به گزارش خبرنگار ایمنا، اوضاع حجاب دانشجویان دانشگاه خوب نبود، یکی از اساتید در کلاس، دفاع کاربردی و جالبی از حجاب کرده بود و حاصلش این شده بود که فردای آن روز، ۱۲ نفر از دانشجویان با چادر به دانشگاه آمده بودند.
امیررضا بسیار خوشحال بود، همیشه حرص میخورد و معتقد بود چرا دانشجوی جوان باید با حجاب نامناسبی به کلاس بیاید و بیشتر در معرض فریب و سوءاستفاده قرار گیرد، ناراحت بود که چرا نهادهای متولی دانشگاه کاری نمیکنند. دردمندانه میگفت: "ای خدا، چطور به ایشان ثابت کنیم حجاب مصونیت است؟!" میگفت: "من حاضرم هر کاری از دستم برمیآید، جهت آموزش معارف ناب اسلامی به این دانشجویان انجام دهم."
آن روز از شدت خوشحالی به خاطر چادریشدن بچهها مبلغی از پول شخصی خودش را به یکی از دوستانش داد تا آن را به استاد بدهد و در جهت ترویج معارف دینی و انقلابی خرج کند.
شهید امیررضا علیزاده در روز دوازدهم مهرماه ۱۳۵۴ در کوی دباغیان خیابان پل عراق رشت، متولد شد. پدرش به لباس روحانیت ملبس بود و او را با نام «حجتالاسلام والمسلمین اصغر علیزادهرودسری» که صاحب تالیفات نیز بود، میشناسند.
امیررضا دومین فرزند خانواده بود و از همان طفولیت تا آخرین لحظاتی که شهید شد و پیکر ندیدهاش را در گلزار شهدای رودسر به خاک سپردند، دارای لبخندی زیبا، متواضع و صمیمی بود که هیچگاه این خصوصیات از ذهن دوستدارانش محو نخواهد شد.
امیر بدون آن که سایر اعضای خانواده از مأموریت برونمرزیاش بویی ببرند برای سفری بیبازگشت پرواز کرد و با جسم بیسرش چون حسینبنعلی، پس از ۴۰ روز، در روز دوازدهم اردیبهشتماه ۱۳۹۲ و همزمان با میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) در حالی که غریبانه در کشور سوریه ترور و شهید شده بود به وطن بازگشت.
نظر شما