به گزارش خبرنگار ایمنا، رسانههای آزاد، روزنامهها و مطبوعات در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی بهشمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «جامعه ایرانی نه بی دین میشود، نه سکولار» نوشت: تقی آزاد ارمکی: اگر بخواهیم جامعه ایرانی را از لحاظ تاریخی و حتی معاصر تعریف کنیم باید آن را جامعهای دینی معرفی کنیم؛ صفت دینداری صفت تاریخی جامعه ایرانی است.
شما به جامعه دیروز ایران بازگردید؛ مثلاً جامعه رشت ۵۰ یا ۶۰ سال پیش یا کاشان ۷۰ سال پیش را میبینید، مردم همه با هم زندگی میکردند و در رفت و آمد بودند، ولی حجابها خیلی این معنایی که ما به شکل متصلب از آن یاد میکنیم، نبودهاست، در کشتزار بودند، پشت قالی بودند، با هم کار میکردند و اینقدر مرزکشی نبوده، خانوادهها با هم در رفت وآمد بودند.
حجاب به این شکل محکمی که الان میگوییم هم هست و هم نیست، یعنی متنوع و گوناگون است، این آدابی است که شکل واحد ندارد، مثلاً وقتی که میگوییم طرف اهل اخلاق و ادب و احترام است؛ یعنی همه مثل سرباز به سرهنگ که به همدیگر احترام نمیگذارند، هرکسی در جرگه و در عرصه فرهنگی خودش آداب و ادب را صورت بندی میکند و در مورد حجاب نیز همینطور است. مردمان ما در ایلات و عشایر را نگاه کنید. این کوچ بزرگ مردمان که همگی با همدیگر همطایفه هستند، ولی محرم و نامحرم هم دارند و اتفاقاً در بیابان هم میخوابند، اینقدر خطکشی نیست.
این مسئله را مدافعان و مخالفان جمهوری اسلامی تبدیل به موضوع اصلی جمهوری اسلامی کردهاند که اگر شکست بخورد، جمهوری اسلامی باید برود و اگر موفق شود باید بماند. نه اگر حجاب را درست کنیم، کما اینکه ۳۰ سال پیش درست کردیم جمهوری اسلامی خیلی قدرتمند میشود و نه اگر از دستش بدهیم، جمهوری اسلامی سقوط میکند. اصلاً به نظر من پشت این مسئله چیزهای دیگری است، مثلاً مفهوم عفت را فراموش کرده و رفتهایم دنبال پوشش، نجابت را فراموش کردهایم و دنبال نجیب نمیگردیم و این قصه، قصه عجیبی است.
اگر دین در ایران امری خارجی بود هم دوره مغول و هم دوره پهلوی کافی بود که ما از دین عبور کنیم، الان هم همینطور است که جامعه از دین عبور نمیکند با اینکه این مقدار به نام دین تحت فشار است، ولی جامعه از دین عبور نمیکند، بلکه از یک نوع دینداری عبور میکند، از نوع دینداری که میخواهد همه را یک شکل کند و همه یک طور رفتار کنند.
اتفاقاً شرایط امروز نشان میدهد جامعه ایرانی به لحاظ تاریخی دیندار است، دینش فرهنگی است، بعد هم امر متعالی و مقدس آن برایش مهم است و اتفاقاً از این میتواند و دارد بهره بیشتری میگیرد و حتی در نقد دین به دین مراجعه میکند؛ در حالی که اتفاقی که در غرب افتاد، سکولاریسم دینی به بی دینی و به نام عقل از دین عبور کرد، ولی اصلاً این حرف که جامعه ایرانی به سکولاریسم برسد، بی ربط است و کسانی که صاحب قدرت هستند، این حرفها را میزنند تا علما را تحریک کنند. نه جامعه ایرانی از دین عبور میکند و نه از یک دینداری قشریگرایانه یکسان دفاع میکند.
جالب است مردمان ایران الان به ادبیات و شعر خیلی پناه بردهاند، حافظ خوان، سعدی خوان، مولوی خوان، رودکی خوان و مثنویخوان شدهاند. ارجاع آنها به این وجه، در حالی است که این مشاهیر افرادی بی دین نیستند و متون هم متون بی دینی نیست و این اتفاق جالبی است که افتادهاست.
اینها میتوانستند مثلاً شکسپیر یا مولیر بخوانند، ولی به متون دینی که نام بردم ارجاع میدهند و این متون، رقیب این نوع دینداری حکومتی میشود. این دین، دین رحمانی، دین انسانی و دینی است که آگاهیبخشی دارد و جامعه از این عبور نمیکند. سرانجام چه خواهد شد را باید ببینیم. ما چگونه نزاع این دین حکومتی، دین توده مردم و دین روشنفکری را تشدید میکنیم یا تقلیل میدهیم. یک زمانی علمایی بودند که این نزاعها را کاهش میدادند، یک زمانی روشنفکران میانداری بودند که اینها را کاهش میدادند، ولی امروز اینها دست برخی افتاده که دعوا دارد شکل میگیرد، ولی اگر همان مراجع و روشنفکران بیایند احتمالاً دعوا کاهش مییابد.
ما وقتی که نیروی انتظامی در خیابان آدم میگیرد و تلویزیون هم همه آدمها را یکسان نشان میدهد، داریم دعوا را زیاد میکنیم. جامعه به سمت عبور از دین نرفتهاست، بلکه به سمت دیگری از دینداری رفته است و یک نفس پیامبرانه و علی وار لازم است که فیمابین عمل کند و این نیروها را به هم وصل کند تا آن کسی که دو درصد دینداری دارد، با آن کسی که صددرصد دینداری دارد بتوانند با هم زیست کنند و زیستدینی داشته باشند.
