به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «استدلالهای قرآنی جوادالائمه (ع) برای تقریب مذاهب اسلامی» نوشت: دسیسه معتصم عباسی و غلیان حسادت در وجود امالفضل، بالاخره واقعهای دردناک را رقم زد. آن زن بیاستعداد، نتوانست در برابر وسوسه شیطانی عمویش مقاومت کند و دست به جنایتی زد که برای وی، روسیاهی ابدی رقم زد؛ مسموم کردن و به شهادت رساندن حجت پروردگار و صاحب مقام امامت، آن ولیِّ بلند منزلت، پرورده خاندان نبوت، باعث رحمت، نُهُمین اختر آسمان ولایت، حضرت امام محمدتقی، جوادالائمه (ع). امروز، همان روز تلخی است که جوانترین امام از سلسله فرزندان رسولخدا (ص)، در خانه خود، غریبانه و تنها، شهد شهادت نوشید و به دیدار معشوق شتافت.
امروز، روز عزای ولینعمت ما، حضرت ثامنالحجج (ع) است و هنگام گریستن بر غربت سلاله رسولرحمت (ص). ۳۰ ذیالقعده سال ۲۲۰ ق، خبر شهادت امام جواد (ع)، منتشر شد و موجی از غم و اندوه را در میان مؤمنان و دوستداران اهلبیت (ع) برانگیخت. پیکر مطهر آن امام بزرگوار را در کنار مرقد مطهر جدش، امام موسی کاظم (ع) به خاک سپردند و از آن پس، حرم نورانی آن دو امام همام، به «کاظمین» شهرت پیدا کرد و مُطاف اهل نظر و دلبستگان طریق حق شد. سالروز شهادت غریبانه امام نُهُم (ع)، البته زمان عزاداری و نوحهسرایی است و مگر میتوان در برابر اتفاقی چنین پردرد، سکوت کرد و کلامی بر زبان نراند و بلکه، اشک غم از دیده نریخت و زانوی غم بغل نگرفت؟
اما آنچه در این مجال، پس از آن عرض ارادت و یادِ شهادت، قرین ثواب است، بازخوانی سیره نورانی حجتی است که پروردگار از سر رحمت، وی را آموزگار بشریت قرار داده و طی طریق کرامت را با توسل به راه وی ممکن و مقدور کردهاست. در نوشتار پیش رو، قصد آن داریم که به اجمال، نظری بر سیره عملی و وحدتافزای جوادالائمه (ع) بیندازیم و از آن دردانه خلقت، راه و رسم قوام بخشیدن به وحدت در جامعه اسلامی را فراگیریم؛ موضوعی که به ویژه در روزگار ما، سخت مورد نیاز و محل ابتلاست.
دعای امام (ع) برای وحدت مسلمانان
امام جواد (ع)، در یک کلام، آموزگار وحدت است. آن حضرت نگاهی راهبردی و بنیادین به موضوع وحدت در جامعه اسلامی دارد و آن را زمینهساز برطرف شدن ظلم و برقراری عدالت در میان مسلمانان میداند. سید بن طاووس در کتاب ارجمند «مهج الدعوات و منهج العبادات»، ذیل مبحثی با عنوان «ذِکرَ مَا نُختارُهُ مِنَ الأدعِیَةِ لمَولانَا مُحَمَّدِ بْنِ عَلیِ الْجَوَاد علیهالسلام»، به دعایی عمیق و تأثیرگذار از جوادالائمه (ع) اشاره میکند؛ دعایی که امام (ع) قرائت آن را برای دفع ظلم و ظالم، به شیعیان خود توصیه کردهاست.
آن حضرت، در این دعا، پس از مقدمهای نسبتاً تفصیلی درباره ضرورت رفع ظلم از جامعه اسلامی، میفرماید: «[الهی] یَمُوتَ الِاخْتِلَافُ وَ یَعْلُوَ الْعِلْمُ وَ یَشْمَلَ السِّلْمُ وَ یُجْمَعَ الشَّتَاتُ وَ یَقْوَی الْإِیمَانُ وَ یُتْلَی الْقُرْآنُ»؛ بار خدایا! اختلاف [و تفرقه در جامعه اسلامی] را بمیران، جایگاه دانش را برتری بخش، تندرستی را فراگیر، نیتها را زیبا و تفرقه را به اجتماع تبدیل فرما، ایمان [ما] را قوی گردان و تلاوت قرآن [را در بین ما فراگیر کن.] گویی آن حجت خدا (ع)، در این فراز از دعای نورانی خود، میخواهد بر تأثیر وحدت در تغییر بنیادین شرایط زیست فردی و اجتماعی مسلمانان تأکید فرماید و به مؤمنان بیاموزد که آگاهی و دانش، اصلاح نیتها و توجه و اتکا به اصول مشترک و در رأس آنها قرآن کریم، کلید برقراری الفت، مودّت و وحدت در میان مسلمانان است.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «ابتذال در انتقاد» نوشت: زمانی میتوان یک انتقاد را سازنده توصیف کرد که در آن حب و بغضهای شخصی و قبیلهگرایانه کنار گذاشته شده و منتقد با نگاهی مصلحانه و به دور از ایرادگیری افراطی آن را بیان کند. مهمترین آسیب ایرادگیری غیرمصلحانه این است که مسئولان متصدی امور نسبت به ایرادگیریها حساسیت نشان داده و گوش خود را روی آن ببندند. این امر باعث میشود انتقادهای سازنده نیز گاهی در سیل انبوه غرولندها نشنیده گرفته شود. تمرکز بر حواشی آفت دیگری است که دامن منتقدان غیرمصلح را میگیرد؛ چراکه آنها در هر موضوعی بدون توجه به نقاط مثبت صرفاً ضعفها را مورد توجه قرار میدهند ولو اگر این ضعفها کوچک و بیاهمیت باشد.
