به گزارش خبرنگار ایمنا، پس از جنگ تحمیلی، عدهای جوان از جنگ برگشته دور هم جمع شدند و تصمیم گرفتند، مجموعهای را راهاندازی کنند که برای نخستینبار مشکل نازایی را در کشور حل میکرد.
انگیزه آنها برای حرکت، امید به توشه آخرتی بود که از ثمره تلاششان فراهم میآمد. سالها بعد از آن همه تصمیمات و اقدامات و رنجها، نتیجه کارشان نماد پیشرفت ایران شد و به باز کردن گره زندگی خانوادههای گرفتار انجامید.
شهید دکتر سعید کاظمیآشتیانی یکی از این جوانان بود که بعدها از او به عنوان یکی از چهرههای درخشان علمی ایران نام برده میشود.
محمد شیراوند، یکی از دوستان شهید درباره او گفته بود: «در دوران جنگ تحمیلی و به محض اینکه به عملیات نزدیک میشدیم، سعید نخستین فردی بود که لباس خاکی به تن میکرد. در جنگ، چه بهعنوان یک پزشکیار و چه در قامت یک رزمنده خط مقدم در پوست خود نمیگنجید. چیزی که او را از همه ممتاز میکرد، توجه و ارادتش به شهدا، خصوصاً شهدای دانشکده بود. شهید رعیت، نخستین شهید دانشکده بود؛ پسر فقیری از روستای یزدل کاشان. سعید بعد شهادت غلامرضا رعیت، مدام به یزدل میرفت و به پدر و مادر او سر میزد. با آنکه درسها سخت بود و مسئولیتش در جهاد سنگین، اما هیچوقت از این کار خود دست نمیکشید؛ آنگونه که انگار فرزند خانواده شهید رعیت بود. سعید همیشه به اوج قله عزت و بزرگی نگاه میکرد و همیشه دوست داشت، کاری کند کارستان. او برنامهریز بود و ذهن منسجمی داشت. به چیزهایی میاندیشید که ذهن خیلی بزرگترها به آن قد نمیداد.»
این دانشمند برجسته با هوش سرشار و توان مدیریتی بالا خیلی زود توانست مراکز درمانی متعددی تأسیس و گروههای مختلف پژوهشی را راهاندازی کند که در آن میان پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی یکی از مهمترین این مراکز بود. این مؤسسه در خرداد ۱۳۷۰ خورشیدی با مدیریت کاظمی فعالیت خود را آغاز کرد و تا امروزه هزاران زوج نابارور با بهرهمندی از خدمات این مرکز پیشرفته درمان ناباروری، صاحب فرزند شدهاند.
کاظمی آشتیانی علاوه بر تأسیس مؤسسات تحقیقاتی در فعالیتهای علمی حضور پررنگی داشت. چاپ دهها مقاله در مجلات علمی داخلی و بینالمللی، انجام چندین طرح تحقیقاتی ملی، تدریس در دانشکدهها، نگارش کتاب، راه اندازی گروههای پژوهشی در شاخههای مختلف علوم پزشکی، برگزاری چند دوره جشنواره بینالمللی رویان، داوری جشنوارههای علمی و سردبیری مجله علمی پژوهشی یاخته از این جمله این فعالیتهای ارزنده وی بودند.
برخی رسانهها اعلام کردند که در سال ۸۳ یعنی یک سال قبل از درگذشت سعید کاظمی، نام او به عنوان یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان غرب آسیا که با توسعه دانش سلولهای بنیادی دست برتر علمی را برای ایران ایجاد کرده بود، در فهرست ترور موساد قرار گرفته است.
نام این دانشمند، چندان برای مردم آشنا نبود. همانطور که نام بسیاری از دانشمندان، تازه بعد از مرگشان بر سر زبانها میافتد یا شاید حتی بعد از مرگشان هم هیچوقت شناخته نشوند.
تا زمان درگذشت کاظمی آشتیانی، جز جامعه پزشکی و علمی ایران، افراد زیادی او را نمیشناختند اما پیام رهبری یک روز بعد در پانزدهم دیماه سال ۱۳۸۴، اهمیت این چهره علمی را برجسته کرد و نام او بر سر زبانها افتاد.
آیتالله خامنهای در پیام خود، ضمن ابراز «تأسف، تلخکامی و افسوس» سعید کاظمیآشتیانی را «دانشمند مؤمن و جهادگر»، «شخصیت ارزشمند»، «کانون امید و ابتکار و نوآوری»، «یکی از فرزندان صالح انقلاب» و «از رویشهای مبارکی که آینده درخشان علمی در کشور را نوید میدهند»، توصیف کردند و «فقدان این عنصر خدوم و باارزش» را «ضایعهای دردناک» خواندند.
پس از درگذشت او، هر از گاهی مقام معظم رهبری در نشستهای مختلف از او یاد میکردند، ایشان در دیدار با معلمان در اردیبهشتماه سال جاری، درباره این شهید گفتند: «بایستی کاری کنیم که دانشآموز ما دارای هویت ملی بشود. مهمتر از علمآموزی یا لااقل در حد علمآموزی این است که او احساس هویت بکند، یک انسان با هویت ساخته بشود، یک هویت ملی، هویت احساس اعتماد به نفس ملی پیدا بکند. از عمق جان کودک ما با افتخارات کشور آشنا بشود این چیزی است که امروز وجود ندارد خیلی از افتخارات حالا ایشان اسم مرحوم آقای کاظمیآشتیانی را آوردند شما بین بچههای مدرسهتان، مدارستان نظرخواهی کنید ببینید چند درصد کاظمی آشتیانی را با آن همه خدمات، با آن ارزش وجودی که این مرد، این جوان، جوان هم بود داشت میشناسند چند درصد، رونالدو را چند درصد میشناسند، ما چرا افتخارات ملی خودمان را نمیشناسیم؟ این خیلی مهم است یک بخش از این چیزهایی که میگوییم هویت ملی همین است که افتخارات ملی را، گذشته علمی را، گذشته سیاسی را، گذشته بینالمللی را بشناسند.»
نظر شما