به گزارش خبرنگار ایمنا، تاریخ همیشه منبع اقتباس مناسبی برای سینما بوده چراکه پرداختن به داستانهای گذشته فرصت مناسبی است که غیرمستقیم نگاهی داشته باشیم به وضعیت امروز. همین میتواند دلیل اصلی رونق فیلمهایی درباره تاریخ معاصر در سالهای اخیر باشد. فیلم مصلحت محصول جدید سازمان اوج و حوزه هنری نیز در ادامه همین موج جدید قرار میگیرد و به دلیل ایدهای که روی آن دست گذاشته، یکی از آثار مهم و بحثبرانگیز جشنواره فجر سال ۹۹ بود.
از طرفی سینما میتواند جایگاهی فراتر از سرگرمی صرف داشته باشد؟ این پرسشی است که مدیران سینمایی در چهار دهه گذشته با سیاستها و برنامههای گوناگون خود سعی بر ارائه جوابی برای آن داشتهاند. حتی اگر در مواردی این سیاستها به آثار موفقی منجر شده باشد، سیاستهای کلی بهطورمعمول شکستخورده، نتیجه اینکه در دهه نود شاهد آغاز جریانی تازه در سینمای ایران هستیم که مبتنی بر ایده و استراتژی، تولید فیلمها را با اهداف و کارکرد مشخص در دستور کار قرار میدهد.
در مواردی ایده و رویکرد جاری در این فیلمها کارکردی فراتر از سینمای صرف پیدا میکند و البته که این مشخصاً فارغ از بحث کیفیت نهایی است. یکی از رویکردهای مهم فیلمسازی در این بحث، پرداختن به تاریخ معاصر، بهویژه در دهه شصت و پنجاه بوده که بهطور مسلم با توجه به اهمیت رویدادهای سیاسی و اجتماعی آن دوران و میراثی که برای سالها و نسلهای بعد بهجا گذاشتهاند، دلیل این تصمیم و سیاست نیازی به توضیح و توجیه ندارد. حال پرسش اصلی اینجاست این فیلم به چه اندازه توانسته این استاندارها را رعایت و نظر مخاطبان را به خود جلب کند؟
ساختار روایی قوی مصلحت
مهدی دانشجوی دانشگاه هنر اصفهان به ایمنا میگوید: به نظر من این فیلم توانسته با ساختار روایی و تاریخی که دارد، جلب مخاطب داشته باشد و به نظر من کاشتهای هنری در این فیلم باعث شده که مخاطب وقتی فیلم را تماشا میکند فکر نکند که در حال تماشای یک فیلم مستند است بلکه این احساس در او به وجود میآید که خود بخشی از این داستان این فیلم است و همگام باشخصیتها در حال روایت داستان است.
وی ادامه میدهد: به نظر من مصلحت را میتوان نقطه عطفی در تاریخ سینمای ایران دانست زیرا این فیلم توانسته با هنرمندی کامل سلایق نسل امروز که کمتر به مباحث تاریخی و سیاسی را دارد را در نظر گرفته و به بیان حقیقتهای جامعه بپردازد.
دلیل استقبال بانوان از فیلم مصلحت؟
خانم سلیمی یکی دیگر از افرادی است که فیلم مصلحت را بله اتفاق خانواده در سینما مشاهده کرده است، وی درباره این فیلم میگوید: «هرچند این فیلم روایت سیاسی و تاریخی دارد اما این امر باعث نشده که جذابیت خود را نزد بانوان از دست دهد و برعکس به نظر من این فیلم توانسته موردتوجه بسیاری از خانمها همچون من که کمترین علاقه به موضوعات سیاسی دارد را فراهم آورد.
وی ادامه میدهد: دلیل این علاقهمندی بانوان به این فیلم بدین خاطر است که این فیلم بیپروا مباحث جامعه، مباحثی که امروز بهنوعی همه ما با آن درگیر و یا از طریق رسانهها میشنویم، را بیان میکند و مهمتر از همه این فیلم نیامده شخصیتهای مثبت داستان را بهقدری تقدس به آن دهد که باور آن برای همه ما قابل پذیر نباشد.
لزوم توجه به تولیدات سینمایی مشابه با فیلم مصلحت
مجتبی که بهاتفاق دوستانش در حال خروج از سالن سینما است به ایمنا میگوید: اگر بگوییم این فیلم خوبی نبود در حق آن بیانصافی کردهایم اما این فیلم دارای نقاط ضعفی همچون بیان دیالوگها و نمایشهای صحنههایی اضافی است که اگر از سکانسهای فیلم حذف میشد تأثیری بر خط داستانی این فیلم نمیگذاشت.