مرور موضوعاتی که در رسانهها و بهویژه شبکههای اجتماعی در چند وقت اخیر به آن پرداخته شده است، این گزاره را به ذهن متبادر میکند که در بسیاری موارد این حواشی هستند که بر متن غلبه داشته و منتقدان را سر ذوق آوردهاند بدون آنکه توجهی به اصل موضوعات شود. این امر در فضای سیاسی که منافع جناحی و حزبی نیز دخالت دارد شدت بیشتری مییابد. اینکه برخی رسانهها بدون توجه به اثرات سفر وزیرخارجه عربستان به ایران صرفاً تغییر سالن کنفرانس خبری را مورد توجه قرار میدهند یا با تقطیع صحبتهای فرمانده انتظامی مازندران و جدیت او در برخورد با مخلان امنیت مردم را به حاشیه رانده و از صحبتهای او بهانهای برای دوقطبیسازی میتراشند نشان میدهد جریان منتقد حاضر در کشور بیش از آنکه اصلاح ساختارها را هدف قرار داده باشند و برای آن طرح پیشنهادی فکرشده ارائه دهند، بهسمت حواشی سوق پیدا کرده و برای دیده شدن به زردنویسی دچار شدهاند. در ادامه به مرور برخی از مواردی پرداختهایم که میتوان آن را مصداق بارز درگیر شدن منتقدان به حاشیه توصیف کرد. منتقدانی که گروههای مختلف سیاسی و اجتماعی را شامل شده و صرفاً به یک طیف خاص محدود نمیشوند.
زیر سوال بردن سفر تاریخی با ایرادات ملالغتی
هفته گذشته در جریان سفر پنجروزه رئیسی به آمریکای لاتین جمیله علمالهدی، همسر رئیسجمهور نیز در این سفر حضور داشت. وی در حاشیه این سفر با تلویزیون ملی ونزوئلا گفتوگو کرد اما حاشیهسازیهایی که برای این گفتوگو پیش آمد، از جهاتی قابلتوجه بود. آنچه از این گفتوگو مورد توجه قرار گرفت دو ویدئوی تقریباً ۲۰ ثانیهای از کل مصاحبه بود. نقدهایی که به این گفتوگو وارد میشد، عموماً از ایراداتی که رنگوبوی بهانهگیری داشت، فراتر نمیرفت، نقد به پوشش همسر رئیسجمهور یا برجسته کردن برخی اشتباهات لفظی، از جمله مهمترین چیزهایی بود که به این گفتوگو وارد میشد. در میان تمام بهانهگیریهایی که در فضای مجازی میدیدیم اما کمتر نقدی در این مورد دیده میشد که فارغ از ایرادگیری، به نکتهای قابل توجه در این سفر اشاره کند که بتوان در چهارچوب نقد منصفانه آن را پذیرفت.
این البته تنها حاشیهای نبود که در سفر رئیسجمهور به آمریکای لاتین مطرح میشد. رئیسی در جریان سفر به ونزوئلا ضمن ادای احترام به مقبره سیمون بولیوار، رهبر مبارزه با استعمار اسپانیا در آمریکای لاتین، در دفتر یادداشت مقبره سیمون بولیوار هم یادداشتی نوشت. ادای احترام رئیسجمهور به شخصیت مورد احترام و رهبر مبارزه با استکبار، نشان از همدلی و همراهی ایران در مبارزه با استعمار در آمریکای لاتین دارد.
اما آنچه توسط برخی مورد توجه قرار گرفت و به نظر مهمتر میرسید، شمردن ایرادات نگارشی بود که در یادداشت رئیسجمهور در این دفتر یادبود وجود داشت. سفر رئیسجمهور به آمریکایلاتین و کشورهایی که داعیهدار مبارزه با آمریکا و امپریالیسم هستند، جدا از بعد اقتصادی، دستاوردی در حوزه سیاسی محسوب میشود، اما کفه نقدهایی که شباهت زیادی به بهانهگیری داشت، از نقدهای منصفانه سنگینتر بود. نکته قابلتوجه این است که نقد به هر موضوعی، فارغ از سیاسی کاری، قابلتأمل و مورد پذیرش است اما وقتی رنگوبوی جناحبازی و عقدهگشاییهای سیاسی به خود میگیرد، هم قابل توجیه نیست هم مورد پذیرش قرار نمیگیرد و سبب میشود که دیگر نقدهای منصفانهای که به عملکردها مطرح میشود نیز در کنار همین بهانهگیریها تعریف شود و مورد توجه قرار نگیرد.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چرا جدایی؟ چرا توافق؟» تحولات منطقهای رخ داده در خاورمیانه و خلیجفارس نشان میدهد ازسرگیری مناسبات ایران و عربستان، گامی ناگزیر در مسیر نظم جدید منطقهای بوده که جمهوریاسلامی طی ۲۲ ماه گذشته درحال شکلدهی به آن بودهاست. با آغاز بهکار دولتسیزدهم و اولویتیافتن رویکرد «دیپلماسی منطقهای» و «سیاست همسایگی» در سیاستخارجی جمهوریاسلامی، روند تحولات در مسیری پیش رفته که اکنون همه صاحبنظران اتفاقنظر دارند که منطقه درحال حرکت بهسوی نظمی جدید با نقشآفرینی جمهوریاسلامی است؛ نظمی که پیشاز هر چیز بهدنبال گذر از یکجانبهگرایی غربی-آمریکایی است و میکوشد ثبات و امنیت منطقه را به بازیگران بومی بسپارد.