روزنامه فرهیختگان در صفحه اول امروز خود با تیتر «تفریح تعطیل!» نوشت: تابستان که میرسید، نزدیکترین کلاس به خانه انتخاب میشد و بعد از ثبتنام بچهها کل تابستان را با همان کلاسها سرگرم بودند، حتماً شرایط قدیم با الان متفاوت بود و نگرانی خانوادهها به این معطوف میشد که چه کلاسی برای فرزندشان ثبتنام کنند و شاید خیلی به قیمت آن کلاس توجه نمیکردند و فقط همین مهم بود که کودکشان در این تعطیلات چیزی یاد بگیرد. اما امروزه همهچیز متفاوت شده است؛ از تنوع کلاسها تا قیمتهایی که شاید برای همه قابل پرداخت نباشد. در گزارش امروز به این موضوع پرداختیم که با شروع تعطیلات تابستان، اگر یک خانواده بخواهد فرزندش را در کلاسهای مختلف ثبتنام کند، باید چقدر هزینه بپردازد.
در کنار این موضوع این را هم بررسی کردیم که جایی مثل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و فرهنگسراها چه برنامههایی برای تابستان ۱۴۰۲ کودکان و نوجوانان تدارک دیدهاند. مطمئناً برنامهریزی برای اوقات فراغت کودکان و نوجوانان مهم بوده و نقش نهادهای فرهنگی برای این برنامهریزی مهمتر است. طبق آماری که در روزنامه «فرهیختگان» در گزارشهای مختلف منتشر شده، به این موضوع اشاره کردیم که حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد دانشآموزان در مدارس غیردولتی درس میخوانند و بقیه در مدارس دولتی. این یعنی بچههایی که در مدارس غیردولتی درس میخوانند تکلیفشان مشخص است و حتماً برای تابستان برنامه دارند، اما در دولتیها وضعیت متفاوت میشود. خانوادهها باید برای فرزندشان برنامهریزی و هزینه کنند تا بتواند از کلاسهای تابستانی استفاده کند. همین موضوع باعث شد تا به سراغ این سوژه برویم و هزینه پرطرفدارترین کلاسهای تابستانی را پیدا کنیم.
برنامههایی که میتوانست طرفدار داشته باشد
برای همه ما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یاد و خاطرهای از زمانی است که با تعطیل شدن مدرسه سریع کلاسهایش را در هر شهری که بودیم پیدا میکردیم و بعد از ثبتنام، کل تابستان را در کلاسهای آموزشی مفید آن میگذراندیم. کانون از همان ابتدا با هدف ایجاد فضایی خوشآبورنگ برای کودکان شکل گرفت. محیطی ویژه برای زمان فراغت از مدرسه کودکان و نوجوانان تا کتاب به امانت بگیرند، مطالعه کنند و جایی برای تماشای فیلمهای مختص خودشان باشد و بتوانند در دورهها و فعالیتهای هنری شرکت کنند. کانون پرورشی الان هم کلاسهای مختلفی را برای کودکان و نوجوانان برگزار میکند، حالا اینکه چقدر محتوای این کلاسها به درد روزگار کودکان دهه نودی میخورد محل پرسش است.
وقتی از برنامههای تابستان ۱۴۰۲ کانون سوال کردیم اول به شعار به رنگ تابستان رسیدیم که شعار امسال برنامههای کانون است. به گفته خودشان برای غنیسازی اوقات فراغت کودکان و نوجوانان برنامهسازی کردهاند تابتوانند ضمن شکوفایی خلاقیت آنها اوقات فراغتشان را پر کنند. بیش از ۶۰ عنوان کارگاه با مربیان توانمند، با توجه به مناسبتهای ملیمذهبی، رویدادها و برنامههای متنوعی پیشبینی شده است.
کودکان و نوجوانان میتوانند با مراجعه به سایت کانون، نزدیکترین مرکز به محل زندگی خودشان را انتخاب کنند. بخشی از فعالیتهای تابستانه کارگاههای مهارتی، هنری و ادبی بهصورت مجازی است. فعالیتهای فرهنگی مانند کتابخوانی، شعرخوانی، معرفی کتاب، قصهگویی، نقد نمایش، نقد فیلم، آشنایی با مشاغل، شناخت وقایع و ایام، محاسبات ذهنی، ساخت سازهها در راستای پرورش تفکر، کارگاه نقاشی، خوشنویسی، صنایعدستی، پویانمایی، موسیقی، فیلمسازی، بازیگری، داستان نویسی، شعرسرایی و نوشتن خلاق، طرح توسعه ترویج کتابخوانی در مراکز کانون، کارگاههای حال خوش زندگی برای توانمندسازی و تقویت مهارت نوجوانان در هیجانات پیش رو (خودباوری، خوشبینی مهارت شاد بودن، جراتمند بودن، برقراری و تثبیت روابط مثبت، مهارت امیدوار بودن، تقویت هوش هیجانی، مهارت زندگی معنوی)، برگزاری اردوهای تربیتی و همچنین استفاده از مراکز کتابخانه تخصصی کانون که هر ساله در فصل تابستان به تازههای نشر تجهیز میشوند، ازجمله برنامههایی است که در کانون مورد توجه قرار گرفته است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حجاب در ترازوی منطق و عقلانیت» نوشت: در بحث تبیین ضرورت حجاب برای جامعه و به ویژه نخبگان دانشگاهی، میتوانیم از سه رویکرد متفاوت با یکدیگر استفاده کنیم. رویکرد نخست، ناظر به نهاد خانواده است؛ میگوییم رعایت حجاب از این نظر اهمیت دارد که به حفظ و تقویت نهاد خانواده کمک میکند. طبعاً این رویکرد، به یک توضیح منطقی هم نیازمند است. بیحجابی زمینه را برای تحریک احساسات و غرایز در زن و مرد، در فضایی خارج از خانواده، فراهم میکند. این امری بدیهی است و به توضیح چندانی نیاز ندارد که وقتی مرد یا زن، بیرون از نهاد خانواده درگیر احساسات و کششهای خارج از ضابطه شود، احساسات موجود درون نهاد خانواده نیز دچار آشفتگی خواهد شد و ضربه خواهد خورد. بگذارید به دلیل اهمیت موضوع، بدون تعارف حرف بزنیم؛ آقا یا خانمی که به هر شکل، کشش جنسی بیرون از فضای خانواده را تجربه میکند، به همان اندازه در روابط زناشویی با همسرش دچار بحران و مشکل خواهد شد.
