به گزارش خبرنگار ایمنا، زندگی در مدرسه بهترین مرحله برای هر دانشآموز است، زیرا نقش مهمی در آینده او دارد. با توجه به اهمیت تقویت یادگیری دانشآموزان و ایجاد انگیزه، یک معلم خوب باید روشهای خوبی را در پیش گیرد تا به آنها در استفاده از بهترین نتایج زندگیِ تحصیلی کمک کند.
آموزش حضوری روشی مؤثر برای یادگیری دانش و مهارت است که در آن، بیشتر روشهای یادگیری از جمله خواندن، نوشتن، بحث، پروژه، کارگروهی و تمرین با هم ترکیب میشود. در یادگیری حضوری تعامل زنده بین یادگیرنده و مدرس رخ میدهد که منجر به ارتباط مؤثر میشود.
حدود سه سال پیش که کرونا در کشور شیوع یافت، آموزش حضوری بهصورت کامل کرسی خود را به آموزش مجازی داد و جای کتاب و دفتر را فایلهای صوتی و تصویریِ معلم و جای مدرسه را گوشی و تبلت گرفت و کلاسهای آموزشی در مقاطع مختلف به دو صورت آنلاین و حضوری بود.
هر کدام از این دو شیوه، مزایا و معایب خود را دارد، اما سختی تحصیل مجازی و تبعات آن برای دانشآموزان ابتدایی امری مهم است و از طرفی ضعف در فراگیری دانش و مهارت، نبود تمرکز کافی در محیط خانه و دوری از شور و نشاط حضور در مدرسه برای آنها، میتواند در بلندمدت مشکلاتی به همراه داشته باشد.
بنابراین ازآنجاکه در آموزش حضوری استانداردهای آموزشی لازم بیشتر رعایت میشود، به عنوان روش واقعی یادگیری شناخته شده است. حضور افراد برای گذراندن یک دوره باعث میشود تا تصور کنند که درواقع وقت زیادی را برای یادگیری صرف کرده و نسبت به آن جدیتر و حساستر هستند. در این خصوص با حجتالله مهدی، رئیس مرکز مشاوره اداره کل آموزشوپرورش استان اصفهان گفتوگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه میخوانید:
اختلال یادگیری در کدام گروه سنی بیشتر نمایان است؟
ناتوانی یادگیری یا اختلال در یادگیری یکی از مشکلات دانشآموزان ابتدایی است که مانع یادگیری آنها میشود، بهطورعمده معلمان بهویژه آموزگاران دوران ابتدایی و والدین گلایهمند که دانشآموزان دچار اختلال یادگیری شدهاند، اما از دیدگاه علمی نمیتوانیم بگویم که شیوع اختلالات یادگیری در حال حاضر نسبت به قبل از شیوع کرونا ویروس افزایش یافته است.
زمانی که از این زاویه نگاه میکنیم طی دو سال شیوع کرونا ویروس، دانشآموزان مقاطع اول، دوم و بهویژه سوم ابتدایی در مدارس حضور فیزیکی نداشتند و تمام شیوه آموزش به شکل غیرحضوری برای گروه سنی حساس که باید قواعد الفبا و نگارش را یاد بگیرند از قالب تلفنهای همراه و دیگر ابزارهای الکترونیکی بوده و فرایند رشدی و معمول آموزشی در مراحل پایههای ابتدایی برای آنها فراهم نشده است.
علائم و نشانههای اختلالات و ناتوانیهای یادگیری در دانشآموزان چیست؟
ویژگیهای محصلان با اختلال یادگیری از چند منظر و اینکه این دانشآموزان از نظر سطح هوشی پایینتر از حد معمول باشند، مشکلات جسمی ازجمله شنوایی و بینایی مانع از عملکرد تحصیلی آنها شود و شرایط سنی و رشدی آنان همخوانی نداشته باشد، مورد بررسی قرار میگیرد.