در چنین شرایطی، گامبرداشتن تهران و ریاض در مسیر ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک و در کنار آن، تقویت همکاریهای دوجانبه و چندجانبه را باید با توجه به ماهیت تحولات جاری مورد بررسی قرار داد. درواقع میتوان چنین گفت که نظم جدید منطقه، عربستان را مجبور به بازی در پازلی کرد که جمهوریاسلامی از نقش آفرینان اصلی آن است.
خروج از زیر سایه آمریکا
عبور از نظم مطلوب موردنظر آمریکا از سوی عربستان و تمایل این کشور به نقشآفرینی پررنگتر در منطقه و خروج از زیر سایه واشنگتن را میتوان از مهمترین زمینههای بهبود مناسبات تهران – ریاض بهحساب آورد. برهمین اساس هم بود که شاهد بودیم ازسرگیری روابط دیپلماتیک ایران و عربستان بدون دخالت آمریکا محقق شد و شاهد نقشآفرینی مطلوب دولتهای عراق، عمان و چین بودیم. در پیش گرفتن چنین رویکردی از سوی ریاض، بستر مناسبی برای بهبود مناسبات با تهران فراهم کرد.
ارسال این تصویر شفاف از سوی سعودی که قصد دارند از زیر سایه کاخسفید خارج شوند و با معادلات نوین منطقهای همساز شوند، سبب افزایش تمایل تهران به ازسرگیری روابطش با ریاض شد. از سوی دیگر ناامیدی ریاض از اثرگذاری استمرار سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوریاسلامی، بیشاز گذشته تصمیمسازان سعودی را به بهبود مناسبات با تهران متمایل کردهاست.
شکست پروژه «ایرانهراسی»
یکی از مهمترین دلایلی که مطلوبیت بهبود روابط ایران و عربستان را افزایش میدهد و بهعنوان یکی از اصلیترین مزیتهای آن نیز بهشمار میرود، شکست پروژه «ایرانهراسی» است؛ پروژهای که در سالهای اخیر بهصورت ویژهای در دستورکار دولتهای غربی و بهویژه آمریکا قرار داشت و توانسته بود فصل سردی را بر روابط ایران و دولتهای عربی حاکم کند.
اکنون اما با پیشرفتن روند تحولات در مسیری که تصویر واضحتری از رویکردهای ثباتساز جمهوریاسلامی را پیشروی همسایگان قرار داد، شاهد شکست پروژه ایرانهراسی و گرایش هرچه بیشتر دولتهای عربی و بهویژه عربستان بهسوی احیای روابط و گسترش روزافزون همکاریهای دوجانبه و چندجانبه هستیم. در واقع سیاستهای در پیش گرفتهشده از سوی جمهوری اسلامی طی ۲۲ ماه گذشته و اعتمادسازی منطقهای، از یکسو شکست سنگینی برای ایرانهراسان رقم زد و از سوی دیگر سبب ایجاد گرایش دولتهای عربی برای بهبود مناسبات با تهران شد.
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «قرابت بینظیر ایران و ازبکستان» نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی عصر دیروز در دیدار آقای «شوکت میرضیایف» رئیسجمهور ازبکستان و هیئت همراه، با اشاره به قرابت بینظیر تاریخی، فرهنگی و علمی دو کشور ایران و ازبکستان گفتند: باید از این زمینههای مشترک برای گسترش روابط در بخشهای مختلف استفاده شود. رهبر انقلاب اسلامی با اظهار خرسندی از تجدید حیات ارتباط دو کشور بعد از یک وقفه طولانی افزودند: متأسفانه سالهای متمادی روابط ایران و ازبکستان بسیار محدود بود و امیدواریم این سفر و گفتوگوهای انجام شده در تهران، سرآغاز یک آینده بهتر در روابط دو کشور باشد.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: جمهوری اسلامی ایران توانایی این را دارد که ازبکستان را از طریق ترکمنستان و افغانستان، به راحتی به آبهای آزاد متصل کند ضمن آنکه زمینههای همکاری فراتر از تجارت و حمل و نقل است و میتوان با ابتکارات مختلف در بخش علم و فناوری و بخشهای دیگر همکاریهای بیشتری داشت.
ایشان خاطرنشان کردند: البته گسترش روابط ایران و ازبکستان، مخالفانی هم دارد اما باید بدون اعتنا به این مخالفتها و بر اساس مصلحت دو کشور، تصمیم گرفت و همکاریها را تا آنجا که امکان دارد، گسترش داد.
در این دیدار که حجتالاسلام والمسلمین رئیسی، رئیسجمهور نیز حضور داشت، «شوکت میرضیایف» دیدار خود با رهبر انقلاب را یک دیدار تاریخی خواند و گفت: ما هم از وقفهای که در روابط دو کشور و کاهش همکاریها وجود داشت متاسف بودیم و امیدواریم با گفتوگوهایی که در تهران انجام شد، گامهای بلندی را برداریم و همکاریها در زمینههای تجاری، حملونقل، علم و فناوری و گردشگری به سطح شایسته و مطلوب خود برسد.