دلیل آن هم معلوم است؛ شکلگیری نهاد خانواده در درجه اول به همین کشش احساسی میان زن و شوهر وابسته است، البته کسی منکر کشش روحی نیست، ولی بخشی از این ظرفیت، بدون شک توسط غریزه و میل جنسی تأمین میشود و اگر این کشش غریزی، تحت تأثیر اتفاقاتی بیرون از نهاد خانواده قرار بگیرد، به طور طبیعی روی رابطه گرم زن و شوهر تأثیر میگذارد و اسباب سردی این رابطه مهم و راهبردی را در خانواده فراهم میکند. نتیجه چنین اتفاقی، آسیب دیدن نهاد خانواده و افراد عضو این نهاد است. سایه تضعیف رابطه میان زن و شوهر، بر سر دیگر اعضای خانواده هم خواهد افتاد و باعث شکل گرفتن شرایط بیثباتی خواهد شد که در آن، به تدریج استحکام خانواده دچار تزلزل میشود و عواقب خسارتبار و گاه غیرقابل جبرانی در پی خواهد داشت. جالب اینجاست که چنین رویکرد ولنگارانهای که اسباب ویرانی نهاد خانواده را فراهم میکند، تنها در رفتارهای زن و شوهر خلاصه نمیشود. وقتی دختر و پسر خانواده، پیش از ازدواج، به چنین فضایی ورود میکنند و عملاً از محدوده نظارت خانواده، یعنی نظارت پدر و مادر خارج میشوند و خودشان را از یک روند معقول، منطقی و عرفیِ منتهی به ازدواج خارج میکنند، باز هم این خانواده است که دچار آسیب جدی میشود. به همین دلیل، میگوییم که برای صیانت از نهاد خانواده، نیازمند تقویت عفت عمومی در جامعه هستیم. این عفت عمومی اگر مخدوش شد، اگر افراد مرزهای عفاف را رعایت نکردند، نتیجه آن تخریب نهاد خانواده خواهد بود.
این سخن و نتیجهگیری مربوط به آن، فقط مختص ما نیست؛ سالهاست که اندیشمندان غربی هم به این نتیجه رسیدهاند که یکی از آسیبهای جدی بیبندوباری اخلاقی و بدپوششیهای خارج از عرف جامعه، ضربه به نهاد خانواده و تضعیف این نهاد است و این مسئله را در بسیاری از تحقیقات و پژوهشهای خودشان بازتاب دادهاند، گفتهاند که اگر نهاد خانواده در غرب، اینچنین گرفتار تلاطم و اضمحلال شدهاست، ریشه در ولنگاریهای اخلاقی و بیبندوباریهای جنسی دارد و اتفاقاً علت بسیاری از این عوامل هم، بر میگردد به پوشش نامناسب؛ یعنی از چیزهایی که زمینهساز ولنگاری جنسی میشود، همین پوشش نامناسب یا بدپوششی است. این پوشش نامناسب یا بدپوششی، باعث شکل گرفتن روابط خارج از ضابطه و ولنگاری میشود و همانطور که گفتیم، تأثیر مستقیم و منفی آن بر نهاد خانواده و تضعیف آن است. بنابراین، وقتی مبلغ و روحانی ما، میخواهد از ادلّه مناسب در تبیین ضرورت حجاب برای جوانان و به ویژه جوانان نخبه دانشگاهی ما صحبت کند، پس از ذکر این مقدمه، باید بگوید که اگر میخواهید زندگی رضایتبخشی را تجربه کنید، اگر مایل هستید طعم یک زندگی شیرین را بچشید، سعی کنید هر چه میتوانید در پوشش و ارتباطات خودتان، عفت و حیای بیشتری داشتهباشید.
این رویکرد به گرمتر شدن روابط زناشویی شما پس از ازدواج کمک شایانی میکند و باعث میشود هم از لحظات زندگی بیشتر لذت ببرید و هم حس بهتر و مثبتتری درباره زندگی مشترک داشتهباشید. با چنین توضیحی که البته رویکرد نخست ما در تبیین ضرورت رعایت حجاب است، هم پدران و مادران و هم دختران و پسران میتوانند دلیلی قانع کننده را پیش روی خود داشتهباشند. بنابراین، قبل از آنکه بر حکم شرعی حجاب تأکید کنیم، باید بر محلهای تأثیر این حُکم که یکی از مهم ترینِ آنها صیانت از نهاد خانواده است، تأکید داشته باشیم.
