به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده مقالهای از هوشنگ سرور، استادیار جغرافیا و برنامهریزی شهری، کالبد شهرها بهعنوان یکی از اجزای اصلی سیستمهای شهری در بستر زمان و همزمان با تحولات اجتماعی و اقتصادی، باید مورد توجه برنامهریزان قرار گیرد تا پاسخگوی نیازهای مختلف ساکنان از جمله، سکونت، حملونقل، امنیت، و اوقات فراغت باشد؛ غفلت از این موضوع میتواند به فرسودگی و ناکارآمدی آنها در سیستم شهری منجر شود.
فرسودگی بافتهای شهری به وضوح در اکثر شهرهای بزرگ و تاریخی کشورهای جهان از جمله شهرهای ایران به چشم میخورد؛ توسعه شهرها در مناطق پیرامونی به دلیل انگیزههای سودجویانه برای صاحبان املاک و توجیه اقتصادی برای مدیریت شهری موجب غفلت از بخشهای وسیعی از مناطق درونی شهرها و رها شدن آنها از چرخه عمران و آبادانی میشود؛ این در حالی است که این مناطق بخش قابل ملاحظهای از جمعیت شهری را در خود جای داده است و بسیاری از عناصر تاریخی و ارزشمند فرهنگی و اقتصادی همچون بازارهای سنتی در این منطقه قرار دارد.
به دلیل نداشتن سیاستگذاری و برنامهریزی مناسب نه تنها از فرصتهای بالقوه مناطق پیرامونی شهرها برای توسعه و ارتقای کیفیت زندگی استفاده نشده است، بلکه تداوم وضعیت موجود ممکن است تهدیدهای جدی همچون تخریب و آسیبپذیری بالا هنگام وقوع بلایای طبیعی و انسانی را متوجه این مناطق کند. از سوی دیگر شهر نظام متشکلی از عناصر طبیعی، انسانی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که در برنامهریزی برای بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، برنامهریز بدون توجه به ساختارهای جغرافیایی نمیتواند طرحهای موفقی را اجرا کند.
بدیهی است اگر به روابط متقابل و سازگار عوامل محیط طبیعی و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی سازنده فضای شهری توجه کافی داشته باشیم، رشد شهر موزون و پویا، همراه با بهسازی و نوسازی و نوآوری مطلوب خواهد بود، اما در صورتی که رشد و توسعه، بدون شناخت و ناهماهنگ با فضای جغرافیایی باشد، شهر بیمار، فرسوده و روبهزوال خواهد بود.
بنابراین مسئله بافتهای فرسوده و ساماندهی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان، امروزه بهعنوان یکی از اولویتهای اصلی مدیران شهری مطرح بوده است و عوامل مختلفی مشوق این مسئله است که از جمله این سه عامل میتوان به شناسایی با هدف حفظ، نگهداری و مرمت آنها بهعنوان آثار تاریخی و دستاورد ارزشمند اقوام گذشته که همواره در بسیاری از کشورها از جمله کشورهای متمدن با قدمت تاریخی مورد توجه بوده است و از آن به عنوان یک ابزار برای توسعه گردشگری مورد استفاده قرار میگیرد.
با هدف ساماندهی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان مناطق دارای بافت فرسوده، شناسایی ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی و اجتماعی و کمبودهای آنها مورد تحلیل قرار گرفته است و در نهایت برنامههای اجرایی برای ساماندهی آنها انجام میشود، زیرا رشد افسارگسیخته و بیضابطه شهرها در نواحی پیرامون باعث تخریب اراضی حاصلخیز کشاورزی و باغات شده است و توسعه ناپایدار شهری را به همراه خواهد داشت.
مشکلات شهری دامنگیر شهرها شده است
در نواحی مرکزی بیشتر شهرها مناطق گستردهای بهصورت بافتهای فرسوده رها شده است و در ایران نیز بهویژه درکلانشهرها گستردگی بافتهای فرسوده شهری به همراه ناکارآمدی مکانیسمهای مواجه با این بافتها، همواره آن را بهعنوان یک مسئله اساسی برای برنامهریزان و مدیران شهری در چند دهه اخیر تبدیل کرده است بهطوری که ادامه روند موجود نیز در بستر زمان، ابعاد معضلات بافتهای فرسوده شهری را گستردهتر خواهد کرد.
