به گزارش ایمنا، امروز _شنبه دهم دیماه_ همزمان با سالروز تولد و درگذشت بزرگان ایران است.
زادروز یحیی ماهیارنوابی
ماهیارنوابی (زاده دهم دی ۱۲۹۱ شیراز، درگذشته دهم مهر ۱۳۷۹ سوئد) ادیب و زبانشناس
وی دوران ابتدایی را در زادگاه و دبیرستان را در دارالفنون و کالج آمریکایی تهران گذراند و پس از گرفتن لیسانس و دکترای ادبیات از دانشگاه تهران، با سمت دانشیاری در دانشگاه تبریز مشغول بهکار شد.
پس از دوسال برای فراگرفتن زبانهای کهن ایرانی به مدرسه زبانهای شرقی دانشگاه لندن (SOAS) رفت و در سالهای ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۱ نزد پرفسور هنینگ به فراگیری زبانهای قدیمی ایران مانند پهلوی و اوستایی و پارسی باستان پرداخت و بعد در دانشگاه گوتینگن آلمان زبانهای ترکی کهن را فراگرفت و پس از بازگشت بهمیهن، ریاست دانشکده ادبیات تبریز را عهدهدار شد و نیز به تدریس زبانهای کهن ایران پرداخت.
ماهیارنوابی در ۱۹۵۷ برای تحقیق در نحوه مدیریت دانشگاههای آمریکا بهمدت یکسال به دانشگاههای کلمبیا و مینیاپلیس اعزام شد و پس از بازگشت تا سال ۱۹۶۰ همچنان ریاست دانشکده ادبیات تبریز را عهدهدار بود. پس از آن دوسال و نیم بهعنوان رایزن فرهنگی در پاکستان به فعالیت پرداخت.
پس از بازگشت با سمت استادی زبانهای باستانی ایران در دانشگاه تهران بهکار تدریس ادامه داد و پس از چندی به ریاست گروه زبانشناسی در زبانهای کهن ایران در دانشگاه تهران انتخاب شد.
وی سرانجام در سال ۱۳۵۲ با کولهباری از دانش و تجربه خود را بازنشسته کرد و سپس بهعنوان مشاور رئیس دانشگاه شیراز رهسپار زادگاهش شد و ریاست مؤسسه آسیایی را نیز تا سال ۱۳۵۸ عهدهدار بود.
در این مدت نیز علاوه بر فعالیتهای مطالعاتی و پژوهشی، به امر آموزش اهتمام ویژه داشت و علاوه بر فراخوانی استادان ایرانی و خارجی، با تأسیس دو رشته کارشناسی ارشد تاریخ و فرهنگ ایران و فرهنگ زبانهای باستانی ایران، به مؤسسه، جایگاهی درخشان بخشید.
وی پس از انقلاب به تهران بازگشت و فعالیتهای فرهنگی و ادبیاش را پی گرفت.
او افزون بر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی همواره حضوری فعال در مجامع علمی گوناگون داخلی و خارجی داشت و در مراکز و انجمنهای متعددی از قبیل انجمن فرهنگ ارتش، فرهنگستان زبان ایران (عضویت پیوسته تا انقلاب اسلامی) انجمن مجموعه سنگ نبشتههای ایرانی، انجمن پژوهشهای مهری، کنگره تحقیقات ایرانی (عضو مؤسس) انجمن پژوهشهای درسی، مشارکتی فعال و ثمربخش داشت.
از وی علاوه بر دهها مقاله وزین و ارزشمند، کتابهای متعددی نیز بهصورت تألیف و ترجمه به یادگار مانده است. منظومه درخت آسوریک، کتابشناسی ایران، فهرستی ده جلدی از مقالات و کتابهایی که به زبانهای اروپایی درباره ایران چاپ شده است، دیوان وقار شیرازی (چاپ و تصحیح) بندهش ایرانی (چاپ عکسی از نسخه تهمورس دینشاه)، متنهای پهلوی (چاپ عکسی) گنجینه دستنویسهای پهلوی (۵۷ جلد)، مجموعه مقالات پرفسور بیلی و یادگار زریران (از آثار کهن فارسی میانه) از جمله کتب منتشر شده اوست که گواه شایستگی و دلبستگیاش به پژوهشهای بنیادی در زمینه ادبیات و فرهنگ غنی این سرزمین است.