اگر بخواهیم از واژهای استفاده کنیم و بگوییم که این دانشآموزان از نظر فرایند رشدی اختلال یادگیری دارند، درواقع فرایند معمول تحصیلی خود را سپری نکردند و فرایندی که رخ داده، روند کاملی نیست؛ بنابراین آموزگاران و خانوادهها از اختلالات یادگیری محصلان و فرزندان خود گلایهمند هستند.
در اصل این ناتوانی یادگیری محسوب نمیشوند و در حقیقت یک نوع فاصلهگیری از سیر رشد است، چراکه در سالهای اخیر با تعطیلی و غیرحضوری شدن مدارس، دانشآموزان فرایندهای ضروری مقاطع اول و دوم دبستان را کسب نکردهاند.
علت بروز اختلال یادگیری در کودکان چیست؟
در برخورد با این کودکان لازم است بدانیم درواقع آنها اختلال یادگیری ندارند و شیوع ناتوانی یادگیری نسبت به گذشته افزایش نیافته است، بلکه آنها در فرایند تحصیلی دچار مشکل هستند، لذا میطلبد که دو گروه در این حوزه کمک و حمایت کنند تا مباحث یادگیری و مشکل آن رفع شود، در این زمینه نقش و جایگاه اولیا و آموزگاران که بیشتر با دانشآموزان در ارتباط هستند بیش از پیش تأثیرگذار خواهد بود.
در مرحله نخست آموزگاران باید سطح یادگیری و اطلاعات دانشآموزان را مد نظر قرار دهند و با توجه به نبود شرایط برپایی کلاسهای درس در سالهای اخیر با دورهای یک ماه مطالب سالهای گذشته را بازخوانی کنند تا الفبای فارسی و قواعد نگارش زیر نظر معلمان بهصورت حضوری برای محصلان آموزش داده شود تا آنها با یادگیری قوانین آموزشی وارد روند یادگیری سال تحصیلی جدید شوند.
در این مسیر، نقش مهمتر را والدین برعهده دارند، چراکه معلمان پایه دوم و سوم ابتدایی باید بخشی از زمان را برای کتب درسی متمرکز باشند تا بتوانند مطابق آن زمانبندی دروس پایه را به اتمام برسانند، زیرا اگر امسال نیز دروس خود را به پایان نرسانند. بر اساس بودجهبندی این دانشآموزان هنگامی که به پایههای بالاتر میروند باز هم با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
از سوی دیگر بعضی از آموزشها و یادگیریها بهویژه قواعد ریاضی مانند ضرب، کسر و تقسیم در پایه سوم ابتدایی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چرا که یادگیری و کسب این اطلاعات زیربنای مباحث پایههای بالاتر است. لذا بسیار حائز اهمیت است که خانوادهها در این پایه تحصیلی توجه ویژهای به دانشآموزان و نحوه یادگیری آنها داشته باشند.
چالشهای تحصیل مجازی و اختلال یادگیری در دوران کرونا کدام مقطع تحصیلی را آسیبپذیر کرده است؟
دانشآموزان پایه سوم ابتدایی سختترین و بیشترین آسیب را از تعطیلی مدارس در دوران شیوع کرونا ویروس متقبل شدهاند، زیرا این محصلان از مقاطع اول و دوم ابتدایی با کلاسهای حضوری و مدرسه فاصله داشتند و درواقع فرایند معمول تحصیلی خود را سپری نکردند و فرایندی که رخ داده است روند کاملی نیست و لازم است که آموزگاران در این حوزه زمان بیشتری بگذارند و با بازخوانی مطالب دورههای نخست سال تحصیلی و قواعد الفبا و نگارش فرایندهای پایههای تحصیلی را در آنها تقویت کنند.
برگزاری کلاسهای غیرحضوری با شیوع کرونا، چند درصد در افزایش فرایند اختلالات یادگیری دانشآموزان تأثیرگذار بوده است؟
آمار دقیقی در دسترس نیست که قبول کنیم که تنها همهگیری کرونا و تعطیلی حضوری مدارس تمام یادگیری دانشآموزان را تحتتأثیر قرار داده است. این مسئله قابل انتظار نبود، اما زمینهساز بسیاری از مباحث و چالشها است، لذا باید بررسی بیشتری شود تا بتوانیم مطابق آنها آمارهای دقیقی ارائه کنیم.
