به گزارش خبرنگار ایمنا، حقوق بشر منعکسکننده آرمان جهانی عدالت و جامعهای بوده که در آن هر فرد از زندگی شرافتمندانه، همراه با مساوات و کرامت بشری برخوردار است، همچنین بحث حقوق بشر بیشتر در راستای انسانها مطرح میشود.
برخی آغاز حقوق بشر را از زمان انقلاب کبیر فرانسه میدانند، این در حالی است که این موضوع عمری به بلندای حیات بشر دارد. آنچه به عنوان حقوق انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر آمده، به نحو کاملتری در نظام حقوقی اسلام مورد توجه قرار گرفته است.
حقوق بشر را میتوان به گونههای متفاوتی طبقهبندی کرد که رایجترین آن در سطح بینالمللی، شیوهای است که حقوق بشر را به حقوق مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تقسیمبندی کرده است.
نقض حقوق بشر زمانی رخ میدهد که توسط برخی از افراد مورد سوءاستفاده قرار گیرد، یا حقوق اساسی نادیده انگاشته شود، یا هنگامی که هر دولت یا غیردولتی بخشی از پیمان میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی یا دیگر حقوق بینالمللی و حقوق بشردوستانه را درباره برخی از افراد رعایت نکند.
امروز بسیاری از مدعیان مدافع حقوق بشر، نه تعریف درستی از بشر دارند و نه از کرامت و حقوق بشر. آنان قصد دارند حرف نادرست و ناحق خود را بر انسانها و دنیا به زور تحمیل کنند و آن را آزادی بدانند؛ همچنین اقدامات قهری یکجانبه مصداق جنایت علیه بشریت است، چراکه در نتیجه آن افراد زیادی جان خود را از دست میدهند و مسئولیت بینالمللی واضعان و مجریان تحریمها را به همراه خواهد داشت.
ضرورت نگاه برابر و همسوی انسانها در ارتباطات اجتماعی
مرتضی پدریان، جامعهشناس در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، درباره حقوق بشر اظهار میکند: جامعه بشری در فرآیند زیست اجتماعی به نقطهای رسیده که انسانها دارای حق و حقوقی هستند و در کنار آن، تکالیفی دارند که مرحله مهمی از تمدن بشری است. به عبارت دیگر هرچه تمدن جامعه بشری و انباشتگی حوزههای فرهنگی و علمی قویتر و گستردهتر میشود، خودبهخود رسیدن به حقوق تمام پدیدهها ازجمله حقوق انسان جزو مباحث اصلی جامعه بشری قرار میگیرد.
وی با بیان اینکه پایهگذار بنیان منشور حقوق بشر ایرانیان باستان هستند، ادامه میدهد: لازم است بررسی شود که حقوق بشر تا چه اندازه در جوامع بشری پیادهسازی شده است، بنابراین باید گفت در حوزههای تمدنی توجه به این موضوع بسیار کم بوده است، اما بعد از انقلاب صنعتی و رنسانس و جنگ جهانی دوم، شاهد این هستیم که متفکران، فرهیختگان و صاحبنظران حوزههای علوم انسانی و دانش در سطح کلی به این نتیجه رسیدند که انسانها به عنوان موجودات زنده، دارای حقوقی هستند که باید از سمت حاکمیتها و ارتباطات اجتماعی جامعه رعایت شود.
این جامعهشناس تصریح میکند: حقوق بشر دو جنبه دارد که یکی از آنها رابطه میان حاکمیت و مردم است؛ مردم دارای حقوقی هستند که یکی از وظایف حاکمیت که برگرفته از مردم است، رعایت پدیدهای تحت عنوان حقوق انسانها، حقوق شهروندی و حقوق بشر است.
وی اضافه میکند: در ارتباطات اجتماعی که انسانها با یکدیگر برقرار میکنند، لازم است نگاهی برابر و همسو وجود داشته باشد و حقوقی که مترتب بر آنها است را رعایت کنند، این موضوع از نکاتی است که میتوانیم به عنوان بحث حقوق بشر از آن یاد کنیم.
