به گزارش خبرنگار ایمنا، نمیخواست حرف امام (ره) زمین بماند. به همراه یارانش عزمشان را جزم کرده بودند که ضربه مهلکی به ناوهای آمریکایی که آن روزها آزادانه در خلیجفارس جولان میدادند، وارد سازند. خودشان را برای یک عملیات مقابله با مثل آماده کردند، میخواستند نشان دهند که آبهای نیلگون خلیج فارس نه برای آمریکاییها و نه برای نوکرشان چندان هم امن نیست.
زمان موعود فرا رسید، اولین کاروان از نفتکشهای کویتی آن هم با پرچم آمریکا و اسکورت کامل نظامی توسط ناوگان جنگی این کشور در تیرماه سال ۱۳۶۶ به راه افتاد. در آن زمان آمریکاییها عملیات سنگینی را در ابعاد روانی، تبلیغی، سیاسی، نظامی و اطّلاعاتی جهت انجام موفقیتآمیز این اقدام انجام داده بود. در این کاروان، نفتکش کویتی «اَلرَّخاء» با نام مبدّل «بریجتون» حضور داشت که در بین یک ستون نظامی، به طور کامل، اسکورت میشد.
هیچکس خبر نداشت که شهید نادر مهدوی و یارانش چه خوابی برای این نفتکش دیده بودند. نفتکش به فاصله ۱۳ مایلی غرب جزیره فارسی رسیده بود که صدای مهیب و گوشخراشی به گوش رسید، بریجتون در اثر برخورد با مینهای کار گذاشته شده توسط رزمندگان ایرانی منفجر شده بود.
همه تبلیغات روانی آمریکاییها را بهم ریخته بود، کینهاش را به دل گرفتند، آن هم چه کینهای. وحشیانهترین رفتاری را که ممکن است با یک اسیر صورت بگیرد، انجام دادند، حتی به پیکر بیجانش هم رحم نکردند، دستوپایش را با طناب بستند، در سینهاش میخ کوبیدند و به بازوهایش شلیک کردند؛ همان کسانی که با پوشش رسانهای ژستهای بشر دوستانه و حقوق بشری به خود میگیرند.
تکرار حکایت میخ و سینه زخمی
تعدادشان ۱۱ نفر بود. برای انجام گشتیزنی و حفاظت از آبهای نیلگون خلیج فارس، با استفاده از سه فروند قایق تندرو توپدار به نام «بعثت» و یک فروند ناوچه به نام طارق به سمت جزیره فارسی حرکت کردند. هنوز زمان زیادی از رسیدنشان به آن جزیره نگذشته بود که از وجود دشمن مطلع شدند. صدای انفجار مهیب ناشی از انهدام رادار پایگاه فرماندهی توسط بالگردهای آمریکایی را شنیدند و لحظاتی بعد یک فروند بالگرد کبری MS6 متعلق به نیروهای آمریکایی را بالای سر خود دیدند، آماده مقابله به مثل شدند. یکی از بالگردهای دشمن را هم هدف قرار دهند، اما قایقها از اصابت موشکهای آمریکایی در امان نماند. تنها ناوچه طارق که سردار شهید مهدوی بر آن سوار بود، سالم مانده بود.
دستگیری نادر برای دشمن بسیار بااهمیت بوده آن چنان که پس از دستگیری اعضای بازمانده ناوگروه، بلافاصله در صدد شناسایی او بر آمدند و از تک تک اسرا درباره نادر پرسیدند. پس از ۲۰ دقیقه رزم جانانه شهید مهدوی زنده به چنگال دشمن افتاد.
نادر بر عرشه ناو جنگی یو.اس. اس. چندلر آماج شکنجههای وحشیانه آمریکاییها قرار گرفت، سینهاش با میخهای بلند آهنین سوراخ شد و مظلومانه به شهادت رسید تا مظلومیتش حکایت میخ و سینه زخمی را دوباره تکرار کند.
داغی که هیچگاه سرد نشد
آمریکا در این ۴۰۰، ۵۰۰ سالی که از عمرش میگذرد، کم جنایت نکرده و کم بمب و موشک بر سر مردم دنیا نریخته است، مثال بزرگش جنایت بمب اتمی که در هیروشیما و ناکازاکی مرتکب شد، اما جنتلمنهای پشت میز مذاکره خوب بلدند که چه طور نقاب حقوق بشری بر چهره زنند و جنایاتشان را پشت هیاهوهای حقوق بشری مخفی سازند. جنتلمنهایی که دستشان به خون حاجقاسم نیز آلوده شده تا داغی بر دلهایمان بر جا بگذارند که هیچگاه سرد نشود. تصویر کسی که سینهبهسینه، مستقیم و بیواسطه، با فاصلهای کم، نه هدف گلوله و حتی خمپاره، که هدف اصابت موشکهای آمریکایی باشد، تصویری تکاندهنده و فراموشنشدنی است که به نام سردار دلها در تاریخ سرخ شهادت ثبت شده است.
نظر شما