به گزارش خبرنگار ایمنا، باید دیدگانت پر از عطش دیدار باشد، باید نظم ضربان قلبت از شوق انتظار بر هم بخورد، باید بیقراری دل را به امید دیدار قرار داد، باید آشفته حالی تمام شود، باید محل قرار جایی مثل حسینیه امام باشد، باید که چشمت به آن پرده خیره شده باشد که کنار برود و چشم دل و دیده به قامت رهبرمان روشن شود، رهبری که عشق به او آئین و ایمان ما است...
سال نو بود و ماه نور. میهمانی در میهمانی بود. دانشجوها میهمان حضرت ماه بودند. ضیافتی پر از حال خوب و حرفهای خوبتر. جایی که رهبر دوستداشتنی ما رو به حاضران فرمودند: «در دوران دفاع مقدس دو فرصت تعالی و عروج بهصورت مشترک در کنار هم قرار گرفتند. جوانهایی که وارد میدان جنگ شدند حرکتشان و اوجگیریشأن جوری بود که فردی مثل امام راحل، امام بزرگوار که سالهای متمادی سلوک و عرفان را تجربه کرده بود به حال آنها غبطه میخورد. من نمیدانم شماها شرح حال این شهدا را میخوانید؛ این کتابها را یا نه؟ من میخوانم و اشک میریزم و استفاده میکنم برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال میکنم شما یکی از کارهایی که میکنید حتماً همین باشد شرح حال این شهدای عزیز را بهخصوص بعضیهایشان را که خیلی معنویت دارند بخوانید. اینها استفاده کردند.»
این واژههای ناب و توصیههای پدرانه حضرت پدر، بهانه خوبی شد تا گشتی در بین پرفروشترین آثار مکتوب مربوط به خاطرات شهدای دفاع مقدس و شهدای مدافع حرم بزنیم، آثاری که با استقبال بالای مخاطبان همراه شدند.
خاکهای نرم کوشک
بدون شک یک از معروفترین کتابها در زمینه خاطرات شهدا، اثری است که سعید عاکف آن را به رشته تحریر در آورده است، کتابی پرتیراژ که از مرز ۲۰۰ چاپ هم گذشته است و یک آمار بی نظیر را در ادبیات پایداری کشورمان به خود اختصاص داده است.
عاکف در کتاب «خاکهای نرم کوشک» به خاطرات یکی از شهیدان هشت سال دفاع مقدس به نام شهید «عبدالحسین برونسی»، فرمانده تیپ ۱۸ جواد الائمه پرداخته است. این خاطرات گیرا و خیرهکننده به نقل از خانواده شهید و همرزمان شهید جمعآوری و تدوین شده است.
خاطرات صادقانه و بیآلایش شهید در کنار قلم نرم و روان نویسنده موجب شده است که خاکهای نرم کوشک با استقبال خوبی از طرف مخاطبان این حوزه همراه باشد. این کتاب که توسط انتشارات ملک اعظم منتشر شده علاوه بر موفقیت چشمگیر در ایران، با استقبال مخاطبان خارجی نیز مواجه شده و تاکنون به زبانهای اردو، انگلیسی و عربی بازگردانی شده است.
مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از فیلمسازان و کارگردانان با توصیه به مطالعه این اثر فرمودند: «الان چند سالی است که کتابهایی درباره سرداران و فرماندهان جنگ باب شده و مینویسند و بنده هم مشتری این کتابهایم و میخوانم. با اینکه بعضی از اینها را من خودم از نزدیک میشناختم و آنچه را هم که نوشته، روایتهای صادقانه است- این هم حالا آدم میتواند کم و بیش تشخیص دهد که کدام مبالغهآمیز است و کدام صادقانه است- بسیار تکاندهنده است. آدم میبیند این شخصیتهای برجسته، حتی در لباس یک کارگر به میدان جنگ آمدهاند؛ این اوستا عبدالحسین برونسی، یک جوان مشهدی بنّا که قبل از انقلاب یک بنّا بود و با بنده هم مرتبط بود، شرح حالش را نوشتهاند و من توصیه میکنم و واقعاً دوست دارم شماها بخوانید. من میترسم این کتابها اصلاً دست شماها نرسد. اسم این کتاب خاکهای نرم کوشک است؛ قشنگ هم نوشته شده است.»
سلام بر ابراهیم
یکی از کتابهایی که در بین خوانندگان ایرانی به خصوص جوانان با استقبال زیادی روبهرو شد، کتابی بود که به مجموعه خاطرات درباره زندگی شهید ابراهیم هادی اختصاص داشت، شهیدی که در جریان عملیات والفجر مقدماتی و در منطقه فکه آسمانی شد و پیکرش در همان جا بود تا ابراهیم، شهید گمنام نام بگیرد.