رئیسجمهور ازبکستان با تجلیل از ایستادگی ملت ایران در برابر تحریمها افزود: دستاوردهای ملت ایران بهویژه در حوزه علم و فناوری که بخشهایی از آن را در نمایشگاه برپا شده دیدم، نشان میدهد یک ملت تحت راهنماییهای خردمندانه رهبر خود و با اتحاد میتواند بهرغم همه فشارها به اهداف بزرگ برسد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «این مافیای آشغال!» نوشت: زباله هر چند بدبو، بدمنظره و چندشآور است، اما با تمام اینها آنقدر میتوان از آن پول درآورد که به طلای کثیف مشهور است و طبق اذعان علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست درباره این طلای کثیف در کشورمان مافیا شکل گرفتهاست. مافیای آشغال! بله درست متوجه شدید؛ مافیای آشغال در کشورمان آنچنان قدرتمند است که به چالش جدی سازمان حفاظت محیطزیست تبدیل شدهاست؛ چالشی که این بار رئیس سازمان حفاظت محیطزیست سلاجقه دولت سیزدهم از حل شدنش خبر دادهاست. به گفته وی دولت باند مافیایی مدیریت پسماند را متلاشی کرد، در حالی که طبق اظهارات صریح سلاجقه، مدیریت پسماند کشور به یک باند مافیایی با سرمایهای کثیف تبدیل شدهبود.
«مافیای زباله روزانه دهها میلیارد تومان درآمد دارد.» این را رضا حاجیپور، نماینده مردم آمل در مجلس شورای اسلامی گفتهبود تا نشان دهد ماجرای مافیای پسماند و شبکهای که تشکیل دادهاند، پیچیدهتر از تصاویر تکراری کودکان زبالهگردی است که در گوشه و کنار شهر تا کمر در سطلهای زباله خم شدهاند تا نانشان را از میان آشغالها بیرون بکشند و طلای کثیف را به پای پیمانکارانی بریزند که در ازای هزینهای بخور و نمیر زندگی آنها را به زباله و زبالهگردی گره زدهاند.
مشابه جمله این نماینده مجلس را بارها از زبان اعضای وقت و اعضای پیشین شورای شهر تهران شنیدهایم. به طور نمونه محسن هاشمی، رئیس سابق شورای شهر تهران گفتهبود: «مافیای زباله با استفاده از کودکان کار، کارتنخوابها، مهاجران و کارگران محروم، مانع جدی اجرای «طرح جامع پسماند» است.»
حالا هم که رئیس سازمان حفاظت محیطزیست به وجود این مافیا اذعان کردهاست. از همه بدتر اینکه بخش عمدهای از پیچیدهشدن کلاف سردرگم ساماندهی پسماندها به فعالیت گسترده همین مافیا بازمیگردد.
مافیا مانع حل معضل ۲۰ ساله پایتخت
پیش از این نیز اقبال شاکری، عضو مجمع نمایندگان استان تهران در مجلس شورای اسلامی در مورد جمع آوری روزانه به اندازه ۳۵ هواپیمای بوئینگ پسماند در تهران گفتهبود: «موضوع پسماندها بیش از ۲۰ سال معضل اصلی پایتخت بودهاست و متأسفانه مافیای زباله نمیگذارد این مسئله سر و سامان بگیرد. مافیای زباله به گونهای روی درآمد حاصل از زبالهها چنبره زدهاست که این تهدید با ظرفیت فرصتبودن همچنان در جایگاه یک تهدید باقی مانده است.»
طبق تأکید نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس در مجلس شورای اسلامی سوءاستفاده از انواع پسماندها اجازه بهرهبرداری به سازمانها و نهادهای مرتبط با این فرصت را نمیدهد، تلاشهای شهرداری در این راستا تاکنون نتایج مثبتی نداشتهاست!
دو سال پیش بود که محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای اسلامی شهر تهران در یادداشتی با تأکید بر اینکه معضل پسماند در ایران «گره کور» و «آفت رو به رشد» است نوشتهبود: «هدف طرح جامع پسماند، کاهش نسبت زبالهتر و کمارزش، تبدیل زباله به فرآورده بازیافتی، کمپوست و سوخت برای تأمین برق است تا دورریزهای باقیمانده، دخالت انسانی و آسیبهای اجتماعی در چرخه زباله به کمترین میزان برسد.»
از نگاه هاشمی دو مانع اصلی بر سر دستیابی به چنین هدفی «مافیای زباله» و «روزمرگی مدیریت شهری» هستند: «مافیای زباله با استفاده از کودکان کار و اتباع خارجی، کارتنخوابها و کارگران محروم، علاوه بر مسائل زیستمحیطی و تهدید سلامت جامعه، موجب بروز آسیبهای اجتماعی نیز شده است. مانع دوم نیز روزمرگی مدیریت شهری و عدم جسارت برای ایجاد تحولی بنیادین در سیستم پسماند شهری است.»
روابط پنهانی پیمانکاران و مافیای آشغال
جمعآوری زبالههای پایتخت به وسیله پیمانکارانی انجام میشود که با شهرداران هر منطقه قرارداد دارند. شواهد فراوان نشان میدهد که نظارت دقیقی بر فعالیت این پیمانکاران وجود ندارد و مسئولان نیز بارها به این مسئله اعتراف کردهاند.
