به گزارش خبرنگار ایمنا، مطبوعات و رسانههای آزاد و شفاف در هر جامعهای از ارکان توسعه و دموکراسی به شمار میآید، بر این اساس خبرگزاری ایمنا مرور بر بخشی از عناوین مطبوعات کشور را به صورت روزانه در دستور کار خود دارد.
روزنامه ایران در صفحه نخست امروز خود با تیتر «دانشجویان دشمن را ناکام گذاشتند» نوشت: رئیسجمهور در مراسم بزرگداشت روز دانشجو که در دانشگاه تهران برگزار شد، تأکید کرد: جامعه دانشجویی نشان داد صدای واقعی دانشجوی ایرانی صدای ضد استکباری است.
آیتالله رئیسی در این مراسم که نمادی از پویایی نهاد علم و پیوند دولت و دانشگاه بود، علت خصومت دشمنان با دانشگاه و تلاش برای تعطیلی این نهاد را جایگاه دانشگاه در حل مسائل کشور و تولید علم دانست.
رئیسجمهور در عین حال، با تفکیک قائل شدن میان اعتراض و اغتشاش، به ریشهیابی علت آشوبهای اخیر پرداخت و آن را تلاشی ناکام برای بیثباتسازی و توقف پیشرفت کشور برشمرد.
آیتالله رئیسی در این مراسم، روز دانشجو را نماد دشمنشناسی، دشمنستیزی، بصیرت و احساس مسئولیت جامعه دانشجویی کشور عنوان کرد و افزود: حقیقتاً شانزدهم آذر باید به عنوان نماد و نمود بالندگی و شناخت شرایط و وضعیت کشور از سوی دانشگاهها همواره گرامی داشته شود.
رئیسجمهور با اشاره به ارتباط مستمر دولت با جامعه دانشجویی کشور در همه روزهای سال گفت: من ارتباط دولت با دانشگاه را یک ضرورت میدانم و حقیقتاً باور دارم دانشگاه به عنوان اتاق فکر دولت میتواند در مسئلهشناسی و حل مسائل کشور یاریگر دولت باشد و به دولتمردان نیز تأکید کردهام ارتباط با جامعه نخبگانی توأمان با حضور در میان مردم مورد توجه باشد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه پیش از حضور در این مراسم برخی توصیه کردند در این مراسم شرکت نکنم، تصریح کرد: من در پاسخ گفتم کسانی که به دنبال تعطیلی علم هستند به دانشگاه نمیروند و بنای دولت سیزدهم از ابتدا تقویت علم و علمافزایی در دانشگاهها بوده است و از این جهت بود که پس از بهبود شرایط کرونایی کشور، دولت اولین اولویت خود را از سرگیری فعالیت دانشگاهها قرار داد چرا که نشاط و پویایی کشور و همچنین پیشرفتها و افتخارات دانشمندان کشور محصول دانشگاه است.
دشمن میخواست کلاسهای درس را تعطیل کند
رئیسجمهور افزود: امروز دانشگاه ما به دشمن ضربه زده و به همین دلیل میخواستند در این فضا آشوب ایجاد کنند و کلاسهای درس را به تعطیلی بکشانند، اما اساتید و دانشجویان فرهیخته چنین اجازهای به آنها ندادند.
آیتالله رئیسی با تأکید بر تفاوت میان اغتشاش و اعتراض، با بیان اینکه اعتراض به دنبال خود اصلاح امور و سازندگی را دارد، اما پیامد اغتشاش، تخریب و ناامنی است، تصریح کرد: قطعاً یک ایران قوی مطلوب امریکاییها نخواهد بود و آنان به دنبال یک ایران ویران شده همانند افغانستان، سوریه، لیبی و دیگر کشورهای مورد تجاوز قرار گرفته از سوی این کشور هستند، اما ایران متفاوت از دیگر کشورها و سرزمینها، زنان و مردانی باعزت و باغیرت دارد که هرگز اجازه تحقق چنین توطئههایی را به آمریکاییها نخواهند داد.
روزنامه جوان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «حنای اعتصاب ۳ روزه رنگ نداشت!» نوشت: تمام شد؛ ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر تمام شد. سه روزی که روزهای متعدد برای اعتصاب و اردوکشی خیابانی و آشوب در آن برنامهریزی و تبلیغ کرده بودند و میگفتند دیگر تیر خلاص بر پیکر نظام است، تمام شد و هیچ اتفاقی که قابل اعتنا باشد، نیفتاد؛ چه رسد که تیر، آن هم از نوع تیر خلاص بر نظام باشد.
سه روز را انتخاب کردند برای اینکه پیروزی آنچه را که انقلاب مینامند، نهایی کنند و به انحای مختلف آن را تبلیغ کردند، اما در نهایت جز برخی ناآرامیها (بخوانید سطل آشغال آتش زدن و شعار دادن) اتفاق دیگری نیفتاد.
