به گزارش خبرنگار ایمنا، فارغالتحصیل رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، نقاش و از همه مهمتر اینکه یک مادر است؛ مادرِ دختری به نام بهار. از ۶ سالگی نقاشی را شروع کرده و تقریباً با همه تکنیکها هم آشنا، اما طی سالهای اخیر تمرکزش بیشتر روی آبرنگ بوده است.
شرکت در چند نمایشگاه گروهی، برگزاری نمایشگاههای انفرادی تنها بخشی از دستاوردهای زیست هنرمندانه او است. به بهانه خلق تابلوی شهدای ترور ۲۵ آبان اصفهان، پای صحبتهای مریم علیمحمدی ۳۲ ساله که غرق مادرانههای ناب است، نشستهایم.
برای خلق یک اثر بیشتر درگیر چه موضوعاتی هستید؟
کارها معمولاً با موضوعاتی انتخاب میشود که آرامشبخش و لطیف باشد. بعد از اینکه در تکنیک آبرنگ مقداری صاحبسبک شدم، تصمیم گرفتم هدفمندتر کار کنم. تابلوهایی با موضوعات خاص به این صورت که طرح از خودم باشد و موضوع هم کپی نباشد.
درواقع طی این سالها سعی بر این داشتهام که آثاری با محوریت اصلی زنان خلق کنم، آثاری که موضوع محدودی نداشته باشد و شخصیت اصلی آن را دختربچهها، زنان جوان و مادربزرگهایمان ایفا کنند. خودم مادرم و نجابت مادران شهدا را حتی بههنگام عزاداری برای عزیزانشان تحسین میکنم.
با این اوصاف درباره آثارتان در حوزه زنان بیشتر توضیح دهید
در سال ۱۳۹۵ نمایشگاهی از کارهای آبرنگ در کتابخانه مرکزی اصفهان برگزار کردم که در حمایت از مؤسسه کسا و کودکان مبتلا به سرطان بود. سال ۱۳۹۹ کاری با نام دختر هزاره در حمایت از دختران افغانستان انجام دادم و برای شرکت در رقابت بینالمللی آبرنگ ارسال کردم؛ در اردیبهشتماه سال جاری هم کاری در حمایت از مادران شهرستان سردشت که در بمباران شیمیایی عراق در سال ۱۳۶۶ شاهد رنج کشیدن عزیزانشان بودند، انجام دادم.
همه ما با فیلم «بچههای آسمان» خاطرهها داریم؛ در سال گذشته کاری با عنوان «حباب زندگی» داشتم که تصویری از خوشحالی کودکانه دختربچه فیلم بود. اثری در سال ۱۳۹۹ با عنوان یافتن زندگی با موضوع هنرمندی زنان ایرانی و توانایی اشتغالزایی آنها انجام دادم که تصویر زن مسنی با چهرهای خندان که مشغول به بافت سبدهای حصیری است.
به تابلوی شهدای ترور ۲۵ آبان بپردازیم، چه شد و چرا شهدای مدافعان امنیت؟
یکی از دلایل اصلی من برای خلق این اثر، این بود که شاهد بزرگنمایی و قهرمانسازی از شرورترین موجوداتی بودم که برخی با تصویرسازی از این افراد شرور سعی در جابهجا کردن جای ظالم و مظلوم داشتند. آنجا بود که تصمیم گرفتم به سهم خود و با اندک تواناییام در زمینه نقاشی کمی این فضای غریبانه را بشکنم و به اندازه خود ادای دینی در برابر حماسه آنها داشته باشم.
بهدنبال القای چه پیامی بودید؟
در این اثر که در دو تصویر مکمل هم به تصویر کشیده شده است، سه دانشآموز دختر دبستانی در یک تصویر و چهره شهدای مدافع امنیت در تصویر دیگر به نمایش درآمده که به صف شدن دختربچههای کلاس اولی در کمال امنیت و آرامش در نخستین روز مدرسه را نشان میدهد. درواقع میتوان گفت پیام این اثر، نشان دادن امنیت است که زیباترین و ارزشمندترین دستاورد شهدا است.