گردش مالی تجارت زباله چندین هزار میلیارد تومان برآورد میشود. تنها گردش مالی پسماند خشک در شهر تهران چیزی حدود سه هزار میلیارد تومان در سال است که ۷۰ درصد این میزان، سهم جمعآوری غیررسمی پسماند است.
طبق نتیجه پژوهشی که در سال ۱۳۹۷ تحت عنوان «یغمای کودکی» انجام شد، تعداد زبالهگردها در تهران ۱۴ هزار نفر است که ۴۷۰۰ نفرشان کودک هستند.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «خیانت دلقک به اوکراین» نوشت: رئیسجمهور روسیه در نشست دیروز با هیأت آفریقایی که با هدف میانجیگری مذاکرات صلح بین مسکو و کییف راهی روسیه و اوکراین شده بودند، از توافقی پرده برداشت که کییف به آن پایبند نمانده است. ولادیمیر پوتین در نشست با رهبران آفریقایی که با هدف میانجیگری مذاکرات صلح بین مسکو و کییف، دیروز راهی سنپترزبورگ شده بودند، برای نخستین بار اسنادی محرمانه را افشا کرد! پوتین در این نشست فاش کرد که پس از «توافق صلح پارسال بین مسکو و کییف ترکیه»، نیروهای روسیه از کییف و مناطق تحت کنترل اوکراین خارج شده بودند. وی اضافه کرد: «پس از خروج داوطلبانه نیروهای روسیه به عنوان بخشی از این توافق، کییف از امضای توافق خودداری کرده است».
به گفته پوتین، مسکو و کییف در بهار ۲۰۲۲ در استانبول به طور ضمنی با پیشنویس این توافق که «پیمان بیطرفی دائمی و ضمانتهای امنیتی برای اوکراین» نام داشت، موافقت کرده بودند و پس از آنکه روسیه به تعهدات خود ذیل این توافق عمل کرده و از کییف خارج میشود، اوکراین بدعهدی میکند و از امضای توافق خودداری میکند. براساس این سند، انگلیس، چین، روسیه، آمریکا، فرانسه و ترکیه به عنوان ضمانتدهندگان در آن ایفای نقش میکردند. به باور پوتین، عدم تعهد کییف به این توافق ناشی از «اقدامات و تلاشهای مخرب غرب» بوده است.
رئیسجمهور روسیه به نقل از گزارش نشریه «فارین افرز»، خاطرنشان کرد که این تحولات (بدعهدی اوکراین) با سفر بوریس جانسون، نخستوزیر وقت انگلیس به کییف تلاقی داشته و جانسون، طلایهدار تلاشهای غرب برای مانعتراشی در مسیر اجرای این توافق بوده است.
به نوشته این نشریه، چند منبع آگاه پیشتر درباره تأثیر تلاشهای جانسون برای متوقف کردن مذاکرات، روشنگری و تأیید کرده بودند که در جریان سفر به کییف، جانسون، ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین را ترغیب کرده است تا مذاکرات با روسیه را به دو دلیل اصلی متوقف کند؛ نخست آنکه «مذاکره با پوتین ممکن نیست» و دوم اینکه «غرب در حال حاضر (در آن برهه) آمادگی پایان جنگ را ندارد». پوتین همچنین تاکید کرد که بحران در بازار جهانی غذا در نتیجه بحران در اوکراین نبوده و ذخایر غلات اوکراین کمکی به حل بحران جهانی غذا نخواهد کرد.
جنگ در اوکراین که از سال گذشته آغاز شده است نگرانیهایی را در کل جهان درباره زنجیره تأمین غلات ایجاد کرده است. کشورهای غربی پس از آغاز جنگ اوکراین، به جای کمک به حل بحران، انبوه سلاح و مهمات را روانه این کشور کردهاند و روسیه نیز بارها تاکید کرده ارسال سلاح به اوکراین تنها جنگ را به درازا خواهد کشاند.
هیأت آفریقایی در دیدار رئیسجمهور روسیه تاکید کرد که بحران بین روسیه و اوکراین بر جهان، آفریقا و امنیت غذایی تأثیرگذار بوده است. هیأت آفریقایی همچنین روسیه را تشویق کرد تا وارد مذاکرات با اوکراین برای پایان درگیریها شود.
رئیسجمهور آفریقای جنوبی در این دیدار گفت: «ایمان داریم که جنگ در اوکرین باید از طریق مذاکرات و راههای دیپلماتیک حل شود». به نوشته فارین افرز، این افشاگری پوتین، توصیفات اوکراین از شکست روسیه در نبرد کییف و همچنین خروج مسکو از پایتخت و حوالی اوکراین در بهار پارسال را در هالهای از ابهام قرار داده و علاوه بر این مهر تأییدی بر این جمله پوتین بوده که «جنگ اوکراین برای غرب، جنگی نیابتی با روسیه است».
پوتین در این جلسه تاکید کرد «بحران غذا در بازارهای جهان ناشی از اقدامات غرب بوده نه عملیات نظامی روسیه در اوکراین و بحران در بازار بینالمللی مدتها قبل از وقوع جنگ، ایجاد شده است». پوتین در دیدار با هیأت اعزامی آفریقا، ضمن ابراز آمادگی روسیه برای «مذاکرات سازنده با آنهایی که خواستار صلح هستند»، «رویکرد میانه و متوازن» میانجیگران آفریقایی در قبال جنگ اوکراین را مورد تمجید قرار داد.