روزنامه همشهری در صفحه نخست امروز خود با تیتر «عصبانیت از پیشرفت زنان ایران» نوشت: حضور قدرتمند همسر رئیسجمهور در سفر به آمریکایلاتین در قالب زن ایرانی تحصیلکرده و باحجاب، خشم دشمنان را بهدنبال داشته است.
سفر رئیس دولت سیزدهم به ۳ کشور آمریکای لاتین (ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا) در کنار همه دستاوردهای سیاسی و اقتصادی خود، یک رهاورد مهم داشت؛ عیان شدن رویکردهای ضدانسانی غرب به زن؛ رویکردی که با حملههای رسانهای روزهای اخیر به جمیله علمالهدی، همسر رئیسجمهور ایران، بار دیگر عیان شد. حضور قدرتمند جمیله علمالهدی در جریان این سفر که با برنامههای مختلف و دفاع از هویت زن ایرانی همراه بود، به مذاق رسانههای دشمن خوش نیامد و سبب شکلگیری هجوم رسانهای به همسر رئیسجمهور شد، اما علمالهدی چه گفته بود که خشم دشمنان ایران را به دنبال داشت؟ پاسخ به این سوال را از یک سو باید در بروز نشانههای «زن ایرانی» در همسر رئیسجمهور و از سوی دیگر در موضوعهای مطرح شده از سوی او جستوجو کرد. انجام برنامههای دیپلماتیک در جریان سفر رئیسجمهور به آمریکای لاتین بهعنوان یک زن تحصیلکرده باحجاب همراه با حضور قدرتمند اجتماعی و همچنین عیانکردن پشت پرده رویکردهای ضد زن غرب و دفاع از هویت زن ایرانی، سبب شد دشمنان رویکرد هجوم رسانهای را در قبال جمیله علمالهدی پیگیری کنند.
چرایی یک عملیات رسانهای
چرایی این حجم از عملیات رسانهای دشمن حول سخنان و حتی سبک رفتار و پوشش خانم علمالهدی برایتان سؤال نشد؟ گویا یک ضلع از قدرتنمایی رئیسی که به تعبیر نماینده جمهوریخواه مجلس آمریکا، نشانهای دیگر از شکست آمریکا بهحساب میآید، همین حضور خانم علمالهدی بوده است. این را از نوع هجوم رسانههای دشمن میتوان متوجه شد؛ اما واقعاً چرا؟
فهم طرح نرمافزاری غرب
ما یک ضلع از تمدن غرب را اساساً مشاهده نمیکنیم. یعنی احساس درگیری با آن نمیکنیم. درگیری با این ضلع از تمدن مدرن نیاز به فهم طرح نرمافزاری غرب دارد؛ طرحی که «شکستن قواعد همه ادیان و اصول اخلاق» برای تبیینش کافی نیست، بلکه باید گفت شکستن اصول غریزه حیوانی انسان هم در آن موج میزند و حتی پاپ کاتولیک را نیز همراه کرده است.
مدیریت انسان
این مسیر رگ حیات غرب به لحاظ اجتماعی است. همه ارتباطات انسانی باید بگسلد. این گسل سبب رشد استفاده از ابزارهای مدرن خواهد شد، این رشد باعث میشود بشریت بیشتر قابل مدیریت باشد. مدیریت انسان به مثابه یک ماده بیدفاع و بیقدرت لازمه دنیای استکباری است.
نقش زن
در این میان زن بسیار مؤثر است. زن میتواند همه را به سرعت به حجاب غفلت بکشد. زن میتواند با تکثیر انواع ارتباطات التذاذی برای بشر اساساً ارتباطات حقیقی را نابود کند. این نکته یادتان باشد تشدید هجوم اطلاعات برای نابودی اندیشهورزی است، تشدید گفتوگوهای بیقاعده مثل ایجاد یک هیاهوی سراسری برای نابودی بیان است و تشدید رابطههای جنسی برای نابودی ارتباط حقیقی خانوادگی است. تکثر بیش از حد باعث دوری از حقیقت میشود. دنیاگرایی که رأس کل خطیئه است، ابزار فراموشی حقیقت و واقعیت عالم است؛ ابزار نابودی عقلانیت.
ایجاد دوقطبی
غرب برای این مسیر مدتهاست ابزارش ایجاد یک دوقطبی است که یک سرش خودش است و سر دیگرش تجربه دینی لکهدار شده سنتی است که داشته. تجربه دینی که بر محور رهبانیت و فرار از دنیا و لذا استبداد دینی شکل گرفته بود. این تقریر زن را باعث چسبیدن انسان به دنیا قلمداد میکرد و زن ایدهآل را زن پنهان شده و دور از خانواده، اما بهمعنای مقدسش درنظر میگرفت. غرب هر جنبش دینی و الهی و حتی اخلاقی و عقلانی را متهم به این مسیر تاریخی غلط و منحرف میکرد و مسیر توسعه بیحیایی و بیعفتی برای در اختیار گرفتن انسان را پیش میبرد.
طرح سوم انقلاباسلامی
انقلاب اسلامی ایران سخن نویی را بیان کرده است؛ سخنی که آبادی دنیا را در پیمودن مسیر سعادت معرفی میکند و از پیوستار حقیقی انسانی سخن میگوید. سخن از حاکمیت مردم بر خودشان را در بستر توحید میگوید. این، اندیشه زن را وارد جامعه میکند، اما اجازه نمیدهد عقلانیت، ایمان، ارتباطات حقیقی اجتماعی و ولایی سلب شود. این طرح سومی بهحساب میآید که ظهور کرده است. پیروزیهای ورزشی، هنری، مدیریتی، علمی زن ایرانی با این مختصات زدن به چشم اسفندیار تمدن غرب است.