وی همچنین در اواخر عمر پربار، کتابخانه ارزشمند شخصی خود را به فرهنگستان زبان ایران اهدا کرد تا مورد استفاده عموم دانش پژوهان و فرهنگ دوستان قرار گیرد.
زادروز خسرو شاهانی
خسرو شاهانی (زاده دهم دی ۱۳۰۸ نیشابور -- درگذشته بیستم اردیبهشت ۱۳۸۱ تهران) طنزنویس و روزنامهنگار
ویدر کتاب آدم عوضی، خودش را چنین معرفی کرده است: «در دهم دی ۱۳۰۸ شمسی مطابق با اول ژانویه ۱۹۲۹ میلادی در نیشابور متولد شدم (اینکه میبینید مردم مختلف جهان و کشورهای اروپایی و دنیای مسیحیت شب اول ژانویه را جشن میگیرند، قسمت اعظمش به خاطر تولد بنده است). پدرم را در کودکی و مادرم را در بزرگی از دست دادم. کار رسمی مطبوعاتیام را از اول سال ۱۳۳۴ شمسی با روزنامه خراسان چاپ مشهد شروع کردم که مدت سه سال بهطور مستمر ادامه داشت. در این روزنامه که یومیه صبح بود و هفتهای شش بار منتشر میشد، علاوه بر نوشتن داستانهای کوتاه طنزآمیز، دو ستون تحت عنوان «شوخی و خنده» هم که اصلاً خنده نداشت و نظم و نثر بود مینوشتم».
وی در سال ۱۳۳۶ به دعوت صادق بهداد مدیر روزنامه جهان به تهران آمد و ستون «از هر دری سخنی» را در آن روزنامه به کار انداخت که از شرایط و مسائل روز مینوشت. از سال ۱۳۳۷ علاوه بر کار در روزنامه جهان، خبرنگار پارلمانی روزنامه پست تهران هم بود. در ۱۳۳۸ در تهیه برنامه «گفتنیها» با رادیو تهران به همکاری پرداخت. در روزهای یکشنبه، در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۵ برنامهای با عنوان «سیر و سفر» مینوشت. از ۱۳۳۸ خبرنگار پارلمانی روزنامه کیهان شد که این همکاری تا ۱۳۵۸ به طول انجامید و هفتهای یک روز، بین سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ در این روزنامه یک صفحه مطلب طنزآمیز به صورت داستان و مقاله با عنوان «جنجال برای هیچ» مینوشت که بعدها به «بین دو سنگ آسیا» و «مسافرت بدون گذرنامه» تبدیل شد. از مهر ۱۳۴۱ تا خرداد ۱۳۵۸ با خواندنیها همکاری داشت و در هر شماره خواندنیها، سه یا چهار صفحه با عنوان «در کارگاه نمد مالی» مطلبی مینوشت که رنگ اجتماعی و ادبی داشت.
گزیدهای از مطالب «در کارگاه نمد مالی» در سال ۱۳۷۷ به صورت کتاب چاپ شده است. او همچنین با نشریات ترقی، سپید و سیاه، روشنفکر، آسیای جوان، امید ایران و توفیق بهطور غیر مستقیم همکاری داشت.
وی بعد از پیروزی انقلاب با نشریات جدول (کتیبه، کنکاش، جدول) و گل آقا همکاری داشت و روزهای فرد و با کوششی چشمگیر در دفتر مجله جدول (کتیبه، کنکاش) حضور داشت و در نقش یکی از ستونهای اصلی مطبوعات ایران به قلمزدگی و رسالت خود برای آگاه سازی مردم نقش خود را ایفا میکرد.
