به گزارش خبرنگار ایمنا، سهشنبه سیام خردادماه، کشف جسد مرد سالخوردهای که در خانهاش در محله یوسفآباد به طرز مشکوکی فوت کرده بود به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد. با اعلام این خبر، قاضی وحید ناصری؛ بازپرس ویژه قتل شعبه چهارم دادسرای امور جنایی به همراه تیم بررسی صحنه جرم به محل حادثه اعزام و با جسد مرد ۷۰ سالهای مواجه شدند که فوت کرده و آثار کبودی روی صورت او مشهود بود.
تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت که پسر متوفی که خارج از کشور زندگی میکرده با پدرش تماس گرفته اما پاسخی دریافت نکرده و به این دلیل با فرد دیگری ارتباط برقرار کرده تا به خانه پدرش برود که به همین خاطر جسد کشف شده است. بررسیهای تخصصی از خانه مورد نظر فرضیه به قتل رسیدن متوفی را برای تیم جنایی پررنگ کرد.
قاضی جنایی به مأموران اداره دهم پلیس آگاهی دستور داد تا با اقدامات اطلاعاتی و بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف ساختمان را هدف بازبینی قرار دهند. با دستور ناصری از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی، جسد متوفی برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد.
قتل خونین مرد جوان در ورامین
سرهنگ حسین یار احمدی؛ رئیس پلیس آگاهی استان تهران، اظهار کرد: در پی اعلام مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک مورد درگیری شدید با چاقو در حوالی روستای خورین شهرستان ورامین و انتقال مجروح به بیمارستان امیرالمومنین (ع) این شهرستان، رسیدگی به موضوع در دستور کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت.
وی افزود: با حضور مأموران انتظامی در محل مشخص شد، چند نفر با هم درگیر شده و یکی از طرفین که جوانی ۴۰ ساله بوده، به ضرب ضربات متعدد چاقو و چوب مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان، علیرغم تلاش تیم پزشکی به علت شدت جراحات وارده فوت میکند.
رئیس پلیس آگاهی استان ادامه داد: با توجه به حساسیت موضوع، تیمی مجرب از کارآگاهان پلیس آگاهی تشکیل و با انجام اقدامات اطلاعاتی موفق شدند متهمان را که سه دوست بودند در کمتر از ۲۴ ساعت از وقوع قتل شناسایی کنند. پس از انتقال متهمان به پلیس آگاهی یکی از متهمان در تحقیقات به عمل آمده ضمن اعتراف به قتل، انگیزه خود را پرداخت نکردن بدهی مقتول اعلام کرد و متهمان جهت تشکیل پرونده و سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شدند.
معمای قتل دختر به دست پدر
رسیدگی به این پرونده از خرداد سال ۹۸ و با شکایت زنی جوان آغاز شد. این زن به مأموران گفت: دو سال قبل به دلیل اختلافی که با همسرم داشتم از او جدا شدم و سرپرستی دخترمان به نام «رها» به او سپرده شد. مدتی است همسرم اجازه دیدن دخترم را نمیدهد. او میگوید رها بعد از حرفزدن با من بدرفتاری میکند و به ماجرا مشکوک هستم.
پس از این شکایت، مأموران از پدر رها به نام ناصر تحقیق کردند که او لب به اعتراف گشود و گفت: همسرم قبل از ازدواج شرط گذاشته بود سرپرستی رها را به مادرش بسپارم اما مادر رها قبول نمیکرد. فشارهای همسرم ادامه داشت تا اینکه تصمیم عجیبی گرفتم. به ناصرخسرو رفتم و از یک دست فروش قرصهای خطرناک خواستم. او دو قرص به من داد و گفت نصف این قرص میتواند باعث مرگ شود.
دختر خردسالم را به بهانه گردش سوار موتور کردم و به سمت پاکدشت بردم. آنجا یک چهارم قرصها را به دخترم خوراندم. حوالی خاورشهر حال او بد شد و از ترس او را در کنار جاده گذاشتم و فرار کردم و دیگر سراغ او نرفتم. تحقیقات پلیسی در این خصوص آغاز شد اما ردی از دختربچه به دست نیامد و استعلام از مراکز پلیس و بهزیستی هم نشان داد دختری با مشخصات رها به آنجا منتقل نشده است.
