به گزارش خبرنگار ایمنا، در یادداشتی که عباس خسروانی، دکترای جامعه شناسی و مدرس دانشگاه در اختیار خبرگزاری ایمنا قرار داد، آمده است: «در سادهترین تعریف از مفهوم گسترده شهروندی میتوانیم آن را نوعی روش زیستن در یک شهر بر اساس اصول و قواعد و قوانین خاص همان شهر دانست. اما این اصول و قواعد و قوانین چگونه به انسانها منتقل میشود؟ بهطور قطع هر نوزادی که به دنیا میآید از این قواعد و قوانین مطلع نیست بلکه آنها را در فرایند زندگی خود در جامعه میآموزد. لذا شهروندی یک فرایند اکتسابی است که باید آن را بیاموزیم. آموزش فرهنگ شهروندی یکی از روشهای اثرگذار در نهادینه شدن حقوق شهروندی در یک جامعه است. آموزش فرهنگ شهروندی منجر به تحکیم و تقویت نظام ارزشی مهارتهای شهروندی در جهت مشارکت پایدار شهروندان در مدیریت شهر خواهد شد. این مؤلفه ضامن بقا و تداوم حیات اجتماعی و پیشرفت جوامع است. به عبارتی آموزش فرهنگ شهروندی در یک جامعه باعث افزایش تعلق خاطر شهروندان به شهر میشود.
چنانچه نظام «مدیریت شهری» را شامل فرایندهای سیاست گذاری، برنامهریزی، هماهنگی، سازماندهی و نظارت بر اداره امور شهر و شهرداری بدانیم و نظام حقوق شهری را به مثابه روند قانونمند کردن فرآیندهای چندگانه نظام مدیریت شهری و نیز قانونمدار کردن وظایف و تکالیف متقابل و دو سویه شهرداری به شهروند حساب کنیم که هدف آن به سامان کردن زندگی شهری و فعالیتهای شهرداری و شهروندان است، به خوبی اهمیت نقش و جایگاه نظام حقوق شهری در مدیریت شهری و نیز رابطه و نسبت مدیریت شهری و حقوق مشخص میشود.
معتقدم آموزش شهروندی بخشی از وظایف مدیریت شهری است و میتواند در کنار سایر نهادها از طریق آموزش حقوق شهروندی و مهارتهای زندگی جمعی و شناخت اصول مدیریت شهری نقش بارزی در تربیت شهروندان ایفا کند. این اهمیت زمانی دو چندان میشود که مخاطبان این آموزش از قشر کودکان شهر باشند.
استراتژی یونسکو در قلمرو آموزش شهروندی و حقوق انسانی مبنی بر رویکرد جامع برای حقوق انسانی است، این حقوق غیرقابل تقسیم بوده و وابستگی متقابلی با همه حقوق شهروندی (فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی) دارد. در این دیدگاه، هدف آموزش فرهنگ شهروندی انتشار و توزیع اطلاعات برای ساختن یک فرهنگ کلی حقوق انسانی با بهرهمندی دانش و مهارت قالببندی نگرشهای مثبت و آماده کردن فراگیران با تواناییهای لازم برای همراهی و ایجاد تغییرات اجتماعی است.
امروزه مدارس یکی از مهمترین کانونهای اثرگذار در دوره رشد کودکان هستند، لذا در چنین محیطی میتوان با ارائه آموزشهای اولیه برای آگاهی کودکان در برابر حقوق شهروندی و خطرات بیتوجهی به قانون و قواعد زیست شهری و اجتماعی گام مؤثر برداشت اما مدارس به تنهایی قادر به این کار نیستند و لذا پیشنهاد تأسیس مدرسه شهروندی در شهرداریها میتواند به کمک مدارس در ارائه آموزشهای فرهنگ شهروندی بیاید.
شهرداریهای میتوانند در مدرسه شهروندی با تولید برنامههای آموزشی در حوزههای محیط زیست شهری، پسماند و آتشنشانی و ترافیک کودکان را با حقوق شهروندیشان آشنا کنند.
حتی شهرداریهای میتوانند در مدرسه شهروندی با کمک مدارس و آموزش و پرورش بهطور مستقیم و غیرمستقیم در امر انتقال و آموزش ارزشها، آداب، رسوم و شعائر فرهنگی و اجتماعی و همچنین شکلدهی نوع نگاه دانشآموزان به خصوصیات رفتار خوب و ویژگیهای رفتاری شهروند خوب اقدام کنند.»
نظر شما