به گزارش خبرنگار ایمنا، در جامعه امروز شهری، محله بنیادیترین عنصر شهری و حلقه واسط بین شهر و شهروندان برای دستیابی به توسعه پایدار است، این در حالی است که گسترش سریع شهرنشینی در کشور ما طی دهههای اخیر باعث شده است که شهرها با مشکلاتی همچون کمرنگ شدن هویت محلههای شهر و حس تعلق اجتماعی شهروندان نسبت به آنها، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی فضاهای شهری، دوگانگی در فضای شهر، نابرابری در توزیع خدمات، دور شدن از مسیر عدالت محیطی و کاهش کیفیت زندگی مواجه شوند؛ به همین دلیل تلاش متخصصان امور شهری، توجه به رویکردی مطلوب برای پایان دادن به این چالشها است و در این راستا محلهمحوری مبتنی بر نقش مشارکتی مردم و اجتماعات محلی به عنوان مهمترین رویکرد مطرح است.
در فرایند کنونی برنامهریزی و مدیریت توسعه شهری استفاده از راهبرد مشارکتی و رویکرد برنامهریزی از بالا از پایین به بالا بهتدریج مورد اجماع نظر برنامهریزان و مدیران و سیاستگذاران دولتی قرار گرفته است که تحقق این رویکرد نیازمند توجه به کوچکترین سلول شهری یعنی محله است.
محله، پایه و محور برنامهریزی مشارکتی در عرصه همگانی شهرها نهتنها در برنامهریزی، بلکه در اجرا و نظارت است، چراکه از این طریق میتوان به بالاترین هدف برنامهریزی شهری یعنی محیطی راحتتر دلپذیرتر و لذتبخشتر در شهر دست یافت. آشنایی با محله و محلهبندی، اهداف و عوامل تأثیرگذار بر آن از معیارهای محلهبندی در تقسیمات شهری ایران است که نیازمند ارزیابی است، لذا با توجه به اهمیت این موضوع گفتوگویی را با فرزاد مومنی، کارشناس شهرسازی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
سابقه محلهمحوری در شهرها به چه زمانی بازمیگردد؟
داستان محلهمحوری در دوران مختلف از شهرهای تاریخی گرفته تا شهرهای امروزی بهدنبال ایجاد محلههای بانشاط، مکانی برای به اشتراک گذاشتن ایدهها، صحبتها و نظرات مردم جوامع بوده است، بهنحوی که در گذشته بسیاری اخبار از محلهها نشر پیدا میکرد و اگر حاکم شهر میخواست موضوعی را به اطلاع مردم برساند آن را از طریق مردم محله اعلام میکرد.
با توجه به توسعه شهرها، ارتقای تکنولوژی و راههای ارتباطی مجازی که به عصر حاضر اضافه شده است، روشهای اطلاعرسانی از سنتی به فضای مجازی منتقل شده است و از طریق صداوسیما، شبکههای مجازی و سرویسهای موبایل، تلفن و اینترنت انجام میشود و اطلاعرسانی رخدادها در محلات به کلی منسوخ شده است.
فضای مرکز محله به عنوان یک الگوی شهری، فضای محلی و جزو ساختارهای مدلدار شهری است که باید دوباره آن را زنده کرد اما محله باید با تکنولوژی پیشرفته روز منطبق شود، در این راستا میتوان از تکنولوژی روز دنیا مانند متاورس در محلات شهری استفاده کرد و مسئولان شهری الگویی را در فضای شهری منطبق با واقعیتها به وجود آورند تا فضای مجازی با فضای واقعی تطبیق داده شود.
چگونه میتوان از تکنولوژی متاورس برای توجه به محلهها بهره گرفت؟
متاورس یک دنیای مجازی است که با ترکیب مفاهیم واقعیت مجازی و واقعیت افزوده به دنبال این است تا به کاربران خود این فرصت را بدهد تا هر آنچه را که در دنیای واقعی انجام میدهند بدون نیاز به حضور فیزیکی در متاورس انجام دهند؛ در واقع میتوان متاورس را یک جهان برتر معرفی کرد که در آن محدودیتهای دنیای فیزیکی از بین خواهد رفت و شاید انسانها بتوانند در دنیای آرمانی خود زندگی کنند.