بروز زن ایرانی
حالا جمیله علمالهدی در یک قدرتنمایی بینالمللی ایران، وارد میشود و با سخنش و سبک رفتار، لباس و… کل این هویت نرمافزاری غرب را به چالش میکشد. یکبار دیگر به مصاحبه او توجه کنید؛ ببینید چه پروژهای را پیش میبرد، این حضور برای نابودکردن اثر ترویجی اغتشاشات با شعار زنانه در دنیا مؤثر است. جنبش زن، زندگی، آزادی، بنا بود در جهان سخن پرقدرت ایران را در مقابل تمدن مدرن خراب کند. اثر رسانهای آن در خارج از ایران به همین دلیل مهم بود که تکمیلکننده پروژه عنکبوت مقدس بود؛ پروژه لکهدار کردن سخن نوی ایران و انتسابش به قطب دیگری که غرب میپسندید ایران به آن منتسب شود. حضور زنان ایرانی با همین نرمافزار فکری از این جهت بسیار مهم است و «زدن به خال»
روزنامه رسالت در صفحه اول امروز خود با تیتر «جنایت تمام اروپایی در مدیترانه» نوشت: اخبار منتشر شده در خصوص واژگون شدن قایق حامل صدها پناهجودر آبهای یونان بسیار تکان دهنده است. تا کنون جسد ٧٨ تن از مهاجرانی که قصد داشتند با یک قایق ماهیگیری از لیبی به ایتالیا بروند، پیدا شده است. عملیات امداد و نجات برای یافتن اجساد و بازماندگان احتمالی فاجعه واژگونی قایق حامل مهاجران ادامه داشته اما امدادگران معتقدند که با گذشت زمان، امید به زنده یافتن مفقودین بسیار پایین آمده است.
یک تراژدی بی انتها
نیکوس اسپانوس، بازنشسته گارد ساحلی یونان و از داوطلبان صلیب سرخ، به تلویزیون دولتی این کشور گفت که احتمال یافتن بازماندههای بیشتر بسیار کم است و بیم آن میرود که صدها تن، زیر عرشه قایق گیر افتاده و جان خود را از دست داده باشند. در این صورت، این فاجعه به یکی از بدترین تراژدیهای ثبت شده در مدیترانه مرکزی تبدیل میشود.آژانس مهاجرت سازمان ملل متحد، شمار سرنشینان این قایق را ۴۰۰ نفر تخمین زده اما احتمال میرود این قایق ۲۰ تا ۳۰ متری حامل حدود ۷۵۰ نفر مسافر بوده باشد .۱۰۴ نفر از سرنشینان قایق از جمله هشت کودک نجات پیدا کردهاند. مهاجران نجات یافته، از کشورهای مصر، سوریه، پاکستان، افغانستان، فلسطین و اکثراً مرد هستند. اراسمیا رومانا، رئیس یکی از هیئتهای آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، پس از ملاقات با مهاجران نجات یافته به آسوشیتدپرس گفت که بازماندگان در حال حاضر در شوک هستند و در شرایط بسیار سختی قرار دارند.
آدرس غلط اتحادیه اروپا
اورسولا فون در لاین، رئیس کمیسیون اروپا، از این فاجعه عمیقاً ابراز تأسف کرده و قول داد برای سرکوب قاچاق مهاجران همکاری بین اتحادیه اروپا و کشورهای منطقه را تقویت کند. با این وجود گروههای طرفدار حقوق بشر بر این باورند که اگر مجموعهای از اقدامات شدید درپیش گرفته شود، مهاجران و پناهندگان مجبور میشوند مسیرهایی طولانیتر و خطرناکتر را برای رسیدن به کشورهای امن طی کنند. قایق حامل پناهجویان، روز گذشته در آبهای بین المللی در نزدیکی شبه جزیره پلوپونز در سواحل جنوب غربی یونان واژگون شد.سوال اصلی اینجاست که نقش اتحادیه اروپا در وقوع این حادثه بسیار تلخ انسانی چه بوده است؟ پاسخ این سوال را باید دردو سطح «سیاست گذاریهای کلان امنیتی اروپا» در نظام بین الملل و «سیاستگذاری های قانونی اروپا در قبال پناهجویان» مورد بررسی قرار داد. در سطح اول، یعنی بررسی سیاست گذاریهای کلان اروپا در قبال پناهجویان، با تاثیرگذاری مستقیم اروپائیان در خلق بحرانهای بین المللی مواجه هستیم. تمامی کشورهایی که اتباع آنها قربانی واژگونی قایق ماهیگیری در آبهای یونان بودهاند، از سیاستهای مداخله گرایانه اروپائیان و در نتیجه، تجربه بحرانهای امنیتی در داخل کشورهایشان رنج میبرند! به عبارت بهتر، ما در تشریح «دلایل مهاجرت پناهجویان» با بحرانهایی مواجه هستیم که بازیگران اروپایی درکنار آمریکا بیشترین سهم را در ایجاد، استمرار و تثبیت آنها ایفا کردهاند.
