به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، بیشتر انسانها روزانه فشار زمانی زیادی را در زندگی خود احساس میکنند؛ فرقی ندارد این فشار در طول تکمیل یک پروژه خاص در یک محدوده زمانی احساس شود یا فشار مداومی باشد که فرد در مسیر تلاش برای گذران زندگی با آن مواجه است.
آنچه محرز است اینکه انسان بهطورمداوم در حال مبارزه با زمان است. فشار زمانی در کوتاهمدت میتواند یک انگیزه مفید باشد اما مزمنشدن آن، همانگونهکه مشخصه بارز زندگی در دنیای امروز است، بیتردید با تحلیلرفتن قوای جسمی و روحی انسان همراه و برای سلامت روان وی مضر است.
فشار زمان چیست؟
فشار زمان نوعی استرس روانی است و هنگامی رخ میدهد که فرد بهصورتواقعی یا ادراکی، زمان کمتری از آنچه برای انجام یک کار یا به دست آوردن یک نتیجه لازم است را در دسترس داشته باشد. این امر تمرکز را محدود میکند و ممکن است به اشتباه منجر شود.
رایجترین سلاح انسان برای رهایی از فشار زمان، انفعال است. در این شرایط دنیا را کنار میگذارد و وقت خود را به تماشای صفحههای نمایش یا سرگرم شدن با فناوری میگذراند یا با استعمال دخانیات و اقداماتی مشابه سعی میکند حواس خود را از مسائلی که با آن مواجه است پرت کند.
این رویکردها مقداری استراحت و حواسپرتی برای وی فراهم میآورد، اما قدرتی برای احیا در آنها دیده نمیشود. هیچکس با غرق شدن در انفعال نمیتواند شکافهای زندگیاش را پر کند، آن را سروسامان دهد و احساس بهبودی بهدست آورد.
رهایی از اثرات منفی فشار زمان بدون اضافهکردن به لیست کارهایی که روزانه باید با آن سروکله زده شود و بازگرداندن زندگی به حالت اولیه خود بدون ازدستدادن چیزی که همیشه، همه تلاشها در راستای آن قرار داشته است، غیرممکن نیست؛ البته مسیر رهایی از این چرخه تهیشدن و فروپاشی باید بدون فشار زمانی ایجاد شود. قابل توجه اینکه نمیتوان این مسیر را بهتنهایی و با صرف زمان پیمود.
رهایی از فشار زمان: وقتگذرانی با دیگران
گذراندن زمانی بیشازمعمول، بدون ساختار مشخص از پیش تعیین شده با دوستان، خانواده و هم سن و سالان، بدون هیچگونه برنامهریزی مشخص و پر دغدغه از مهمترین راهکارهای مقابله با فشار پیرکننده زمان است. زمانی که این جنبهها در جای خود قرار بگیرند، آنچه اتفاق میافتد شکوفایی تواناییهای ذاتی بشر برای پیوندهای سطحی، عمیق و فیمابین در راستای پاسخگویی به ذات اجتماعی شدن وی است، چراکه انسان در میان پذیرش متقابل آرام میشود و از احساسی که تنها با حضور یافتن بین مردم جان میگیرد، انرژی دریافت میکند.
از زمانهای قدیم که تجمعات گروهی به نشستن بزرگترها در کنار هم محدود میشد تا شکلگیری نخستین گروههای اجتماعی انسانی، بسیار پیش میآمد که مردم ناچار و بهدلیل در اختیار نبودن هیچگونه سرگرمی در کنار هم قرار میگرفتند و زمان خود را به صحبت میگذراندند. ساکت نشستن در کنار هم، برنامهریزی برای آینده، شوخی کردن، جک گفتن و بازی کردن از ویژگیهای بارز این گروههای کوچک بود که بهواسطه نحوه زندگی روزانه خود آنها را به کنار هم نشستن و در لحظه زندگی کردن وامیداشت.
