به گزارش سرویس ترجمه ایمنا، همآفرینی اصطلاحی بسیار رایج در بخشهای تجارت و مدیریت بهشمار میرود که بهتازگی در زبان معماری و طراحی شهری نیز خود را جا داده است. این عبارت بهطور کلی با مفهوم همکاری با سایر افراد یا نهادها برای ایجاد ابزارها و تغییرات جدید به کار میرود، با این حال در معماری و طراحی شهری، این مفهوم به همکاری عاملان مختلف نظیر معماران، مشتریها، سرمایهگذاران، توسعهدهندگان و مدیران محلی برای ایجاد زیرساختهای شهری اشاره دارد. شاید پرسشی که در اینجا ذهن همه را به خود درگیر کند این باشد که آیا همآفرینی در معماری و طراحی شهری میتواند به کسب دانش بیشتر شرکا کمک کند؟ آیا این مفهوم با طراحی مشارکتی متفاوت است؟
تاریخچه پیدایش مفهوم همآفرینی در معماری و طراحی شهری
همآفرینی برای اولین بار در بخش تجارت ظاهر شد که صاحبان کسب و کار از رونق این مفهوم در دهه ۱۹۹۰ خبر دادهاند و مدعی شدهاند که ترویج آن طی دهه ۲۰۰۰ به اوج خود رسید. امروزه همآفرینی از محبوبیت بسیار بالایی در حوزههای مختلف برخوردار است چرا که مدیران از اهمیت و توانایی مشتریهای خود در ارائه ایدههای کارآمد بسیار آگاه شدهاند. در واقع، مصرفکنندگان بهتر میتوانند به نقاط قوت و ضعف محصولات پی ببرند و تولیدکنندگان را در رفع نواقص احتمالی و تولید محصولات باکیفیتتر یاری کنند.
از دوران مدرنیته و حتی قبل از آن، معماران به عنوان شخصیتهایی توانمند، روشنفکر و سازشناپذیر شناخته شدند که همواره بین رویکرد خلاق خود و مخالفتهای جمعی بیرون در کشمکش به سر میبردند. امروزه رویکرد معماران با گذشته بسیار متفاوت شده است و این افراد نهتنها مانند سابق به مخالفت با ایدههای دیگران در مورد طراحیهای خود نمیپردازند، بلکه حتی از انتقادات و پیشنهادهای شهروندان و سایر ذینفعان به شدت استقبال میکنند. در واقع، به دنبال پیچیدگیهای روزافزون معماری شهری، یافتن رویکردهای جدید و مشارکت با دیگران جهت پیادهسازی کارآمدترین پروژهها یک ضرورت برای معماران و طراحان شهری به حساب میآید.
جنایده؛ نمونهای موفق در بهرهگیری از همآفرینی در طراحی و معماری شهری
جنایده یکی از شهرهای جنوب غربی بنگلادش به حساب میآید که در امتداد رودخانه Nobogonga واقع شده است. اگرچه این رودخانه منبع بسیار مهمی برای شهر بهشمار میرود، با این حال سالها اهمیت آن نادیده گرفته شد و آلودگی و خطر سراسر آن را فرا گرفت. مدیران یکی از نهادهای محلی غیردولتی جنایده تصمیم گرفتند این وضعیت را تغییر دهند و رودخانه را به ساکنان شهر برگردانند. معماران، شهردار و ساکنان شهر به پیروی از این تصمیم به گفتوگو با یکدیگر پرداختند و عزم خود را جزم کردند مداخلاتی برای احیای رودخانه اعمال کنند که نتیجه اقدامات مشترک آنها به ایجاد فضاهای عمومی قابل دسترسی، باز و پرشور در امتداد رودخانه منجر شد.