امروزه با رشد روزافزون شهرنشینی، مشکلات شهری بیش از هر زمان دیگری دامنگیر شهرهای کشور شده است؛ این مشکلات با تأثیرگذاری بر تمام جنبههای شهرنشینی، روابط منطقی زندگی شهرنشینی را نابسامان کرده است و ضمن کاهش کیفیت کلی و قابلیت زندگی، زمینه ناپایداری در آنها را فراهم کرده است.
بافت فرسوده شهری یکی از موارد مطرح در تمام شهرهای کشور است که هر کدام متناسب با شرایط انسانی و طبیعی خود نیازمند مداخله و اصلاح است. از آنجا که بافت فرسوده در اکثر شهرها هسته اولیه شکلگیری شهر است، این امر موجب اختلال در شکلگیری ارتباط و وحدت فضایی بین بخشهای مرکزی، میانی و پیرامونی میشود؛ بافت فرسوده به دلایلی همچون مرکزیت همیشگی برای وحدتبخشی به پیکره شهر، دارای اهمیت خاصی است، که این امر زندگی سالم و روان را در یک شهر تضمین میکند.
یکی از موضوعات قابل مطالعه در جهت شناخت شهر و نحوه شکلگیری آن، مطالعه بافت قدیم شهر است، لذا برای هرگونه حرکت عمرانی، نخستین گام، شناخت بافت قدیمی شهر است.
بیشک شهرهای قدیمی و تاریخی بیش از شهرهای جدید تحت تأثیر فرسایش، بیرونقی و تخریب قرار میگیرند؛ شهرهای تاریخی در ایران در حقیقت مجموعههای همبسته و همگنی بودهاند که توسعه کالبدی-فضایی آن، متأثر از روابط تولیدی و مناسبات اقتصادی-اجتماعی محدود آنها بوده است.
بافت فرسوده ماحصل کنار گذاشتن فضاهای شهری از فرایند برنامهریزی شهری
در گذشته به علت سرعت کم تغییر و تحولات این مناسبات، توازن شهر و هماهنگی آن با نیازهای روز جامعه تا حدود زیادی برقرار بود و یکی از پیامدهای مدیریت و برنامهریزی ناکارآمد پس از انقلاب صنعتی و عوامل به وجود آمده بعد از مدرنیته در تمام شهرهای تاریخی، افزایش روزافزون جمعیت شهری ناشی از مهاجرتهای بیرویه، استقرار و گسترش مناسبات غلط و نامتعادل اقتصادی بین شهر و روستا بود که در برهم خوردن تعادل فضاهای شهری تأثیر بسزایی داشته است.
فرسودگی کالبد، دشواری دسترسی سواره به درون بافت، نبود تأسیسات زیربنایی مناسب، مشکلات زیستمحیطی و بالا بودن حجم آلودگی، کمبود امکانات برای گذراندن اوقات فراغت، فقر و محرومیت ساکنان در این بافتها، آسیبپذیری در برابر زلزله، تراکم بالای جمعیت و ناامنی و معضلات اجتماعی از جمله ویژگیهای بافتهای فرسوده شهری است.
بافتهای فرسوده شهری نتیجه کنار گذاشتن بخشهای مهم و تاریخی شهر از فرایند برنامهریزی شهری است؛ این مناطق به دلیل وجود مشکلات کالبدی و زیستمحیطی از جمله ریزدانگی قطعات، معابر کمعرض، نداشتن فضاهای باز و تفریحی و نبود زیرساختهای مناسب، از جذابیت لازم برای سرمایهگذاری تولید مسکن برخوردار نیست و از طرف دیگر مدیریت شهری به دلایل کمبود منابع مالی و وجود مشکلات متعدد حقوقی از توانایی و انگیزه مناسب جهت ورود و ساماندهی این بافتهای برخوردار نیست.
شناسایی بافتهای فرسوده بر اساس شاخصهای کالبدی گام مهمی برای هرگونه تصمیمگیری و برنامهریزی در این بافتها است.
نظر شما