نهایت ماجرا، بوق زدن، بستن برخی کافههای معدود و پایین کشیدن کرکره برخی مغازهها بود که آن هم در میان گروه عظیمی که کسب آنها به راه بود و اعتصابی نداشته بودند، گم بود. طبعاً کسی که بوق میزند، صدایش شنیده میشود، ولی فردی که ساکت است و به این کارزار آشوب نپیوسته، حتی دیده هم نمیشود.
در باب آنچه در این یکی دو هفته برای تبلیغ اعتصاب و آشوب و تجمع در چهارده، پانزده و شانزده آذر گذشت و در باب آنچه در خود این سه روز گذشت، چند نکته قابل تأمل است.
اول انتخاب نیمه آذر برای مقابله با جمهوری اسلامی. نیمه آذر و مشخصاً ۱۶ آذر در ایران پس از انقلاب، روز دانشجو لقب گرفته است و دلیل آن هم کشته شدن سه دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران در شانزدهم آذر ۱۳۳۲ به دست نیروهای رژیم پهلوی است و دلیل اعتراض دانشجویان حضور معاون رئیسجمهور آمریکا در این دانشگاه، چهار ماه پس از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد و سقوط دولت قانونی مصدق بود.
مناسبت این روز مناسبتی است که حامیان رژیم پهلوی و حامیان غرب و بهخصوص دوستان دولت آمریکا نمیتوانند و نباید که آن را گرامی بدارند. چه چیز را قرار است گرامی بدارند؟ یاد شهدایی را که پهلوی به خاطر آمریکا خون آنها را بر زمین ریخت!؟
اما جالب است که جریان برانداز، اعم از سلطنتطلب و غربزده و رسانهچیهای سعودی و انگلیسی و آمریکایی با تبلیغ چنین روزی، در واقع جنایتی را که اجداد و دوستان خودشان انجام داده بودند، گرامی داشتند!
دوم آنکه بزرگنمایی رسانهای در این موضوع هم به کمک براندازان آمد. آنها شروع به تبلیغ کردند، توئیتهای سلبریتیها، استوری کسبه و … همه خبر میداد که این سه روز قرار است اعتصاب سراسری در راه باشد اما در واقع بیشتر کسبه صفحه اینترنتی ندارند و بیشتر آنها هم که دارند، حرفی از اعتصاب نزدهاند.
آنکه استوری اعتصاب گذاشته، دیده میشود، اما آنکه ساکت مانده، دیده نمیشود. نکته جالب اینکه بسیاری صفحات اینترنتی که به کسبوکار مجازی مشغول هستند، در مقابله با ضدانقلاب، در این سه روز تخفیفهای ویژه گذاشتند یا برای سفارشات این سه روز «ارسال رایگان» در نظر گرفتند. آیا آنها دیده شدند؟
اقلیت کمتر از اقلیتی که برای این سه روز برنامه چیدند و فراخوان اعتصاب و آشوب زدند، دهها رسانه فارسی زبان غربی پشتوانه آنها شدند که دیده بشوند، اما مردمی که تخفیف و ارسال رایگان گذاشتند، هیچ رسانهای نداشتند و صدایشان جز در صفحات مجازیشان شنیده نشد.
سوم آنکه اعتصابات در معنای واقعی کلمه شکست خورد. ترافیک شدید سه روز گذشته نشان از عزم مردم برای حضور در محل کار خود داشت.
از سویی کسب و کار مردم در مغازهها و پاساژها و بازارهای مختلف کشور در جریان بود. برخی کسبه هم که در فضای مجازی از تعطیلی خود در این سه روز خبر داده بودند، با برخورد قانونی و پلمب روبهرو شدند.
شکست اعتصابات و فراخوانها چیزی نیست که ادعای حامیان جمهوری اسلامی باشد. براندازان گرچه سعی میکنند ژست پیروزی و تغییر رژیم را حفظ کنند، اما گاه برخی موارد از دستشان درمیرود. شکست جریان فراخواندهی برای اعتصاب و اغتشاش آن قدر محسوس بود که جریان معاند در اطلاعیه پیشگفته خود اذعان کرد: «قبول داریم که بخشی از مردم به دلایل مختلف هنوز به اعتراضات خیابانی نپیوستهاند.»
دهها فراخوان برای اعتصاب و تجمع در روزهای پیش از این سه روز هم داده شد، اما چنان با بیتوجهی مردم روبهرو شد که گویی اصلاً فراخوانی نبوده است.