هیئتی از رهبران آفریقایی به ریاست سیریل رامافوسا، رئیسجمهور آفریقای جنوبی، به منظور بحث و تبادل نظر درباره طرح صلح احتمالی برای حل و فصل بحران اوکراین به مسکو و کییف سفر کردند. زلنسکی در دیدار روز جمعه با این هیأت، با رد هرگونه مذاکره با مسکو گفت که «اوکراین به روسیه فرصت دوباره نخواهد داد.»
در سال ۲۰۲۲ نشستی با حضور نمایندگان اوکراین، روسیه و ترکیه در استانبول برگزار و توافقی درباره صادرات غلات بسته شد تا مشکل این موضوع جهانی برطرف شود. اکنون مشخص شده است که توافقی هم در رابطه با مسائل میدانی و جنگ رخ داده بود که اوکراین زیر میز صلح زده است. از سوی دیگر عقبنشینی مسکو از اطراف کییف و عدم تصرف پایتخت اوکراین هم روشن شد که پوتین قصد نداشت کییف را تصرف کند و تنها میخواست اوکراین در منازعه بین غرب و مسکو بیطرف باشد، بنابراین روسیه به راحتی میتوانست کییف را تصرف کند و این خواست پوتین برای عدم تصرف بوده است.
این مذاکرات بین روسیه و اوکراین اسفند سال ۱۴۰۰ در مرز بین اوکراین و روسیه انجام شد. این مذاکرات با مدیریت «دنیس کریف» برگزار شده بود که بعدها خبر مرگ وی منتشر شد. برخی رسانهها از روز گذشته و بعد از سخنرانی پوتین به این جمعبندی رسیدند که کریف به دلیل توافق صلح با روسیه کشته شده است.
دور نخست مذاکرات میان هیئتهای روسیه و اوکراین بیستوهشتم ماه فوریه در منطقهای مرزی بین بلاروس و اوکراین و دور دوم مذاکرات دو کشور سوم ماه مارس در منطقه مرزی بلاروس و لهستان برگزار شد. در دور دوم مذاکرات، دو طرف درباره ایجاد کریدورهای مشترک بشردوستانه برای تخلیه غیرنظامیان به تفاهم رسیدند. سرپرستی هیئت روسیه را ولادیمیر مدینسکی دستیار رئیسجمهور برعهده داشت و معاونان وزیران خارجه و دفاع، رئیس کمیسیون امور بینالملل دوماً و سفیر روسیه در بلاروس اعضای دیگر هیئت این کشور را تشکیل میدادند.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «توافق تهران و قاهره برای تشکیل کمیته مشترک» نوشت: در گرما گرم تحولات پرشتاب ایران و عربستان که آرایش صحنه آن از آغاز پرقدرت رابطه دو کشور خبر میداد و محور اصلی تحولات مناسبات ایرانی- عربی قرار گرفت، پیشبینی میشد پیامدهای این رویداد به مناسبات تهران و قاهره هم تسری پیدا کند و روند آن را نیز در موقعیتی مشابه، به سمت و سوی ازسرگیری رابطه هدایت کند.
در ادامه خبرهایی که در هفتههای اخیر و به تدریج درباره مذاکرات ایران و مصر منتشر میشود، شبکه «العربیه» عربستان سعودی به نقل از منابع خود گزارش داد که مصر و ایران بر سر تشکیل کمیته مشترک ایران و مصر که برای تجدید روابط و هماهنگی امنیتی بین کشورها تلاش خواهد کرد، به طور اصولی به توافق رسیدهاند.
همچنین رسانه «العربی الجدید» به نقل از منابع دیپلماتیک مصری یکی از محورهای اصلی سفر چند روز پیش «محمدشیاع السودانی»، نخستوزیر عراق به قاهره و دیدار با «عبدالفتاح السیسی»، رئیسجمهور مصر را تبادل پیام پیرامون مذاکرات دوجانبه تهران- قاهره اعلام کرده است. بنا به اظهارات این منابع، «نخستوزیر عراق به مسئولان مصری پیشنهاد داده که نشستی مقدماتی میان مسئولان تهران و قاهره به میزبانی بغداد برگزار شود سپس سطح این دیدارها بالاتر برود.» این پیشنهاد پس از آن مطرح شده که منابع خبری از انجام چندین نشست محرمانه در سطح دیپلماتیک به میزبانی بغداد خبر داده بودند.
رابطه تهران و قاهره در بیش از ۱۰ سال گذشته در مقاطعی با تحولاتی روبهرو شد که امکان نزدیکی دو طرف را به یکدیگر قابل پیشبینی میکرد. پس از پایان حکومت حسنیمبارک در سال ۱۳۸۹ و آغاز دوره حکومت گروه اخوانالمسلمین در مصر، «محمد مرسی»، رئیسجمهور پیشین مصر برای مشارکت در کنفرانس کشورهای عضو پیمان عدم تعهد به تهران سفر کرد اما این سفر به دلیل مواضعی که او در پایبندی تمامقد قاهره از پیمان «کمپ دیوید» گرفت و اقدامش برای معرفی سفیر مصر در تلآویو، مانع ترمیم رابطه دو کشور شد.
