به گزارش خبرنگار ایمنا، هنر زیور است و زیور، خود هنری است که سالها باهنر و تمدن ایرانزمین عجین و قرین بوده است. هنری کمتر شناختهشده که در ایران امروز کمتر به آن پرداختهشده است.
زیور را ازآنرو باید مهم دانست و به آن پرداخت که هم خود هنر است و هم هنری زیبا در همجواری دیگر هنرهای سنتی و مدرن است. هنری که میتواند سنت و مدرنیته را باهم درآمیزد و از این تلفیق، خلاقیتی زیباگونه و چشمنواز را به بینندهاش اهدا کند.
طراحی زیورآلات بهعنوان صنایعدستی کوچکمقیاس، سوغاتی جذابی بهویژه برای شهرهایی مانند اصفهان است که هر گردشگر میتواند نسخهای کوچک از آن را به شهر یا کشور خود ببرد و نمادهای اصفهان را در سراسر جهان معرفی کند.
امروزه بیش از هرزمانی باید زیور را شناخت و برای طراحی، توسعه هنری و اقتصادی و حتی بازاریابی و فروش آن برنامه داشت. در این رابطه گفتوگویی با الهام علیرضایی، هنرمند نقاش و فعال در حوزه هنر زیور انجام دادهایم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
الهام علیرضایی، دانشآموخته رشته نقاشی است و سالهای متمادی است که در حوزه هنرهای تجسمی و نقد این هنرها تدریس و فعالیت دارد. وی فارغالتحصیل کارشناسی نقاشی است و از سال ۱۳۷۴ فعالیت حرفهای خود را در زمینه نقاشی آغاز کرده و تدریس طراحی، شرکت در نمایشگاههای متعدد گروهی و انفرادی طراحی و نقاشی و نوشتن مقالاتی حول محور هنر وزنان را در کارنامهاش دارد؛ ازجمله این نمایشگاهها میتوان به حضور وی در چیدمان گروهی موزهی هنرهای معاصر تهران به مناسبت هفته فرهنگ سوئیس و با موضوع موقعیت زنان هنرمند در سال ۱۳۷۹ اشاره کرد.
وی درمجموع ۲۵ سال کار در حوزه هنرهای تجسمی فعالیت کرده اما پس از مدتی با حوزه زیورآلات آشنا شده و درواقع این حوزه را از ۱۳ سال قبل آغاز کرده است. علیرضایی نمایشگاههای متعددی را در داخل و خارج از کشور برپا کرده و مدتها با میراث فرهنگی همکاری داشته است اما بنا به گفته وی «به خواست خودش هیچگاه به دنبال دریافت رتبه و عنوان نبوده و به این موضوع باور ندارد.» وی همه انرژی و توانش را در حوزه ساخت، طراحی، تحقیق و پیدا کردن عناصر فراموششده در حوزه تخصصی به کار گرفته است.
«زیور» در عصر حاضر چه کارکرد و جایگاهی دارد؟
زیور فضایی کلی دارد که برای زنان و مردان قابلاستفاده و مناسب است؛ بهویژه در جهانی که امروز جابهجایی مرزها را شاهد هستیم اما یک تعریف کلی برای زیور در نظر گرفتهام؛ وقتی وارد جزئیات میشویم، میتوانیم برای زنان زیور را در نظر گرفت و با تغییراتی همان را میتوانیم برای مردان هم لحاظ کرد.
همچنین در پیشینه تاریخی خودمان، ایران جزو کشورهایی است که حوزه جواهر در آن شناختهشده و مطرح بوده است. در طول تاریخ شاهد بودهایم که مردان نیز زیور داشتهاند.
دلیل اینکه کشورمان در حوزه زیور برای مردان غفلت کرده است، چیست؟
درمجموع چند سالی است که به این مهم توجه شده و در حال شناخته شدن است. نخستین باری که از خارج به وطن بازگشتم و قصد برگزاری نمایشگاه داشتم، حتی به گالریهایی که پیشتر در آنها نمایشگاه نقاشی برگزار کردم، این موضوع را مطرح ساختم اما گالریها بهاندازهای برخورد ابهامآمیز و ناشناخته با موضوع داشتند که میپرسیدند مگر برای زیور مردان هم میتوان نمایشگاه برپا کرد؟
درواقع موضوع زیور طی پنج سال اخیر مطرحشده و جای خود را بازکرده است. در زمینه تفحص و تحقیق در حوزه زیور ضعفهایی داریم که پیشینه تاریخی و نگاه روبهجلو و بیاطلاعی از موضوع مد و فشن باعث شده مباحث و تحقیقات تخصصی در این حوزه محدود باشد؛ اگر تحقیقی هم صورت گرفته کپیکارهای اروپایی است و ارتباطی با تاریخ و تمدن کهن کشورمان ندارد.
