چگونه پای شیطان به سریال‌های ایرانی باز شد

تلویزیون در دهه شصت، رسم و برنامه‌ای برای سریال‌سازی در نوروز و ماه رمضان نداشت. در این دهه اگرچه سریال‌های فوق‌العاده‌ای مانند هزاردستان، سلطان‌وشبان، سربداران، بوعلی‌سینا و امیرکبیر ساخته شد، اما رسم بر ساخت و پخش سریال در نوروز یا ماه رمضان نبود.

به گزارش ایمنا، در دهه هفتاد و سال‌هایی که جنگ تمام شده بود، تلویزیون تصمیم گرفت برای عید سریال و برنامه‌های نمایشی به سبک جدید بسازد؛ سریال‌هایی که نخست بیننده‌ها را شوکه کرد، زیرا هم سبک جدیدی با بازیگران جدیدی داشت و هم تا پیش از آن، سریالی که هر شب پخش شود، وجود نداشت و بعد تبدیل به عادتی برای هر سال شد.

در این مجموعه گزارش‌ها، نگاهی داریم به سریال‌ها و برنامه‌هایی که در دهه هفتاد و بعد از آن برای عید و ماه رمضان ساخته شد و مخاطبان زیادی داشت:

با شکل گرفتن و ماندگار شدن رسم ساخت سریال‌های مناسبتی برای ماه رمضان، این سریال‌ها به تدریج ژانرهای مختلف پیدا کردند. به جز سریال‌های اخلاقی و طنز، یکی از ژانرهایی که در زمان خود موفق هم بود، ژانر ماورایی بود. در این سریال‌ها که به مسائلی مانند روح و شیطان مطرح می‌شد و معلوم بود که برای تماشاگری که آن روزها دسترسی به سریال‌های خارجی نداشت، جذابیت داشت. اولین سریال در این سبک «او یک فرشته بود» با کارگردانی علیرضا افخمی است.

این سریال در سال ۱۳۸۴ و در ماه رمضان پخش شد و حسن جوهرچی، بهاره افشاری، مریم کاویانی، مرتضی ضرابی، رضا توکلی، فاطمه غلامی، ایلیا شهیدی‌فر و ثریا قاسمی در آن بازی می‌کردند.

«او یک فرشته بود» داستان بهزاد بود که در خیابان با زنی که خودش را فرشته معرفی می‌کند، تصادف می‌کند و او را به خانه می‌آورد. به تدریج حرکات عجیبی از این زن سر می‌زند و از سوی دیگری در قالب مردی به نام سرابی سعی در سردرگم کردن بهزاد دارد. رفتارهای فرشته موجب می‌شود که بهزاد و همسرش رعنا تا پای طلاق بروند و حتی به بهزاد پیشنهاد ازدواج می‌دهد، اما پس از مدتی بهزاد متوجه می‌شود که فرشته، شیطان است و پسرش را در حالی که فرشته قصد کشتن او را دارد، نجات می‌دهد.

حسن جوهرچی در این سریال نقش بهزاد را داشت و نقش فرشته را هم بهاره افشاری بازی می‌کرد. مریم کاویانی هم نقش رعنا همسر بهزاد را بازی می‌کرد که با حضور فرشته زندگی‌اش تا مرز فروپاشی پیش می‌رود.

مریم کاویانی درباره این نقش گفته است: «وقتی نقش را خواندم خیلی دوستش داشتم اما چون تازه وارد فضای بازیگری شده بودم کمی می‌ترسیدیم که از پسش برمی‌آیم یا نه. من خیلی مبتدی بودم و اولین نقش جدی من در تلویزیون بود. راهنما نداشتم و فکر نمی‌کردم باید تحقیق کنم. خیلی غریزی و با هدایت آقای علیرضا افخمی‌کار را انجام دادم.»

خاطره‌ای هم از همبازی شدن با حسن جوهرچی تعریف کرده است: «در سکانسی که باید همسرم یعنی آقای جوهرچی را می‌بخشیدم و برگرد می‌گشتم به خانه، دوربین روی آقای جوهرچی بود و من پشتم به دوربین. این بخشش آنقدر من را تحت تأثیر قرار داده بود که وقتی آقای جوهرچی در را باز کردند من یکباره اشک‌هایم ریخت و این اتفاق روی بازی آقای جوهرچی خیلی تأثیر گذاشت. آقای افخمی‌گفتند نباید نگاه مرحوم جوهرچی تغییر کند و باید مغرورانه باشد و برای همین آقای جوهرچی گفتند مرا نگاه نکن زیرا این حس روی من تأثیر می‌گذارد.»