اروپا بانی اصلی کشتار مهاجرین است
از این رو مولد اصلی بحران هجوم پناهجویان غیر قانونی به کشورهای اروپایی، خود دستگاههای امنیتی و سیاسی این کشورها هستند و از این بابت، نباید دولتهای اروپایی ژست یک «طلبکار» یا «قهرمان حقوق بشری» را به خود بگیرند. سران اروپایی، پذیرش پناهجویان در کشورهای خود را همواره به مثابه یک ژست حقوق بشری دانسته و مورد ارزیابی قرار دادهاند، فارغ ازآ نکه خود در ایجاد بحرانهای منتج به حضور پناهجویان در کشورشان نقش داشتهاند! نکته دیگر، به سیاست گذاریهای خاص اروپائیان در قبال پناهجویان باز میگردد. قطعاً اکثر شهروندان کشورهای منطقه غرب آسیا، شبه قاره هند و افغانستان و آفریقا در مواجهه با بحرانهای مزمن و ناامن کننده در کشورهای خود، اروپا را نخستین مقصد پناهندگی خود قلمداد میکنند. ضمن آنکه مقامات اروپایی بارها از نیاز خود مبنی بر تامین نیروهای کار (به واسطه رشد منفی جمعیت)
خبر میدهند.فارغ از این مسئله، مهاجرت (غیر قانونی) به کشورهای اروپایی به سبب بعد جغرافیایی، بهتر و راحت تر نسبت به دیگر مناطق دنیاست.
روزنامه وطن امروز در صفحه اول امروز خود با تیتر «دیپلماسی دور برد» نوشت: رئیسجمهور پس از سفر پنج روزه به آمریکای لاتین در بدو ورود به تهران از امضای ۳۵ سند همکاری با کشورهای ونزوئلا نیکاراگوئه و کوبا خبر داد. آیت الله سیدابراهیم رئیسی بعدازظهر دیروز در بدو ورود به کشور پس از سفر رسمی پنج روزه به سه کشور ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا، با بیان اینکه آمریکای لاتین منطقهای راهبردی در جهان، با انسانهای فرهیخته و اندیشمند و ذخایر طبیعی فراوان است، گفت: بسیاری از کشورهای این منطقه سالهاست در مقابل نظام سلطه ایستادگی کرده و کارنامه درخشانی از ایستادگی در مقابل نظام سلطه و نظم ناعادلانه کنونی جهان دارند.
رئیسجمهور وجه مشترک کشورهای این منطقه را استقلالطلبی، آزادیخواهی و عدالتطلبی دانست و افزود: این کشورها یک اشتراک گفتمانی با انقلاب شکوهمند اسلامی ما دارند، چرا که اساس انقلاب اسلامی ما نیز بر استقلالطلبی و آزادیخواهی و توجه به خواست و رای مردم است.
رئیسی با بیان اینکه بنای ما در سیاست خارجی بر تعادل و ارتباط با همه کشورهای جهان است، اظهار داشت: هر کشوری در دنیا بخواهد با ایران ارتباط سازنده و متکی بر احترام به منافع متقابل داشته باشد، حتماً با او رابطه خوبی خواهیم داشت و اگر کسی بخواهد با ما دشمنی کند، سیاست ما در برابر او ایستادگی و مقاومت است. حجتالاسلام سیدابراهیم رئیسی با تاکید بر اینکه در عرصه دیپلماسی نگاه ما به شرق و غرب عالم متعادل است، تصریح کرد: جمهوری اسلامی ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی با عموم کشورهای منطقه آمریکای لاتین روابط خوبی داشت ولی این ارتباط حدود یک دهه گذشته بنا به دلایلی فعال نبود و همکاریها را با مشکل مواجه کرده بود.
امضای ۳۵ سند همکاری در سفر به آمریکای لاتین
رئیسجمهور در ادامه خاطرنشان کرد: لازم بود یک بازنگری در روابط با کشورهای آمریکای لاتین به عنوان یک مرکز مهم و راهبردی در جهان داشته باشیم و موانع فعال شدن و گسترش روابط را برطرف کنیم، لذا در این سفر در مجموع ۳۵ سند همکاری با کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا در حوزههای انرژی، صنعت، معدن و در ارتباط با ساخت نیروگاه و مزیتها و ظرفیتهای متقابل مثل حوزه زیستفناوری امضا کردیم.
رئیسی ادامه داد: اولویتهای ما در ارتباط با این کشورها بر اساس ظرفیتهای موجود: اول در حوزه صدور خدمات فنی - مهندسی، دوم صادرات محصولات دانشبنیان، سوم تامین مواد اولیه با قیمت مناسب و چهارم ایجاد بازارهای جدید بود.
وی گفت: در حوزه انرژی تفاهمهایی در حوزه بالادستی و پاییندستی داشتیم که تفاهمهای بسیار خوبی بود و اگر این تفاهمنامهها اجرایی و عملیاتی شود، در ادامه اقداماتی که در ۲ سال گذشته انجام شده، میتواند گامهای موثری در راستای گسترش روابط فیمابین برداشته شود.