پدریان در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه با ایدهآل حقوق بشر در جهان فاصله داریم، خاطرنشان میکند: زمانی که کلمه ایدهآل را به کار میبریم، یعنی نقطهای که به آن نرسیدهایم و احتمال رسیدن به آن بسیار کم است. زمانی که از ایدهآل یاد میکنیم به این معنا است که هرچه به معیارهایی که در حقوق بشر مطرح شده نزدیک شویم، میتوانیم به حوزه ایدهآلی نیز نزدیک شویم.
وی میگوید: به عنوان مثال در بحث جامعه بشری حقوق حیوانات و پدیدههای جاندار و حتی حقوق پدیدههای بیجان و حیات روی کره زمین مطرح میشود، زمانی که بحث لایه اوزون و آلودگی هوا و از بین رفتن گونههای گیاهی و حیوانی به وجود میآید، یعنی حقوقی برای آنها مترتب شده است و پدیدههای زیست محیطی نیز به عنوان حقوق مطرح میشود که نشان از رشد اندیشه و تفکر در جامعه بشری دارد.
در تمام جهان فاصله بسیاری با پدیده حقوق بشر داریم
این جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که نقش جامعه در صیانت از ارزشهای متعالی حقوق بشر چیست، میافزاید: یکی از نکاتی که امروزه در جامعه با آن روبهرو هستیم، این است که در تمام جهان فاصله بسیاری با پدیده حقوق بشر داریم؛ گاهی نه تنها در حقوق فردی و اجتماعی، بلکه در روابط بین افراد نیز حقوق انسانها رعایت نمیشود.
وی با اشاره به چالشهای تحقق حقوق بشر در قوانین موجود میگوید: قانونمندبودن با داشتنِ قانون تفاوت دارد، زیرا ممکن است جامعهای بهترین قانون را داشته باشد، اما لازم است بدانیم اجرای قانون مهمتر از داشتن قانون است. نکته مهم این است که بسیاری از مسائل حقوقی رعایت نمیشود، به عنوان مثال در بحث حقوق بشر، هر بشری حق زیستن و آموزش دارد و باید به طور رایگان از آن بهرهمند شود، این در حالی است که این موضوع در بعضی قوانین مطرح شده، اما باید بررسی شود که تا چه اندازه تحقق یافته است؟
به روز بودن قوانین بر مبنای نیاز جامعه، مهمترین اصل در تدوین قوانین
عباس صادقی، کارشناس حقوقی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، درباره چالشهای حقوق بشر در قوانین ملی اظهار میکند: یکی از مهمترین اصولی که در تدوین قوانین ملی هر کشوری وجود دارد، بهروزبودن قوانین برمبنای نیاز جامعه است؛ اگر قوانین ملی براساس نیاز جامعه و مطالبه مردم بهروز نشود، نه تنها نمیتواند حقوق عادی مردم را محقق کند، بلکه حقوق بنیادین افراد آن جامعه که تحت عنوان «حقوق بشر» شناخته میشود را نیز نمیتواند محقق سازد.
وی ادامه میدهد: به عنوان مثال اگر قانون ملی بهروز نشود، ابزارهای کشف، تعقیب و مجازات جرم و مجرم بهروز نمیشود و بهطورطبیعی حق شهروندی نیز محقق نخواهد شد. از مهمترین چالشهای تحقق حقوق بشر در قوانین ملی این است که قوانین هر کشور روزآمد نباشد، یعنی براساس آخرین یافتههای علم حقوق بهروز نشود.
این کارشناس حقوقی تصریح میکند: دکترین علم حقوق برای رفع این معضل در کتابها راهکاری به عنوان دوره آزمایشی پیشنهاد کردند، یعنی قوانین در بخشهای مختلف در یک دوره آزمایشی که بهطورمعمول پنج ساله است، وضع میشود و در پایان پنج سال ایرادها رفع و نیازهایی که جامعه در آن زمان دارد، به قوانین اضافه خواهد شد.
