به گزارش خبرنگار ایمنا، طی یادداشتی که رامین مهاجرانی، منتقد فیلم و سریال در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داده، آمده است:
«میزان لذت یا سرخوردگی بعد از تماشای سریال «۱۸۹۹» بستگی زیادی به این دارد که پیشتر سریال «تاریک» (Dark) محصول ۲۰۱۷ را دیده باشیم و نسبت ما با آن سریال چگونه تعریف شده باشد. واقعیت این است که برای علاقهمندان جدی ساخته پیشین «باران بو اودار» و «یانتیه فریز» یعنی «تاریک»، بهطورقطع مواجهشدن با اثری مثل ۱۸۹۹ جنسی از ذوق و سرخوردگی توأمان را به همراه خواهد داشت. سریال دارک برای بسیاری از مخاطبان اثری خستهکننده و بیش از حد پیچیده تلقی میشد و برای بسیاری دیگر بهمثابه یکی از بهترین سریالهایی است که تابهحال دیدهاند.
«تاریک» تمام ویژگیهای یک اثر متفکرانه و چندوجهی را داشت و به مسائلی اساسی و بنیادین اطراف مسئله وجود، زمان، آغاز و پایان جهان و حتی نظم کلی حاکم بر زندگی بشری میپرداخت. در کنار اینکه ساختهشدن آن به زبان آلمانی کارکردی مضاعف برای آن ایجاد کرده بود. چراکه آلمان بهعنوان یکی از قطبهای اصلی تفکرات فلسفی که نقش مهمی در شکلگیری شیوههای تفکر و استدلال برای بشر مدرن داشته است. این گذشته فکری و فلسفی ویژگیهای خاصی برای زبان آلمانی به همراه آورده است که بهطور کامل در خدمت اثری مثل دارک درآمده بود.
نکته اما اینجا است که در طول تاریخ سینما تقریباً تمام فیلمسازان نوآور و خوشفکر بعد از اولین موفقیتهایشان، توسط جریان سرمایهداری و عامهپسند شناسایی میشوند و موفقیتهای آنها بهواسطه پیشنهادهای مالی چشمگیر از اصالت اولیه دور میشود و کمکم به سمت سرگرمیسازی، جذب مخاطب و البته باج دادن به جریانات تفکر عامیانهتر و سرمایهدارانه سوق پیدا میکند.
ماجرای خالقان سریال دارک هم از این قاعده مستثنا نیست. آنها پس از موفقیت چشمگیر این سریال، سراغ ساخت اثری پرزرق و برقتر و پرهزینهتر رفتهاند و هرچه بیشتر جانب جلب رضایت سرمایهگذران و مخاطبان انبوه را گرفتند، بر رنگ و لعاب کار افزوده شده و از محتوا و ایده و شکل روایت و نوآوریهای اصیل مبتنی بر حوزه تفکرات تازه کاسته شده است.
سریال ۱۸۹۹ همچنان یکی از سریالهای خوب و قابلاعتنای یک تا دو سال اخیر است، اما در حد یکچشمی در جزیره کورها. درواقع اگر این سریال را با باقی آثار بهشدت سطحی و دستوری و شعاری رایج در جهان سینما و سریالسازی مقایسه کنیم، جزو دسته خوبها و قابل تحملها قرار میگیرد. اما اگر معیارمان شدت و غلظت کیفیت در اثر پیشین خالقان این سریال باشد، ۱۸۹۹ بهطورقطع یک پسرفت واضح در قیاس با دارک محسوب میشود. تعریف و تبیین شخصیتها، توان بالا برای خلق جهان خاص خود اثر که چندان قرابتی با جهان واقعی در حال زیست ما ندارد، ریزهکاریهای فرمی و تکنیکی چشمگیر، توان بالا برای ایجاد سوالهای جدی و مبنایی در ذهن مخاطب، موفقیت برای برهم زدن نظم ذهنی موجود ما و تلاش برای خلق جهانی باهدف اینکه باور کنیم شاید همهچیز آنطور که فکر میکنیم رقم نمیخورد و همه ویژگیهایی است که هم در «دارک» و هم در نیمه نخست سریال ۱۸۹۹ جاری است.
نکته اما اینجا است که در ۱۸۹۹ تمام این قابلیتها و مقدمهچینیها با یک نتیجهگیری بهشدت هالیوودی، سطحی و پیشپاافتاده به ورطه سقوط و ناامیدی هدایت میشود. درواقع به همان میزان که مفهومی که کلیت رخدادهای غیرقابل فهم اما بدیع و تازه سریال دارک را، در انتها معنادار و ماندگار میکرد، در سریال ۱۸۹۹ چنان هدر داده میشود که چیزی جز افسوس و حسرت برای مخاطبان جدی تیم تولید این دو سریال به بار نمیآورد.
متأسفم که باید بگویم بهواسطه طمعورزیهای جریانهای سرمایهگذار هالیوودی باهدف مصرفی و دمدستی کردن این هنرمندان خلاق شاهد مرگ یک گروه با استعداد فیلمسازی هستیم. متأسفم که جریان حاکم بر اقتصاد سینمای جهان این گروه فیلمسازی را هم از ورطه تفکر، تعمق و تدبر به ورطه داستانپردازیهایی به سبک «سری اونجرز»، «دی سی سان» و «کمیک استریپی» سوق داده است. متأسفم که جریان حاکم بر سینما و سریالسازی جهان بهواسطه سرمایههای در اختیار مجال ظهور و ماندگاری همین معدود فیلمسازهای صاحب تفکر را نمیدهد.
متأسفم که جریان حاکم بر سینما و سریالسازی جهان جانب سرگرمیهای سطحی با هدف بند آوردن جریان تفکر مخاطبان را میگیرد و صرفاً به شکلی دستوری و دیکتاتورمابانه، به مفاهیم و موضوعات پاپ و باب روز و بهشدت معمولی مجال مطرحشدن میدهد. متأسفم که جریان فیلمسازی در همه جای جهان جانب دور کردن مخاطبان از حوزه تفکر و نگاه انتقادی را میگیرد و بیش از پیش سینما و سریالسازی را در حد یک شبکه خبری یا رسانهای با سوگیریهای مشخص و از پیش طراحیشده تقلیل میدهد. نگارش یک نقد مفصل و مسنجم در مجالی مناسب برای سریال مقایسه سریال دارک با سریال ۱۸۹۹ بهطورقطع امری ضروری است، اما در این فرصت اندک لازم بود نسبت به بلعیدن یک گروه فیلمساز خلاق دیگر توسط جریانات اصلی تولیدات بصری در جهان اعلام نظر شود. با این همه و همانطور که در بالا گفته شد سریال «۱۸۹۹» جزو آثار قابل اعتنا و تماشایی ایام اخیر است اما اگر با تکیه بر خاطره خوش «دارک» سراغ آن میروید، با اثری دور از آن کیفیت روبهرو خواهید شد.»
نظر شما