علت کمتر پرداخته شدن زیور در حوزه مردان چیست؟
علت این امر به این خاطر است که به شکل تخصصی و تحقیقی در این بخش کاری صورت نگرفته است. از طرف دیگر نگاه به عقب و گذشته ما ضعیف است و نگاه به جلوی خوبی نداریم، همچنین در حوزه مُد و فشن نیز آشنایی چندانی نداریم. بهعنوانمثال نمایشگاهی در این حوزه برگزار نمیشود و هیچ فردی اقدام به انتقال ایدههای نوین سایر کشورها به کشورمان نمیکند.
تأثیرهای فرهنگی هم در غفلت در این حوزه نقش داشتهاند؟
صددرصد؛ نگاه به گذشته درواقع همین تأثیرات فرهنگی است. ما در دورههایی برای مردانهم زیور داشتهایم؛ به شکل تخصصی اشیایی شبیه به سنجاقسینه یا شبیه دکمه که روی لباس مردان نصب میشده است.
امروزه باید با یک نگاه تخصصی و تحقیقی به این موضوع نگاه کرد و درباره آن به تحقیق پرداخت بهنوعی آن را روزآمد کرد و در یک فرآیند امروزی برای مردان امروز اثر هنری تولید کرد. همچنین کارهای جدید تولید نمیشوند و زایشی در این رابطه شاهد نیستیم.
درگذشته در حوزه زیور غنی بودهایم. علت وقفه تاریخی چندین ساله چه بوده است؟
زیور در کشورمان فضایی سنتی و محدود به بازار بوده است. درحالیکه در کشورهای دیگر، سالهای سال است زیور در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی تدریس میشود. از طرف دیگر حوزه مُد و فشن هم در قاره اروپا قوی است و این در کنار زیور بسیار کمککننده و مؤثر است.
البته آرامآرام و بیشتر توسط زنان از حدود ۱۵ سال اخیر نمایشگاه تخصصی زیور برگزار شد. همان زمانی که نقاشی کار میکردم به این قائل بودم که بهعنوان یک زن زیوری داشته باشم. زیور هر کشوری نماینده فرهنگ و تاریخ آن مملکت است که البته درباره ایران، پیشینهای غنی و تاریخی دارد.
در این ۱۵ سال مردم ازنظر اقتصادی و فرهنگی این فرصت را پیدا کردند که بهمرور و با قدمهایی آرام پیش بروند تاجاییکه رشتههای دانشگاه برای آن تعریف شد، آموزشگاهها گسترش پیدا کرد و بهجایی رسیدیم که این شاخه هم بهعنوان زیر بخش فرهنگی و اقتصادی طرفداران زیادی پیداکرده است.
زیور یک هنر لوکس محسوب میشود؟
زیور میتواند بسیار لوکس و فاخر یا اکونومی یا مصرفی باشد. من به کارهای فاخر علاقهمندم و در همان مجموعهای که نقاشی و آثار هنری دارم، کارهای فاخری وجود دارد. من به خاطر اعتقادی که داشتم در زمانی که به ایران بازگشتم این شعار را انتخاب کردم که هر ایرانی باید بتواند زیوری خریداری کند که رنگ و بوی ایرانی و شرقی داشته باشد؛ به همین منظور طرحی را با یکی از گالریهای مطرح کشور بهصورت مشترک در حوزه برندینگ انجام دادم. طرح ترکیبی از نقره و طلا بود و میتوانستم طوری آثار را طراحی کنم که بخش عمده آن نقره باشد و در حد یک گرم طلا برای آن در نظر میگرفتم.
این پروژه بسیار موفق بود و مورد استقبال قرار گرفت. همه طراحیها ایرانی بود و افراد میتوانستید انگشتری بسیار شکیل و زیبا تهیه کنند که بخش عمده آن نقره بود و اندکی هم طلا داشت، همچنین قیمت آن در حدی بود که افراد بیشتری میتوانستند این نوع زیور را خریداری کنند.
نگاه به موضوع زیور چه نوع دیدگاهی است؟
ابتدا یک رویکرد هنری دارد؛ پسازآن به خاطر مواد اولیه، میتوان به آن نگاه اقتصادی داشت. بنابراین بازهم باید گفت رویکردها در ابتدا هنری هستند.
