به گزارش خبرنگار ایمنا، یکی از موضوعات کمتر پرداخته شده بین موضوعات شهری، توجه به سهم عامه شهروندان از فضاهای شهری است. بر همین اساس میتوان قوانین و آئیننامههای اجرایی و حقوقی را تنظیم کرد، زیرا بسیاری از بخشهای محیط شهری تأثیر زیادی بر روح و روان شهر و شهروندان دارد.
بهرغم تفاوتی که بین منظر و سیمای شهری وجود دارد و از آنجا که ظرفیتهای احساسی تمام انسانها به صورت یکسان تعریف شده است، تجربه هر کس از مجموعه پیامهایی که از طریق سیما و منظر شهری منتقل میشود، یکسان است.
سیمای شهری تصویر ذهنی هر یک از شهروندان از مناظر شهری است که مختص همان شهروند است و به دلیل اهمیت نماسازی در شهر و تأثیرات مثبت یا منفی آن بر شهروندان، میتوان پی برد که نماهای شهری بخشی از منظر شهری است که همیشه خودآگاه یا ناخودآگاه توسط شهروندان تجربه میشود و از جلوی دیدگان آنها میگذرد.
از طرفی باید به این موضوع توجه کرد که فضا و منظر شهری زبان خاص خود را دارد و میتواند دوستانه یا خصمانه و دعوتکننده یا دفعکننده باشد و در شهروند احساس تعلق و امنیت را برانگیزد یا حس ناامنی را به او القا کند.
با توجه به این موارد، اجزای بصری شهر به تمام حوزهها همچون شهرسازی و زیباسازی ارتباط دارد و در صورتی که شهر دارای نازیباییهای بصری (زوائد شهری) باشد، بر روان و ناخودآگاه شهروندان تأثیرات مخربی میگذارد. به منظور آگاهی هر چه بیشتر از دلایل به وجود آمدن زوائد شهری تأثیر آن بر سیما و منظر شهرها و راهکارهای رفع آن گفتوگویی را با امیرحسین شبانی، دکترای شهرسازی انجام دادهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
زوائد شهری بر چه اساسی به وجود آمده است؟
اگر از منظر تخصصی شهرسازی به شهر نگاه کنیم، یکی از رویکردهایی که میتواند در تحلیل نگاه به شهر به خوبی نکات کلیدی و در عین حال کاربردی را برای طراحی و برنامهریزی در اختیار بگذارد، رویکرد سیستمی است.
رویکرد سیستمی به آن معنا است که شهر را مجموعهای از اجزای در حال کنش و واکنش با یکدیگر فرض کنیم که این اجزا برای رسیدن به هدف عالی همچون شهر انسانمدار و زیستپذیر قابل استفاده است و ساختارهای درونی را ایجاد میکند و با ساختارهای بیرونی ارتباط متقابل دارد.
به صورت قطعی میتوان گفت موضوع سیما و منظر شهر که در زیرمجموعه آن، زوائد شهری قرار میگیرد، باید در قالب یکی از اجزایی که در شهر تعریف میشود، دیده شود تا بتوان تحلیل درستی از آن داشته باشیم.
همیشه باید از نگاههای یکجانبهنگرانه به پدیدههای شهری پرهیز کنیم، زیرا این موضوع باعث دور شدن از ماهیت واقعی شهر خواهد شد؛ سیما و منظر شهری یکی از اجزای مهم و برایند مجموعهای از عوامل فرهنگی، تکنولوژیکی، اقتصادی، مدیریتی و اجتماعی در هر شهر است که بخش مهمی از آن در طول تاریخ شهرها، مربوط به هویت هر شهر بوده است.
با توجه به اینکه سیما و منظر شهری تنها یک پوسته یا رویه منفصل از سایر اجزای شهری نیست، باید آن را با تعامل با دیگر اجزای شهری اجرا کنیم.
پدیده زوائد شهری، ساختارهای نامتناسب با ویژگیهای مطلوب در سیما و منظر شهر است که برایند مجموعهای از ضوابط است و باید آن را به عنوان نتایج عوامل بهوجود آورنده تلقی کرد تا بتوان به شناخت عمیقی از آن دست پیدا کنیم.
با توجه به اینکه تاریخ شهر و معماری ایران، به تجارب و دانش بومی بازمیگردد، در طول تاریخ این تجارب تاکید دارد که منظر شهر بهعنوان بخشی از شهر که با چشم دیده و ادراک میشود، باید بهینه باشد.
بافتهای تاریخی، هماهنگی و هارمونی فرمی و محتوایی بسیار زیادی در طول سالهای گذشته داشته است و در یزد نیز با استفاده از تجارب موفق در نگاه به اجزای شهر، آثار تاریخی آن ثبت جهانی شده است.
چه اتفاقاتی باعث میشود تداوم تجارب تاریخی را از دست میدهیم؟
یکی از مهمترین اتفاقات جایی رخ میدهد که شهر را در مواجهه با مدرنیست قرار میدهیم و میخواهد چشمان خود را روی این تجارب ببندیم.