این سریال دومین همکاری قاسم جعفری به عنوان تهیه کننده و علیرضا افخمی به عنوان کارگردان بود. این دو پیش از این سریال، «تب سرد» را با هم کار کرده بودند. اما به دلیل اختلافاتی که بین او و جعفری به وجود آمد، جعفری اعلام کرده بود «تب سرد» حاصل حضور او در این پروژه بوده و هر کس دیگری هم به عنوان کارگردان انتخاب می‌شد، نتیجه کار رضایت‌بخش درمی‌آمد. افخمی با وجود این اظهار نظر سکوت کرد و هنگام تولید «او یک فرشته بود» به شکل تلویحی گفت: «این سریال نشان می‌دهد که من «تب سرد» را ساخته‌ام یا کس دیگری. موفقیت «او یک فرشته بود» موجب شد افخمی از زیر سایه جعفری خارج شود.

ابلیس در «اغما»

دومین سریال ماورایی را سیروس مقدم با نویسندگی علیرضا افخمی ساخت. سریالی با نام «اغما» که دو سال بعد از او یک فرشته بود و در ماه رمضان سال ۱۳۸۶ پخش شد. اغما روایتگر داستان زندگی دکتر طاها پژوهان با بازی امین تارخ بود که یک پزشک فوق‌متخصص جراحی مغز و اعصاب است و به دلیل جراحی‌های موفقیت‌آمیزش روی رزمندگان در جبهه‌ها به پنجه طلایی معروف است. او به دلیل بیماری حاد همسرش مولود با بازی شیرین بینا بر سر دوراهی قرار دارد.

از طرفی قوانین و عرف پزشکی مانع جراحی همسرش توسط اوست، ولی مولود اصرار دارد که فقط توسط پژوهان جراحی شود. در این میان سر و کله فردی به نام الیاس با بازی حامد کمیلی پیدا می‌شود.

در این سریال امین تارخ، حامد کمیلی، لعیا زنگنه، اسماعیل خلج، ناصر ممدوح، ایرج نوذری، عبدالرضا اکبری، نفیسه روشن، شیرین بینا و شیوا خنیاگر بازی می‌کردند. در اینجا هم باز شیطان در نقش الیاس حضور داشت که دکتر پژوهان را درگیر می‌کرد.

این سریال مورد توجه قرار گرفت و همزمان نقدهای بسیاری هم به آن شد. از جمله عوض حیدرپور، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در شهریور ۱۳۸۶، گفت: «سریال تلویزیونی اغما خرافه‌پرستی را در جامعه ترویج می‌کند و وهن جامعه پزشکی است که حتماً باید متوقف شود. ما در جامعه پزشکی و به خصوص در عمل‌های جراحی با حالت‌های غیب‌گویی سر و کار نداریم، عمل جراحی یک کار علمی‌و دقیق است که بر اساس پروتکل مشخص گام به گام آن از ابتدا و حتی مراحل قبل از عمل تا انتها و حتی مراقبت‌های بعد از عمل تعریف مشخص دارد و هر گونه عمل خارج از آن بازی کردن با جان مردم است. ترویج خرافه پرستی در پزشکی سابقه دارد و به خصوص در شوروی سابق چنین مسائلی وجود داشت، نهایت آن هم انرژی درمانی بود که حاصلی جز به خطر انداختن جان انسان‌ها ندارد. اگر قرار باشد همه منتظر باشند تا روحی از غیب نازل شود تا بیمار آن‌ها را نجات دهد و تکیه بر دانش و علوم پزشکی کم‌رنگ شود این مسئله به زیان جامعه تمام خواهد شد به همین علت باید نمایش این فیلم متوقف شود و حداقل روندی که در آن روح نازل می‌شود و عمل جراحی را هدایت می‌کند، باید تغییر کند.»

منبع: همشهری آنلاین

کد خبر 651213

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.