کمی بعد در همان دوره، محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت با سفری که در بهمن ماه سال ۱۳۹۱ به قاهره داشت، تلاش کرد گامی برای نزدیکی دو کشور بردارد اما این سفر نیز نتیجهای به دنبال نداشت و با کنار رفتن گروه اخوانالمسلمین، رابطه دو کشور دچار رکود بلندمدتی شد و همچنان متوقف ماند. این در حالی بود که در سالهای اخیر نیز به دلیل تمرکز دولتهای یازدهم و دوازدهم بر پرونده هستهای و نادیده گرفتن سیگنالهای مثبت از سوی کشورهای منطقه که میتوانست به ترمیم و ارتقای رابطه آنها با جمهوری اسلامی بینجامد، سمت و سوی رابطه تهران و قاهره همچنان در هالهای از ابهام قرار داشت و پرونده این رابطه تا پیش از دولت سیزدهم همچنان مسکوت ماند.
دور تازه تلاشها
به موازات خبرهایی که از گرهگشایی در رابطه تهران و ریاض منتشر میشد، منابع آگاه هم از فعال شدن تماسهایی در سطوح پایین دیپلماتیک ایران و مصر خبر میدادند. تا اینکه محمد کاظم آلصادق، سفیر جمهوری اسلامی در عراق، فروردین ماه گذشته در گفتوگو با «العالم» به تلاشهایی برای از سرگیری روابط میان ایران و مصر اشاره کرد و با تقدیر از کمکهای عراق برای برگزاری نشست میان مقامات ایرانی و مصری ابراز امیدواری کرد که روابط دو کشور بهبود یابد. در همین موقع، «العربی الجدید» به نقل از منابع آگاه خود خبر داد نمایندگانی از ایران و مصر با یکدیگر در بغداد دیدار کردهاند. طبق گفته این منابع، رابطه ایران و مصر در پی اعلام توافق تهران-ریاض در انتظار توسعه روابط به توافقها است. همزمان یک دیپلمات مصری هم مسئله سازماندهی دیداری میان وزرای خارجه دو کشور در آینده را امری دور از انتظار ندانست.
پس از آن، تماسها و تلاشها برای به پیش راندن این مذاکرات با سفر چند هفته پیش «هیثم بن طارق»، سلطان عمان به تهران وارد روند تازهای شد. سلطان عمان پیش از این سفر به قاهره رفته بود. دو مقام مسئول مصری در مصاحبه با روزنامه اماراتی «نشنال» در این رابطه با اهداف این سفر گفته بودند: «روابط تهران و قاهره از مهمترین مسائل مطرح شده در گفتوگوهای سلطان عمان با رئیسجمهور مصر بوده و بر پایه آن احتمال دارد ایران و مصر طی چند ماه آینده به تبادل سفیر بپردازند.»
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «برنامه هفتم بدون زیارت به بهارستان رسید!» نوشت: رصد موضوع زیارت و گردشگری مذهبی در شش برنامه توسعه کشور نشان میدهد این مقوله جایگاهی در ذهن برنامهریزان کشور نداشته است، رویه ناصوابی که همچنان ادامه داشته و برنامه هفتم را نیز بدون دغدغه زیارت به پیشگاه خانه ملت تقدیم کرده است.
آنطور که سعید خدیوی، عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری جهاد دانشگاهی میگوید، به طور مستقیم در هیچ کجا از برنامه هفتم توسعه به موضوع زیارت اشاره نشده است. وی این موضوع را یک نقص جدی برای برنامه توسعه میداند که به پدیده بسیار مهمی مثل زیارت، فارغ از کارکردهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن در جامعه هیچ توجهی نکرده است.
خدیوی با یادآوری اینکه برنامهریزان در سالهای گذشته نیز به مقوله زیارت توجه چندانی نمیکردند، میگوید: غفلت از پرداختن به حوزه زیارت در برنامه هفتم نشاندهنده این است که این موضوع برای سیاستگذاران فعلی نیز خیلی با اهمیت تلقی نمیشود و این مسئله جای بسی تعجب دارد.
این پژوهشگر حوزه گردشگری در عین حال نپرداختن به زیارت در برنامه توسعه را چندان هم نگرانکننده نمیداند و توضیح میدهد: برنامهنویسی به یک مناسک غیر کارآمد و بدون خروجی مشخص در کشور ما بدل شده است، شاهد این مدعا این است که سالهای سال در این کشور، برنامه نوشته میشود و همیشه بدون توجه به واقعیات اقتصادی نرخ رشد را ۸ درصد، تورم را پایین و سهم بودجه عمرانی را بالا در نظر میگیرند و این برنامهریزیها هیچگاه محقق نمیشوند.
خدیوی میگوید: ما نه به اهداف برنامه، نه به کارکرد برنامه و نه به الزامات برنامهنویسی پایبند بودیم و این فرایند به یک سنتی تبدیل شده که آن را ادامه میدهیم. از این جهت که به موضوع نگاه میکنیم، بیتوجهی و نپرداختن به موضوع زیارت در پیشنویس سند برنامه هفتم توسعه که منتشر شده خیلی نگرانکننده نیست. چون واقعیت این است طی این چند دهه آنچه در عرصه عمل اتفاق میافتد با آنچه در برنامهها نوشته میشود، فاصلههای کهکشانی دارند و حتی به خود برنامه به عنوان میثاقی که باید به آن پایبند باشیم نیز وقعی نهاده نمیشود.
