به گزارش خبرنگار ایمنا، فائضه غفارحدادی نویسنده کتاب «خط مقدم» که به روایت مقطعی از زندگی شهید حسن طهرانیمقدم میپردازد، با انتشار پستی در صفحه کاربری خود در اینستاگرام نوشت: «آبان شاید برای شما زرد و نارنجی باشد، اما برای من آبی است! رنگ حسنآقای طهرانیمقدم
کسی که همه جای محل کارش آبی بود. حتی کپسولهای آتشنشانیاش! کسی که بدون تعارف به بچههایش میگفت: من تو این خونه به جز آبی جماعت به کسی نون نمیدم!»
ماهوارهبری که خبر تست موفقیتآمیزش پخش شد و بین خبرهای بیاهمیت گم شد، برای من آبیترین اتفاق ممکن بود.
خبری به رنگ آبی آسمانی میان این همه خبر سیاه. خبری به رنگ حسنآقای طهرانیمقدم.
پدری که نوزاد موشکی ایران را به مهر و جهد و دلسوزی و خون دل پروراند و بارور کرد. پدری که ایران را بیشتر از فرزندانش دوست داشت و همه موشکهایش را برای عزت و سربلندی ایران میخواست. کسی که برای تعیین مرزهای امنیت چون آرش تیر از کمان میرهاند و هرچه تیرش به دوردستها میرسید، برد امنیتی ما بالا میرفت و امروز پروژه قائم همان است که بنیانش را خود شهید گذاشته بود و آرزوی به ثمر نشستش را داشت، هرچند میدانست که راه طولانی و دشواری در پیش است.
مطمئنم که روز ۱۳ آبان که ما داشتیم علیه آمریکا شعار میدادیم، حسنآقا هم رفته بود توی سایت پرتاب و داشت با غرور به فرزندانش نگاه میکرد، فرزندانی که هر کدام یک آرش شده بودند برای خودشان.
آرشها تیر در کمان نهادند و به صورت آزمایشی رهایش کردند.
تیری که خورد توی حواسپرتی بایدن و جملات توی ذهنش را عوض کرد. حالا هی به جای اینکه بگوید: ما ایران را آزاد میکنیم از خودش میپرسد یعنی واقعاً تیرشان ده هزار کیلومتر برد داشت؟»
نظر شما