وی با بیان اینکه قانون جرایم سایبری در کشور بر همین اساس کشف شد که یکی از بهروزترین قوانین است، اضافه میکند: نکته مهم دیگری که بهعنوان مانع در تحقق حقوق بشر در قوانین ملی بوده، نبود ایجاد ضمانت اجرای کافی است؛ قوانینی که ضمانت اجرای کافی در حوزه مدنی، قانونی و حاکمیتی نداشته باشد، هیچگاه به ثمر نمیرسد، نمونه آن قانون هوای پاک در کشور است، زمانی که این قانون وضع شد نه تنها منابع مالی مناسبی برای آن در نظر گرفته نشد، بلکه ضمانت اجرای خوبی ندارد، این قانون به لحاظ ضمانت اجرا به حدی ضعیف است که در حوزه تخلفات اداری نیز نمیتوان آن را پیگیری کرد.
صادقی میگوید: چالش دیگر این حوزه، استفاده نکردن از نظر حقوقدانها در قالب همایشها یا انتشار گزارشهای مربوط به آن است، همچنین لازم است مجالس قانونگذاری اتاق فکری متشکل از دانشگاه و نمایندگان ادوار مجلس و افرادی که در حوزه قانونگذاری تحقیق و پژوهش کردند، داشته باشد؛ زمانی که از این افراد استفاده نشود حقوق عادی افراد جامعه، حقوق اساسی و بشر نیز محقق نمیشود.
روزبهروز ضمانت اجرای حقوق بشر بیشتر توسعه مییابد
وی در پاسخ به این پرسش که حقوق بشر در زمره علم حقوق قرار میگیرد یا مجموعهای از تأکیدهای اخلاقی است، اظهار میکند: حقوق بشر یکی از شاخههای علم حقوق در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری است. ریشه این ماجرا به ضمانت اجراها بازمیگردد، به عنوان مثال گفته میشود که در بحث حاکمیت ملی کشورها قوانینی داریم، اما گاهی این قوانین زیرپا گذاشته شده و کشورها با یکدیگر وارد جنگ میشوند که یک کشور مهاجم بوده و کشور دیگر مورد هجوم قرار گرفته است، از این رو باید با گفتوگو و رایزنی این موارد را رفع کرد.
این کارشناس حقوقی میافزاید: هیچ قوانینی وجود ندارد که کشورِ حملهکننده یا مهاجم را تنبیه کند، به عنوان مثال عراق در سال ۵۹ به ایران حمله کرد و حدود ۲۵ کشور از عراق حمایت کردند و به آنها تسلیحات دادند؛ این در حالی است که شورای امنیت سازمان ملل به این موضوع واکنشی نشان نداد و صدام شهر به شهر جلو آمد تا اینکه مردم در مرزها از خاک خود دفاع کردند.
وی تصریح میکند: در راستای این موضوعات پرسشهایی ازجمله اینکه آیا حقوق بشر مجموعهای از تأکیدهای اخلاقی بوده یا حقوق است و اگر حقوق است، چرا ضمانت اجرا ندارد، مطرح است. از این رو درباره حقوق بشر گفته میشود که انسانها باید حق آموزش، آزادی و انتخاب داشته باشند، اما آیا ضمانت اجرایی وجود دارد؟ آنچه حقیقت دارد و آنچه دانش حقوق در تمام دنیا از جمله کشور به سمت آن رفته، این است که حقوق بشر در زمره علم حقوق است.
صادقی خاطرنشان میکند: گاهی ممکن است ضمانت اجرا وجود نداشته باشد و تصور کنیم حقوق بشر، مجموعهای از تأکیدهای خلاقی است، اما به دلیل اینکه افکار عمومی از آن حمایت میکند در زمره علم و دانش حقوق است و روزبهروز ضمانت اجرای آن بیشتر توسعه مییابد.
نظر شما