به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی به شمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «تعطیلی مدارس را تعطیل کنید» نوشت: هنوز آسیبهای ناشی از غیرحضوری بودن کرونا در مدارس جبران نشده که تعطیلیهای پی در پی به خاطر آلودگی هوا بر کمبودها صحه گذاشت.
چندی پیش اخباری از تعداد روزهای حضور دانشآموزان در مدارس در فضای مجازی پیچید که دانشآموزان از ابتدای سال تحصیلی تا آن روز تنها ۳۸ روز در مدرسه حضور داشتند.
از ابتدای مهرماه امسال تا روز یکم بهمنماه سال ۱۴۰۱ جمعاً ۸۱ روز غیرتعطیل داشتهایم که ۲۴ روز در این بازه زمانی تنها به خاطر آلودگی هوا تعطیل بوده است و روزهای دیگری هم به دلایل بارش برف، برودت هوا و بازیهای جام جهانی موجب غیرحضوری شدن مدارس شد.
این آمار در حالی است که از مهر تا اسفند ۹۸ که شیوع کرونا مدارس را به مدت دو سال به فضای مجازی برد، باز هم داستان تعطیلات مدارس به خاطر برودت هوا، شیوع آنفلوانزا و آلودگی هوا امری تقریباً ثابت در تقویم شده بود.
بهطوری که بارها مباحثی چون طرح تعطیلات زمستانه، طرح تعطیلات شناور و تغییر در تقویم آموزشی را مطرح کرد.
در بازه زمانی یکم مهر تا ششم دی ۱۳۹۸ مدارس ۱۲ روز تعطیل شدند که ۱۱ روز تنها به دلیل آلودگی هوا بود.
دی ماه ۹۶ بود که سازمان محیط زیست طرح تعطیلات زمستانی را مطرح کرد.
بسیاری از کارشناسان همان روزها معتقد بودند با توجه به اینکه نمیتوانیم از وضعیت آلودگی در کلانشهرها خروج کنیم، بهتر است یک تا دو هفته را در اوج آلودگی هوا که قابل پیشبینی است از قبل به عنوان تعطیلات زمستانی تعطیل عمومی اعلام کنیم و از آن سو از تعطیلات تابستانی کم کنیم.
همان دیماه ۹۶ نظر کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی این بود که این طرح و طرحهایی شبیه به این پاک کردن صورت مسئله آلودگی هواست و باید ریشه آلودگی را پیدا کنیم نه اینکه بخواهیم مشکل دیگری هم در سیستم آموزشی ایجاد کنیم.
باید توجه کرد که تقریباً از سال ۹۶ بود که تعطیلی مدارس به دلیل آلودگی هوا (آن سال به مدت چهار روز در نیمه اول سال تحصیلی) باب شد و نکته این است که تا امروز نه تنها به شکل مؤثری ریشه مشکل حل نشده بلکه اتفاقاً تعطیلات ضربه کارسازی به سیستم آموزشی کشور زده است.
هیچ سالی مانند امسال این تعطیلات زیاد نبود و از سوی دیگر به دلیل تعطیلات دوسالهای که کرونا بر سیستم آموزشی تحمیل کرد، حالا این تعطیلات بیشتر به چشم میآید و اساساً این پرسش را مطرح میکند که آیا واقعاً سود و زیان تعطیلات را مسئولان سنجیدهاند؟
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «بازی تضعیف ایران قوی» نوشت: تضعیف رهبر و نیروی نظامی هر کشوری، از رئوس دشمنیهای بزرگ تاریخ با ملتها بوده است.
فرهنگ مردمان هر تمدنی در هرنقطه از جهان با هرایدئولوژی و نوع حکومت متفاوت، در زمان قانونگذاری به مسئله با اهمیت «اقتدار رهبری» توجه نشان داده است.
گویی متفکران هر قوم با هر نوع حکومتی از سلطنتی تا کمونیستی تا لیبرالدموکراسی، سوسیالدموکراسی یا کشو رهایی که ملغمهای از اینها هستند، هم به طور فطری و هم براساس استدلال عقلی، اهمیت و ضرورت اقتدار رهبری و آسیبهای از دسترفتن این اقتدار و تضعیف رأس کشور را بهدرستی فهمیدهاند و در قانونهای اساسی به آن جایگاه ویژهای دادهاند.
اکنون پاسخ به این پرسش که «چرا براندازان به دنبال تضعیف رهبری و تضعیف نیروی نظامی کشور هستند؟» آسانتر و قابلتأملتر خواهد بود.
