به گزارش خبرنگار ایمنا، انسان در مسیر زندگی خود با چالشهای فراوانی روبهرو میشود که در برخی از آنها انتخابهای سرنوشتسازی وجود دارد. هر فردی برای تعیین سرنوشت زندگی نخست باید شغل متناسب با شخصیت، علایق و تحصیلاتش انتخاب کند. عوامل متعددی در انتخاب شغل ایدهآل دخیل است که از جمله آنها علاقه فردی، تحصیلات و روحیه یا شخصیت هر فرد است؛ درواقع شخصیت فرد در انتخاب شغل در ابتدا شاید زیاد مورد توجه قرار نگیرد، اما از دیدگاه کارشناسان یکی از مهمترین عوامل برای کسب جایگاه بهتر در شغل و پیشرفت، داشتن شغلی متناسب با شخصیت است زیرا اگر فردی از نظر درونی نتواند با شغل خود تناسب پیدا کند، عملاً قادر به پیشرفت در حوزه کاری خود نخواهد بود.
شخصیت؛ مهمترین عامل پیشرفت شغلی
محمود محجوب، گرافولوژیست در رابطه با اهمیت تناسب بین شغل و شخصیت به خبرنگار ایمنا میگوید: بهتازگی در بررسی چند دستخط از کارمندان دادگستری مشخص شد که سِمت بسیاری از افراد با شخصیت آنها تناسب ندارد.
وی میافزاید: در تحلیل دستخط یک کارمند متوجه شدم که وی دارای شخصیتی برونگرا و آزادیخواه است و عملاً این شخص نمیتواند در چنین فضای بسته و قانونمندی فعالیت کند.
این گرافولوژیست ادامه میدهد: درواقع این فرد نمیتواند در سیستمهای قانونمند فعالیت کند و این مسئله باعث شده است که هر روز از شغل خود ناراضیتر شود؛ این فرد به منطقه وسیعتر و آزاد برای زندگی نیاز داشت.
وی در رابطه با ویژگی دیگر کارمندان میگوید: دستخط کارمند دیگری از مرکز مشابه نشان میداد که وی از نظر فکری و درونی عقایدی مشابه فرد پیشین دارد، اما توانسته است خود را نسبت به شرایط سازگار کند.
محجوب میافزاید: دیگر افراد حاضر در این مرکز نیز دارای مشخصاتی بودند که ارتباطی با شغلشان نداشت، به طور مثال یکی از این افراد بسیار احساسی بود و بهطور قطع در فعالیتهای هنری عملکرد بهتری داشت، همچنین فرد دیگری به قدری استرس درونی و نگرانی داشت که باید به مشاوره مراجعه میکرد.
وی تاکید میکند: با توجه به این مسئله میتوان گفت که در مشاغل قانونمند که کارمندان آن بیش از ۱۰ سال سابقه کار داشتهاند، تنها یک الی دو نفر از شخصیتی متناسب با شغل خود برخوردار بودهاند.
این گرافولوژیست در رابطه با اهمیت تناسب شخصیت با شغل میگوید: سایر افرادی که در این مرکز مشغول به کار هستند، عملاً شخصیتی متناسب با شغل خود ندارند و همین مسئله باعث میشود که بازدهی و رضایت مشتری کاهش یابد.
وی میافزاید: اگر هر شخص متناسب با ویژگیهای خود در شغلی که علاقه دارد، فعالیت کند بهطور قطع با اشتیاق وظایف خود را انجام میدهد و وفاداری بیشتری نسبت به شغل خود دارد که این مسئله منجر به پیشرفت میشود.
محجوب در همین رابطه ادامه میدهد: اگر هر فردی در ابتدا بتواند علاقه خود را دنبال کند، به مرور زمان شخصیتهای بزرگ و مهمی تربیت میشوند؛ البته ممکن است قرار گرفتن در چنین مسیری دشوار باشد، اما همه مردم بهخصوص جوانها باید در مسیری قرار بگیرند که متعلق به آن هستند و نباید به دنبال این باشند که چطور مانند دیگران عمل کنند.
