به گزارش خبرنگار ایمنا، خبرنگاران طلایهداران جبهه آگاهی و چشم بینا و زبان گویای مردم هستند و نسبت به مسائل و مشکلات پیرامون خود دغدغه دارند؛ دغدغههایی از جنس مردم. آنها در مسیر مطالبات مردم هزینه میدهند اما باز هم پیگیرانه میایستند و قلم میزنند. چشمداشتی هم در برابر نوشتن و آگاهیرسانی خود ندارند. هر آنچه مینویسند و هر محتوایی که تولید میکنند برای مردم و رشد و پیشرفت جامعهای است که در آن زندگی میکنند و به آن تعلق دارند.
خبرنگار چه ایرانی باشد یا نباشد، وطندوست است و مزدور نیست، خبرنگار است و خبرنگارنما نیست و در یک کلام به بهای پول، دلار و دنیاطلبی هر کاری نمیکند؛ اما همه خبرنگاران اینگونه نیستند و هستند خبرنگارانی که شناسنامه ایرانی دارند اما در نقش سربازی دشمن ایفای نقش میکنند.
رسانههایی که کارشان فتنهپراکنی است
رسانههای بیگانه، کارکنان و خبرنگاران آنها، بیشترین نقش منفی و جریانی را در قبال جامعه بزرگ و شریف ایرانی بازی میکنند. این بنگاههای رسانهای تحت مدیریت نظام سلطه غربی صهیونیستی، سالهای سال است با بهکارگرفتن خبرنگاران و فعالان رسانهای با همه توان به میدان مقابله با ایران و ایرانی آمدهاند و در این مسیر از همه ترفندها و تاکتیکهای سیاه و خاکستری بهره میبرند.
BBC فارسی از جمله رسانههایی بود که در دوران سخت شیوع ویروس کرونا یا ناآرامیهای فتنهانگیز سال گذشته، تلاش کرد با استفاده از تکنیکهای رسانهای رنگارنگ از جمله بزرگنمایی سوژه، ایجاد انحراف، ایجاد حس گناه در بیننده، ایجاد احساسات و هیجانات بیشتر، به دنبال تفکر کمتر و دایه مهربانتر از مادر بودن باشد و آنچه خود میخواهد را به خورد مخاطب دهد.
ترفند «احساسات بیشتر، تفکر کمتر»، از جمله تکنیکهایی است که رسانههای معاند بهویژه بیبیسی آن را به کار میگیرند و دست بر قضا در موارد و مقاطع کوتاهی نتیجه هم گرفته بگیرند. نتیجهای که با تأسف باید گفت به واسطه سطح پایین سواد رسانهای برخی از اقشار جامعه و تحت تأثیر این تکنیک که نیاز به تفکر و تعمق در آن بیش از پیش احساس میشود در جاهایی جواب هم میداد و اعترافات پخش شده تلویزیونی حکایت از همین تأثیر همین خوراک رسانهای منحرف و سیاه با سوءاستفاده از آگاهی سطحی گروهی از اقشار مردمی و فریبخوردگان داشت.
خبرنگاران معاند در نقش مأموران آشکار و پنهان دشمن
ژیار گل
ژیار گل خبرنگار ارشد بخش فارسی بیبیسی و خبرنگار بینالملل سرویس جهانی بیبیسی، یکی از فعالترین چهرهها در مجموعه رسانههای فارسیزبان خارج از کشور در موضوعات مرتبط با ایران و جامعه ایرانی است.
وی متولد سال ۱۳۵۱ در یکی از روستاهای حومه سنندج است و دوران هنرستان و دانشگاه را در داخل کشور گذراند و در رشته کاردانی دامپروری درس خواند.
او همواره گزارشهای میدانی و انتقادی از صحنههای جنگ در ترکیه و مناطق کردنشین سوریه و عراق و ترکیه تهیه کرده است.
گل در سالهای فعالیت خود در بیبیسی، بارها به گفتوگوی اختصاصی با رهبران گروههای تروریستی و مسلح کُرد، از جمله مصطفی هجری، عبدالله مهتدی و سیامند معینی پرداخت. در واقع، جولان چهرههایی چون ژیار گل در بیبیسی فارسی، هومن سیدی در شبکه من و تو، کاوه آهنگری در صدای آمریکا، سیما ثابت و سامان رسولپور و شلر حقانیفر که همه از وابستگان و مرتبطان گروههای تجزیهطلب مسلح هستند، به وضوح نشان میدهد که دولتهای استعماری غربی قصد دارند به نحو سیستماتیک از اهرم گروههای تجزیهطلب مسلح برای تحت فشار قراردادن ایران و عادیسازی مفهوم تجزیهطلبی در افکار عمومی دستکم بخشهایی از جمعیت هدف در ایران بهره ببرند.
پدرخوانده بیبیسی فارسی
مسعود بهنود
نفر دوم مسعود بهنود است که وی را باید عنصر پیشکسوت دستگاه تبلیغاتی-امنیتی بیبیسی فارسی دانست. او به واسطه اینکه دروازه ورود خبرنگاران اصلاحطلب به رسانههای بیگانه است، لقب پدرخوانده بیبیسی فارسی را یدک میکشد.
بهنود در دوران رژیم ستمشاهی به عنوان خبرنگار وابسته به ساواک شناخته میشد. او در آن ایام، انحصار مصاحبه با پرویز ثابتی، مرد مخوف دستگاه امنیتی اطلاعاتی رژیم سیاه پهلوی را داشت.