رئیسجمهور با اشاره به احیای مجموعههای صنعتی تراکتورسازی و خودروسازی در ونزوئلا افزود: این مجموعهها به عنوان سرمایههای کشورمان حدود ۹ سال بود که تعطیل یا نیمهتعطیل شده بود که در این سفر، در راستای سیاست دولت سیزدهم برای احیا و فعالسازی واحدهای راکد، احیا و فعال شد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «امریکا در محاصره حملات سایبری» نوشت: دپارتمان انرژی امریکا که زیرساختهای هستهای امریکا و سیاست انرژی این کشور را در کنترل دارد با اعلام خطر هرگونه سوءاستفاده از اطلاعات به سرقت رفته، گزارشی به کنگره ارائه داده و خواستار همراهی در جریان تحقیقات شده است. بسیاری از سازمانها و مؤسسات دولتی امریکا در هفتههای اخیر هدف حملات سایبری قرار گرفته و دادههایشان به سرقت رفته است. سایت شبکه خبری سیانان با تأکید بر تداوم این حملات، گروه هکری روسی به نام CLOP را در پس این حملات عنوان کرده اما هنوز میزان خسارات وارده مشخص نشده است.
سازمان امنیت سایبری و زیرساختی امریکا(CISA) و آژانس امنیت ایالات متحده تحقیقات گسترده و اقدامات کنترلی برای تقابل با این هک گسترده را آغاز کردهاند. اریک گولدستین، مدیر اجرایی این آژانس اعلام کرد: «بررسیهای اولیه نشان میدهد، هکرهای روسی از نقطه نفوذ امنیتی سیستمی در برنامه انتقال دادهها به نام MOVEit به دادههای اطلاعاتی دست یافتهاند. این برنامه در بسیاری از آژانسهای دولتی امریکا و بسیاری کشورهای دیگر مورد استفاده قرار میگیرد و از آغاز حملات تاکنون متخصصان سه نقطه نفوذ در آن پیدا کردهاند که هنوز به طور دقیق نمیتوانیم اعلام کنیم که هکرها هر سه آنها را شناسایی نکردهاند و این موضوع را پیچیده میکند.»
براساس آخرین گزارشها در حال حاضر علاوه بر آژانسهای دولتی امریکا، صدها شرکت و سازمان در سراسر امریکا نیز از این حملات هکری آسیب دیدهاند. گروه هکری روسی CLOP مسئولیت این حملات را برعهده گرفته است اما بهرغم آنکه این گروه به باجگیریهای چند صد میلیون دلاری معروف هستند هنوز هیچ درخواستی به آژانسها و سازمانهای هدف ارائه نشده است.
گرچه این گروه هکری از مدتی قبل از درگاه برنامه MOVEit فعالیت خرابکارانه خود را آغاز کردهاند اما گزارش این تهدید از دو هفته قبل با افزایش شمار شرکتها و آژانسهای دولتی و دانشگاههای امریکایی به صورت گسترده عمومی شد و فشارها بر مقامات دولت فدرال را برای کنترل این گروه هکری و به حداقل رساندن آسیبهای خرابکارانه این گروه بر مراکز آموزشی، بیمارستانها و دفاتر دولتی محلی امریکا افزایش داده است. شرکت سازنده برنامه MOVEit که حالا تبدیل به درگاه ورود هکرها به بخشهای محرمانه دولتی امریکا شده است، در بیانیهای اعلام کرد: «این نقاط نفوذ که میتواند توسط بازیگران بد هدف سوءاستفاده قرار گرفته شود، شناسایی شدهاند. ما با مشتریانمان در ارتباط هستیم و با راهاندازی بخش آفلاین این برنامه سعی به حداقل رساندن میزان خسارات داریم.»
این در حالی است که هنوز هدف این حملات مشخص نشده و رویترز مدعی است گروه هکری CLOP در بیانیهای تأکید کرده قصد سوءاستفاده از اطلاعات آژانسهای دولتی امریکا را ندارد اما همه دادهها را پاک خواهد کرد.
روزنامه قدس در صفحه اول امروز خود با تیتر «تلاش غرب برای شرطیسازی مجدد اقتصاد ایران» نوشت: در روزهای اخیر اخبار ضدونقیضی در رسانههای خارجی و به تبع آن در رسانههای داخلی درباره احتمال توافق بین جمهوری اسلامی ایران و غرب منتشر شده است. این اخبار همزمان شده با برخی اتفاقهای مهم دیگر ازجمله تعامل با آمریکا در موضوع تبادل زندانیان، همکاری جدید ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کنشهای فرامرزی بانک مرکزی، انتشار برخی خبرها مربوط به آزادسازی داراییهای مسدودشده ایران در خارج از کشور و افزایش کنشهای تحریمی وزارت خزانهداری آمریکا علیه ایران. موازی با این اتفاقها، قیمت ارز و طلا و سکه در بازار با کاهش قابلتوجهی مواجه شده است.
در همین میان، سخنان رهبر معظم انقلاب در دیدار روز یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ با دستاندرکاران صنعت هستهای کشور و برخی جملات ایشان درخصوص تعاملات خارجیِ سازمان انرژی اتمی، این تصور را برای عدهای ایجاد کرد که ایشان بهنوعی مجوز توافق با غرب را صادر کردهاند. ایشان در بخشی از توصیههای خود خطاب به مسئولان سازمان انرژی اتمی (و نه مقامات وزارت خارجه یا هیئت مذاکرهکننده) فرمودند: «زیرساختهای موجودِ صنعتیِ هستهای دست نخورد. ممکن است در یک زمینههایی بخواهید توافقهایی بکنید؛ عیب ندارد، توافق کنید، اما زیرساختها دست نخورد، اینها خراب نشود، اینها محصول زحمت دیگران است». قرار گرفتن مهندسیشده مجموعه این خبرها در کنار هم و همزمان، استفاده رهبری از واژهی توافق، ممکن است بهطور طبیعی این تصور را در اذهان ایجاد کرده باشد که کشور با تأیید رهبری، به سمت توافقی کلی با غرب در حرکت است. اما شواهد و واقعیتهای میدانی این گزاره را بهطور قطعی تأیید نمیکنند. دراینباره، ذکر چند نکته حائز اهمیت است:
نخست، سخنان رهبری درباره توافق که طبق شواهد و قرائن، مبتنی بر برخی گزارشهای کارشناسی است، فقط مربوط به هرگونه توافق احتمالی «سازمان انرژی اتمی ایران» با «آژانس بینالمللی انرژی اتمی»، آن هم محدود به چارچوب پادمان است و نه محتوای بحث و نه فضای کلی حاکم بر سخنان ایشان، هیچکدام دلالتی بر اصل توافق با غرب در موضوع هستهای و احیای برجام ندارد.
