حمیدرضا محمودینژاد در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، با اشاره به اهمیت زایندهرود در نشاط اجتماعی شهروندان، اظهار کرد: «کمپفر» جهانگرد آلمانی درباره طراوت، آبادی و خانههای تاریخی اصفهان که لذت بینندگان را در برداشته، مباحثی را مطرح کرده؛ همچنین «ژان اوتر» جهانگرد فرانسوی در نیمه قرن هجدهم درباره اصفهان نوشته است، به حدی خاک اصفهان حاصلخیز و رودخانه به این شهر جلا داده که برخی از افراد به این رودخانه مانند زر و طلای گرانبها نگاه میکنند، از این رو درمییابیم که خلقوخوی امپراطوری اصفهان در زمانی که پایتخت بوده به جریان زایندهرود و زایش آن مرتبط بوده است.
وی با اشاره به تعریف طرحواره درمانی ادامه داد: «طرحواره» به مجموع باورها، اتفاقات و ناخودآگاههای جمعی افراد اشاره دارد؛ اگر طرحواره و باور جمعی مثبتی در این خصوص که مردم میدانند اصفهان نصف جهان است را نداشته باشند، به طور حتم تکهای از وجود آنها از بین میرود.
این رواندرمانگر تصریح کرد: زمانی که تکهای از وجود، روح و روان افراد از بین میرود، آنان در شرایط بحرانی و اضطراب قرار میگیرند و به صورت ناخودآگاه احساس ناامنی، رخوت، افسردگی و اضطراب بالا میان مردم ایجاد میشود.
وی اضافه کرد: یکی از راهکارهای اصلی افزایش شادمانی مردم، ارتباط با طبیعت است؛ افرادی که طبیعتگرا هستند به طور مسلم حال روحی و سبک زندگی آنها مطلوبتر است؛ ارتباط با طبیعت از نظر روانشناسان به حال درونی افراد کمک میکند، به عنوان مثال بسیاری از زمانها برای امنیت دلبستگی میان افراد روی دلبستگی با محیط و زیستبومی که زندگی میکنند اقدام میکنیم، یعنی فردی میتواند احساس خوب بودن داشته باشد که به زیست بوم خود احساس تعلق کند.
محمودینژاد گفت: زمانی که افراد کنار زایندهرود حضور مییابند، اما زندهرودی وجود ندارد، مانند این است که افراد به صورت ناخودآگاه هویت خود را از دست میدهند و احساس ناامنی را تجربه میکنند، زمانی که بسیاری از افراد برای اقدامات کلینیکال مراجعه میکنند از آنها میخواهیم به مکانهای تفریحی بروند.
افزایش شیوع افسردگی به دلیل جاری نبودن زاینده رود
وی ادامه داد: براساس بررسیها، به دلیل جاری بودن گاه گاه و مقطعی زایندهرود، میزان و شیوع افسردگی در اصفهان بسیار افزایش یافته است که به این عامل، «افسردگی محیطی» گفته میشود.
این رواندرمانگر تصریح کرد: پژوهشهای مختلفی در کشورهای غربی ازجمله سئول صورت گرفته است، به گونهای که جریان دائمی رودخانهای را برای مدت زمانی قطع کردند و با بررسی مجدد متوجه شدند میزان جرم، جنایت، بزهکاری افزایش و شادمانی، نشاط و سازگاری مردم کاهش یافته و اضطراب و افسردگی شایع شده است.
وی با اشاره به اهمیت و ضرورت جریان زاینده رود، اظهار کرد: تجربه نشاط اجتماعی در استان بزرگی مانند اصفهان در گرو از بین رفتن احساسهای بد و ناامنی روانی ناخودآگاه و افسردگیهای موجود است.
محمودینژاد با اشاره به آسیبهای دیگری که جاری نبودن زایندهرود برای مردم به همراه دارد، گفت: زمانی که خلق افراد یا عزت نفس آنها کاهش یابد، به مراتب اضطراب میان مردم بیشتر میشود و افزایش رفتارهای ناسازگار و غیر کارآمد در روابط زناشویی، فرزندپروری، شغل و کار افراد را شاهد خواهیم بود.
وی تصریح کرد: زمانی آسیب روانی به انسان وارد میشود که نیاز خود را نبیند، یکی از اصلیترین نیازهای افراد که به دلایل مختلف انکار یا سرکوب میشود، نیاز به تفریح است، اگر این موضوع انکار شود بدون شک آسیبهای روانی و جسمی آن را مشاهده خواهیم کرد.
نظر شما