دنیای مدرن، الزامات و اقتضائات خود را از شهر میخواهد و اگر شهری داستان گذشته خود را فراموش کند، دچار سرگردانی و اغتشاش روانی (بدان معنا که آنچه در گذشته شهر وجود داشته است را به معنای کهنه و منسوخ، بهغلط کنار میگذارد و الگوهای جدید را بهصورت وارداتی به ساختار طراحی برنامهریزی شهر وارد میکنیم) میشود و ساختار بهم ریختهای بهوجود میآید.
یکی از مهمترین مشکلات ساختارهای شهری این است که مدیریت شهری شهرها در طول حدود ۶۰ سال گذشته، بهصورت اساسی موضوع سیما و منظر شهری را عامل مهم در رسیدن به یک ساختار بنیادی ندانسته است و به آن از دیدگاه یک مسئله رویهای و پوستهای نگاه کرده است که این موضوع باعث قرار نگرفتن در اولویتهای چندان درستی شده و در نتیجه با کاهش پژوهشها و آئیننامهها، با کاهش توجه به این موضوع مهم همراه بوده است. زمانی که مدیریت شهری از تحولات سیما و منظر شهر جا میماند، باعث پیدایش و ظهور انواع سبکها، مدلها و اغتشاش بصری میشود.
با توجه به اینکه تفکر واحد و منسجم برای سیما و منظر شهری مطرح نبوده است، انواع فرمها، رنگها و محتواهای در شهرها استفاده شده و ساختار بهمریختهای را ایجاد کرده است. موضوع زوائد شهری در ساختار نظام سیما و منظر شهری، حاصل نبود تفکر همهجانبهنگر در این ساختار است.
نگاهی که شرایط اجتماعی، اقتصادی، فناوری و تحولات روز را در کنار یکدیگر ببیند تا این جز را در تعامل و ارتباط با آنها مدیریت و هدایت کند؛ در حال حاضر این ساختار منسجم وجود ندارد و گاهی به بخشی سپرده میشود که ارتباط آن با سایر بخشها ضعیف است و باعث بدتر شدن شرایط میشود. باید موضوع سیما و منظر شهری بهعنوان یک بسته همهجانبه دیده شود تا بتوانیم در این زمینه پیشرفت کنیم.
یکی از حقوق واضح در هر شهر، در زمینه سیما و منظر شهری مطرح میشود و از جدارهها و نماهای نامتعارف در بناها تا کوچکترین اجزایی که خود را در شهر بهنمایش میگذارد، میتوان زائده شهری دانست. زمانی که حوزه عمومی مطرح میشود، مدیریت شهری میتواند با ورود به آن و اعلام نظر، برای ساماندهی اقدام کند.
با توجه به اینکه اقدامات مدیریت شهری در حوزه سیما و منظر شهری به پیشنهادات و ملاحظات کلی معطوف شده است، تجربه مناسبی حاصل نشده و نتوانسته است برای شهروندان ملموس و تأثیرگذاری مناسبی داشته باشد.
در برخی شهرها همچون اصفهان طرح پیرایش شهری اجرا شده است، به نظر شما اجرای اینگونه طرحها چقدر به بهبود سیمای شهری کمک میکند و در این راستا باید به چه مولفههایی توجه شود؟
با توجه به اینکه شهر برایند ارتباط بین انسان و محیط شهری است، هر روز این دو بعد باید در یک ارتباط با یکدیگر دیده شود تا در شهر به نتیجه مناسبی دست یافت، بدان معنا که وقتی در حوزه فرهنگسازی هنوز به اندازه کافی زمینهسازی را انجام ندادهایم و در عین حال بخشی از حوزه سیما و منظر شهری مربوط به بخش خصوصی است و مدیریت عمومی محدودیت دارد، نیازمند همراهی بخش شهروندی است.
همچنین یکی از اقدامات بنیادی این است که یک ساختار فرهنگی نیز برای شهروندان و ذینفعان پروژههای شهری تعریف شود، زیرا هیچ پروژهای بدون همراهی شهروندان به نتیجه نخواهد رسید.
لازم است تفکر هویتمند را در حوزه سیما و منظر شهری داشته باشیم و آن را به جامعه اجتماعی و فرهنگی شهر سوق دهیم؛ معتقدم پیرایش شهری یا هر پروژه دیگری اگر پیوست اجتماعی و فرهنگی نداشته باشد و ذینفعان در این پروژهها بازیگر اصلی نباشند، به نتیجه نخواهد رسید یا ممکن است پس از اجرا با مشکلات زیادی روبهرو شود.
با توجه به اینکه چالشهای اقتصادی گریبانگیر مدیریت شهری است، اگر همراهی شهروندان را نداشته باشیم بهصورت قطعی با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد.
حوزه طراحی اجزای شهر پر مناقشه است، زیرا سلایق، دیدگاهها و انتظارات افراد نمیتواند بهصورت کامل به همگرایی برسد و باید با هوشمندی یک نظام طراحی منسجم را در کل شهر در نظر بگیریم تا بتواند به محرکهای توسعه تبدیل شود.
با توجه به اینکه پس از این اقدامات تعامل با بدنه اجتماعی داریم، به یک همآوایی در شهر میرسیم، زیرا تاریخ شهرسازی دنیا اثبات کرده است که نسخههای بالا به پایین محکوم به شکست است و نمیتواند در طول زمان حرکت پایداری را تجربه کنند و زمانی با اتمام انرژی، به فراموشی سپرده خواهند شد.
نظر شما