دوم، قریبالوقوع بودن هرگونه توافق بین ایران و آمریکا قویاً از سوی مقامات رسمی دو کشور و همچنین افراد نزدیک به ماجرا تکذیب شده است. باوجود همه جنجالهای رسانهای، در عمل نهتنها دورنمایی از یک توافق وجود ندارد، بلکه اظهارنظرها و واقعیتهای میدانی نیز نشانی از امکان رسیدن طرفین به یک توافق در آینده نزدیک ندارد.
سوم، رایزنی برای تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا به میزبانی و واسطهگری کشورهایی چون عمان و قطر از ماهها قبل مطرح و در جریان بوده است و مذاکرات غیرمستقیم دراینباره اقدام جدیدی به حساب نمیآید. تماسها و رفتوآمدهایی نیز بین مقامات ایرانی و آمریکایی در این زمینه صورت گرفته است. اینکه رسانههای غربی تصمیم گرفتهاند اخبار مربوط به این حوزه را در این بازه زمانی بهخصوص و در بحبوحه تحولات متعدد این روزها مطرح کنند، حاکی از وجود یک طراحی رسانهای هدفمند و مرتبط بودن این تحولات با یکدیگر است. نکته مهم دراینباره این است که این مذاکرات ربطی به مذاکرات احیای برجام ندارد و هرگونه تلاش برای پیوند دادن مسئله تبادل زندانی به توافق با غرب که گویا آمریکاییها تمایل زیادی به آن دارند، خطاست.
روزنامه کیهان در صفحه نخست امروز خود در ستون یادداشت روز با تیتر «جهش ۹/۶ درصدی تولیدات صنایع بزرگ در سال ۱۴۰۱» نوشت: شاخص کل تولیدات صنایع بزرگ کشور در سال ۱۴۰۱ نسبت به سال گذشته ۹ و شش دهم درصد افزایش یافت. از ۲۴ گروه صنعتی کشور هم ۱۶ صنعت رشد دو رقمی داشتند که در یک دهه اخیر بیسابقه بوده است. طبق آمار بانک مرکزی، در سال ۱۴۰۱ رشد تولیدات صنایع بزرگ در فصول بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب سه درصد، ۱۳ درصد، ۱۰ درصد و ۱۳ درصد بوده و در مجموع در طول سال ۱۴۰۱ میزان تولیدات این صنایع رشد ۹ و شش دهم درصدی داشته است.
در بررسی شاخص کارگاههای بزرگ صنعتی، ۲۴۰۰ بنگاه بزرگ صنعتی بالای ۱۰۰ نفر کارگر در ۲۴ گروه صنعتی مورد بررسی قرار میگیرد. در سال ۱۴۰۱ از این ۲۴ رشته صنعتی، ۲۳ رشته رشد مثبت داشتهاند و از این تعداد، ۱۶ رشته صنعتی رشد دورقمی را به ثبت رساندهاند که در یک دهه اخیر بیسابقه بوده است. براساس آمار یادشده، بیشترین نرخ رشد تولید در بین این ۲۴ گروه، مربوط به صنایع نقلیه موتوری، تریلر و نیمتریلر با رشد تقریباً ۳۲ درصد و صنایع تولید وسائل نقلیه با ۲۹ درصد است. بررسی ارقام رشد تولیدات صنایع بزرگ هم نشان میدهد افزایش تامین انرژی یکی از دلایل اصلی افزایش تولیدات این صنایع بوده است.
براساس اطلاعات وزارت نیرو ۵۸۰ هزار واحد صنعتی شامل صنایع آشامیدنی، تولید چوب، پوشاک، مبلمان و سایر مصنوعات محدودیت برق نداشتند و همین مسئله سبب شده تا تولید بخشهای یاد شده افزایش چشمگیری را تجربه کنند.
رشد اقتصادی در دولت سیزدهم بیش از دو برابر دولت قبل
مرکز آمار هم با اعلام جزئیات نرخ رشد اقتصادی کشور در سال ۱۴۰۱ از پیشتازی بخش صنعت در بین بخشهای اقتصادی کشور خبر داد. بر اساس اعلام مرکز آمار، رشد اقتصادی کشور در سال گذشته ۴ و هشت دهم درصد بوده است. سال ۱۴۰۰ هم رشد اقتصادی کشور همین رقم بود. با این حال رشد اقتصادی بدون نفت از ۴ درصد سال ۱۴۰۰ به ۴ و نیم درصد در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است.
در مقایسه با دولت قبل، رشد اقتصادی سالانه کشور در دولت سیزدهم بیش از دو برابر شده است. متوسط رشد اقتصادی سالانه کشور در هشت سال دولت روحانی دو و دو دهم درصد و در دو سال نخست دولت رئیسی چهار و هشت دهم درصد بوده است.
نظر شما