اولویت گردشگری ساحلی به گردشگری مذهبی
عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری تأکید میکند: با وجود اینکه یک سرفصل در سند برنامه درباره موضوع گردشگری و صنایعدستی گنجانده شده، اما در همین بخش هم هیچ اشارهای به موضوع زیارت نشده است. جالب اینکه در ماده ۲۲۳ این بخش به شکل بسیار کاملی به نظام حکمرانی گردشگری دریایی و ساحلی توسط بخش غیردولتی اشاره شده و مورد بررسی قرار گرفته و سازوکاری برای آن تدوین شده، این در حالی است که حتی به واژه گردشگری مذهبی هم که یک گام پایینتر از زیارت است در این پیشنویس پرداخته نشده است.
توسعه روستاها در پرتو زیرساختهای گردشگری مذهبی
عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری میگوید: پس از فرهنگ رضوی یا همان گفتمان فرهنگ رضوی که متشکل از دالهای مرکزی زیادی است و امروزه مورد نیاز جامعه ماست و میتواند در زمینههای مختلف الهامبخش باشد، موضوع دوم خود بحث زیارت است. فراهم کردن زیرساختهای گردشگری مذهبی که از پرظرفیتترین گونههای گردشگری در کشور ماست به خاطر گستردگی بقاع متبرکه در کشور میتواند منجر به رشد و توسعه روستاها و نقاط دورافتاده و مناطق محروم شود. کما اینکه در سالهای مختلف هم همین اتفاق برای بسیاری از روستاهای کشور افتاده است.
وی با تأکید بر اینکه نظام حکمرانی گردشگری مذهبی ما در کشور به دلیل تعدد ذینفعان و تعدد در نهادهای تصمیمگیر نتوانسته است آنچنان که باید بهرهبرداری خوبی از بقاع متبرکه داشته باشد، میگوید: ما براساس آمار ارائه شده ۸۱ هزار امامزاده ثبت شده در کشور داریم که بیشتر در مناطق روستایی کشور قرار دارند. با فراهم شدن زیرساختها و حضور زائران از کشورهای همسایه، این مناطق روستایی شاهد رونق حوزه گردشگری مذهبی خواهند شد.
نظام حکمرانی چند پاره در حوزه گردشگری مذهبی
عضو هیئت علمی پژوهشکده گردشگری تصریح میکند: ما در گردشگری مذهبی با نظام حکمرانی چند پاره مواجهیم. مالکیت یا مدیریت امامزادهها توسط اوقاف انجام میشود، بعضی از امامزادههای ما به دلیل تاریخی بودنشان با میراث فرهنگی در ارتباط هستند، برخی در فضاهای منابع طبیعی قرار دارند و توسعه آنها مستلزم این است با سازمان محیط زیست و منابع طبیعی در ارتباط باشیم، این پیوند و تودرتویی نهادها و بعد اینکه این بقاع در مناطق روستایی قرار دارند و زیرساختهای حملونقلیشان مشکل دارد، موجب شده است نتوانیم آنچنان که باید و شاید از این امامزادهها بهرهبرداری کنیم.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دور جدید ریزش قیمت خودرو آغاز شد» نوشت: با تصویب لایحه واردات خودروی کارکرده زیر پنج سال ساخت، دور جدید ریزش بهای خودروها در بازار آغاز شد بهطوری که قیمتها از ۱۰ تا ۹۰ میلیون تومان کاهش یافت.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی دیروز یکشنبه، بیستوهشتم خردادماه با لایحه ماده واحده دو فوریتی واردات خودروی کارکرده موافقت کردند. در پی تصویب این لایحه، قیمت خودروهای داخلی و مونتاژی در بازار ۱۰ تا ۹۰ میلیون تومان کاهش پیدا کرد. ساینا S با افت ۱۰ میلیون تومانی، کمترین کاهش و تیگو ۸ پرو هم ۹۰ میلیون تومان بیشترین تنزل قیمت را دارد. قیمت محصولات پرطرفدار داخلی در گروه پژوها هم ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان افت کرد.
کاهش قیمت خودروها در بازار از زمان عرضه خودرو در بورس آغاز شد و با افت قیمت ارز و مهار تورم ادامه یافت اما با تصویب لایحه دو فوریتی واردات خودروی کارکرده در مجلس وارد دور جدیدی شده است.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در نشست علنی یکشنبه با لایحه ماده واحده دو فوریتی واردات خودروی کارکرده موافقت کردند. بر اساس این مصوبه، ۳ ماده شامل مواد ۱۱ تا ۱۳ به قانون ساماندهی بازار خودرو مصوب ۱۴۰۰ مجلس افزوده میشود.
مطابق تبصره یک ماده ۱۱ قانون ساماندهی بازار خودرو امکان واردات خودروی کارکرده مجاز میشود که در این صورت، الزامی که در بندهای ۳ و ۴ قانون موجود مبنی بر انتقال فناوری همزمان با واردات خودرو، حذف میشود.
در تبصره ۲ این ماده عمر خودروهای وارداتی کارکرده حداکثر پنج سال لحاظ شده است. همچنین بر اساس ماده ۱۲ قانون ساماندهی بازار خودرو (بعد از تأیید شورای نگهبان) تبصره ۶ ماده واحده قانون چگونگی محاسبه و وصول حقوق گمرکی و سود بازرگانی و مالیات انواع خودرو و ماشینآلات راهسازی وارداتی و ساخت داخل مصوب ۱۳۷۱ اصلاح شده و تبصره ۸ این ماده واحده حذف میشود.
مطابق لایحه تصویب شده سازمان ملی استاندارد و سازمان حفاظت محیطزیست امکان استفاده از استانداردهای ملی کشور و استانداردهای کشور تولیدکننده برای خودروهای وارداتی را خواهند داشت.
نظر شما