به نوعی برخی افراد جامعه که درگیر تکنولوژی روز هستند، به فضای متاورس علاقه دارند که اگر محله فعلی را با تکنولوژی روز تطبیق دهیم و محله را در فضای متاورس شبیهسازی کنیم، از نظر ذهنی تمایل دارند بدانند متاورس چیست؟ مردم وقتی وارد فضای مجازی میشوند، ابتدا علاقه دارند که بدانند پلاک منزل مسکونی آنها کجای نقشه قرار دارد، بنابراین به طور اتوماتیک درگیر این فضا میشوند، لذا مسئولان شهری هر ایدهای دارند، میتوانند در فضای متاورس پیاده کنند.
این واقعیت غیرقابل انکار است که مردم ارتباط تنگاتنگی با فضای مجازی دارند، بنابراین میتوان اقدامات زیادی را در این فضا انجام داد تا مردم درگیر محله خود در فضای مجازی شوند؛ در این فضا میتوانند خرید و فروش انجام دهند و نیازهای روز خود را به صورت اینترنتی از طریق متاورس انجام دهند، حتی به محلات دیگر شهر سرکشی و از تجربیات آنان استفاده کنند.
چگونه میتوان محلات را در فضای مجازی شناخت؟
هر محله میتواند یک برند یا نشان خاص داشته باشد که به واسطه فضای مجازی میتوان این نشان یا برند محله را با دیگر محلات به اشتراک گذاشت و از طریق فضای متاورس محله را احیا کرد و توسعه داد؛ در این شرایط یک رابطه واقعی با فضای واقعی بهوجود میآید که مسئولان میتوانند ایدههای شهروندان را از سمت فضای متاورس جذب فضای واقعی کنند.
متاورس، همگرایی زندگی فیزیکی و دیجیتالی بوده که با پیشرفت در اتصال به اینترنت و بلاکچین ایجاد شده است؛ این نقطه اوج تمام رویاپردازیهای علمی تخیلی انسانها است. برای بازنشستگان و افراد بالای ۶۰ سال نیز میتوان یک فضای شیشهای در محله به وجود آورد که از طریق آن بتوان با فضای متاورس ارتباط برقرار کرد زیرا این قشر با فضای مجازی ارتباط ندارند؛ در مجموع در این فضاها بسیاری نظرات داده میشود که برای مسئولان شهرها کارآمد خواهد بود.
احیای محلههای شهری پاسخی به نیازهای اجتماعی شهروندان است که نباید مورد غفلت قرار گیرد، این در حالی است که امروز نیازهای اجتماعی شهروندان کنار گذاشته شده است و به مواردی تکیه میشود که منسوخ شده است، لذا انتخاب مدیران جوان از نسل امروز که برای این نسل برنامهریزی کند یک ضرورت است و پس از آن بر اساس نیازهای اجتماعی شهروندان، شهر طراحی شود.
با استفاده از این روشها میتوان از بحران فعلی شهرها عبور کرد وگرنه در این شرایط خواهیم ماند؛ گاهی یک مدیر یا شهردار وقتی بر سر کار میآید مشاوران معماری و شهرسازی را کنار میگذارد و در عمل ایدههای آنان را اجرایی نمیکند.
ایدههایی مربوط به ارتقای کیفی محلات است که باید مورد توجه قرار گیرد، ارتقای کیفی محلهها طرح شکستخوردهای بود، زیرا اقدامات زیادی در این راستا به دلیل نداشتن علم و آگاهی لازم انجام نشده است.
برای ارتقای کیفی و کمی محلهها چه راهکارهایی باید مورد توجه تصمیمسازان و تصمیمگیران شهری قرار گیرد؟
نخستین راهکار برکناری مدیران منسوخ شده و بهکارگیری مدیران کارآمد و جوان است، دومین موضوع این است که باید نیازهای اجتماعی شهروندان شناسایی شود تا بتوانیم برای طرح و برنامه اقدام کنیم.
راهکار سوم این است که باید مدیران شهری از نظرات و ایدههای مشاوران و متخصصان معماری شهری در تصمیمگیریهای خود استفاده کنند؛ البته رشد و توسعه محلههای شهری با تاکید بر استفاده از مفاهیم شهرسازی نوین میتواند تأثیرگذار باشد.
نظر شما