به گزارش خبرنگار ایمنا، سالانه بیش از سه هزار نفر و در طول ۱۰ سال گذشته بیش از ۳۰ هزار نفر از پزشکان با اخذ گواهی حسن انجام کار یا گود استندینگ مهاجرت میکنند. واقعیت آن است که مهاجرت کادر درمان، تغییر شغل پزشکان و انصراف دستیاران پزشکی از جمله چالشهایی است که در سالهای اخیر، نظام سلامت کشور را درگیر خود کرده است؛ جریانی که با تداوم آن آسیب قابل توجهی بر سلامت و درمان مردم وارد میشود، بهویژه زمانی که اعلام میشود سرانه متخصص در ٢٣ استان کشور به ازای هر ١٠ هزار نفر، کمتر از پنج نفر است و این گویای شرایط بحرانی در برخی از مناطق کشور است.
کمبود پزشک پیامدهایی مانند افزایش هزینه خدمات، انحصاری شدن برخی از تخصصها، افت کیفیت خدمات، طولانی شدن انتظار بیماران در مطبها و دریافت زیرمیزیهای کلان و خارج از عرف دارد. حال آنکه در شهرستانها و مناطق کمبرخوردار، نهتنها با مشکل پزشک متخصص بلکه با مشکل کمبود پزشک عمومی هم روبهرو هستیم و زمانی این موضوع محسوستر میشود که ضمن افزایش روند مهاجرت پزشکان متخصص، طرفداران ادامه تحصیل در برخی از تخصصهای پزشکی کاهش نیز داشته است؛ بهطوریکه در آینده نزدیک احتمال ورود پزشک متخصص از سایر کشورها یا رفتن بیماران به خارج از کشور، برای استفاده از خدمات درمانی وجود دارد.
چرا مهاجرت؟
اکنون پرسش آن است که چرا بهیکباره با کمبود پزشک متخصص روبهرو شدهایم؟ آیا این چالش از گذشته هم وجود داشته یا شرایط اقتصادی فعلی موجب ایجاد چنین بحرانی در زمینه پزشکان متخصص شده است؟
درخواست عدم سوءپیشینه پزشکی در سال ۱۴۰۰ از سوی بالغبر ۴۰۲۷ نفر، انتشار خبر افزایش ۳۰۰ درصدی مهاجرت پزشکان در دوران شیوع کرونا و مهاجرت ۱۵ هزار پزشک عمومی در طول چهار سال، نمایان گر اوج تمایل قشر پزشک برای مهاجرت از ایران است. یک نظرسنجی نشان میدهد که نزدیک به ۸۰ درصد پزشکان، دلیل مهاجرت یا دلیل فکر کردن به مهاجرت را مسائل مالی و تأمین آینده خود و فرزندانشان مطرح میکنند.
به گفته مسئول کارگروه سلامت بینالملل سازمان نظام پزشکی تهران، متوسط درآمد پزشکان در کنار هزینه مطبداری یک موضوع جداگانه است. یعنی وقتی پزشکی در تهران است و هزینه مطبداری برایش ۳۰ میلیون تومان است، اگر حدود ۵۰ میلیون تومان درآمد هم داشته باشد، حدود ۲۰ میلیون تومان درآمد خالص دارد، یعنی کمتر از روزی یکمیلیون تومان درآمد دارد. در حال حاضر پزشکان عمومی ما با ساعتی ۸۰ هزار تومان و ۱۰۰ هزار تومان کشیک میدهند که گاهی نیز شرایط پرمریض و پرریسک است و از طرف دیگر ممکن است پزشک در طول چندین سال کار خود دچار خطای سهوی عوارض جراحی و مجبور به پرداخت دیه شود. پزشکی کار پرریسکی است، درحالیکه درآمد خالص برای پزشک عمومی چیزی حدود ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان و برای پزشک متخصص ۶۰ میلیون تومان در ایران است که اصلاً قابل مقایسه با دنیا نیست.
همچنین لاریپور، سخنگوی سازمان نظام پزشکی میگوید: یک پزشک در کشورهایی مانند پاکستان، عراق، افغانستان و ترکیه حداقل ۱۸ برابر ایران حق ویزیت دریافت میکند. این عدد در عراق ۲۰ برابر و در کشورهای حاشیه خلیجفارس، حداقل چهار برابر ایران است.
با این وجود در ایران، از طرفی امید و انگیزهای برای ماندن پزشک باقی نمیماند و از سویی دیگر توان اقتصادی مردم امکان پرداخت هزینههای درمانی بیشتر را ندارد که در این شرایط تاکید میشود دولت باید با تدابیری مانند اعطای وام کمبهره، کاهش تعهدات به دولت، فراهمسازی تجهیزات لازم و امکانات رفاهی این فاصله درآمدی را برای پزشکان جبران کند.
دلیل دیگری که برای تمایل به مهاجرت از سوی این قشر، گفته میشود آن است که سطح حرفهای این گروه بالا است و همواره دارای اعتبار زیادی بودهاند. اما به نظر میرسد در چند سال گذشته پزشکان مورد بیمهری دولتمردان قرار گرفتهاند و در این زمینه توجه کافی به نظرات و مطالبات جامعه پزشکی نشده است.