باید قبول داشته باشیم که شیوع کرونا بهطورمتوسط طی دو سال، خلأ تحصیلی برای دانشآموزان پایه اول، دوم و بهویژه مقطع سوم ابتدایی ایجاد کرده و در این مدت بیشتر محصلان با تلاش آموزگاران، تنها به اندازه یک دهم فعالیتهای دوران مدارس را انجام دادهاند، چراکه آموزش حضوری در مدرسهها امری مهم و اصلی اجتنابناپذیر محسوب میشود بهخصوص برای دانشآموزان پایههای ابتدایی که این فرایند آموزشی را از دست دادهاند.
بنابراین اگر میانگین اختلالات یادگیری قبل از کرونا و میزان مشکلات تحصیلی در حال حاضر را با هم مقایسه کنیم، بر اساس مباحث علمی، اختلال یادگیری دانشآموزان پایههای ابتدایی نزدیک به دو تا هشت درصد است و این بررسی در مدارس با توجه به افت تحصیلی دانشآموزان با میانگین سالهای قبل تفاوت اساسی خواهد داشت.
راهکاری کاهش اختلالات و ناتوانیهای یادگیری در دانشآموزان ابتدایی چیست؟
در مرحله نخست، لازم است که خانوادهها برای شناخت نقاط ضعف دانشآموزان، تمایل و ارتباط بیشتری با آموزگار فرزندان خود داشته باشند و از سوی دیگر باید جلسههای اولیا و مربیان در مدارس از ماهی یک بار به هفتهای یک یا هر دو هفته، افزایش یابد و معلمان آموزشهایی از قواعد کتب درسی را گام به گام برای خانوادهها ارائه دهند تا روند فرایند یادگیری دانشآموزان ارتقا یابد و افت تحصیلی ناشی از خلأ روند طبیعی رشد دانشآموزان با سبکها و شیوههای آموزشی صحیح حرکت کند و محصلان بتوانند همپایه دیگر دانشآموزان شوند و مسیر آموزش را آن طور که باید طی کنند، چراکه اگر این مرحله برای دانشآموز با قواعد و اصول صحیح آموزشی همراه نباشد، به طور قطع مطالب انباشته خواهد شد و آنها مفاهیم را به درستی درک نمیکنند و در نهایت با ورود به مقاطع بالاتر تحصیلی این آسیبها همراه آنها خواهد بود و این خلأ یادگیری به هیچوجه رفع نخواهد شد.
بهترین راهکار این است که همافزایی و همفکری اولیا و آموزگاران مدارس رشد قابل توجهی داشته باشد تا با همکاری یکدیگر بتوانند در تشریح هر چه بهتر فرایند یادگیری دانشآموزان یاریرسان باشند. همچنین خانوادههایی با تحصیلات دانشگاهی که طی ارتباط مؤثر با فرزندان خود، وقت بیشتری را صرف آنها میکنند، بنابراین فرزندان آنها به نسبت دیگر والدین مشکلات یادگیری کمتری دارند.
در این بین دانشآموزانی هستند که بهرغم تلاشهایی که برای آموزش و یادگیری آنها انجام میگیرد، هنوز با روند آموزشی در کلاس درس فاصله دارند، لذا اولیا و مربیان برای رفع مشکلات این دانشآموزان باید آنها را به مراکز فعال و تخصصی اختلالات یادگیری که در تمام نواحی و مناطق اصفهان دایر هستند، معرفی کنند. همچنین مراکز مشاورهای دانشآموزی در هر کدام از نواحی و مناطق شهر اصفهان بهصورت تخصصی مستقر است تا با شناسایی و ارجاع دانشآموزان از سوی مدارس، مشکلات یادگیری این افراد طی جلسات مشاورهای توسط همکاران رفع شود.
نظر شما