به گزارش خبرنگار ایمنا، خطاطی و خوشنویسی، همچون طاووسی بال گشوده، در میان سایر هنرها، دیدگان را بهسوی خویش کشیده و با قدرت و قوتی تمام، به جلب نظرها پرداخته است، چه آنکه این هنر، ریشه در عالم لاهوت و معنا دارد. در هیچ دینی مانند اسلام به هنر زیبای خط توجه نشده و هیچ هنری در اسلام همچون خوشنویسی مورد تأکید و، تأیید و تشویق و ترغیب قرار نگرفته است. اگر خداوند متعال، در کتاب آسمانی قرآن، به قلم، ابزار نوشتن و خوش نوشتن، سوگند یادکرده است و اگر در نخستین آیات نازلشده بر پیامبر بزرگوار اسلام از خواندن و نوشتن و قلم، سخن به میان آمده، همه و همه ناظر بر اهمیت و معنویت خط و خطاطی است.
از طرفی احترام و اعتباری که مسلمانان برای هنر خوشنویسی، بهویژه برای نگارش قرآن کریم قائل شدند، موجب شد که اسلام و قرآن، در مدت کوتاهی، در گستره زمین گسترش پیدا کند و گواهی بر اهمیت خط و خطاطان شود. در واقع هنر خوشنویسی به عنوان یکی از بزرگترین و ارزشمندترین هنرهای اسلامی، به اعتبار و امتیازی ویژه دست پیدا کرده و به عنوان یکی از اصیلترین هنرها، وسیله کتابت قرآن مجید قرار گرفته است. بهگونهای که میتوان گفت خوشنویسی علاوه بر این، به دلیل برخورداری از قابلیتها و جاذبههای ویژه خود، همواره کاربردی فرهنگی نیز داشته است. به گفته تیتوس بورکهارت: «خوشنویسی این امتیاز را دارد که کلام الهی قرآن را در قالب فرمهای بصری ارائه میکند.»
بر این اساس، هنر والای خط و خوشنویسی جایگاه بسیار شایسته و برجستهای را در زمینه انتشار معنویت و گسترش والاییها و زیباییها ادامه پیدا میکند و از پایگاهی قدسی برخوردار میشود. از این جهت ایمنا به مناسبت روز جهانی خوشنویسی با «محسن سلیمانی» از استادان برجسته خوشنویسی ایران و اصفهان گفت و گویی را پیرامون این هنر والا انجام داده است که در ذیل از نظر میگذرانید.
درباره استاد محسن سلیمانی
استاد محسن سلیمانی متولد ۱۳۴۹ در شهرکرد و فارغالتحصیل مهندسی عمران از دانشگاه اصفهان است. وی از سال ۱۳۶۲ فعالیت هنری خود را در زمینه خوشنویسی و نقاشی آغاز کرد. سلیمانی در حیات هنری خود فعالیتهای متنوع و گستردهای در زمینه هنر داشته و آثار متنوعی از خود بهجا گذاشته است. وی در نمایشگاههای مختلف داخل و خارج از ایران شامل اسپانیا، نروژ، هلند، بوسنی، ترکیه، امارات، مالزی، اندونزی، کویت، الجزایر، ترکمنستان، استرالیا و انگلیس آثار خود را در قالب نمایشگاه انفرادی ارائه کرده است.
ایمنا: از نحوه آشنایی با هنر خوشنویسی بگویید، چند سال است که در این زمینه فعالیت میکنید؟
سلیمانی: حدود چهار دهه است که فعالیت هنری انجام میدهم. در این مدت تلاش کردهام خوشنویسی را هم در قالب کلاسیک آن در اقلام مختلف خط و با نگاهی نقاشانه و نوگرانه در عرصه معاصر تجربه کنم. این در حالی لست که از همان ابتدا هنر نقاشی و خوشنویسی را در کنار هم آموزش دیدهام و این دو موهبت، همواره همگام و همراه من بودهاند.
ایمنا: کدام آثار خود را بیشتر میپسندید که تأثیرگذاری بیشتری روی مخاطب داشته است؟
سلیمانی: به دلیل اینکه هم دستی بر آثار مدرن و هم بر آثار کلاسیک و سنتی داشتهام و تنوعی از آثار گوناگون را تجربه کردهام، هر اثری با تمام ضعف و قوتهای زمان خودش، در جایگاهی که خلق کردم برایم مورد توجه است و به عبارتی هر کدام ویژگی خود را دارا است، این در حالی است که تنوع مخاطب و تنوع سلیقهها موجب شده است همه آثار به نوعی مخاطبان خود را داشته باشد و تأثیرگذاری آثار روی مخاطبان هر چند قابل اندازهگیری نیست اما میتوان تخمین زد که رویکرد مخاطبان نسبت به آنها چگونه است. شاید یکی از آثارم که به صورت خاصتر و ویژهتر میباشد، اثر حجمی مفهومی من در ایستگاه متروی دانشگاه اصفهان است که با ابعاد شهری حدود ۲۴۰ متر و تمام فلز یکی از بزرگترین آثار حجمی و پست مدرن کشور محسوب میشود.
