی مترو نمایان شد.
هنگام ورود به کارگاه، نگهبان میانسالی بلافاصله از دکه نگهبانی خارج شد و گفت: «آقا، کجا؟ بفرمائید!» هنوز جواب سوال او را نداده بودیم که یکی از مهندسان کارگاه که گویا در جریان تهیه گزارش ما از این ایستگاه بود، پاسخ او را داد: «آقا مشکلی نیست، هماهنگ شده است!»
نگهبان دستی برای ما تکان داد و گفت: «بفرمایید، خوش آمدید» وارد محوطه کارگاه شدیم. کف کارگاه ریگ و خاک ریخته شده بود.
«محمدمهدی فرزین» مدیر روابطعمومی سازمان قطار شهری اصفهان همراه با مدیر کارگاه به استقبال ما آمد. همراه آنها وارد کانکسهای تودرتوی کارگاه شدیم، آنجا کلاه ایمنی تحویل گرفتیم و راهی ایستگاه مترو شدیم.
یک در سفیدرنگ بزرگ روبهروی ما بود که آن سوی آن فضای بزرگی قرار داشت. از در که وارد شدیم، با فضای بزرگی روبهرو شدیم که روی سقف آن، آهنآلات بزرگی در هم تنیده شده بود. سمت راست ما پلههای مارپیچ آهنی وجود داشت که باید از آنها پایین میرفتیم تا به کف ایستگاه میرسیدیم. یکی از کارگران گفت: «خانم باید ۸۰ تا پله پایین بری، فقط خیلی مواظب باشید سرتون گیج نره!»
حین رفتن به سمت پایین، به این فکر میکردم که بعد چطور باید این پلهها را بالا بیایم، به هر حال پایین رفتن از پلهها آسانتر از بالا آمدن از آن بود.
پلهها که تمام شد، متوجه شدیم در عمق ۱۸ متری زمین هستیم. یکی از مهندسان گفت: «اینجا شَفت نام دارد، محلی که دستگاههای حفار تونل خط دو متروی اصفهان وارد آن شد تا عملیات حفاری را آغاز کند.»
در محل شفت کسی حضور نداشت، از آقای فرزین پرسیدیم: «پس کارگران کجا هستند؟» او پاسخ داد: «کار آنها اینجا تمام شده، الان ۷۵۰ متر جلوتر در تونل مشغول کار هستند.»
دو دهانه تونل مترو در این محل خودنمایی میکرد که دیدن آنها برایم لذتبخش بود، میدانستم تلاشهای زیادی انجام شده تا این تونلها آماده شود، گوشه کوچک آن بالا و پایین رفتن چندباره کارگران از پلههای پرشمار در روزهایی بوده که اینجا برای مهیا کردن امکانات و شرایط حفاری تونلها فعالیت داشتند.
پس از اینکه تصویربردار و عکاس خبرگزاری تصاویری از فضای شفت و ایستگاه دارک گرفتند، آماده مصاحبه با مسئول کارگاه شدیم.
۷۰ هزار مترمکعب خاکبرداری و استفاده از ۴۰۰ تن آهنآلات استرات در ایستگاه دارک
علی فناییپور، سرپرست دستگاه نظارت ایستگاه دارک که از سال ۹۴ در خط دو متروی اصفهان مشغول فعالیت است، میگوید: اینجا محل ساخت ایستگاه دارک در خیابان آیتالله غفاری، جنب شهرک امام حسین (ع) در عمق ۱۸ متری سطح زمین است.
وی میافزاید: عرض شفت ۲۶ متر و طول آن ۱۵۰ متر است که در مرحله اول برای مونتاژ دستگاههای حفار و پشتیبانی تیبیام ساخته شد و مرحله بعد با توجه به اینکه تمام تأسیسات به ایستگاه لاله منتقل شده است، در آینده نزدیک پیمانکار در همین محل برای ساخت ایستگاه دارک مشغول فعالیت خواهد شد.
سرپرست دستگاه نظارت ایستگاه دارک تصریح میکند: دارک، نخستین ایستگاه خط دو متروی اصفهان در منطقه زینبیه و در نزدیکی پارکسوار است که سازه نگهبان آن توسط شمع و شاتکریت ساخته شده و توسط استراتها در دو طرف دیواره به هم متصل شده است (وظیفه اصلی استراتها متصل کردن قابهای اصلی سوله به یکدیگر است) دیوارههای سازه نگهبان متشکل از شمعهای بتنی درجاریز و شمعهای فولادی (H pile) بوده و اسکلت فلزی آن متشکل از استرات و ویل (Strut & Wale) و از نوع باکس فولادی است.
وی با بیان اینکه خاک حاصل از حفاری تونل مترو از این محل خارج و قطعات سگمنت وارد میشد، ادامه میدهد: برای احداث این شفت بالغ بر ۷۰ هزار مترمکعب خاکبرداری انجام شده است و ۱۱۰ شمع در اطراف ایستگاه با فاصله دو متر اجرا شده و ۴۰۰ تن آهنآلات استرات برای نصب استفاده شده است.