آثار:
از وی تاکنون بیش از نوزده مجموعه طنز به چاپ رسیده است و با نشریات ترقی - سپید و سیاه - روشنفکر - آسیای جوان - امید ایران - تهران مصور و توفیق همکاری داشته و پس از انقلاب، آثار طنزآمیز او علاوه بر آتیه، در نشریات فکاهیون، گل آقا و در مجله جدول کنکاش (ماهنامه کتیبه سابق) زیر عنوان «گل گشت» نیز به چاپ رسیده است. داستانهای او در اتحاد جماهیر شوروی سابق و کشورهای بلوک شرق بارها و بارها چاپ شده است. از سال ۱۳۴۶ چاپ آثار وی در ارمنستان و دیگر جمهوریهای شوروی سابق و مسکو توسط جهانگیر درّی استاد کرسی ادبیات فارسی دانشگاه مسکو در تیراژهای پنجاه هزار، صدهزار و چهارصد هزار در مجلات ستاره سرخ، جوانان شوروی و آسیا و آفریقای امروز به چاپ رسیده است. همچنین بیشتر مجلات کشورهای اروپای شرقی آثار او را منتشر کردهاند. شیوه داستاننویسی او، خطی است که معمولاً از زبان اول شخص روایت میشود و درونمایه اجتماعی دارد.
درگذشت فرود گرگینپور
فرود گرگینپور (زاده سیزدهم اسفند ۱۳۲۴ ایل قشقایی، درگذشته دهم دی ۱۳۹۸ تهران) موسیقیدان و نوازنده ویلون و کمانچه
وی برادر فرهاد گرگینپور و خواهرزاده محمد بهمنبیگی از نوازندگان نامی ایل قشقایی بود و همسرش افسانه جهانگیری از خوانندههای مشهور قشقایی است.
گرگینپور از کودکی با نوازندگی آکاردئون، یادگیری موسیقی را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۲ برای اعتلای کار خویش از کلاسهای نورعلی برومند، حبیباله بدیعی، علی تجویدی و علیاصغر بهاری بهره برد. سال ۱۳۵۴ تحصیلات موسیقی در دانشگاه تهران را به پایان رساند و از همان سال به تشویق نورعلی برومند به نواختن ساز کمانچه پرداخت. از آثار او ترکمن صحرا، هجران، کوراغلو و مجموعه موسیقی قشقایی است.
وی در تاریخ نهم بهمن ۱۳۹۴ مراسم بزرگداشتی برای وی با حضور حسین علیزاده، محمود دولتآبادی، جواد مجابی و حسین الهی قمشهای در فرهنگسرای نیاوران تهران برگزار شد.
فرود گرگینپور در شهرستان آباده استان فارس در کنار برادرش فرهادگرگین پور به خاک سپرده شد.
سالروز درگذشت شهلا ریاحی
شهلا ریاحی (زاده هیجدهم شهریور ۱۳۰۵ تهران، درگذشته دهم دی ۱۳۹۸ تهران) بازیگر تئاتر، سینما، تلویزیون و نخستین بانوی کارگردان
وی تحصیلاتش را تا سیکل ادامه داد و در ۱۷ سالگی، بنا بهخواست و راهنمایی همسرش اسماعیل ریاحی، که خود از شیفتگان تئاتر بود، بهصحنه "تئاتر تهران" راه یافت و برای اولین بار معزالدیوان فکری در نمایشنامهای بهنام «سیاست هارونالرشید» نقش اول دختر نمایش را به او داد.
ریاحی با کار سوم و چهارم در دنیای محدود تئاتر آن زمان بهعنوان بازیگری محبوب و سرشناس مورد توجه قرارگرفت.
وی سینمای حرفهای را سال ۱۳۳۰ با فیلم «خوابهای طلایی» به کارگردانی معزالدیوان فکری تجربه کرد و سال ۱۳۳۵ فیلم «مرجان» را کارگردانی کرد و به این ترتیب نام نخستین زن کارگردان سینمای ایران را بهخود اختصاص داد. وی گوینده رادیو و تلویزیون، مجری برنامههای کودک نیز بود.
وی همسر اسماعیل ریاحی "کارگردان قدیمی سینما" و دارای دو فرزند دختر و پسر بود.
بانو شهلا ریاحی که سالها گرفتار عارضه آلزایمر و مدتی در بیهوشی بود، در ۹۳ سالگی درگذشت و در قطعه هنرمندان بهخاک سپرده شد.
