به گزارش خبرنگار ایمنا، انسان در مسیر زندگی خود با چالشهای فراوانی روبهرو میشود که در برخی از آنها انتخابهای سرنوشتسازی وجود دارد. یکی از چالشهای پیشروی هر شخص، انتخاب رشته تحصیلی و شغل مناسب است که در آینده وی تأثیر بسیاری دارد.
انتخاب رشته تحصیلی و شغل، ارتباط بسیار نزدیکی با یکدیگر دارد و هیچگاه نمیتوان این دو مؤلفه را از یکدیگر جدا کرد، زیرا انتخاب رشته تحصیلی به شکلی مقدمه انتخاب شغل مورد نظر افراد است؛ بنابراین کسب آگاهی پیش از انتخاب رشته از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
کشور نیازمند کسب آگاهی است
کامران شماعی، مدیر یک مرکز آموزشی و دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی در رابطه با نقش آموزش و آگاهیسازی پیش از ورود به دانشگاه، به خبرنگار ایمنا میگوید: به طور کلی کشور نیازمند آموزشی است که بتواند در مقطع دبیرستان آگاهی لازم برای ورود به دانشگاه ایجاد کند.
وی میافزاید: برای آگاهیسازی پیش از ورود به دانشگاه راههای بسیاری وجود دارد که یکی از آنها، استفاده از افراد متخصص در این حوزه است. در ایران باید به دنبال راههایی باشیم که به استفاده از ظرفیت دانشآموزان کمک کند.
این مدیر مرکز آموزشی ادامه میدهد: اینکه بتوانیم جوانان کشور را ارزیابی کنیم و قابلیتها و پتانسیل آنها را تشخیص دهیم، اهمیت بسیاری برای آینده کشور دارد؛ دانشآموزان نیز باید نسبت به انتخاب رشته هدف داشته باشند تا برای آینده کشور مفید واقع شوند.
«استعدادیابی» اصلی مهم در انتخاب رشته
وی در رابطه با اهمیت استعدادیابی پیش از انتخاب رشته میگوید: استعدادیابی همانطورکه معمولاً در رشتههای ورزشی صورت میگیرد، باید در زمینههای تحصیلی نیز انجام شود.
شماعی اشاره میکند: معمولاً کشورهایی که در یک رشته ورزشی صاحب سبک هستند، تلاش دارند با آزمونهای مختلف علاقهمندان به ورزش را از نظر مکانیسم بدنی، شرایط ذهنی و پتانسیلهای آن ارزیابی کنند تا شخص برای قهرمانی و کسب مدال تربیت شود.
وی تاکید میکند: استعدادیابی امر بسیار مهمی است و باید در تمام شاخههای علمی گسترش یابد، زیرا در شاخههای تحصیلی هنگامی که دانشآموزان پیش از انتخاب رشته استعدادیابی شوند، از ظرفیت و قابلیتها خود آگاهی کسب کرده و میدانند در چه رشتهای موفق میشوند.
این دانشجوی دکترای جغرافیای سیاسی ادامه میدهد: در کشورهای توسعه یافته استعدادیابی از دوران کودکی آغاز میشود و دانشآموز در تمام مقاطع تحصیلی با تواناییها و قابلیتهای خود آشنا میشود.
وی میافزاید: پس از استعدادیابی دانشآموز میداند که در چه رشتههایی میتواند به موفقیت دستیابد و با راهنمایی متخصصان نیز میتواند رشتهای را انتخاب کند که توانایی تحصیل و پیشرفت در آن را دارد.
شماعی تاکید میکند: اگر کشوری قصد داشتهباشد که به سمت توسعه حرکت کند باید به استعدادیابی دانشآموزان در سنین کودکی توجه داشته باشد؛ درواقع آگاهیسازی در کنار استعدادیابی عاملی است که میتواند آینده دانشآموز را تضمین کند.
وی با اشاره به اهمیت استعدادیابی میگوید: معمولاً دانشآموزان با تواناییهای خود آشنا هستند و میدانند وارد چه مسیری خواهند شد، اما استعدادیابی باعث میشود که محدوده فعالیتها و وظایف دانشآموز مشخص شود و شخص در چهارچوبی معین حرکت کند.