تضعیف و تخریب رهبر و رأس یک ملت، در مرتبه اول یعنی تخریب همه آن ملت و همه آن فرهنگ و ایدئولوژی حاکم.
این یک امر فطری و ذاتی است، مردمانی که رأس یا پادشاه یا رهبر خود را از دست میدهند، احساس بیهویتی میکنند.
بیهویتکردن آحاد یک ملت به شکل تکتک، کاری نشدنی یا مستلزم صرف وقت و هزینه بسیار است.
شاید بتوان ملتی را به گروههای چندگانه تقسیم کرد و برای هر یک نقشهای کشید تا هویت خود را تضعیفشده و از دسترفته ببینند، اما کار آسانتر و مستقیمتر، تخریب رهبر و رأس آن ملت است، هم تخریب جایگاه و هم تخریب شخص.
جایگاه و شخص به هم پیوند خورده است و تخریب هریک، ویرانی آن دیگری را نیز بهدنبال دارد.
برای «نابودی ایران» که سناریوی اعلامی آشکار و گاهی پنهان این روزهای براندازان و کشورهای غربی است، ضربه مستقیم را باید به رأس آن ملت و نظام وارد کرد.
اینکه دشمن در ماههای اخیر و برخی رسانههای فارسیزبان آنها بهشکلی کمسابقه یا بیسابقه، تخریب رهبری ایران را آغاز کردند، در همین «تخریب ایران» ریشه داشت. آنها نابودی ایران را میخواهند و این نشدنی است جز با آغاز تخریب و تضعیف جایگاه رهبری.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «گمشده بازار ملتهب ارز» نوشت: نرخ ارز مجدد در روزهای اخیر روند صعودی به خود گرفته و در دو روز گذشته از ۴۳ هزار به بیش از ۴۴ هزار و ۷۰۰ تومان در فضای غیر رسمی رسیده است.
این در حالی است که با تغییر رئیس کل بانک مرکزی، انتظار برای مهار بیشتر نوسانات صعودی ارز به وجود آمد.
به نظر میرسد در این زمینه رویدادهای جدیدی از جمله تحرکات جدید تحریمی رخ داده است که علاوه بر ضعفهای موجود، زمینه را برای رشد نرخ ارز فراهم کردهاند.
پس از روی کار آمدن رئیس جدید بانک مرکزی، فضای بازار ارز تا حدودی فضای آرامش را به خود دید. با این حال به نظر میرسد این ارز خبرساز، مجدد به مدار افزایشی برگشته است.
رصد این نرخ در فضای مجازی نشان میدهد در شرایطی که به عنوان مثال نرخ دلار در چهارشنبه دو هفته قبل، حدود ۴۰ هزار تومان بود، در میانه هفته قبل به حدود ۴۱ هزار تومان رسید اما از آن به بعد به ۴۳ هزار تومان در روز جمعه و ۴۴ هزار و ۷۰۰ تومان در روز گذشته افزایش یافت.
همزمان با این افزایش، نرخها در بازار طلا و سکه کشور هم صعودی شد. به طوری که طبق گزارش اتحادیه طلای تهران تا ساعات پایانی روز گذشته، نرخ هر گرم طلای ۱۸ عیار به بیش از ۲ میلیون و ۱۱۴ هزار تومان و هر قطعه سکه به ۲۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان افزایش یافت.
در بازار ارز چه خبر است؟
واقعیت ماجرا این است که رشد نرخ ارز در کشور ما دلایل معمولی داشته و دارد از جمله دو مورد زیر: ۱- رشد نقدینگی که از مسیر تورم و انتظارات تورمی بر نرخ ارز اثر گذار است. ۲- حجم درآمدهای ارزی کشور: این داراییهای ارزی را میتوان در دو نوع داراییهای ارزی حاصل از صادرات غیرنفتی و داراییهای ارزی حاصل از نفت تقسیمبندی کرد.
در مورد اول، گزارشهای گمرک حاکی از رشد صادرات و تجارت غیرنفتی کشور طی امسال است. به طوری که ارزش صادرات بیش از ۱۹ و ارزش واردات بیش از ۱۴ درصد افزایش یافته و در عین حال، تراز تجاری که از تفاضل صادرات منهای واردات به دست میآید از منفی ۲.۴ میلیارد دلار به منفی ۱.۲ میلیارد دلار رسیده است.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در این بخش اتفاق غیرعادی خاصی رخ نداده است. از سوی دیگر آمارهای اخیر، نشاندهنده روند روبه رشد صادرات نفت کشورمان در ماههای اخیر است.
نظر شما