به گزارش خبرنگار ایمنا، هفته گذشته همهپرسیهایی در چهار منطقه روسیه شامل دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپروژیا برای پیوستن به روسیه برگزار شد. این چهار منطقه در مجموع حدود ۱۸ درصد از خاک اوکراین را تشکیل میدهند. رئیسجمهور اوکراین پس از تصمیم روسیه به الحاق این مناطق خواستار عضویت سریع اوکراین در پیمان ناتو شد، اما مقامات این سازمان مثل گذشته پاسخ سردی به این درخواست کییف دادهاند. آنچه میخوانید گفتوگو با ابوالقاسم دلفی؛ کارشناس مسائل بینالملل در خصوص پیامدهای الحاق این چهار منطقه از روسیه به اوکراین است.
الحاق چهار منطقه از خاک اوکراین به روسیه چه پیامدهایی به همراه دارد؟
نظر روسیه درباره جمهوریهای جدا شده از اوکراین برگزاری همهپرسی از مردم بود که پس از انجام رفراندوم، این چهار جمهوری به روسیه پیوستند و پوتین اعلام کرد که آنها جزو خاک روسیه محسوب میشوند و ارتش این کشور از آنها دفاع خواهند کرد. این تحول بزرگ شبیه اتفاقی بود که سال ۲۰۱۴ درباره جزیره کریمه رخ داد و روسها کریمه را با همین روش از اوکراین جدا و با برگزاری یک رفراندوم الحاق آن به روسیه را اعلام کردند.
این چهار منطقه از اوکراین نیز بیشتر شامل روسیزبانهای اوکراین است که نزدیک به ۱۸ درصد از خاک اوکراین را شامل میشود و جمعیت ساکنان آن به ۲.۵ میلیون نفر میرسید اما هنگام رأیگیری نیمی از آنها به دلیل شرایط جنگی از خانه و کاشانه خود بیرون رفته بودند.
رفراندوم در شرایطی برگزار شد که جامعه جهانی آن را نپذیرفت زیرا منطقه در شرایط جنگی است و با زور و سلاح نمیتوان رأی مردم را گرفت، به همین دلیل اتحادیه اروپا در بیانیهای رفراندوم و الحاق این چهار منطقه را مانند کریمه نپذیرفت. آمریکا نیز این موضوع را به شورای امنیت برد و قطعنامهای بر ضد این اقدام روسیه تهیه و در شورای امنیت مطرح کرد اما روسها با وتوی خود از تصویب قطعنامه جلوگیری کردند، در حالی که بهجز رأی ممتنع چین و هند، اکثریت کشورهای عضو شورای امنیت به قطعنامه رأی مثبت دادند. قرار است این قطعنامه در مجمع عمومی و با رأیگیری اکثریت به تصویب برسد. این واکنش نشان میدهد اقدام روسیه از منظر مقررات بینالمللی پذیرفته و مقبول نیست هرچند که شکل و شمایل رأیگیری و آرای مردم را داشته باشد اما این موضوع که بخشی از خاک یک کشور به هر ترتیب اعلام استقلال کند و سپس به کشور دیگری الحاق شود موضوعی است که در هیچیک از قوانین بینالمللی به آن اشاره نشده است و مورد قبول مراجع بینالمللی نخواهد بود.
استفاده از سلاح اتمی در این شرایط تا چه اندازه جدی است؟
در مجموع وضعیتی که اکنون در مناسبات روسیه و اوکراین و به دنبال آن مناسبات روسیه با غرب ایجاد شده است بسیار پیچیده است و حتی تهدید استفاده از سلاح اتمی و کشتار جمعی مطرح شده و در جهان بازتاب زیادی پیدا کرده است. تاکنون در دنیا به جز آمریکاییها و آن هم یکبار در جنگ جهانی دوم بر ضد ژاپن، هنوز دارندگان رسمی سلاحهای کشتار جمعی و اتمی از این سلاح استفاده نکردهاند، بنابراین تهدید استفاده از سلاح کشتار جمعی ممکن است به عنوان یک ابزار فشار قابل مطرح شده باشد اما فشردن دکمه سلاح هستهای به سادگی امکانپذیر نخواهد بود و روسیه و غربیها میدانند که این اتفاق در شرایط کنونی اوکراین قابل تحقق نخواهد بود.