تعدادی از آثار شهلا ریاحی
سینما:
دعوت بهشام
بادامهای تلخ
چشم عقاب
فرار از جهنم
سلام به انتظار
انتهای قدرت
تحفه هند
رؤیای نیمه شب تابستان
عروسی خون
میخواهم زنده بمانم
بیتو هرگز
چشمهایم برای تو
دلاوران کوچه دلگشا
رابطه پنهانی
دلشدگان
دیدار در استانبول
راه و بیراه
تیغ آفتاب
دوفیلم با یک بلیت
بچههای طلاق
رانده شده
زمان از دست رفته
مرگ پلنگ
در مسیر تندباد
پرنده کوچک خوشبختی
خانه خراب
صخره سیاه
حکیم باشی
آسمون بیستاره
درشکهچی
دلهای بیآرام
بهشت دور نیست
چرخ فلک
خشم کولی
فردای باشکوه
بیست سال انتظار
گدایان تهران
جهان پهلوان
شیطان در میزند
عروس دهکده
بوسه مادر
مرجان: کارگردان و بازیگر
چهره آشنا
دختر چوپان
گناهکار
نیمه راه زندگی
خوابهای طلایی
کارهای تلویزیونی شهلا ریاحی:
این خانه قشنگ است
بر سر دوراهی
درد پنهان
مجموعه «قصه شب سیما»
خانه در آتش
همسران
همسایهها
سنگ و شیشه
بیا تا گل برافشانیم
این خانه دور است
ازدواج پرماجرا
شهلا ریاحی در نمایشها:
مارگریت گوتیه
فرشته زمینی
عروسی فیگارو
طلاق ممنوع
سیاه و سفید
رومئو و ژولیت
ده عروسک سیاه
دون ژوان
در راه شیطان
دختر چوپان
خانم کاملیا
جاده زرین سمرقند
توراندخت
تشک پر قو
پیچ خطرناک
بدرالدین و مهپاره
باغ وحش شیشهای
بادبزن خانم ویندیرمیر
اسب بالدار
آخرین لحظه
سیاست هارونالرشید
زادروز ناصر عبداللهی
ناصر عبداللهی (دهم دی ۱۳۴۹ بندرعباس – درگذشته بیست و نهم آذر ۱۳۸۵ تهران) خواننده موسیقی پاپ
وی از ۱۳ سالگی به موسیقی علاقهمند شد و فعالیتهای هنریاش را از سالهای نوجوانی در صداوسیما و حوزه هنری سازمان تبلیغات هرمزگان آغاز کرد.
کار حرفهای را بهطور جدی از سال ۱۳۷۴ آغاز کرد و در سال ۱۳۷۵ به تهران آمد و محمدعلی بهمنی او را به انتشارات دارینوش معرفی کرد. پس از آن آلبومهای عشق است و دوستت دارم او را این انتشارات ضبط و منتشر کرد. پس از آن آلبومهای بوی شرجی توسط انتشارات شمیم جنوب، هوای حوا و ماندگار توسط انتشارات آوای نکیسا و پس از مرگ او، آلبوم رخصت توسط انتشارات آوای مهر میهن به بازار روانه شد.
بررسی آثار:
بیشتر اشعار ترانههای آغازین او از سرودههای محمدعلی بهمنی بود. در کار موسیقی به گفته خودش تحتتأثیر سبک موسیقی ابراهیم منصفی بود. طوری که در سالهای آغازین کار هنری ترانههای منصفی را بازخوانی میکرد.
ترانههای مورد انتخاب او در آلبومهایش عمدتاً دارای مفاهیم اجتماعی و حماسی مانند ترانههای «یادم باشد» «کودکان خیابانی» «سربلند» و «شیوه ما» مذهبی مانند ترانههای «مهر علی و زهرا» «احمد ثانی» «یا فاطمه» و «مهر دلبر» و عاشقانه مانند ترانههای «تو ای عشق»، «ماه من»، «بهت نگفتم» و «راز» بودند.
