به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، رفتار خاموش یا امتناع از صحبت با دیگران، خودداری از پذیرش حضور دیگری و پرهیز از برقراری ارتباط چشمی با اعضای خانواده، دوستان و همکاران میتواند ویرانگر باشد. اجتماعی بودن انسان باعث میشود که خواهان و حتی نیازمند برقراری ارتباطهایی باشد که به وی احساس حمایت، مراقبت و آسایش میدهد. هر فرد از اطرافیان خود انتظار دارد به روشهای مختلف در رفع این نیازها در کنار وی باشند و به او کمک کنند. رفتار خاموش برابر است با برآورده نکردن این نیازها و نشاندهنده خودداری و دوری عاطفی است که شکلی قطعی و مخرب از پرخاشگری منفعل بهشمار میرود. رفتار خاموش افراد در بزرگسالی بیانگر داشتن تجربهای مشابه توسط والدین آنها در دوران کودکی است که ارتباط مستقیمی با کاهش عزت نفس آنها دارد.
تأثیرات رفتار خاموش
بدیهی است که رفتار خاموش با ایجاد فضایی از اضطراب، ترس و غم، مانع از احساس امنیت و به این ترتیب باعث ناراحتی و آسیب روانی میشود که اغلب با تشدید تعارض در یک رابطه همراه است. این امر میتواند فرد را بهسوی احساس خشم، ترکشدگی و ناراحتی سوق دهد. همچنین مشخص شده است که این نوع برخورد ایجاد نوعی بی زاری را بهدنبال دارد که محرکی قوی برای داشتن احساس طرد شدن، کاهش عزت نفس، از دست رفتن ارزش رابطه و مهمتر از هر چیز افزایش وسوسه برای نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه نسبت به طرف مقابل و حتی دیگر اطرافیان است. افراد درگیر با رفتار خاموش حتی ممکن است در مواجهه با چنین برخوردهایی، شروع به سرزنش و شک کردن به خود کنند و مدام خود را مورد انتقاد قرار دهند یا برای پایان دادن به این سکوت دچار وسوسه برای انجام کارهایی شوند که پیامدهای ناگواری دارد.
قرار گرفتن مورد هدف رفتار خاموش برای هر کسی یک چالش محسوب میشود اما برای افرادی دارای اعتماد به نفس پایین یا دلبسته همیشه مضطرب که با ترسی همیشگی در مورد ثبات و قابل اعتماد بودن روابط خود مواجه است، بسیار دشوار بهنظر میرسد. این اضطراب در اغلب موارد بهواسطه مواجهه با رفتار خاموش ایجاد میشود و به این ترتیب به احساس طردشدگی و ترس از دست دادن فرد بیش از سایرین با تجربههای مشابه دامن میزند. این نوع از رفتار خاموش بهصورت خیانت یا ترک شدن تجربه میشود و تهدیدی قوی برای احساس تعلق و عزتنفس بهشمار میرود.
دلایل موجود در پس رفتار خاموش
افراد ممکن است به دلایل مختلفی از رفتار خاموش استفاده کنند که شامل فقدان خودآگاهی (تنها برای نشان دادن احساس ناراحتی خود)، اجتناب از تعارض (بهدلیل ترس از احساسات، افکار یا رفتارهای او با دیگران و بهعکس)، فقدان مهارتهای ارتباطی (ترس از ناتوانی در رساندن منظور بهطور واضح)، تنبیه (در راستای بهدست آوردن کنترل، تسلط یا کسب قدرت)، ایجاد احساس بد در طرف مقابل، توهینآمیز بهنظر نرسیدن و اجتناب از مسئولیت میشود.
استفاده مثبت از رفتار خاموش
گاهی شرایط ایجاب میکند از ادامه بحث خودداری شود چراکه ادامه دادن ماجرا تنها با تشدید تنش و ناامیدی و ایجاد احساس ناامنی همراه است. در بعضی موارد نیز یکی از طرفین احساس میکند برای نشان دادن بازتاب احساسات و افکار خود به زمان نیاز دارد و لازم است در موقعیت بهتری تصمیمگیری کند. این موقعیتها مستلزم ارتباط قاطعانهای است که بر احترام طرفین نسبت به یکدیگر تأکید دارد و شامل احساس فرد و روشن شدن نیاز خاص وی به سکوت و در حالت ایدهآل، مشخص کردن زمانی دیگر برای از سرگیری گفتوگو میشود.
رفتار خاموش بهعنوان سوءاستفاده
هنگامی که رفتار خاموش برای کنترل، تنبیه یا اداره کردن شخصی مورد استفاده قرار گیرد، نشانه مثبتی برای موفقیت یک رابطه دیده نمیشود و پای سوءاستفاده به میان میآید. استفاده از آن بهعنوان یک عملکرد پرخاشگری منفعل، کنترل اجباری، خشونت خانگی، تهدید یا بهمنظور ایجاد شک و تردید نسبت به خود، کاهش عزتنفس و ایجاد سردرگمی درونی در یک فرد نیز به آن بُعدی توهینآمیز میدهد. در این موارد فرد مقابل باید بهجای تسلیم شدن، روحیه و شخصیت خود را حفظ کند و مراقب امنیت خود باشد.
مقابله با رفتار خاموش
صحبت کردن به یکدیگر برای آگاهی از احساسات، نشان دادن درک متقابل، باز کردن سر صحبت با جملاتی همچون «میدانم ناراحتی، دوست دارم آنچه که باعث ناراحتیات شده است را بدانم»، پرهیز از سرزنش، نشان دادن رفتارهای پرخاشگرانه یا عصبانیت، نادیده گرفتن آن در صورت لزوم، تفکر درباره درست یا غلط بودن ادامه روابط و در نظر گرفتن منافع شخصی، خودداری از منزوی شدن، تداوم رابطه با دیگران، احترام گذاشتن به خود، پایبندی به ارزشها و اصول شخصی و در مراحل بالاتر بهرهگیری از مشاوره متخصصان امر از راهکارهای مقابله با رفتار خاموش بهشمار میرود.
نظر شما