با افشای این موضوع، مادر رها با مراجعه به دادسرا از همسرش به اتهام قتل عمد و از همسر او به اتهام معاونت در قتل شکایت کرد و گفت: مطمئنم این زن دخترم را آزار میداد و او مسبب سر به نیست شدن دخترم است. نامادری رها پس از این شکایت، اتهام معاونت در قتل را رد کرد و گفت: من از ابتدای ازدواج شرط گذاشته بودم همسرم رها را به مادرش بسپارد. بعد از اینکه صاحب پسری شدیم، شرایط نگهداری از رها برایم غیرممکن شد اما به همسرم نگفتم او را سر به نیست کن.
پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد و متهمان در شعبه یازدهم دادگاه از خود دفاع کردند. این در حالی بود که تحقیقات نشان داد این مرد قبل از ازدواج با مادر رها، دو ازدواج ناموفق دیگر هم داشته است. در ابتدای این جلسه، پدر ناصر در شکایت خود گفت: با اینکه در ابتدا اعلام گذشت کرده بودم اما الان برای ناصر، مادر رها و و همسر چهارم پسرم درخواست اشد مجازات دارم.
مادر رها هم برای ناصر و همسر او درخواست اشد مجازات کرد. ناصر هم در دفاع از خود گفت: اگر فشارهای همسر چهارمم نبود، هیچگاه این کار را نمیکردم و قصدی برای کشتن دخترم نداشتم. همسر چهارم ناصر هم که به اتهام معاونت در قتل از خود دفاع میکرد، گفت: من از ناصر نخواستم بلایی سر دخترش بیاورد و فقط از او خواستم رها را تحویل مادرش دهد.
قضات پس از رسیدگی، ناصر را مجرم شناخته و او را به پرداخت دیه و سه سال زندان محکوم کردند اما این حکم در دیوان عالی کشور شکسته شد و قضات دیوان عالی خواستار تحقیقات بیشتر درباره سرنوشت رها شدند. به این ترتیب، ناصر دوباره محاکمه شد و در این جلسه اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت: اتهام قتل دخترم را قبول ندارم. بحثهای همسر سوم و چهارمم و حضور رها باعث شد تصمیم به این کار بگیرم. رها را به حوالی پاکدشت بردم و به او قرص خوراندم و دیگر از سرنوشت او اطلاعی ندارم و نمیدانم زنده است یا مرده.
پس از دفاعیات متهم، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.
قتل هولناک پسر جوان در حصارک
رسیدگی به این پرونده از اوایل تابستان پارسال از وقتی شروع شد که درگیری دسته جمعی در یکی از محلههای حصارک کرج رخ داد. خیلی زود مأموران پلیس در محل درگیری حضور یافتند و با مرد جوانی که غرق در خون بود روبهرو شدند. مرد جوان علیرغم اینکه خیلی زود به بیمارستان منتقل شده بود، بر اثر شدت خونریزی جان باخت و با مرگ او بود که این پرونده رنگ و بوی جنایی به خود گرفت.
با تلاش پلیس و تحقیقات میدانی که صورت گرفت عامل جنایت شناسایی و دستگیر شد این متهم به جنایتش اعتراف کرد و به زندان منتقل شد. پرویز که ۳۲ سال سن دارد صبح دیروز از زندان به دادگاه کیفری استان البرز منتقل شد تا محاکمه شود. در ابتدای جلسه دادگاه اولیای دم که پدر مقتول بود در جایگاه ایستاد و خواستار اشد مجازات شد.
او گفت پسرم کارگر بود و اهل دعوا نبود، از صبح تا شب کار میکرد و با قاتل اختلاف مالی داشت. سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد و بعد از تفهیم اتهام رئیس دادگاه در دفاع از خود و پاسخ به اینکه قتل را قبول دارد، گفت: نه آقای قاضی من صابر را نکشتهام. افراد دیگری هم در نزاع حضور داشتند که چاقو به دست بودند، آنها هم ضربه زدند و من مطمئن هستم که ضربه کشنده به او وارد نکردم، من قاتل نیستم اگر قبلاً هم اعترافی کردم اشتباه کردم.
