به گزارش خبرنگار ایمنا، دو شب قبل یعنی _سهشنبه شانزدهم اسفندماه_ بود که تکفینال فصل ۱۴۰۲-۱۴۰۱ لیگ برتر والیبال میان دو تیم مقاومتشهداب یزد و لبنیاتهراز آمل در سالن آزادی تهران برگزار شد و تیم والیبال شهداب یزد در سهست پیاپی حریف آملیاش را شکست داد تا قاطعانه و برای دومین فصل متوالی قهرمان لیگ برتر والیبال باشگاههای ایران شود.
قهرمانی شهداب یزد در لیگ برتر والیبال نهتنها طرفداران این تیم، بلکه اکثر والیبالدوستان را خوشحال کرد و انرژی مضاعفی به آنان بخشید؛ بهاین دلیل که اعجوبه پشت خطزن دنیای توپوتور بالاخره توانست ناحقترین طلسم دوران حرفهایاش را باطل کند و مانند خیلی از همبازیهای سابقش برای بالا بردن جام قهرمانی به سکوی شمارهیک رفت.
از باریجاسانس تا سپاهان؛ قهرمانی قفل است!
از سال ۱۳۸۸ تا اول فصل جاری، امیر غفور هر فصل بهدلایل ریز و درشتی در تیم قهرمان لیگ برتر والیبال ایران حضور نداشت و فتح یکی از مهمترین افتخارات دنیای والیبال بیشتر برای وی شبیه به کابوس بود. غفور در سن ۱۸ سالگی با تیم باریجاسانس کاشان طعم بازی در لیگ برتر والیبال ایران را تجربه کرد و پس از پنجفصل حضور (۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳) در تیم زادگاهش، بدون کسب مقام از باریجاسانس جدا شد.
امیر غفور سپس به متین ورامین پیوست و یکفصل (۱۳۹۳ تا ۱۳۹۴) در این تیم حضور داشت اما باز هم از رسیدن به بازیهای فینال و ردهبندی لیگ برتر همراه این تیم بازماند تا تجربه قهرمانی همچنان برای ستاره درخشان والیبال غیرممکن بماند. شماره ۱۰ دوستداشتنی کاشونی در سال ۱۳۹۵ طی انتقالی به پیکان تهران رفت تا در کنار سایر نامدارهای این تیم بالاخره در لیگ قهرمان شود.
پیکان تهران علیرغم اینکه سهفصل متوالی به نیمهنهایی رفت و دو بار هم فینالیست شد اما قافله را به بانکسرمایه باخت؛ دو نایبقهرمانی و یکسومی تنها دستاورد امیر غفور در خودروسازان بود تا دیوار پیشروی مرد دو متری بسیار بالاتر از خودش باشد. غفور پس از اینکه به سایپا رفت و آنجا هم دستسرنوشت برای وی چیزی جز نایبقهرمانی باقی نگذاشت قید بازی در ایران را زد و راهی اروپا شد.
مونزا و لوبه ایتالیا تیمهای بزرگی بودند که امیر غفور پیراهن آنها را برتن کرد تا مهمترین آرزوی ورزشکاران یعنی لژیونرشدن هم برایش رنگ واقعیت بگیرد. دو فصل در کشور چکمه بازی کرد و تصمیم گرفت بار و بندیل را جمع کند و به ایران بازگردد. غفور که تمام افتخارات ملی و انفرادی را بهدست آورده، برای پر کردن جایخالی ویترین افتخاراتش به شهر اصلی خود بازگشت اما اینبار باریجاسانسی وجود نداشت و سروقامت کاشونی با عقد قراردادی به سپاهان پیوست.
سپاهان اصفهان که بهتازگی پای به لیگ برتر گذاشته بود با جذب اسطورههای والیبال ایران که هرکدام وزنهای برای استواری یک تیم بودند نشان داد میخواهد به قهرمان بلامنازع لیگ تبدیل شود و چهچیزی از این برای امیر غفور بهتر؟ غفور در خانه اصلی خود همهکار کرد تا ثابت کند غیرممکن برای وی وجود ندارد اما اتفاقات عجیبوغریب برای سپاهان این تیم را به یکی از ناکامترین تیمهای تاریخ لیگ برتر بدل کرد.
سرانجام دو مقام سومی متوالی ماحصل دستاورد امیر غفور و یاران دیرینهاش در تیمملی و با پیراهن طلاییرنگ سپاهان شد تا مدیران این باشگاه نیز تصمیم بگیرند به عقب برگردند بلکه مشکلاتشان را از ریشه حل کنند. با انتقال دوباره سپاهان از لیگ برتر به لیگ دستهیک، غفور هم طبیعتاً از جمع طلاییپوشدن جدا شد تا با پیراهن تیم دیگری دنبال رویایی که دارد برود.
شهداب یزد؛ محلی برای تعبیر رویای امپراطور
مقاومتشهداب یزد انتخاب درستی بود که امیر غفور گرفت و شماره ۱۰ این تیم را بهنام خود زد؛ شهداب که مدعی عنوان قهرمانی بود هدفی بهجز تکرار این دستاورد نداشت و با جذب امثال غفور و راندهشدههای سپاهانِ ناکام، حرفهایگری را به رخ سایر تیمها کشید. یک فصل طولانی اما پر از فراز برای امیر غفور در یزد طی شد و تماشاگران در هر بازی بهترین عملکرد را از شماره ۱۰ خود میدیدند.
شهداب پس از گذراندن مرحله مقدماتی در بازیهای حذفی حریفان خود را یکی پس از دیگری کنار زد و در بازی فینال هم لبنیاتهراز آمل را قاطعانه شکست داد تا در قهرمانی دبل کند. حالا یکنفر خوشحالترین فرد حاضر در سالن آزادی تهران بود زیرا او دیگر توانسته بر ناکامیها و بدبیاریهای زندگیاش غلبه کند؛ بله. امیر غفور برای نخستینبار در لیگ برتر ایران قهرمان شد.
امیر غفور اکثراً همراه تیمهایش به فینال نمیرسید یا اگر هم این اتفاق رخ میداد پس از امتیاز پایانی، عضوی از تیم شکستخورده بود که باید مدال نقره را روی گردن خود تحمل میکرد. اینبار اما غفور بهحدی درخشید و هرآنچه داشت روی تور پیاده کرد که کائنات دیگر روی غمگینکردنش را نداشتند. در ستسوم بازیکن لبنیاتهراز امتیاز پایانی را از دست داد تا اشکهای پشت خطزن کاشونی شهداب، شاید دراماتیکترین لحظه زندگیاش را رقم بزنند.
ستاره تمامنشدنی والیبال ایران پس از گذشت ۱۴ سال بالاخره رنگ خوشی در لیگ برتر را دید و در فصلی که همگان را متقاعد کرد عنوان ارزشمندترین بازیکن برازنده وی است، جاده سرنوشت خودش را هم بهطرز عجیبی دستخوش تغییر کرد. امیر غفور به جمله معروف توماس ادیسون را که گفته "مطمئنترین راه برای موفقیت تلاش دوباره است" معنای دوباره بخشید و حالا او عنوان قهرمان لیگ برتر را هم در کارنامه سنگین خود یدک میکشد.
نظر شما