کتاب «سلام بر ابراهیم» در دو جلد به رشته تحریر در آمد که جلد نخست آن ۶۹ خاطره درباره شهید مفقودالاثر ابراهیم هادی به همراه یک زندگینامه مختصر است. این کتاب که حاصل بیش از ۵۰ مصاحبه از خانواده، یاران و دوستان آن شهید بود، مورد توجه مقام معظم رهبری (مدظلهالعالی) نیز قرار گرفت، به طوری که معظمله در دیدار جمعی از فرماندهان با ایشان که در سال ۹۴ انجام شد، به این کتاب و شخصیت اصلی این اثر اشاره کردند و «جالب» و «جذاب» بودن را دو ویژگی این اثر دانستند. ایشان در ادامه نویسندگان دفاع مقدس را به شناسایی و معرفی شخصیتهایی مانند شهید ابراهیم هادی توصیه کردند و فرمودند: «آن جاذبه شخصیت، شخصیتی که در این کتاب سلام بر ابراهیم معرفی شده، به قدری جاذبه دارد این شخصیت که آدم را مثل مغناطیس به خودش جذب میکند، آدم را میخکوب میکند، بگردید این شخصیتها را پیدا کنید. از این قبیل شخصیتهای برجستهای هستند که اینها سردار هم نیستند، حتی فرمانده گردان هم نیستند، اما حکایتها دارند، ماجراها دارند.»
جلد نخست این کتاب که توسط گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی و توسط انتشارات شهید ابراهیم هادی منتشر شده است، تاکنون بیش از ۱۰۰ نوبت تجدید چاپ شده و همچنان یکی از پرطرفدارترین کتابها در بین نسل جوان است که به خاطرات شهدا اختصاص یافته است.
گلستان یازدهم
یکی از کتابهای دیگری که در ارتباط با یکی از شهدای دفاع مقدس است و توانست مخاطبان زیادی را به خود جلب کند، کتاب «گلستان یازدهم» است، کتابی که به خاطرات زهرا پناهیروا، همسر علی چیتسازیان، یکی از سرداران شهید استان همدان اختصاص دارد. این کتاب که در واقع یک عاشقانه آرام در دل جنگ است توانست بعد دیگری از شخصیت فرمانده همدانی در برخورد با همسر، مادر و خانواده را به تصویر بکشد، فرماندهای که معروف به عقرب زرد بود و لرزه بر تن ارتش بعثیها انداخته بود.
کتاب «گلستان یازدهم» به قلم بهناز ضرابیزاده در ۱۷ فصل تدوین شده و از زمان تولد فرزند شهید آغاز میشود تا روزهای روایت کتاب ادامه مییابد. زهرا پناهیروا از جمله همسران شهیدی است که فرزندش پس از شهادت همسر، متولد میشود. نویسنده نیز کتاب را با همین قسمت از زندگی راوی آغاز میکند، به نظر میرسد که یکی از جذابترین بخشهای کتاب را در فصل نخست با عنوان زندگیام فیلم میشود، انتخاب و روایت میکند.
نویسنده این اثر نقل میکند در دیداری که با مقام معظم رهبری داشته است با اهدای یک جلد از کتاب به ایشان، معظمله در این کتاب چنین نوشتهاند: «رحمت و سلام خدا بر شهید عزیز علی چیتسازیان و درود بر همسر آن شهید و سپاس از نویسنده متعهد این کتاب، «سیدعلی خامنهای».
روایت حزنانگیز مقام معظم رهبری از یکی از خاطرات این کتاب موجب شناخته شدن بیشتر شهید چیتسازیان شد، آنجا که رهبر عظیمالشان انقلاب میفرمایند: ««همسر شهید علی چیتسازیان میگوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد از آن رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمهشب همینطور نشسته بود و اشک میریخت و گریه میکرد. با اینکه مرد باصلابت و قدرتمند و فرمانده کاملاً باصلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک میریخت. گفتم چرا اینقدر گریه میکنی؟ گفت: فلانی را خواب دیدم. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود.
میگوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی. (اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگانها میشدند. قبلاً میرفتند راهها را پیدا میکردند، باز میکردند تا یگانها بتوانند حرکت کنند بروند جلو.) ما اینهمه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار قضیهی شهادت چیست؟ چرا من شهید نمیشوم؟ میگوید یک نگاهی به من کرد و گفت: راهکارش اشک است، اشک.»
خداحافظ سالار
کتاب «خداحافظ سالار»، خاطرات پروانه چراغ نوروزی، همسر سرلشکر همدانی از همراهی با همسرش در روزهای مبارزه است. شروع داستان این کتاب از سال ۱۳۹۰ است که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق میبرد.
زندگی شهید همدانی پر بوده از حادثه، مجروحیت، گمنامی و کارهای بزرگی که ناشناخته مانده است و بخشی از کتاب به خاطرات و نقش شهید همدانی در تأسیس سه لشکر سپاه در سالهای دفاع مقدس و مأموریتهای متعدد از جمله حضورش در آفریقا و در نهایت دفاع از حرم اهل بیت (ع) در سوریه میپردازد. همه اینها در کنار شنیدنیهای قصه حرم و مقابله با تکفیریها در این اثر جمعآوری و نگارش شده است. خاطرات پروانه چراغ نوروزی طی ۴۴ ساعت مصاحبه و پرداخت ۹ ماهه داستانی توسط حمید حسام، نگارش شده است.