مشخصه شکلگیری این گروهها آن بود که نیازی به برنامهریزی برای حضور نداشت و همهچیز بهخودی خود پیشرفت میکرد، چراکه ظرفیت بشر برای حضور ناخودآگاه با یکدیگر، برای سالها بخشی از زندگی وی بود. این مشخصه در دنیای امروز به نسبت بالایی از دست رفته است. بدیهی است که منطق بشر در دنیای امروزی تکرار راهی نیست که اجداد وی در سالهای بسیار دور آن را میپیمودهاند. انسان امروز نیازمند روشی جدید برای گذراندن زمان خود است که تحت فشار تیکتاک ساعت و دلواپسیهای شدید و تسلیم انفعال شدن نباشد.
انسان با یافتن چنین راهی برای گذراندن زمان، توان از دست رفته خود را بازمییابد، انرژی میگیرد و جرقههای علاقه وی به جهان بازیابی میشود. قرار گرفتن در جمعی که باعث این رخدادها شود، بهترین راه برای مقابله با فشار زمان است.
رهایی از فشار زمان: گوشهنشینی و انزوای اجتماعی
گوشهنشینی در اینجا بهمعنای تک افتادن در دنیایی بیروح و تاریک، بهدور از اجتماعات بشری و سقوط در ورطه هولناک افسردگی و غم نیست، منظور این است که میتوان فشار زمان را بهتنهایی و با خواندن یک کتاب خوب، مدیتیشن، پیاده روی لذتبخش در طبیعت یا هر شیوه ممکن دیگر کم کرد.
این فعالیتها در عین برجای گذاشتن اثرات شگفتانگیز، به انزوای اجتماعی تداوم میبخشد که بخشی از دنیای مدرن امروزی بهشمار میرود زیرا همگی بهتنهایی انجام میشود. اگر فشاری که انسان در گذران زندگی خود تجربه میکند یک روی مشکل زندگی مدرن باشد، انزوای اجتماعی روی دیگر آن است.
مطالعات حاکی از آن است که ذهن انسان هنگام استراحت آرام نمیگیرد و برای بازیابی کامل، از طریق فرآیند رؤیاپردازی به کاوش، مقایسه و بررسی میپردازد. از سوی دیگر همین مطالعات اثرات فضای سبز و تمام عواملی که این ذهن بسیار فعال برای رسیدن به آرامش در کنار رسیدگی به علایق خود نیاز دارد را به رسمیت شناخته است، بنابراین بخشی از پاسخ نه تنها در آنچه باید انجام شود، بلکه در امکاناتی نهفته است که محیط بشر آن را فراهم میکند.
در جمع قرارگرفتن همیشه راهکار نیست، بهطورقطع انسان به زمان خلوت تنهایی نیاز دارد تا خود را آرام کند. با این حال اضافه شدن افراد دیگر بهواسطه ارائه داستانهای آنها، به چالش کشیدن نظرات از طریق تجربیات دیگران و به شوخی گرفتن بعضی مسائل، دیدگاههای جدیدی را از ضعفهای انسان به وی ارائه میکند. جمعی از دوستان و آشنایان یک دنیای کامل برای کاوش در خود بدون استرس تیک تاک ساعت است.
معمولترین شیوه تعامل در این نوع، دور هم جمع شدن برای صرف غذا و پرسیدن سوال درباره امور روزانه بهشمار میرود. آنچه بعد از این جمع اتفاق میافتد، شامل رفتن به اتاق و سپری کردن زمان بهتنهایی، قرار گرفتن در جمعهای دونفره برای صحبت حول موضوعی خاص، جمع شدن دور هم برای بازی کردن یا هر نوع رفتاری که باشد، ممکن است با دریافت حمایت اجتماعی ارزشمند در زمانهای سخت، یافتن راهکار برای مسئلهای دشوار، یادگیری مطالب جدید از دوستان و آشنایان قدیمی، سبکتر شدن دل و احیا همراه شود و فرد را برای گذراندن وقت خود بهتنهایی آمادهتر کند.
این امر مشکلات انزوای اجتماعی یا استرس روزانه انسان را رفع نمیکند، اما تسکینی قابل پیشبینی و حتی شاید بلوکهای سازنده یک زندگی بهتر را فراهم میآورد.
نظر شما