فرزنداو، نازنین موزیسین و خواننده سبک پاپ است و با بازخوانی چند ترانه از پدرش شهرت پیدا کردهاست.
ناصریا:
پس از ارائه ترانه ناصریا منتقدان عبداللهی گفتند که این کاری اسپانیایی است و از ملودیهای جیپسی کینگ برگرفته شدهاست، اما وی معتقد بود که چنین نیست، و این کار ریتم عربی دارد، ریتمی که بارها با سازهای دیگری نظیر عود، دهل، و دف نواخته شده بود. اما تاکنون هرگز با گیتار نواخته نشدهبود، اما عبداللهی این کار را انجام داد.
ملودی ترانه ناصریا سال ۱۳۷۶ ساخته شد. شعر این آهنگ به گویش بندری است و به گفته عبداللهی هدف از ساخت آن اعتراض ضد ظلم در جهان و نیز همدردی با ستمدیدگان جهان بودهاست. بر اساس متن شعر ناصریا اگر کسی قصد یاری مظلومی را داشته باشد پس از تحمل سختی بسیار و دشواریهای این راه در پایان پیروز خواهد شد.
درگذشت:
ناصر عبداللهی در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بیهوش شد و به کما رفت. به گفته بسیاری او توسط فردی بنا به دلایل شخصی با ضربات چاقو کشته شدهاست. او پس از گذراندن ۲۶ روز در کما، سرانجام در ۳۵ سالگی درگذشت و در زادگاهش بندرعباس بهخاک سپرده شد. تا سالها شایعات فراوانی درباره علت مرگ وی وجود داشت و همچنان این موضوع در هالهای از ابهام قرار دارد.
زادروز محسن کرامتی
محسن کرامتی (زاده دهم دی ۱۳۲۶ تهران) مترجم، نقاش، ردیفدان، خواننده و پژوهشگر موسیقی
وی فارغالتحصیل رشته نقاشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و همزمان با تحصیلات دانشگاهی، به یادگیری آوازهای رضاقلی میرزای ظلی به صورت خودآموز پرداخت. او از سال ۱۳۵۶ به فراگیری آواز نزد محمدرضا شجریان پرداخت و از سال ۱۳۶۵ تاکنون به توصیه ایشان به آموزش ردیف آوازی ایران مشغول است.
کرامتی همچنین مترجم بیش از چهل عنوان کتاب در زمینه هنرهای تجسمی و نیز مؤلف کتاب «فرهنگ اصطلاحات هنرهای تجسمی» است.
آثار شنیداری:
زمینه اصلی فعالیت کرامتی، آموزش ردیف آواز سنتی ایرانی است. با این حال از اواسط دهه ۱۳۶۰ با حضور در آلبوم صبحگاهی به آهنگسازی حسین علیزاده فعالیت در زمینه خوانندگی را نیز آغاز کرد.
صبحگاهی - آهنگساز: حسین علیزاده
آوای مهر - آهنگساز: حسین علیزاده
راز نو - آهنگساز: حسین علیزاده
پنجه دشتی - آهنگساز: ارشد تهماسبی
ای که دل داری - آهنگساز: نیما نادری
چشمه مهر - آهنگساز: کسری صادقی
عطارنامه - آهنگساز: سعید خاورنژاد
پنجره امید - تصنیفهای مشروطه
در این شبگیر - آهنگساز: مریم مژده
گر چهره بنماید - آهنگساز: محمدرضا فیاض
نسیم باد نوروزی - آهنگساز: باقر زینالی
عاشقم من - آهنگساز: باقر زینالی
شب آئینههای نور - آهنگسازان: امیرعباس ستایشگر، حسام اینانلو
تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم - آهنگساز: پیمان خازنی
سروشان - آهنگساز: محمد امین اکبرپور
جواب ساز ردیف میرزا عبداله به آواز "دستگاههای نوا، راست پنجگاه، شور و آواز دشتی"
اجرای ردیف آوازی استاد دوامی
آموختههای من (ردیف آوازی)
سعدی خوانی (وشتن) با آهنگسازی پیمان سلطانی
۱۸۶ تصنیف قدیمی.
نظر شما