روزنامه خراسان در صفحه نخست امروز خود با تیتر «چالش ۲۸۰۰ هزار میلیاردی ۴ میلیون مسکن» نوشت: سکاندار جدید مسکن و راه در شرایطی از مجلس رأی اعتماد گرفت که در نخستین موضع رسمی خود در جلسه علنی مجلس، برآورد هزینه ساخت چهار میلیون مسکن را معادل ۲,۸۰۰ هزار میلیارد تومان دانست و گفت: «باید پاسخ دهیم مشکل کجاست و وزارت راه چه کاری میتواند برای تأمین مالی این مبلغ انجام دهد.»
به این ترتیب مهرداد بذرپاش در اولین گام، اجرای یکی از مهمترین وعدههای دولت سیزدهم را با چالش سنگین تأمین مالی هزینههای آن و البته ناتوانی بخش عمدهای از متقاضیان در تأمین آورده این واحدها همراه دانست.
مهرداد بذرپاش که پس از استعفای رستم قاسمی، به عنوان وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی معرفی شده بود با ۱۸۷ رأی موافق، ۶۴ رأی مخالف، هفت رأی ممتنع و پنج رأی باطله از مجموع ۲۶۳ نماینده حاضر در صحن، از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفت، بحث خود را در زمینه چالشهای اجرای وعده ساخت چهار میلیون مسکن با محاسبات هزینههای این طرح ادامه داد و گفت: چهار میلیون مسکن ضرب در ۱۰۰ مترمربع میشود ۴۰۰ میلیون مترمربع و اگر هزینه ساخت، میانگین متری هفت میلیون تومان محاسبه شود، عددی معادل ۲۸۰۰ همت (۲،۸۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰) میشود و این در حالی است که بودجه امسال حدود ۱۵۰۰ همت است. بنابراین باید پاسخ دهیم مشکل کجا است و وزارت راه چه کاری برای تأمین مالی ۲۸۰۰ همت باید انجام دهد.
نمایندگان در جریان تصویب قانون جهش تولید مسکن مفروضات را بررسی کردند. وزیر پیشنهادی راه و شهرسازی ناتوانی بخش عمدهای از متقاضیان نهضت ملی مسکن از تأمین آورده اولیه را یادآور شد و گفت: بخشی از منابع، سهم آورده متقاضیان است، هم اکنون حدود ۳۰۰ هزار نفر ثبت نام و وجه واریز کردهاند، اکنون در سمت تقاضا با مشکل روبهرو هستیم. زمانی که سهم آورده به ۴۰۰ میلیون میرسد و قیمت یک واحد ۸۰۰ میلیون تومان تمام میشود، قشرهایی که جزو دهکهای پایین هستند و باید این واحدها را خریداری کنند، در تأمین منابع اولیه با مشکل مواجه میشوند و نمیتوانند آورده اولیه را تأمین کنند.
بذرپاش گفت: باید در تأمین آورده اولیه تجدیدنظر و طرف متقاضی تشویق شود، پروژه مسکن در فرمول قبلی نیز میتواند بخشی از نیازها را پوشش دهد، باید ظرفیت جذب وجود داشته باشد.
وی استفاده از دیگر روشهای تأمین مالی برای ساخت چهار میلیون مسکن را ضروری دانست و گفت: مولدسازی داراییها باید در اولویت اصلی کاری قرار گیرد، در قانون نیز اوراق بهادارسازی داراییها، مولدسازی داراییها و موارد دیگر آمده است.
بذرپاش واگذاری زمین را دیگر راهکار تأمین مالی ساخت مسکن دانست و توضیح داد: در حوزه مسکن سه عامل زمین، قیمت ساخت و ارزش افزوده را داریم، دولت وظیفه دارد قیمت زمین را حذف کند یا به صفر برساند و همچنین ارزش افزوده یا سود قابل انتظار سازنده را صفر کند.
قیمت ساخت باید با استفاده از روش واگذاری زمین و تحویل زمین رایگان به انبوهسازان که توان هزینه کرد دارند، کاهش یابد و دولت در قالب اوراق و اسناد با آنها تبادل مالی داشته باشد.
وی معضل زمین در شهرهای بزرگ را از دیگر مسائل حوزه مسکن دانست و افزود: یکی از مواردی که باید برای آن چاره اندیشی کنیم، احتکار غیرقابل قبول زمین در اطراف شهرها است، زمانی که در بسیاری از محلها میتوانیم الحاق به شهرها را داشته باشیم، چرا این کار را انجام نمیدهیم؟ چرا محدوده روستاها را افزایش ندهیم که تنها یک عده صاحب زمین باشند و قیمت روز به روز افزایش یابد و افراد دیگر متضرر شوند؟ این نسخه من برای همه بخشها و شهرها نیست، متوجه هستم که الگوی تهران، کلان شهرها و روستاها تفاوت دارد.
نظر شما