به گزارش خبرنگار ایمنا، امام موسی کاظم (ع) معروف به بابالحوائج، پیشوا و امام بزرگواری که همواره در تهجد کوشا، عبادتش معروف، و معجزاتش میان عام و خاص روشن بود. تاریکی شب را به سجود عبادت میگذراند و روز را به صدقه و روزه سپری میکرد. هر فرد یا نیازمندی که به درِ خانه حضرت مراجعه میکرد، محال بود خواسته خودش را بگوید و ایشان بابت رفع گرفتاری او تلاش و اقدام نکند.
حضرت آیتالله خامنهای، فروردین ماه سال ۶۴ درباره امام هفتم شیعیان فرمودند: «شخصیت موسی بن جعفر (ع) در داخل زندان هم همان شخصیت روشنگری است که تمام اطراف خودش را روشن میکند، ببینید حق این است. حرکت فکر اسلامی و جهاد متکی به قرآن یک چنین حرکتی است، هیچ وقت متوقف نمیماند، حتی در سختترین شرایط.»
پیشوای هفتم شیعه در خانوادهای مقدس و در هالهای از تقوا و نور الهی در محلی به نام ابواء به دنیا آمد، این مکان محلی بین مکه و مدینه است، ظاهراً خانواده ایشان در حال سفر بودند که «امام هفتم (ع)» متولد شد و پس از به دنیا آمدن ایشان به مدینه رسیدند و «امام صادق (ع)» به همین مناسبت تا سه روز ولیمه داد. دوران حیات آن امام همام مصادف با آخرین نفسهای دوران سیاه امویان و روی کار آمدن عباسیان است.
همزمان با بیستوپنجم ماه رجب، سالروز شهادت هفتمین گوهر درخشان آسمان امامت با حجتالاسلام والمسلمین سیدمهدی حسینیمطلق، استاد حوزه و دانشگاه گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
مختصری درباره منش اخلاقی و شخصیت امام هفتم شیعیان برای مخاطبان بگویید.
مرحوم آیتالله مشکینی تذکر میداد که نکند میلاد یا شهادتی از ائمه اطهار بگذرد و شما متوسل به آن معصوم نشوید و زیارت آن امام و معصوم را نخوانید.
این توصیه بزرگان و عالمان دین مبین اسلام است. یک وجه مشترک بین همه ائمه اطهار و امامان بزرگوار به عنوان خلفا و جانشینان پیامبر اسلام (ص) وجود دارد و آن هم مقاومت و بیتفاوت نبودن در برابر دستگاه جور و ستم زمانه است.
تصور اشتباهی بین برخی افراد که به احتمال زیاد تاریخ را درست نخواندهاند و مطالعه نداشتهاند وجود دارد و آن این است که تصور میکنند در بین ائمه اطهار فقط وجود نورانی امام حسین (ع) بود که مقاومت کرد و با طاغوت زمان به مقابله برخواست. این تصور نادرست است.
از امیرالمومنین (ع) تا قطب دایره امکان حضرت ولیعصر (عج)، همه ائمه اطهار این وجه مشترک را داشتند که در مقابل جریانات اجتماعی و حکومت جور واکنش نشان دهند و مبارزه کنند. هر چند شکل مقابله و روش عکسالعملهای امامان بزرگوار متفاوت بود.
در زمان امام حسین (ع) به دلیل شرایط ویژهای که حاکم بود، نبرد سختی درگرفت و ایشان به صورت علنی با طاغوتیان زمان مقابله و مبارزه کرد که ظهور و بروز آن در روز تاریخی عاشورا بود. اما به این معنا نیست که در زمان سایر امامان بزرگوار، مبارزهای صورت نگرفته باشد.
مقام معظم رهبری در همین زمینه کتابی نوشتهاند با عنوان «انسان ۲۵۰ ساله». عنوانی که برای این کتاب انتخاب شده بسیار جالب توجه و دقیق است. از زمان امام علی (ع) تا عصر غیبت، سیره اهلبیت (ع) یک سیره و منش واحد بوده که به انسان ۲۵۰ ساله تشبیه شده است.
این سیرهای هماهنگ بوده که بالاترین شاهد و استدلال برای آن این است که همه ائمه اطهار به واسطه فیض شهادت از دنیا رفتهاند.