ایمنا: در کدام رشته خوشنویسی فعالیت بیشتری دارید؟
سلیمانی: از جمله افرادی هستم که به شکل خودآموز، خوشنویسی را فراگرفتم البته این به آن معنا نیست که از محضر اساتید بهرهمند نشدهام، بلکه طی سالهای مختلف، از دانش اساتید گذشته و تاریخ معاصر بهره گرفتهام و در این مسیر تجارب خوبی را نیز کسب کردهام. در رشتههای مختلف نستعلیق، شکسته نستعلیق و اقلام سته نظیر ثلت، محقق، ریحان و رقاع فعالیت میکنم و در بعضی آثارم نیز از قلم کوفی تزئینی و کوفی معقلی استفاده کردهام. همچنین در نقاشی خط و آثار حجمی نیز فعالیت زیادی در این سالها داشتهام.
ایمنا: به نظر شما یادگیری هنر خوشنویسی ذاتی است یا اکتسابی؟
سلیمانی: معتقدم فراگیری این هنر بهطور عمده اکتسابی است اما زمینههای ذاتی نیز میتواند در آن تأثیرگذار باشد و اگر فردی استعداد ذاتی این هنر را داشته باشد، بهطور قطع با سرعت بیشتری میتواند این هنر را یاد بگیرد، اگرچه این هم بدان معنا نیست که اگر فردی به لحاظ ذاتی استعداد نداشته باشد، نمیتواند خوشنویسی را فراگیرد. در تعریف خوشنویسی آمده است: الخط مخفی فی تعلیم الاستاد و قوامه به کثرة المشق …، یعنی خوشنویسی و خط، مخفی است در تعلیم استاد و با مشق کردن، ممارست و تمرین، قوام میگیرد.
ایمنا: هنر خوشنویسی چه ارتباطی با آئینهای مذهبی به خصوص ایام محرم و صفر دارد؟
سلیمانی: خوشنویسی برای همه ایرانیان واژهای آشنا است و در واقع یک سنت دیرین محسوب میشود، بهطوری که میتوان ادعا کرد خوشنویسی مهمترین فرهنگ بصری اسلامی تلقی میشود. مسئله خط و خوشنویسی، تصویر زبان فرهنگهای مختلف است. فرهنگ دینی و فرهنگ آئینی ارتباطی در هم تنیده با مسئله خط و زبان برقرار کرده است، بهگونهای که پا به پای هم در کتیبهها و آثار اسلامی حرکت پیدا کردهاند و نقشآفرین بودهاند. تا آنجا که شاهد هستیم در آئینهای عزاداری و عاشورایی نیز تأثیرگذاری این دو بر یکدیگر فراوان است بهطوری که در بلندای تاریخ نیز با یکدیگر داد و ستد داشته است و تأثیرات متقابلی روی هم گذاشتهاند.
ایمنا: رشته خوشنویسی در دوره معاصر با چه مشکلاتی روبهرو است؟
سلیمانی: با توجه به اینکه تاریخ هنر کشور ما پیوند عمیقی با ادبیات و هنر خوشنویسی دارد، میتوان گفت که هر دو، پابهپای هم تا دوره معاصر پیش آمدهاند، اگر چه در بعضی مقاطع، عواملی موجب گسست و انفصال آنها شده است و همین گسست مقطعی تأثیرات زیادی بر کتابت و خط داشته است. در تاریخ گذشته کشور ما، خوشنویسی همواره قواعدمحور بوده و خوشنویسان خط را مشق میکردند تا نوعی مطلوبیت قواعدی حاصل آید.
از زمانی که صنعت چاپ وارد جغرافیایی ما شد و مسئله تایپوگرافی و عناصر چاپ بهوجود آمد، آرامآرام بر مسئله کتابت تأثیرات عمیق خودش را گذاشت، بهطوری که میتوان گفت شاید مرگ تدریجی کتابت نیز فرارسید و به عبارتی کتابت معنای خودش را از دست داد. اگر چه هنرمندان خوشنویس ما همچون گذشته فعالیتهای خود را ادامه میدهند، اما معنای خوشنویسی بهتدریج تغییرات ماهوی کرده است، این در حالی است که برخی خوشنویسان نیز تلاش کردهاند خود را با شرایط روز جامعه و هنر تطبیق دهند.
شاید بتوان گفت نگاه جشنوارهای به مسئله خط و خوشنویسی موجب شده است که رتبهاندیشی و منزلتاندیشی جای معرفتاندیشی را بگیرد و رفتارهای متکلفانه و تقلیدگرایانه بر مسئله خط و خوشنویسی تاریخ معاصر حاکم شود. امیدوارم شرایط بهگونهای رقم بخورد که حوزه پژوهش جدی گرفته شود و کرسیهای نظریهپردازی در مسئله خط و خوشنویسی میدان پیدا کنند و معرفت و تحلیل جای منزلت و تجلیل بنشیند و این دو مقوله با یکدیگر غلط معنا نشوند.
نظر شما