به چه اندازه این ساختار در کشور ما اجرا میشود؟
خیلی کم؛ آنهم بهاینعلت که بهعنوان نمونه در کشور ایتالیا ۱۰ دانشگاه به شکل تخصصی در این حوزه فعالیت دارند. بنابراین در نگاه ابتدایی این امکان را نداریم و نکته دیگر اینکه بخشهای فرهنگی در هنرهایی هستند که به بازار ربط دارند. مکانهایی که پول و فروش در آنها مطرح است نیز در این رابطه جایگاه دارند و باید موردنظر باشند.
نکته سوم مسئله کپیرایت است که ما قانونی مدون و به سامان در این رابطه نداریم. طراحان بهنوعی همیشه خودشان را درخطر میبینند چراکه حقوق مالکیت معنوی آنها رعایت نمیشود.
طراح فقط بخش هنری را میتواند هدایت کند و بازار نقش سرمایهگذاری را ایفا میکند، پس تعامل خوبی بین این دو بخش نمیبینیم. اینیکی از مهمترین علتها است.
زیور در عصر حاضر جز هنر معاصر محسوب میشود؟
زیورهایی داریم که در شاخه سنتی جای میگیرند و زیورهایی هم داریم که مدرن هستند. امروز زیور بهمثابه بدن داریم که فضایی بسیار مدرن و حالتی هنری دارد و قابلتولید و استفاده در ایران نیست.
زیور در کشور ما در کدام بخش معاصر یا سنتی ضعیفتر است؟
درمجموع زیور در کشور ما نوپا و ضعیف است چراکه کار تحققی و اصولی روی آن انجام نمیشود. وقتی در حوزه سنتی قرار است نمادی را از گذشته به زیور تبدیل کنید، بهعنوانمثال در هنر قلمزنی خیلی محدود شاهد کار خاص همزمان در حوزه زیور و قلمزنی هستیم.
امروز اگر هنرهای سنتی موجود در بازار را بررسی کنیم، همان کارهای قدیمی را مشاهده میکنید که هیچ مورد جدیدی به آن افزوده نشده، بنابراین به این شکل نمیتوانیم هنرها و صنایعدستی سنتی خودمان را در دوران معاصر بهنوعی مدرن کنیم.
همین موضوع یکی از راهکارهایی است که میشود انجام داد و افراد و هنرمندان را به این امر تشویق کرد. در شهری مانند اصفهان بینهایت سوژه برای کار هنری وجود دارد اما در همان رقابت میبینیم چند کار حذف میشود، چراکه قانون کپیرایت را رعایت نکرده است.
اگر سیستم اجرایی به این سمت برود که آدمها را به تحقیق و در ادامه نوآوری تشویق کنیم بعدازآن است که میتوانیم در آن زمینه به نتایج خوبی دست پیدا کنیم. کارهای سنتی ما میتواند بهعنوان کار مدرن مطرح شود اما این بستگی به کار کردن زیاد در این حوزه و استفاده از مربیان، استادان و تشویق هنرجویان به تحقیق و مطالعه دارد.
شهر بزرگی مانند اصفهان که بیشتر خاستگاه هنرهای کلاسیک است به چه طریقی میتواند هنری مانند زیور را وارد هنر معاصر کند که از آن استقبال شود؟
بهواقع باید پرسید تا چند سال دیگر قرار است ظروف میناکاری تولید شود؟ امروز اگر قرار باشد زیوری را از بازار میدان نقشجهان تهیه کنید میبینید عمده کارها تولیدات کشور چین است، آنهم در شهری که مهد فرهنگ و هنر است و هنرمندان متعددی در دل خود دارد. این گروه هنوز نتوانستهاند به زبان مشترکی برسند و محصولاتی را تولید کنند که قابلاستفاده برای عموم هم باشد. البته منهای آثار فاخر، بلکه آثاری که یک گردشگر یا شهروند عادی هم بتواند خریداری کند.
به نظر من مجموعهها و ارگانهایی مانند شهرداری یا دفتر هنرهای تجسمی، موزه هنرهای معاصر اصفهان میتوانند گپ و گفت و فضای میان هنرمندان را به شکلی طراحی کنند که فضای کار هنرمندان سنتی کار به هنرمندان معاصر و مدرن نزدیک شود.
درنتیجه تحقیق، بازنگری و بازیافت و نوآوری میتوانیم قادر به تولید محصولات جدید و نوین باشیم. محصولی که از گذشته چیزی در دل خود دارد اما به شکلی برای انسان امروز و معاصر طراحی و ساختهشده است که مواد اولیه، کیفیت اجرا، مسائل فنی و فرهنگی و درواقع همه جوانب در نظر گرفته شود.
نظر شما