امام موسیابنجعفر (ع) معروف و مشهور به فرو بردن خشم و کظم غیظ بودند. علاوه بر این ویژگی والای شخصیتی و اخلاقی، حضرت چه ویژگیهای برجسته دیگری داشتند؟
ابتدا به سیره فردی امام هفتم اشاره کنم. همانگونه که لقب حضرت «کاظم» است، به این دلیل بوده که این امام در مواجهه با سختیها و ناملایمات پرشمار، کظم غیظ داشتهاند. صبوری حضرت تا جایی است که در روایت و عبارات مختلف داریم که طی هفت تا ۱۴ سال از این زندان به آن زندان منتقل شدند و این رنج را تحمل کردند. ایشان در سالهای پایانی عمر همواره در زندان بود؛ زندانهای هولناک و مخوف که در نهایت هم در زندان به شهادت رسید.
اگر هر کدام از ما هدفی را در زندگی ترسیم کنیم برای رسیدن به آن هدف باید چکمه آهنین بپوشیم و از حوادث و وقایعی که ممکن است بر سر راه همان هدف باشد، نهراسیم. لذا شاهد هستیم که امام کاظم (ع) برای رسیدن به هدفی که دارد صبور و شکیبا است. همین کظم غیظ کار ساده و راحتی نیست آن هم شرایطی که ناملایمات و رنجهایی که به ایشان میرسد به شدت سخت و طاقتفرسا است.
یکی دیگر از ویژگیهای حضرت، عبادات آن امام است. امام کاظم (ع) طی هفت سالی که به زندان میافتند، دعای معروفی دارند که در گوشه زندان زمزمه میفرمودند: «اللّهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اِنِّی کُنتُ اَسئَلُکَ اِن تُفرِغَنی لِعِبادَتِکَ اَللّهُمَّ وَ قَد فَعَلتُ فَلَکَ الحَمدُ؛ خداوندا! تو میدانی که من از تو تقاضا کرده بودم، مرا در گوشهای خلوت قرار دهی تا مشغول عبادت باشم، تو تقاضای مرا برآوردی، تو را سپاس میگویم.»
نتیجهای که میتوان از این سیره الهی گرفت این است که حضرت هر تهدیدی را به فرصت تبدیل میکردند. به این معنا نیست که حضرت آزادی را دوست ندارد یا خود به دنبال زندانی شدن است، بلکه در همان حال هم از خدای خویش سپاسگزار است و همین تهدید را غنیمت میشمرد و به فرصت بدل میکند.
افرادی که برای شکنجه امام کاظم (ع) اقدام میکردند، سیره اخلاقی امام به شکلی بود که آن زندانبانها توبه میکردند.
زمانی زن جوان کنیزی را برای زندانبانی و آزار امام مشخص کردند تا بعد از آن هم بتوانند به واسطه حضور همین زن، از این موضوع استفاده تبلیغاتی داشته باشند. به محض ورود این زن به زندان و مشاهده حالات روحی و معنوی امام موسی ابن جعفر (ع)، آنچنان انقلابی در وجود این زن ایجاد میشود که توبه میکند و با همان حال تا آخر عمر به سر میبرد و در نهایت از دنیا میرود.
در روایات داریم که امیرمومنان میفرمایند: خلقت دنیا شبیه این است که با رنج و زحمت و ابتلاء و امتحال همواره عجین شده است.
چگونه باید این حوادث دنیوی را به فرصت تبدیل کرد؟
این کار نیاز به صبر و تدبیر دارد. برای همین است که امام هفتم شیعیان لقب «عبد صالح» دارد. سیرهای که از وجود موسی ابن جعفر (ع) برای عالمیان منعکس شده، این است که آنچنان مشغول عبادت و راز و نیاز با معبود متعال در قلب زندانها و سیاه چالهای مخوف بود که لقب عبد صالح گرفت.
سیره اجتماعی و سیاسی امام کاظم چگونه بود؟
آن حضرت اقداماتی را در زمان حیات پربرکتش انجام داد که میتواند قابل الگوبرداری باشد. ایام شهادت امام موسی کاظم (ع) در ماه رجب امسال و نزدیکی آن به ایامالله دهه فجر میتواند بسیار نزدیک و قرین یکدیگر باشد. یکی از فعالیتهای اجتماعی آن حضرت، اقدامات و راهبردهای سیاسی و فرهنگی است که مقدمه مبارزه و مقابله با دستگاه ظلم و ستم زمانه است.