«علاقه» تعیینکننده سرنوشت فارغالتحصیلان دانشگاهی
حمید خسرویان، مشاور تحصیلی در رابطه با عوامل مؤثر در ایجاد ناهمخوانی بین تحصیل و شغل به خبرنگار ایمنا میگوید: در انتخاب رشته علاقه در درجه نخست قرار دارد و این ارزیابی باید از مقطع متوسطه اول انجام شود.
وی میافزاید: متأسفانه در شرایط کنونی بیشتر دانشآموزان در هدایت تحصیلی به علاقه اهمیت نمیدهند؛ درواقع در هدایت تحصیلی سال نهم باید دو آیتم توانایی و علاقه مورد توجه قرار گیرد، اما بسیاری از اولیای دانشآموزان به این امر توجه نمیکنند و دانشآموز را مجبور به تحصیل در رشتهای میکنند که علاقهای به آن ندارند.
این مشاور تحصیلی ادامه میدهد: بسیاری از دانشآموزان به رشتههای فنی یا هنری علاقهمند هستند، اما به دلیل اجبار والدین در رشتههای نظری تحصیل میکنند که این مسئله در آینده منجر به ایجاد ناهمخوانی بین تحصیل و شغل میشود.
وی تاکید میکند: درحالحاضر کمترین توجه به علاقه و توانایی در انتخاب رشته میشود و این موضوع در آینده باعث میشود که دانشجو مدرک دانشگاهی خود را دریافت میکند، اما علاقهای به اشتغال در رشته تحصیلی خود ندارد.
خسرویان در همین رابطه میگوید: یکی دیگر از عواملی که در ایجاد ناهمخوانی بین تحصیل و شغل ایجاد میشود به اجبار والدین، مشخص نبودن ظرفیت جامعه، نیازهای آموزش و پرورش و نهادهای دیگر مرتبط است.
وی تصریح میکند: درواقع این مسائل موجب میشود که ناهمخوانی بین تحصیل و شغل ادامه پیدا کند و به مرور افزایش یابد، به همین دلیل ایجاد ارتباط بین علم و صنعت بسیار حائز اهمیت است.
این مشاور تحصیلی تاکید میکند: یکی از مسائل مهم در انتخاب رشته توجه به هدایت تحصیلی است؛ درواقع دانشآموزان پیش از انتخاب رشته دوره متوسطه باید استعدادسنجی شوند و آموزش و پرورش نیز باید ظرفیتهای لازم را مشخص کند.
وی اشاره میکند: درحالحاضر در رشتههای علوم تجربی و انسانی ازدحام متقاضیان بسیار زیاد است و با این شرایط بهطور قطع رشتههای مهندسی و ریاضی به سمت انقراض پیش میرود که این مسئله منجر به ناهمخوانی بین ظرفیت مشاغل و متقاضیان میشود و در نهایت میزان اشتغال در جامعه را کاهش میدهد.
نقش «بیکفایتی تربیتشده» در حوزه اشتغال
عیسی چراتی، دکترای جامعهشناسی در رابطه با وضعیت اشغال در ایران، به خبرنگار ایمنا میگوید: در ایران بهدست آوردن شغل متناسب با مدرک دانشگاهی دشوار است. در جامعهشناسی اصطلاحی تحت عنوان «بیکفایتی تربیتشده» وجود دارد که این اصطلاح به متخصصانی اشاره میکند که در شغل متناسب با رشته تحصیلی خود فعالیت نمیکنند.
وی تصریح میکند: معمولاً ما افرادی را تربیت میکنیم که تحصیلات عالی دارند، اما در شغل متناسب با آن مشغول به کار نیستند.
چراتی تاکید میکند: علت اصلی رخدادن پدیده بیکفایتی تربیتشده، ناآگاهی دانشآموزان برای انتخاب رشته است، همچنین در انتخاب رشته خانوادهها نیز به دنبال رشتهای هستند که بازار کار داشته باشد.
وی ادامه میدهد: درواقع رشته تحصیلی دانشآموزان هنوز مشخص نشده است و شغل آنها نیز نامشخص است؛ بنابراین خانوادهها در چنین شرایطی از بین دو مجهول به دنبال معلومی هستند که وجود ندارد.
نظر شما