به گزارش خبرنگار ایمنا، اسرائیل با ترکیبی از شرایط مواجه است که شانس یک انتفاضه منحصربهفرد فلسطینی را افزایش میدهد؛ انتفاضهای که قبلاً دیده نشده است، نشانههای روی زمین را دیگر نمیتوان نادیده گرفت، روندهای جدید و خطرناکی در جامعه فلسطین در حال ظهور هستند. عملیات نظامی در غرب در واقع راه را برای یک درگیری بسیار گستردهتر کوتاه میکند. رسانههای اسرائیلی نشان میدهند که عرصه فلسطین بیش از آنچه اکثریت تصور میکنند داغ میشود و این نشاندهنده انتفاضه سوم فلسطین است.
مقام سابق اسرائیلی: انتفاضه سوم در راه است
سرلشکر تامیر هیمن، رئیس سابق بخش اطلاعات اسرائیل گفت که نشانههای روشنی از وقوع سومین انتفاضه فلسطینی وجود دارد.
هیمن تاکید کرد که "شاخصهایی وجود دارد که به چشم میآیند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت و احتمال انتفاضه سوم فلسطین با ویژگیهای بیسابقه را افزایش میدهد."
وی گفت: " عرصه فلسطین بیش از تصور اکثر مردم در حال ملتهب شدن است."
سایت خبری N12 نوشت: سرلشکر تامیر هیمن، رئیس اداره اطلاعات نظامی نیروهای اشغالگر اسرائیل گفته است که مقامات امنیتی باید با اقداماتی که در قدس رخ داده است مانند ربوده شدن جسد تیران، مقابله کند.
وی در ادامه گفت: نشانههای آشکاری از آغاز انتفاضه سوم فلسطینیها وجود دارد؛ این نشانههای کاملاً عیان است و نمیتوان آن را نادیده گرفت و انتفاضه سوم فلسطین به نوعی دارای ویژگیهای بیسابقهای در مقایسه با انتفاضههای پیشین است؛ مناطق فلسطینی فراتر از تصور بسیاری از مردم دچار تنش و خشم است.
پنج نکته قابل تأمل در خصوص شکلگیری انتفاضه
رئیس سابق امان (بزرگترین سرویس جاسوسی اسرائیل) گفت: وقتی صحبت از یک حمله مضاعف با قرار دادن مواد منفجره در قلب شهری در اسرائیل میشود، به احتمال زیاد این یک گرگ تنها نیست که حمله میکند، بلکه یک تیم است که منطقه را به خوبی میشناسد. این حادثه مورد بررسی قرار خواهد گرفت، درسهایی آموخته میشود، اما حملات ما را به یاد یک اصل شناخته شده در حرفه امنیتی میاندازد، حتی یک دفاع عالی هم غیرقابل نفوذ نیست. با وجود اینکه خونمان در حال جوشیدن است، حتی پس از یک حمله دردناک و سخت، نباید خونسردی خود را از دست داد، همانطور که پس از موفقیتهای عملیاتی نباید از آرایش خود خارج شد.
حملات انجام شده در قدس یک حادثه منفرد نیست، بنابراین وضعیت باید به عنوان بخشی از یک زمینه گستردهتر از یک واقعیت پیچیده و انفجاری تحلیل شود. این منطقه بسیار بیشتر از آن چیزی است که برای عموم مردم به نظر میرسد.
پس از روز بسیار سختی که روز عملیات تجربه کردیم، مقابله با واکنش تاکتیکی به رویدادی که در آن قرار داریم وسوسهانگیز است. اما دقیقاً الان، این تعهد تصمیمگیرندگان است که با خطر بزرگتر مقابله کنند و برای آن آماده شوند. تاکتیکها، هر چند مؤثر و عالی باشند، جایگزین استراتژی نیستند. اسرائیل با مجموعهای از شرایط مواجه است که شانس یک انتفاضه منحصربهفرد و مهم را افزایش میدهد. اگرچه احتمال دارد که حتی در صورت وقوع، مرگبارتر از انتفاضه دوم باشد، اما در رابطه با روابط اسرائیل و نظام فلسطین به اندازه انتفاضه اول اهمیت خواهد داشت.
روندهای آشنا از گذشته با روندهای جدید همراه شدهاند و برخی مواد منفجره وجود دارند که میتوانند کل عرصه را به آتش بکشند. این سه روند شناخته شده از گذشته است:
۱) پدیده جوانان سرخورده، بیکار و سرخورده که شخصاً گرمای نبرد غزه را احساس نکردهاند. در کنار آنها، کسانی که به شدت از رهبری فلسطین ناامید شدهاند، آن را فاسد و بیگانه میدانند. جوانانی که با هیچ جنبش ملی فلسطینی همذات پنداری نمیکنند، اما چیز جدیدی میخواهند. همه ما در معرض بیان حملاتی از جوانان عرین الاسود هستیم که شگفت آورند.
۲) ضعف مزمن سازوکارهای امنیتی فلسطین؛ ضعفی که جوانان فلسطین هم به آن انتقاد کردند. این انتقاد باعث ایجاد کشمکش بین نسلی در خانوادههای فتح میشود. در آن خانوادهها، برای مثال، جوان از پدر یا برادر بزرگتر خود ناامید میشود که به نظر او به اصول مقاومت خیانت و با اسرائیل همکاری میکند. اگرچه اینها تنها نشانههایی از ضعف است، اما باید به عنوان یک چراغ قرمز برای خطر عمیق زیرساختی برای ثبات آنها و هماهنگی امنیتی با اسرائیل تلقی شود.