شهدای امنیت با اهدای جان خود بچهها را برای ادامه راه بدرقه میکنند، صف امنیت که با تصویر سه شهید اصفهانی بسته شده با صف بچههای دبستانی ادامه پیدا خواهد کرد. این را هم اضافه کنم که علت اصلی انتخاب من برای موضوع دختربچهها به عنوان کار مکمل در کنار شهدا اهمیت به تصویر کشیدن نقشهای مختلف زنان از کودکی تا بزرگسالی است.
از این دو تصویر بیشتر بگویید؟
تابلوی اول مربوط به دختر بچهها است. سه دختر با سه حال و هوای مختلف یکی مصمم که به دور نگاه میکند و فکور است، دومین دختر خوشحال است و سومین دختر که نگرانی و اضطراب دارد. بعد از اینکه این تابلو را کشیدم، به دنبال یک مکمل برای این کار بودم. ابتدا قصد این را داشتم که پرتره شهید را کار کنم، اما با خودم گفتم که پرتره یک کار تکراری است و تصمیم گرفتم تصویر هر سه شهید مدافع امنیت شهیدان محمدحسین کریمی، محسن حمیدی و اسماعیل چراغی را کنار هم کار کنم که در نهایت تابلوی دوم شکل گرفت.
علت انتخاب تکنیک آبرنگ و اجرای آن روی اثر شهدای ترور ۲۵ آبان چه بود؟
به دلیل اثر لطافت و شفافیت حاصل از آبرنگ. به هنگام اجرای یک ایده با تکنیک آبرنگ ذهن باید آزاد و رها باشد، مهارت به کمک احساس میآید و نتیجه ترکیب آب با رنگ شفافسازی حقیقت میشود.
در چه بازه زمانی این دو اثر خلق شد؟
تابلوی دختر بچهها مردادماه سال جاری و تابلوی شهدا حدود یک ماه پیش.
برای کشیدن تابلوی دوم، با خانواده شهدا ارتباط برقرار کردید؟
خیر. فقط فیلم کوتاهی از مادر شهید حمیدی دیدم. به نظرم مادران این شهدا تا آخر عمر داغدار فرندانشان خواهند بود به خصوص که بچههای آنها ناجوانمردانه کشته شده و به شهادت رسیدهاند که هدف من همدردی کردن با مادران عزیز این شهدا بود.
این کار را ادامه خواهید داد؟
به نظرم در سالهای جنگ نقش خانمها کم نبود، اما کمتر به آنها پرداخته شده است، برای همین بیشتر دلم میخواهد احوالات زنان و مادران شهدا را کار کنم که به لطف خدا از اردیبهشتماه هم شروع کردهام.
ترکیب علم و هنر، رسالت شما را سختتر میکند؟
من عضو کوچکی از جامعه پزشکی هستم و سالها از نزدیک شاهد دغدغهمندبودن اساتید و همکارانم برای حفظ سلامت و آرامش جامعه بوده و هستم. در عین حال تلاش کردهام دغدغههایی که دارم را به زبان تصویر و در قالب موضوعات نقاشی به تصویر بکشم.
به عنوان یک مادر، پزشک و بانوی هنرمند در خصوص وقایع اخیر صحبتی دارید؟
به نظرم این روزها و در این شرایط ملتهب افرادی از سراسر دنیا با ادعایی مبنی بر دفاع از حقوق بانوان ایران تبلیغات وسیع میکنند. برای من به عنوان زن ایرانی این موضوع که فردی متواری و طرد شده از جامعه خود مطالبه حق زنان و مادران ایرانی را داشته باشد، قابل پذیرش نیست و چه بهتر که زنان فعال جامعه در همه زمینههای فرهنگی، هنری و علمی خود به بیان نظرات پیشنهادات و انتقادات و مطالبات خود اقدام کنند.
نظر شما