فناییپور با بیان اینکه پس از اتمام عملیات حفاری تونل، تمام تجهیزات از محل شفت خارج شد و در همین محل قرار است ایستگاه دارک ساخته شود، میگوید: در این پروژه ابتدا کارگران به صورت دو شیفت و ۲۴ ساعته مشغول فعالیت بودند، اما در حال حاضر با توجه به اینکه تأسیسات به ایستگاه لاله منتقل شده است، کارگران آنجا در حال کار هستند و تا یک ماه آینده، کارگران جدید برای ساخت ایستگاه اینجا مستقر خواهند شد.
مدیریت شهری اصفهان تدبیر کرده است که خط دو متروی این کلانشهر از منطقه کمبرخوردار زینبیه عبور کند تا عدالت را در برخورداری از امکانات شهری برای شهروندان رقم بزند و البته این اقدام ارزش افزودهای برای این منطقه به همراه خواهد داشت.
وی خاطرنشان میکند: با توجه به اینکه تاکنون پیمانکاران متعددی در این پروژه فعالیت داشتند، رقم دقیقی از هزینههای آن نداریم، اما اگر بودجه در زمان مقرر تخصیص پیدا میکرد و پروژه پنج سال پیش اجرا میشد، هزینهها تا یکدهم هزینههای فعلی کاهش پیدا میکرد و بهرهبرداری سریعتر انجام میشد.
سرپرست دستگاه نظارت ایستگاه دارک با اشاره به سختی کار کارگران در محیط کارگاهی مترو اظهار میکند: دو شیفت فعالیت کارگران حتی در روزهای تعطیل و اینکه آنها هر دو هفته یکبار فقط یک روز تعطیلی داشتند تا خللی در روند اجرای پروژه نداشته باشیم، گوشهای از سختی فعالیت آنها است.
وی میافزاید: بهترین خاطره من در پروژه، ورود دستگاه حفار به ایستگاههای خط دو متروی اصفهان که یکی پس از دیگری شاهد آن هستیم و نتیجه تلاشهایمان را میبینیم که برای ما بسیار خوشایند است اما بدترین خاطره، حوادث و آسیبدیدگی کارگران است که گاهی اتفاق میافتد، البته تاکنون حوادث بحرانی نداشتهایم.
فناییپور خاطرنشان میکند: مدیریت شهری اصفهان تدبیر کرده است که خط دو متروی این کلانشهر از منطقه کمبرخوردار زینبیه عبور کند تا عدالت را در برخورداری از امکانات شهری برای شهروندان رقم بزند و البته این اقدام ارزش افزودهای برای این منطقه به همراه خواهد داشت که جای تقدیر و تشکر دارد و امیدواریم هرچه سریعتر خط دو مترو راهاندازی شود تا شهروندان حلاوت و شیرینی آن را بچشند.
پس از تمام شدن مصاحبه، به سمت تونل مترو رفتیم؛ فضایی تاریک با هوای خنک که کف آن پر از خاک و ماسه بود؛ کفش و لباسهایمان حسابی خاکی شده بود.
از دور چراغهای روشن یک ماشین نظرمان را جلب کرد، از آقای فرزین پرسیدم: «اون چیه داره میاد سمت ما؟» جواب داد: «اون دستگاه بابکت است.»
صبر کردیم تا به ما رسید، از راننده خواستیم دستگاه را خاموش کند تا بتوانیم دقایقی با او همکلام شویم.
به سختی از بیل بابکت بالا رفتم تا صدای راننده را بشنوم و بتوانم گپوگفتی با او داشته باشم. او سر خود را با یک پارچه و نیمی از صورت خود را با ماسک پوشانده بود؛ حین سلام کردن چشمانش ریز و کشیده شد، فهمیدم میخندد.
او کارگری ۴۵ ساله بود که نخواست خودش را برای ما معرفی کند. گفت که متأهل است و چهار فرزند دارد.
پرسیدم: «از کجا میای؟» جواب داد: «از اون سر تونل، سمت ایستگاه زینبیه میام، داریم دسترسی تونلها رو ایجاد میکنیم.»
از سختیهای کارش میگوید: «به هر حال هر کاری سختیهای خودش رو داره، کار کردن توی تونل خیلی مشکله، اینجا کار زیاده اما همه با هم همکاری میکنیم تا مترو راه بیفته.»
او ادامه میدهد: «از ۷ صبح تا ۷ شب سر کار هستم و با استفاده از بابکت، کارهای تمیزکاری و جابهجایی وسایل را انجام میدهم؛ توی تونل، گرد و خاک زیاده، هوای اینجا الان خیلی آلودهس اما وقتی کار ما تموم بشه و قطارها بیاد، مردم از هوا و محیط تمیزش حتماً لذت میبرند.»
مایل بودم باز هم سوالاتی از او بپرسم، اما گویا عجله داشت زیرا باید تجهیزاتی را به دیگر کارگران میرساند؛ از ما خداحافظی کرد و رفت.
ما نیز به همراه مهندسان از تونل خارج شدیم و به فضای شفت رسیدیم. نگاهم به پلهها افتاد. نفس عمیقی کشیدم و پلهها را بالا آمدیم. در میانه راه کمی مکث کردیم و دوباره پلهها را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشتیم.
وارد کانکس شدیم و کلاههای ایمنی را تحویل دادیم تا سوار خودرو و راهی خبرگزاری شویم.
در طول مسیر به فکر فرورفته بودم و با خود میگفتم که به راستی چند درصد مردم شهر من از اینکه زیر زمین شهرشان چه میگذرد، اطلاع دارند….
گزارش از: راضیه کشاورز
نظر شما