وی ادامه میدهد: اما نکته مثبت این فیلم بهغیراز فیلمنامه قوی، وفادار بودن به داستان اصلی واقعه است که این وفاداری به داستان در کنار بازی درخشان بازیگران بهخوبی توانسته از تأثیر و باورپذیری بالایی برای مخاطبان همراه باشد و به نظر من جای اینگونه فیلمها در سینمای امروز ایران خالی است و نیاز است اتفاقات و رویدادهای کشور و حتی استانی که جنبه سینمایی بالایی دارد، در سینما تولید شود.
بررسی ساختاری فیلم مصلحت
رامین مهاجرانی، دانشآموخته و منتقد سینما به ایمنا میگوید: «مصلحت» بر روی یکی از مهمترین و پیچیدهترین مفاهیم سیاسی شکلگرفته پس از انقلاب اسلامی دست میگذارد. گروههای سیاسی درون حاکمیت سیاسی ایران برداشتهای مختلفی از واژه مصلحت دارند. این برداشتهای متنوع باعث شده تا برخی از جوانان نواصولگرا نسبت به این واژه حساسیت پیدا کنند و آن را وسیلهای برای توجیه بیعدالتیها بدانند. حسین دارابی در مصلحت پرسشهای مهمی را مطرح میکند که پاسخ به آنها میتواند جهتگیری کلی جریان جوانی که خود را نزدیک به حاکمیت میداند را نشان دهد.
وی میافزاید: پرسش اصلی درباره فیلم مصلحت این است که آیا مصلحت باید اجازه دهد تا عدالت بهعنوان محوریترین شعار انقلاب اسلامی قربانی شود؟ این پرسش مهم محور اصلی داستان فیلم است. درواقع دارابی با طرح این پرسش در یک تریلر سیاسی تلاش میکند تا مسئولان سیاسی کشور و تماشاگرانی را که به تماشای فیلم مینشینند متوجه این پرسش کند که آیا عدالت در حال قربانی شدن بهپای مصلحت است؟
این منتقد سینما تصریح میکند: دارابی اعتقاد دارد تحقق عدالت در حاکمیت ممکن است و فقط کافی است اختیارات لازم به جوانان مؤمن و معتقدی که عدالت هنوز دغدغه اصلی آنها است قرار بگیرد. در صورت تفویض اختیارات لازم و کافی به این جوانان حاکمیت سیاسی به همان محور اصلی خود بازمیگردد و شعارهای ابتدای انقلاب اسلامی تحقق پیدا میکند.
غفلت کارگردانان نواصولگرا سینمای ایران
وی ادامه میدهد: اما تبیین این مضمون نیاز به شناخت خوبی از سینما دارد. شناختی که خودش را در قالب فرم نشان میدهد. یک فیلم سینمایی اگر فرم خوبی نداشته باشد مضمون آنهم بهخوبی منتقل نمیشود. این همان نکتهای است که کارگردانان نواصولگرا سینمای ایران از آن غافل هستند. غفلتی که باعث شده بسیاری از فیلمهای ساختهشده توسط این کارگردانان یکبارمصرف و شعاری باشد و تماشاگران زیادی را به خود جلب نکند. اما برخلاف فیلمهای اکثر این کارگردانان مصلحت فرم خوبی دارد.
مهاجرانی در ادامه اضافه میکند: نمیشود این مسئله را نادیده گرفت که در برخورد با فیلمی چون مصلحت بههرحال با یک اثر سیاسی مواجه هستیم و به همین دلیل بخشی از واکنشها به فیلم به جهتگیری سیاسی و ایدئولوژی آن مربوط میشود. اما نکته اینجاست که مصلحت برای مخاطبانی با تفکرات و گرایشهای سیاسی مختلف هم فیلمی بحثبرانگیز و درگیرکننده است، چراکه بهجای تبلیغ، روی یک گفتمان سیاسی مانور میدهد.
وی تأکید میکند: فیلم، حداقل تا پرده دوم از داستان، رویکردی تندوتیز را دنبال میکند و تا حد زیادی به الگوی یک درام سیاسی افشاگرانه و منتقدانه نزدیک میشود، اگرچه نهایتاً از این فضای ایجادشده برای بیان حرف مدنظرش استفاده میکند که ایدهای بهروز درصحنه سیاست ایران است: عدالت به مصلحت ارجحیت دارد. فارغ از بحث سیاست و درونمایه، کیفیت قابلقبول در اجرای مصلحت نیز ازنظرها دور نمانده و بخشی از موفقیت فیلم را باید مدیون همین تلاش برای رسیدن به یک تجربه سینمایی دانست.
نظر شما