طراحی این فضاهای عمومی مهمترین مؤلفه در موفقیت پروژه احیای رودخانه محسوب میشود که در پی مشارکت معماران با ساکنان، به ویژه گروههای آسیبپذیر شامل زنان، کودکان، سالمندان و افراد دارای ناتوانی جسمی شکل گرفت. در واقع، همه این افراد به ارائه ایدهها و خواستههای خود از فضاهای جدید پرداختند و معماران با الهام از این دیدگاهها تلاش کردند فضاهایی با بیشترین قابلیت دسترسی طراحی کنند تا همه مردم بتوانند با حداقل موانع موجود، در آنها حضور پیدا کنند و از مزایای فضاهای عمومی بهرهمند شوند. معماران به عنوان افرادی برای تسهیل ارتباطات میان مردم و پیوند آنها با یکدیگر و محیط اطراف عمل کردند و کوشیدند فضاهای عمومی دوستدار تمام مردم را در سواحل رودخانه ایجاد کنند.
بهرهگیری از همآفرینی برای پروژههای عمومی شهری
اغلب رویکردهای کاربر-محور در فضاهای عمومی و جوامع بزرگ مورد استفاده قرار میگیرد و در پروژههایی با مالکیت شخصی و کوچک، نادیده گرفته میشود. در این رابطه، برقراری ارتباط معماران با مشتری بسیار رایج است و نکته قابل توجه اینکه همواره مشتری و کاربر از هویت یکسان برخوردار نیست. بدون شک، معمارانی که برای طراحی و پیادهسازی پروژههای خود تمام افراد متأثر از پروژه را مورد توجه قرار میدهند و آنها را به مشارکت در پیادهسازی دعوت میکنند، موفق به اجرای پروژههایی با بیشترین کارآمدی میشوند.
گروهی از معماران اهل آمستردام، پایتخت هلند، برای پیادهسازی یک پروژه مربوط به توسعه مسکن، ساکنان آینده را به ارائه دیدگاهها و نیازهای خود از منازل مسکونی دعوت کردند و تمام تلاش خود را به کار گرفتند بر اساس آن ایدهها، خانهها را طراحی کنند. معماران برای طراحی این توسعه مسکونی از رویکرد بازی تتریس بهره گرفتند و به ایجاد سیستمهایی از خانههای ۳۰ تا ۵۰ متر مربع پرداختند که امکان یکپارچگی عمودی و افقی آنها برای تغییر اندازه، بر اساس نیاز و بودجه ساکنان وجود داشت. طی فرآیند ساخت و ساز، ساکنان آینده به همکاری با معماران برای پیادهسازی نیازهای خود و طراحی اتاقها و فضاها پرداختند و در نتیجه سازههایی با بیشترین کارآمدی برای ساکنان آینده به وجود آمد.
همآفرینی؛ فراتر از طراحی مشارکتی
همآفرینی و طراحی مشارکتی هر دو به جنبههای طراحی کاربر-محور اشاره دارد و مبتنی بر این باور است که همه مردم میتوانند در فرآیند طراحی یک پروژه سهیم شوند. طراحی مشارکتی اغلب بر مؤلفه مشارکت متمرکز میشود به این معنی که ایجاد یک پروژه مبتنی بر سهیمسازی کاربران است. این رویکرد اگرچه مزایای بسیاری به دنبال دارد، با این حال میتواند شکل یک مشارکت نمادین را به خود بگیرد و ممکن است تغییراتی واقعی را در پیادهسازی پروژهها در پی نداشته باشد. در واقع، در طراحی مشارکتی، معماران در یک مرحله مردم را به ارائه ایدههای خود دعوت میکنند و سپس با بهرهگیری از آن ایدهها، فرآیند پیادهسازی پروژهها را ادامه میدهند.
همآفرینی به خلاقیت جمعی اشاره دارد که تنها به ارائه ایدهها محدود نمیشود و سراسر یک پروژه را فرا میگیرد. در واقع، در یک پروژه که بر اساس رویکرد همآفرینی پیاده میشود، تمام کاربران و سایر افراد دارای توانایی مشارکت، دانش خود را تا پایان بهرهبرداری از پروژه به اشتراک میگذارند و تمام نیازهای خود را بیان میکنند.
نظر شما