بهنود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نویسنده برخی متون و یادداشتها در روزنامههای توقیف شده از جمله توس، صبح امروز و جامعه عصر آزادگان است که در پی ۸۵ مورد شکایت مدعیالعموم، بیستم مردادماه سال ۷۹ به دادگاه فراخوانده شد و پس از هفت ساعت بازجویی و تفهیم اتهام راهی زندان شد.
صادق صبا
صادق صبا را میتوان از مهرههای اصلی بنگاه ملکه دانست که این روزها در ایران اینترنشنال مشغول به کار شده است. وی در تزاید هتک حرمت مقدسات و اعتقادات مردم ایران گوی سبقت را از سابقون خود ربود و هفت سال سردبیر بخش خبر فارسی این رسانه بود.
در مجموع اقدامات مجرمانه بخش فارسی بیبیسی در دوران مدیریت صادق صبا را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد: ترویج اباحهگری و بیبندوباری، سازماندهی و فریب افراد علیه کشورمان، دروغپردازی علیه شخصیتهای حقوقی و حقیقی، تشویش برای تشدید تحریمها، ایجاد جنگ روانی علیه مردم ایران، تصویرسازی از بحران اقتصادی ایران، همکاری با سیستمهای تروریستی، تبلیغ و همکاری با گروههای تروریستی و منافقین، سوق دادن افراد به شبکههای جاسوسی به منظور رسیدن به پول و مقام و شهرت و گرفتن ویزا.
صادق صبا متولد سال ۱۳۳۲ در گیلان است؛ دکترای خود را از مدرسه اقتصاد لندن دریافت کرد و بیش از ۲۵ سال در بیبیسی کار کرد و پس از هفت سال سردبیری به اتهام فساد اخلاقی، جای خود را به «رزیتا لطفی» داد و به جمع تروریستهای رسانه تروریستی ایراناینترنشنال پیوست تا دوران پیری و فرسودگی خود را در شبکه فارسیزبان این سالها سپری کند و شاید بهزودی بازنشسته شود.
سیاوش اردلان
سیاوش اردلان، متولد سال ۱۳۵۷، مجری بخش فارسی بیبیسی است که مدت زیادی نیز با رادیو فردا و سازمان سیا همکاری داشته است.
او که با نمایه BBCardalan@ توییت میزند، در دوران آشوب و فتنه، در توئیتی اعتراف کرده بود که هدف براندازان از ایجاد آشوب در ایران کاسبی و درآمدزایی و ایجاد موقعیت و اعتبار برای خود است.
وی از فصل تابستان ۲۰۱۲ به همراه پونه قدوسی، همکاری خود را با برنامه نوبت شما خاتمه داد و بیشتر به تهیه گزارش برای بیبیسی فارسی همچنین فعالیت در سایت بیبیسی فارسی میپردازد.
رزیتا لطفی
رزیتا لطفی فارغالتحصیل زبان انگلیسی از دانشگاه تهران و یک فرد بهایی است. وی در مدرسه مطالعات شرقشناسی و آفریقای دانشگاه لندن، در رشته مطالعات خاورمیانه تحصیل کرده است. او در سال ۱۹۹۶ به عنوان تهیهکننده به بخش فارسی پیوست و مسئولیتهای مختلفی در بخشهای خبری بیبیسی داشته است. لطفی از ابتدای راهاندازی شبکه فارسی بیبیسی سردبیر بخش خبر این شبکه بوده است. وی نیز همچون صادق صبا همان سیاستها و تکنیکهای خبری منفور و منحرف را در پیش گرفته و ادامه داده است.
لطفی از جمله افرادی است که به باندبازی و رفیق بازی مشهور است. به اذعان همکارانش از بیسوادترین افراد موجود در بیبیسی است که بعد از سالها ارتباطگیری غیرمشروع در نهایت با داریوش کریمی، مجری برنامه پرگار شبکه تحت امر ملکه، ازدواج کرد.
رعنا رحیمپور
رعنا رحیمپور، روزنامهنگار و مجری سالهای اخیر رسانه حکومتی انگلیس است. وی سالها مجری ارشد تلویزیون بیبیسی فارسی بود. رحیمپور فارغالتحصیل مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد و فوق لیسانس حسابداری از دانشگاه الزهرا دارد که در ۲۵ سالگی به لندن مهاجرت کرد و یکسال بعد در شبکه ملکه استخدام شد تا سیاههاش را علیه هموطنان خود، کامل کند.
شانزدهم آبانماه سال گذشته درست میان آشوبها، انتشار فایل صوتی از مکالمه خصوصی رعنا رحیمپور با مادرش، او را در مرکز توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار داد. در این گفتوگو با مادرش بیپرده از سیاستهای رسانهای عربستان و شبکه ایراناینترنشنال انتقاد میکند و میگوید کشورهای منطقه یک ایران تکهتکه و تجزیهشده میخواهند. پس از این رخداد بود که او از این شبکه اخراج شد، اما همچنان کارمند رسانه ملکه است.
اینها و تعدادی دیگر، بابت خیانت به کشورشان از دولت انگلستان حقوق میگیرند، اگرچه شیرینی پوند و دلار دلفریب است، اما تاریخ هیچوقت قضاوت خوبی نسبت به وطنفروشها نداشته است.
نظر شما