درمجموع از اظهارات انجامشده مشخص میشود رفتن یک پزشک از کشور پس از صرف زمان و هزینههای قابلتوجه، دلیلی خاص بهغیراز شرایط موجود نمیخواهد. تورم، بیانگیزگی، درآمد پایین، جایگاه نامناسب و نبود امنیت لازم برای برخی پزشکان، هرکدام دلیلی موجه برای مهاجرت محسوب میشود.
درآمد بیشتر پزشکان در کشورهای دیگر، ارزیابی صحیحی نیست
در طرف مقابل افرادی که بر این دیدگاهاند که شرایط مالی، دلیل اصلی برای مهاجرت یک پزشک قلمداد میشود، کارشناسانی قرار گرفتهاند که باوری متفاوت نسبت به این جریان دارند. اینچنین که از نقطهنظر آنها مهاجرت پزشکان به عواملی ریشهایتر بازمیگردد و لازم است برای توقف این موج مهاجرتی در آینده، این موارد مدنظر مسئولان قرار گیرد.
دراینباره عبدالمجید شیخی، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا اظهار میکند: به نظر میرسد دریافت مالیات از شاغلان و فعالیتهای اقتصادی از جمله عواملی است که پزشکان را به مهاجرت ترغیب میکند. هرچند بیشترین آمار فرار مالیاتی در میان پزشکان است و آنها به دلیل تمایل نداشتن به پرداخت مالیات، رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند، اما در کشورهای دیگر، مجبور به پرداخت مالیات بیشتری هستند.
وی اضافه میکند: البته در این میان، کشورهایی هم وجود دارند که به دلیل فقدان نخبگان به دنبال جذب نخبههای کشورهایی مانند ایران هستند و با توجه به ضریب هوشی ایرانیان، استقبال زیادی از مهاجرت نخبگان کشورمان میشود.
این کارشناس تصریح میکند: بنابراین با پیشنهادها و ترفندهای هوسانگیز اقتصادی موجب جذب این قشر به کشورهای خود میشوند و پس از خروج، برای ماندگاری آنها نیز از راهکارهایی جذاب استفاده میکنند، درحالیکه پزشکان ما با هزینههای سنگین داخل به این مرحله رسیدهاند چرا باید بهره آنها را کشوری دیگر ببرد؟
شیخی خاطرنشان میکند: تبلیغات نادرستی هم که از طرف شرکتهای مهاجرتی انجام میگیرد، باعث میشود افراد با این دیدگاه که خارج از کشور برای آنها بهتر است به مهاجرت سوق مییابند. حالآن که هر کشوری شرایط و مقررات خاص خود را دارد که با ورود به آن متوجه مشکلات زندگی در آنجا میشویم. اما مهمترین دلیل آن است که در سالهای اخیر، بهطور ریشهای به جذب نخبگان در داخل توجه نداشتهایم.
وی توضیح میدهد: مبنای این مشکل به زمانی بازمیگردد که عدالت آموزشی با تفکیک مدارس به دو بخش دولتی و غیرانتفاعی زیر سوال رفت. آن عده از افرادی که در مناطق محروم و بدون امکانات هستند و از اتفاق وابستگی بیشتری هم به کشور و محل زندگی خود دارند، محروم از تحصیل میشوند اما بخشی که به دلیل تمکن مالی و امکانات بیشتر تحصیلی در رشتههایی مانند پزشکی پذیرفته میشوند پس از اتمام دوره تحصیلی خود، بدون هیچ وابستگی و در راستای درآمد بیشتر، مهاجرت را انتخاب میکنند.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: بنابراین وقتی عدالت آموزشی وجود نداشته باشد و شرایط آموزشی بهینه برای همه فراهم نباشد، چنین اتفاقاتی هم دور از انتظار نیست.
شیخی در پاسخ به این پرسش که آیا درآمد کم از دلایل مهاجرت این قشر محسوب میشود؟ میگوید: این ارزیابی که پزشکان در داخل کشور، درآمد اندک دارند و در خارج از کشور از درآمد بیشتری برخوردار میشوند، نادرست است زیرا اگر پزشکان در کشورهای دیگر از درآمد بالاتری برخوردارند در عوض هزینههای سنگینتری هم برای زندگی متقبل میشوند. به عبارتی سبد هزینهها در کشورهای مختلف با یکدیگر متفاوت است و از اینرو سبد درآمدها هم متفاوت میشود.
وی اظهار میکند: بهعلاوه پزشکان خارج از کشور باید ۵۲ درصد از درآمد خود را به دولت بپردازند، درحالیکه اینجا پزشکان برای فرار از پرداخت مالیات، از انواع راهکارها استفاده میکنند؛ از بهکارگیری منشیهای غیرایرانی گرفته تا استفاده نکردن از خودپرداز، دریافت دوبرابری ویزیت و فقدان تابلو که هرکدام راهی برای فرار از مالیات است.
این کارشناس اقتصادی خاطرنشان میکند: درمجموع تعهد نداشتن پزشکان به کشور خود و رفاهزدگی برخی، از عوامل اصلی برای رغبت به مهاجرت است و میطلبد در گزینش دانشجوی پزشکی دقت بیشتری به عمل آید و تعهدات لازم برای ماندگاری این قشر، مورد نظر باشد.
نظر شما