سپس رئیس دادگاه ادله و مدارک و شواهدی را نشان داد که ثابت میکرد پرویز متهم اصلی قتل است سپس از وی خواست ماجرا را برای دادگاه تشریح کند. متهم که میدید تحت اتهام قتل است با اصرار به بیگناهی در تشریح روز جنایت گفت: ماجرا از یک فحش ناموسی شروع شد من و دوستم که قبل بر سر موضوع کار با صابر اختلاف داشتم کار به درگیری کشید و وقتی او ناسزا گفت نمیدانم چه شد که درگیری بالا گرفت.
چاقو را از خیلی وقت پیش در جیب داشتم و در محل کار برای برش موکت از آن استفاده میکردم. من و دوستم و صابر باهم درگیر شدیم و چند نفر هم از طرف مقتول در این درگیری شرکت داشتند. پس از درگیری تا دیدم سروکله گشت پلیس پیدا شد مانند بقیه فرار کردم. آن لحظه نمیدانستم که چه بلایی سر صابر آمده است. من با چاقویی که داشتم فقط ضربهای به دستش زدم و ضربه مرگبار را فرد دیگری که در معرکه بود زد.
پس از پایان اظهارات پرویز سایر متهمان این پرونده به اتهام مشارکت در نزاع دسته جمعی در دادگاه پشت میز محاکمه ایستادند و هر کدام به تشریح روز درگیری پرداختند. یکی از آنها به نام نعیم مدعی شد درگیری نزدیک غروب بود که اتفاق افتاد به من خبر دادند که دوستم همان صابر با پرویز درگیر شده است. من که در نزدیکی محل درگیری در حال کار کردن در ساختمان نیمهکاره بودم خودم را به آنجا رساندم تا میانجیگری کنم و اصلاً در این درگیری شراکت نداشتم.
فردی دیگری نیز که با چاقو در درگیری حضور داشت گفت: من چاقو داشتم و با چاقو به کسی ضربهای نزدم. من پرویز را دیدم که با چاقوی خونآلود از درگیری گریخت. مجید نیز مدعی بود صابر خودش نیز چاقو داشت و در درگیری من دیدم که چاقویش زمین افتاد اما دقیقاً ندیدم که چه کسی با آن چاقو به مقتول ضربه زد. او مدعی بود فضای درگیری آنقدر تاریک شده بود که اصلاً مشخص نبود چه کسی به کسی چاقو زده است و وقتی پلیس آمد همه فرار کردند و صابر روی زمین افتاد و من هم مثل بقیه پا به فرار گذاشتم.
سرانجام قضات با توجه به دفاعیهای که پرویز و سایر متهمان از خود و صحنه جنایت پرداخته بودند رسیدگی به این پرونده را به جلسه دیگری موکول کرد.
کشف کوزه عتیقه ۲۰۰ میلیاردی
سردار حیدر سوسنی؛ فرمانده انتظامی استان بوشهر، اظهار کرد: مأموران پاسگاه انتظامی بخش شیفت هنگام گشتزنی در حوزه استحفاظی خود به یک دستگاه موتورسیکلت که راکب میانسال آن با مشاهده پلیس تغییر مسیر داد، مظنون شدند. مأموران انتظامی بلافاصله وارد عمل شدند و راکب این موتورسیکلت حین تعقیب و مراقبت اقدام به پرتاب کوله پشتی خود کرد و از محل متواری شد.
فرمانده انتظامی استان بوشهر با بیان اینکه مأموران در بررسی از کوله پشتی یک عدد کوزه عقیقه کشف کردند، گفت: کوزه کشف شده، حسب دستور مقام قضائی به اداره میراث فرهنگی استان منتقل شد و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی کوزه عتیقه را متعلق به دوره اشکانیان دانستند و ارزش این اثر باستانی توسط کارشناسان مربوطه، ۲۰۰ میلیارد ریال برآورد شده است.
نظر شما