روسها به عنوان یک اهرم فشار و بازدارنده از آن استفاده میکنند؛ همانگونه که تاکنون این اقدام را انجام دادهاند، اما بعید است که بتوانند از این اهرم و سلاح در درگیریهای اوکراین استفاده کنند زیرا حتی اگر روسیه در رسیدن به اهداف خود در اوکراین محدود شود، تاکنون موفق به جداسازی ۱۸ درصد خاک اوکراین شده است و اگر به این دستاورد راضی شود، ممکن است تحولی در شرایط اوکراین اتفاق بیفتد.
بحران اوکراین در شرایط کنونی چگونه ادامه خواهد یافت؟
غربیها به شرایط کنونی رضایت نخواهند داد، پیگیری موضوع در شورای امنیت، ادامه مسلح کردن و کمکهای نظامی به اوکراین و همچنین فشارهای سیاسی گسترده مانند استفاده از مسئله حقوق بشر روسیه یا وضعیت داخلی این کشور در دستور کار غربیها است زیرا فراخوان عمومی پوتین به مردم روسیه برای پیوستن به ارتش دستاویزی شده است تا مردم روسیه از این موضوع ناراضی باشند. گفته میشود که بسیاری از افراد فراخوانده شده به جنگ در حال خروج از طریق مرزهای روسیه هستند و غربیها در حال دامن زدن به این موضوع برای آشوب در داخل روسیه هستند و اگر بتوانند دامنه اعتراضات مردمی در روسیه را افزایش دهند، فشار بر پوتین و روسیه افزایش خواهد یافت.
روسها تاکنون در موضوع اوکراین تلاش کردهاند از تبعات داخلی جنگ دوری کنند به عبارت دیگر تحولات سیاسی و اقتصادی داخل روسیه تا اندازه بسیار کمی متأثر از اوکراین بوده است، در حالی که غربیها در تلاش برای متمرکز کردن فشارها به داخل روسیه هستند تا بر سیاستهای پوتین تأثیر بگذارند. به طور کلی وضعیت کنونی بسیار پیچیده است ضمن اینکه غربیها یعنی ناتو و آمریکاییها سیاستهای اعلام شده خود را در فشار بر روسیه همچنان ادامه خواهند داد.
این احتمال وجود دارد که برگزاری انتخابات چند هفته آینده در ایالات متحده باعث افزایش حضور جمهوریخواهان در کنگره و فشار بر دولت آمریکا شود و شرایط کنونی را تغییر دهد اما از وضعیت کنونی میتوان چنین نتیجهگیری کرد که تهدیدات استفاده از سلاحهای کشتار جمعی بیشتر به یک رجزخوانی و سلاح بازدارنده برای فشار بر روسیه ارزیابی میشود تا یک تهدید واقعی از سوی غرب و روسیه باشد.
چشمانداز تنش بین غرب و شرق در مرزهای اوکراین را چگونه ارزیابی میکنید؟
آنچه روسها به عنوان اهداف تهاجم به اوکراین مطرح کردند این بود که اوکراین نباید تهدیدی برای مرزهای روسیه باشد اما در مدت بیش از شش ماهی که از آغاز جنگ روسیه و اوکراین میگذرد نه تنها تهدیدها از مرزهای روسیه دور نشده بلکه نزدیکتر هم شده است زیرا برخی از همسایگان روسیه به ناتو پیوستهاند و اروپاییها افزایش کمک نظامی را به اوکراین را در دستور کار قرار دادند، بنابراین تهدید در مرزهای روسیه همچنان وجود دارد و اگر بپذیریم که موضع اصلی روسیه بیطرفی اوکراین و امنیت مرزهای این کشور بوده است، باید گفت که این هدف روسیه تحقق پیدا نکرده است و تحقق نیافتن این هدف به معنای ادامه تنش خواهد بود.
روسیه در کنار این موضوع، سیاستبازی دومی انجام داده است یعنی بخشی از اوکراین را جدا کرده و به خود ملحق کرده است که این دستاورد کمی برای روسیه نیست، اگر فرض کنیم روسیه در یک بازی بلندمدت، مانند اتفاقی که در کریمه و این چهار جمهوری افتاد، هر چند صباحی بخشی از اوکراین را از این کشور جدا کند، بنابراین در بازی سیاسی پیچیدهای که پوتین آغاز کرده است ممکن است تهاجم به اوکراین و اهدافی که برای آن اعلام کرده است سرپوشی برای اهداف بلندمدتتری باشد اما طرف مقابل نیز بیکار نخواهد نشست و غربیها و ناتو در صدد انتقال فشار به داخل روسیه هستند و دولت روسیه باید در قبال این تحول برنامه عاجلتری داشته باشد.
نظر شما