امام اصحاب و پیروان زیادی دارد صفوان بن مَهران (جمال) یکی از اصحاب است که شتران زیادی داشته که از کرایه دادن آنها، معیشت و زندگی خود را میگذرانده است و از اینرو به او جمال میگفتند. نقل است که روزی خدمت حضرت امام موسی کاظم (ع) رسید. آن حضرت (ع) به من فرمود: «صَفْوَانُ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ حَسَنٌ جَمِیلٌ مَا خَلَا شَیْئاً وَاحِداً» ای صفوان همه چیز تو خوب و نیکو است جز یک چیز! سوال کردم: فدایت شوم آن چیست؟ امام (ع) فرمود: اینکه شتران خود را به این مرد (یعنی هارون الرشید) کرایه میدهی؛ عرض کردم: به خدا سوگند من از روی حرص و سیری و لهو چنین کاری نمیکنم.
چون او به راه حج میرود، شتران خود را به او کرایه میدهم. خودم هم خدمت او را نمیکنم و همراهش نمیروم، بلکه غلام خود را همراه او میفرستم. امام (ع) فرمود: آیا از او کرایه طلب داری؟ گفتم: فدایت شوم. آری؛ امام (ع) فرمود: آیا دوست داری او باقی باشد تا باقی کرایهات را به تو برسد؟ گفتم: آری؛ امام (ع) فرمود: کسی که دوست داشته باشد بقای آنها را، از آنان خواهد بود و هر کس از آنان (دشمنان خدا) باشد، جایگاهش جهنم خواهد بود. صفوان جمال میگوید: بعد از این گفتوگو با امام کاظم (ع)، تمام شتران خود را فروختم.
این یک نوع برخورد امام با پیروانش بود اما همین امام، شیعه پیرو و شیعه دیگری به نام «علی بن یقطین» است. او شخصیتی بود که در دستگاه خلافت عباسیان به استخدام آنها و اهدافشان درنیامد و ابزاری برای اجرای مقاصد آنها نبود، بلکه امکانات و ابزار دستگاه خلافت عباسی را به استخدام خود درآورد و اهداف مقدس امامت و اندیشههای پربار امام کاظم (ع) را در حوزه مسئولیت خود، بارور ساخت و کمکهای زیادی به جامعه شیعه آن زمان کرد.
اقدام دیگر امام تشکیل سازمان وکالت برای ارتباطات مردمی و برای دو منظور بود؛ اول ارتباط با شیعیان و شبهات، سوالها و نیازهایی که داشتند و هدف دوم تقویت بنیه اقتصادی شیعیان بود.
یکی از افرادی که در حکومت هارون بوده به او میگوید: گمان مبر که تو حاکم زمان هستی و تنها یک خلیفه هستی. خیر، اینگونه نیست. یک خلیفه تو هستی و خلیفه دیگر موسی ابن جعفر (ع) است. چون همان خراج و مالیاتی که به تو میدهند به امام کاظم (ع) هم میدهند.
همین تسلط بر قلوب و حاکمیت بر دلها بود که حاکمان جور را ترساند از اینکه مبادا این تسلط فراگیرتر شود و حکومت ظالمانه آنها را تحتالشعاع خود قرار دهد از همینرو حضرت را آزار و اذیت کردند و در نهایت به زندان انداختند.
پس حضرت سازمان وکالت را برای تقویت بنیه اقتصادی و ارتباطی با شیعیان و محبان اهل بیت (ع) ایجاد میکند و آنها را سامان میدهد.
کتاب خوبی در رابطه با زندگانی امام هفتم و شرایط آن زمان معرفی میکنید؟
توصیه دوباره من این است که کتاب انسان ۲۵۰ ساله رهبر انقلاب که از سخنان و فرمایشات معظمله جمعآوری شده را مطالعه کنید. این کتاب به خوبی گوشههای از زندگی مبارزانی و اجتماعی و سیاسی امامان معصوم را روایت کرده است.
چرا در کشورمان بیشتر امامزادگان از نسل امام موسیکاظم (ع) هستند؟
عوامل و شرایط مختلفی در مهاجرت فرزندان امام کاظم (ع) به ایران تأثیر داشته است؛ یکی از این علتها مهاجرت گسترده فرزندان امام هفتم، عزیمت اجباری امام رضا (ع) به ایران بود؛ دلیل دیگر سیاستی بود چرا که مأمون حاکم عباسی در قبال علویان در پیش گرفت و فضای سیاسی در ظاهر به سود و امنیت علویان پیش رفت؛ همچنین علاقهمندی ایرانیان به سادات و علویان زمینه دیگری بود که از دیرباز در ایران وجود داشت و سبب سفر سادات و علویان به ایران بود.
نظر شما