نحوه مدیریت برنامه باید از کودکی مورد توجه قرار بگیرد
این مدیر مرکز آموزشی ادامه میدهد: کشور فنلاند از نظر آموزشی در سطوح بالایی قرار دارد. اگر به سیستم آموزشی این کشور نگاه کنیم، متوجه میشویم که مدیریت برنامه در مقاطع پایین به دانشآموزان آموزش داده میشود.
وی میافزاید: دانشآموزانی که در این سیستم قرار گرفتهاند از کودکی برنامه و اهداف خود را میدانستند و عملاً میتوانستند فعالیتهای خود را مدیریت کنند.
شماعی تاکید میکند: با توجه به این مسئله، میتوان یکی دیگر از معیارهای توسعه را آموزش مدیریت به کودکان دانست.
وی در همین رابطه میگوید: اینکه دانشآموز بتواند برنامههای خود را مدیریت کند و مسیرش را در قالب اهداف خود تعیین کند، اهمیت بسیار بالایی دارد.
دانشگاه؛ گذرگاهی بین دو مقطع متفاوت
عیسی چراتی، دکترای جامعهشناسی در رابطه با اهمیت آگاهیسازی پیش از ورود به دانشگاه به خبرنگار ایمنا، میگوید: دانشآموزان تا پیش از ورود به دانشگاه در مقطعی قرار دارند که تمام مخارج زندگی و هزینههای تحصیلیشان توسط خانواده آنها تأمین میشود و عملاً نگرانی چندانی پیرامون تحصیلات خود ندارند.
وی میافزاید: هنگامی که دانشآموزان به دانشگاه راه مییابند، با توجه به اینکه تحصیلات دانشگاهی یکی از راههای رسیدن به شغلهای مناسب است، حساسیت این مقطع تحصیلی بسیار افزایش مییابد.
این دکترای جامعهشناسی ادامه میدهد: با توجه به این مسئله درصورتیکه دانشآموزان و خانوادهها اطلاع کافی از رشتههای تحصیلی نداشتهباشند و از اهمیت انتخاب رشته آگاه نباشند، مسیر نادرستی را طی خواهند کرد.
وی تاکید میکند: مسیر دانشگاه در ایران قابلیت تغییر ندارد و اگر دانشجویی از رشته خود ناراضی بود نمیتواند به راحتی اقدام به تحصیل در رشته متفاوتی کند؛ این مشکل برای پسران که با خدمت سربازی نیز مواجه هستند بسیار چالشبرانگیزتر است.
چراتی در رابطه با تأثیرات آگاهی نداشتن از انتخاب رشته میگوید: با توجه به اینکه امکان تغییر رشته در طول مقطع دانشگاه بسیار سخت است، تقریباً تمام دانشجویان حتی اگر علاقهای به رشته خود نداشته باشند، تحصیل خود را تکمیل میکنند.
وی میافزاید: معضل بعدی که در ادامه این روند پدیدار میشود، جایی است که تمام دانشجویان انتظار دارند پس از گذراندن تحصیلات، شغلی پیدا کنند که با مدرک تحصیلیشان تناسب داشتهباشند.
این دکترای جامعهشناسی ادامه میدهد: در ایران بهدست آوردن شغل متناسب با مدرک دانشگاهی دشوار است. در جامعهشناسی اصطلاحی تحت عنوان «بیکفایتی تربیتشده» وجود دارد که این اصطلاح به متخصصانی اشاره میکند که در شغل متناسب با رشته تحصیلی خود فعالیت نمیکنند.
وی تصریح میکند: معمولاً ما افرادی را تربیت میکنیم که تحصیلات عالی دارند، اما در شغل متناسب با آن مشغول به کار نیستند.
چراتی تاکید میکند: علت اصلی رخدادن پدیده بیکفایتی تربیت شده ناآگاهی دانشآموزان برای انتخاب رشته است، همچنین در مقطع انتخاب رشته خانوادهها نیز به دنبال رشتهای هستند که بازار کار داشتهباشد.
وی ادامه میدهد: درواقع رشته تصحیلی دانشآموزان هنوز مشخص نشده است و شغل آن نیز نامشخص است؛ بنابراین خانوادهها در چنین شرایطی از بین دو مجهول به دنبال معلومی هستند که وجود ندارد.
نظر شما