این کتاب که نسخه صوتی آن نیز در دسترس مخاطبان قرار گرفته است، سال گذشته چاپ هشتادوششم خود را پشت سر گذاشت.
سربلند
محمدعلی جعفری به فاصله کوتاهی از شهادت محسن حججی، اقدام به نوشتن کتابی درباره زندگی این شهید مدافع حرم کرد، کتابی که توانست نظر مثبت خوانندگان به ویژه نسل جوان را به خود جلب کند.
نویسنده در این کتاب که مستند داستانی از کودکی تا شهادت محسن حججی تلاش کرده است که مخاطب را با ابعاد مختلف شخصیتی شهید آشنا کند، ابعادی از زاویه دید خانواده، دوستان و همرزمان. همچنین این کتاب حاوی اسناد، تصاویر و دلنوشتههای شهید حججی نیز هست. میتوان گفت سربلند، روایتی است از انتخابهای محسن در زندگی زمینیاش که او را به آنچه میخواست، رسانده است. این کتاب توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
یادت باشد
روایت عاشقانه همسر شهید مدافع حرم حمید سیاهکالیمرادی از زندگی مشترکش با شهید موجب شد تا این کتاب به سرعت جای خود را در بین کتابهای پرمخاطب مربوط به خاطرات شهدا باز کند، کتابی که در کمتر از ۱۰ روز به چاپ هجدهم رسید.
کتاب «یادت باشه»، عاشقانهترین کتاب مربوط به شهدای مدافع حرم است. شهید سیاهکالیمرادی، در پاییز سال ۸۹ به کربلا رفت، در پاییز سال ۹۱ عقد کرد، در پاییز سال ۹۲ ازدواج کرد و عاقبت در پاییز سال ۹۴ به شهادت رسید. یادت باشد به روایت همسر شهید نوشته شده است و طراحی جذاب جلد آن، گویای همین غربت همسرانه از جنس پاییز است که کتاب یادت باشد را بیش از هر چیزی به کتابی سراسر عشق و محبت و دلدادگی بدل کرده است.
میتوان گفت این کتاب یک عاشقانه آرام در دل هیاهوهای زندگی است که با زبانی ساده و شیرین به قلم رسول ملاحسنی روایت شده و انتشارات شهید کاظمی آن را روانه بازار کرده است. جالب اینجا است که چاپ نخست کتاب، در روز رونمایی آن به اتمام رسید.
رهبر معظم انقلاب در یکی از دیدارهایشان به موضوع کتاب یادت باشد اشاره کردند و همین موضوع بر استقبال بیشتر از این کتاب اثر گذاشت. معظمله در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری فرمودند: «یک کتابی تازه خواندهام که خیلی برای من جالب بود. دختر و پسر جوان -زن و شوهر- متوّدین دهه ۷۰، مینشینند برای اینکه در جشن عروسیشان گناه انجام نگیرد، نذر میکنند سه روز روزه بگیرند!
به نظر من این را باید ثبت کرد در تاریخ که یک دختر و پسر جوانی برای اینکه در جشن عروسیشان ناخواسته خلاف شرع و گناهی انجام نگیرد، به خدای متعال متوسل میشوند، سه روز روزه میگیرند.
پسر عازم دفاع از حریم حضرت زینب (س) میشود؛ گریه ناخواستهاین دختر، دل او را میلرزاند؛ به این دختر -به خانمش- میگوید که گریهی تو دل من را لرزاند، اما ایمان من را نمیلرزاند! و آن خانم میگوید که من مانع رفتن تو نمیشوم، من نمیخواهم از آن زنهایی باشم که در روز قیامت پیش فاطمه زهرا سرافکنده باشم! ببینید، اینها مال قضایای ۱۰۰ سال پیش و ۲۰۰ سال پیش نیست، مال سال ۹۴ و ۹۵ و مال همین سالها است، مال همین روزهای در پیش روی ما است؛ امروز این است.
در نسل جوانِ ما یک چنین عناصری حضور دارند، یک چنین حقیقتهای درخشانی در آنها حضور دارد و وجود دارد؛ اینها را باید یادداشت کرد، اینها را باید دید، اینها را باید فهمید. فقط هم این یک نمونه نیست که بگویید آقا! به یک گل بهار نمیشود؛ نه، بحث یک گل نیست؛ زیاد هستند از این قبیل. این دو -زن و شوهری که عرض کردم- هر دو دانشجو بودند که البته آن پسر هم بعد میرود شهید میشود؛ جزو شهدای گرانقدر دفاع از حریم حضرت زینب (س است. وضعیت اینجوری است.»
نظر شما