به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، چاقی در کودکان یک نگرانی عمومی در سراسر جهان است و رابطه مستقیمی با دیابت نوع دو، فشار خون بالا و افزایش خطر چاقی در بزرگسالی دارد؛ بنابراین پیشگیری از چاقی در کودکان برای سلامت آنها در آینده حیاتی است.
بیتحرکی بیش از حد با سلامت ضعیف همراه است و میتواند منجر به افزایش چاقی، به چالش کشیده شدن سلامت و تناسب اندام قلبی متابولیک، ایجاد اختلال رفتاری و اجتماعی و کاهش مدت زمان خواب شود که خود دارای پیامدهای گوناگون است.
چندین دستورالعمل فعالیت بدنی در زمینه مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش شامل تماشای تلویزیون، استفاده از دیسکهای ویدئویی دیجیتالی، بازیهای رایانهای یا استفاده از اینترنت برای کودکان وجود دارد که توصیه میکند این زمان نباید بیش از دو ساعت در روز باشد، همچنین باید از نشستنهای طولانیمدت خودداری شود. با این وجود کودکان در سراسر جهان زمان زیادی را برای زمان تفریحی خود در این زمینهها صرف میکنند.
تأثیر والدین بر کودکان
والدین از طریق الگوسازی یا اعمال قوانین یا محدودیتها، حمایت اجتماعی و مشارکت با یکدیگر، نقشی اساسی در تصمیمگیریهای روزانه کودکان ایفا میکنند و براساس مطالعات قبلی، میان مدت زمان استفاده آنها از صفحههای نمایش و همین زمان در کودکان رابطه مستقیمی وجود دارد.
علاوه بر این بهنظر میرسد که تأثیر روی زمان تماشای صفحه نمایش کودکان به جنسیت سرپرست نیز بستگی دارد، چراکه مطالعات قبلی نشان داد رفتارهای مبتنی بر صفحههای نمایش مادران با زمان استفاده از صفحههای نمایش کودکان همبستگی مثبت دارد.
مطالعات نشان داده که در مقایسه با بیتحرکی پدر، بیتحرکی مادر تأثیر بیشتری بر بیتحرکی فرزند میگذارد. به این ترتیب کاهش مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش والدین میتواند این زمان را برای فرزندشان کاهش دهد، بنابراین بررسی تأثیر مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط پدر و مادر بر کودکان ضروری است.
مطالعات پیشین حاکی از آن است که ارتباط مشاهده شده بین استفاده از صفحههای نمایش توسط والدین و کودک طی روزهای هفته و در آخر هفته متفاوت است، برای مثال تماشای تلویزیون توسط پدر به مدت دو ساعت در یکی از روزهای هفته با تماشای تلویزیون توسط کودک به میزان ۳.۴ برابر بیشتر از این دو ساعت در طول هفته همراه است و اگر این مدت زمان در آخر هفته باشد، برای کودک ۴.۸ برابر است. اگر این مدت زمان دو ساعته در طول روزهای هفته و آخر هفته برای مادر باشد، بهترتیب برای فرزند برابر با ۳.۷ و ۴.۷ برابر این دو ساعت خواهد بود.
بهرغم مطالعات گسترده انجامگرفته در زمینههای مذکور، تأثیرات غیرمستقیم و مدت زمان تماشای صفحه نمایش توسط والدین بر این زمان توسط کودکان و شاخص توده بدنی (BMI) آنها مورد بررسی قرار نگرفته است، حال آنکه با درنظرگرفتن تأثیر رفتارهای پدر و مادر بر فرزندان در زندگی واقعی، رفتارهای والدین ممکن است بر زمان استفاده از صفحههای نمایش و شاخص توده بدنی کودکان تأثیر بگذارد و ارائه توصیههایی برای مداخلات خاص در راستای بهبود سلامت کودکان را از طریق تحقیق امکانپذیر کند.
محققان ژاپنی با بررسی ۲۸۳ کودک شش تا ۱۲ ساله به بررسی چگونگی تأثیرگذاری رفتارهای والدین و کودکان در زمینه مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش با شاخص توده بدنی (BMI) پرداختند. در مطالعه آنها این مدت زمان و ویژگیهای جمعیتشناختی اجتماعی ازجمله جنسیت، سن، وضعیت شغلی، قد و وزن ارزیابی شد و تجزیهوتحلیلهای آنها در مسیر تعیین ارتباط میان متغیرهای کودکان، پدران و مادران انجام گرفت.
محققان ژاپنی فرض خود را بر این مبنا قرار دادند که پس از کنترل درآمد خانوار، جنسیت و سن کودکان، مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط مادر و پدر طی روزهای هفته و در آخر هفته با کودکان مرتبط است و این زمان بر شاخص توده بدنی کودکان تأثیر میگذارد.
تأثیرات زمان استفاده از صفحه نمایش والدین و فرزندان
مطالعه حاضر نشان داد مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط پدر و مادر از طریق اثرگذاری بر مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط کودکان در طول روزهای هفته بهطور غیرمستقیم بر شاخص توده بدنی آنها تأثیر میگذارد که قویترین اثرات غیرمستقیم از مادران در طول هفته گرفته میشود.
هیچ یافته تحقیقاتی ثابتی درباره این وجود ندارد که آیا این تأثیر در طول روزهای هفته یا آخر هفته بر BMI کودکان متفاوت است یا خیر اما مشخص شد مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط والدین در روزهای هفته بر این مدت زمان برای کودکان در روزهای هفته و درنتیجه بر شاخص توده بدنی تأثیر میگذارد و برای روزهای هفته و آخر هفته، تأثیر زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط مادر قویتر از تأثیر پدر است.
مادرانی که زمان زیادی را با فرزندان خود میگذرانند، به الگوی آنها تبدیل میشوند و رفتار آنها بر رفتار کودک تأثیر دارد. مدلسازی مادر ممکن است تأثیر قویتری نسبت به الگوسازی پدری بر رفتار کودک داشته باشد. بنابراین راهبردهای مداخلهای برای کاهش مدت زمان استفاده از صفحههای نمایش توسط کودکان باید بر مدلسازی رفتار مادران متمرکز شود.
نظر شما