۳) بحران رهبری در تشکیلات خودگردان فلسطین است؛ ابومازن بدون هیچ دستاوردی در کارنامه خود به آخرین سطح رهبری خود رسیده است. مفهومی که او رهبری میکرد، یعنی دستیابی به آرمانهای ملی فلسطین از طریق یک فرآیند سیاسی غیرخشونتآمیز، کاملاً از بین رفت. در این گرگ و میش، ضعف او میتواند به ضعف ساختاری کل تشکیلات خودگردان فلسطین منجر شود. خطر عمیق لزوماً فروپاشی آن نیست، این فروپاشی برخلاف منافع بیش از ۱۳۰ هزار خانواده است که به آنها وابسته است. خطر این است که توسط عناصری، مانند حماس، تصرف شود.
۴) در کنار این روندها، دو روند جدید و خطرناک در حال ظهور است: احساس همبستگی فزاینده در مواجهه با واقعیت خشونت آمیز در سراسر قلمرو نسبت به یک دولت جدید در اسرائیل وجود دارد؛ شتاب خشونت، موجی از هویت و غرور ایجاد میکند و تهدیدی که آنها از دوران حکومت جدید و جنگ طلب در اسرائیل درک میکنند منجر به ادغام حول پرچم و اشتیاق برای اتحاد نظام فلسطین علیه رژیم صهیونیستی میشود. انسجامی از این دست، اگر موفق شود خیابان فلسطین را از خستگیای که در سالهای اخیر گریبانگیر آن شده است، خارج کند، خیزش گستردهای را به دنبال خواهد داشت.
۵) حمایت بینالمللی و طرح مسئله فلسطین مورد دیگر است؛ به نظر میرسد در سالهای اخیر جامعه جهانی از موضوع فلسطین خسته شده و از آن غفلت کرده است. روند اخیر افزایش خشونت، به ویژه اگر با اقدامات دولت جدید که از سوی جامعه جهانی افراطی تلقی میشود، تقویت شود، میتواند به موج جدید و قویتر اعتراضات ضد اسرائیلی در جهان منجر شود. این احساس حمایت بینالمللی یکی دیگر از انگیزههایی است که میتواند پدیدههایی را تشدید کند که قبلاً در این زمینه وجود داشته و در بالا مورد بررسی قرار گرفت.
این پنج روند، که برای ایجاد طوفان شدید تنش و خشونت کافی است، چیز جدیدی نیست. مورد تازه این است که همگرایی این روندها با شتاب دهندهها ما را از برخورد با موج تروریستی، به مقابله با انتفاضه سوم سوق خواهد داد. از جمله این شتاب دهندهها باید به اصلیترین و اولین آن یعنی مسجدالاقصی اشاره کرد؛ این حساسترین نقطه خاورمیانه است.
حساسیت آن از آنجا ناشی میشود که این نقطهای است که یک مبارزه سیاسی را به یک مبارزه مذهبی متصل میکند. وقتی اصطکاک خشونتآمیز به یک جنگ مذهبی تبدیل میشود، خیلی سریع از کنترل خارج میشود و خشنتر و خطرناکتر میشود. شایعهای در خیابانهای عربی به گوش میرسد مبنی بر اینکه اسرائیل میخواهد وضعیت موجود را در مسجدالاقصی تغییر دهد و آن را به یک منطقه عبادت یهودی تبدیل کند. یعنی در کوه معبد جایی تولید کنیم که یادآور وضعیت حرم ابراهیمی در الخلیل باشد. بنابراین، هر تغییری که در مسجد ایجاد شود، ممکن است دلیلی بر تئوری توطئه فوقالذکر تلقی شود و اگر این اتفاق بیفتد، ممکن است شاهد ادغام خشونتآمیز کل مسلمانان از جمله اعراب اسرائیل باشیم.
شتاب دهنده دیگر، انباشتهای از تصمیمات به ظاهر کوچک است که وزن تجمعی آن ممکن است از یک جرم بحرانی عبور کند و یک شتابدهنده فوقالعاده تولید کند. به عنوان مثال ایجاد پایگاههایی در شمال کرانه، همه اینها در ارتباط با تغییر شرایط حبس زندانیان امنیتی فلسطینی در اسرائیل است. همه اینها با هم میتوانند به یک انفجار سیستمیک بزرگ در حد مسجدالاقصی اضافه شوند. همه نقاط حساس در نظام فلسطین به طور همزمان در اینجا تحت فشار قرار میگیرد.
واکنش نظامی باید تند، محکم، متمرکز و مستمر باشد و در عین حال هماهنگی امنیتی و ساختار زندگی غیرنظامی را برای کسانی که درگیر تروریسم نیستند حفظ کند. ما نباید خود را با راهحلهای جادویی مانند عملیات نظامی در غزه، فریب دهیم. این راه حل نوار غزه را با توجه به نیاز به تمرکز تلاشها در کرانه، سریعتر و در زمان بدی به چرخه خشونت متصل میکند. جنگ غزه زمانی اجرا شد که آزادی عمل عملیاتی در شهرهای فلسطین وجود نداشت و خود تشکیلات خودگردان فلسطین به سازمانهای دیگر علیه ما پیوست. امروز اینطور نیست. میتوان فرض کرد که یک عملیات نظامی بسیار گسترده، سازمانهای امنیتی فلسطین را به مبارزه با ارتش اسرائیل سوق خواهد داد.
نکته پایانی برای نتیجهگیری این است که وخامت اوضاع به انتفاضه سوم منحصر نیست. ممکن است مقصر فلسطینیان باشند، اما مسئولیت حفظ امنیت اسرائیل بر عهده سرویسهای اطلاعاتی است. یک دیدگاه استراتژیک و سیاسی درازمدت مورد نیاز است تا اطمینان حاصل شود که اسرائیل شروع میکند اما درگیریها به بیرون فلسطین کشیده نمیشود.
نظر شما