به گزارش خبرنگار ایمنا، در دقیقه ششم دیدار ۲۲ آگوست یوونتوس مقابل سمپدوریا، آبیپوشان میزبان از سه پاس و دو دریبل استفاده کردند و تمام خط دفاع بیانکونری را به هم ریختند تا یک موقعیت عالی گلزنی به وجود بیاورند. سکانس برقآسا، سه تن از باتجربهترین بازیکنان بانوی پیر یعنی خوان کوادرادو، دنیلو و الکس ساندرو به راحتی شکست خوردند، آن هم در حالی که برمر، مدافع برتر سال سری آ، کاملاً جامانده بود. در آن سکانس برقآسا، سمپدوریا که در قعر جدول دست و پا میزد و تنها ۲ امتیاز از ۶ مسابقه کسب کرده بود، فوتبالی سریعتر و دقیقتر از یوونتوس در کل فصل ارائه کرد.
کمتر از ۱۰ دقیقه بعد، کوادرادو تصادفاً یک توپ از مدافع سمپدوریا ربود و به سمت دروازه رفت. بازیکن کلمبیایی در موقعیت ۳ در برابر ۲، در حالی که دوشان ولاهوویچ در وسط کمین کرده و منتظر ارسال پاس بود، تصمیم گرفت مستقیماً به سمت دروازه ضربهای محکم بزند. ضربه او بسیار محکم و خیلی بیشتر از آن بی هدف بود تا بازی بدون گلی از یوونتوس ادامه یابد. هیچ چیز تا پایان دیدار تغییری نکرد و آن دروازه نیز باز نشد.
واکنش ولاهوویچ پس از همین صحنه نشان دهنده شرایط این فصل یوونتوس بود، تنها و ناامید روی نقطه پنالتی ایستاده و دستان ناتوانش را دراز کرده بود. خشم را میشد در صورت ولاهوویچ دید. او سردرگم بود و یک گل پرپر شد. دفاع، حمله، میانه و سرتاپای یووه این روزها همینقدر از هم گسیخته جلوه میکند. نمایشی از هرج و مرج و آشوب که بازیگران متبحرش داستان سرنگونی یک بانوی پیر را نقل میکنند.
زمان رفتن ماسیمیلیانو آلگری فرا رسیده
با دو برد در هشت بازی و ناکامی در کسب حتی یک امتیاز در لیگ قهرمانان اروپا، همه اعتقاد دارند که به اندازه کافی به سرمربی ایتالیایی فرصت داده شده است تا تواناییهایش را ثابت کند. او قرار بود راه حل مشکلی دیرینه باشد اما حالا خودش معضل اصلی مجموعه شده است. او کاملاً و بارها شکست خورده و این تنها مربوط به فصل جاری نیست. در فصل گذشته عدهای اعتقاد داشتند باید به مکس فرصت داد. اما تا کجا؟ میگویند زمان همه چیز را مشخص میکند و اتفاقاً همه چیز مشخص شده است. آلگری یک مهره سوخته، یک مدیر ناکارآمد و یک رهبر بی عرضه است. تیم او به اندازه شوتهای کوادرادو به سمت دروازه بی هدف است و با این حال، آنقدر زمان در این فصل باقی مانده که بتوان بانوی پیر را از غرق شدن نجات داد. شاید ضربه سنگین مالی یک کابوس مدیریتی برای آنیلی و ندود باشد، اما هر جا جلوی ضرر را بگیری، منفعت است!
منسوخ و ناکارآمد مثل سبک بازی یووه
آلگریبال در بهترین حالت خود نوعی بی طرفی تاکتیکی است. این روزها نماد یک سیستم ناتوان در فوتبال اروپا به آلگری و تیمش تشبیه میشود. همه بازیکنها دفاع میکنند، همه میخواهند توپ را پس بگیرند و همه در تلاش هستند تا فضاهای معقولی برای سناریوهای مختلف در حمله ایجاد کنند، اما همه چیز در هم پیچیده و نامنظم است. وقتی حرف از آلگریبال در میان باشد، فرقی نمیکند که حریف چه نوع ترکیب یا گزینههایی روی میز داشته باشد. رقیب با یک تیم ضدحمله تمام لایهها را رد کرده، منافذ را باز میکند و به دروازه پرین میرسد. یوونتوس آلگری نیازی به ثابت شدن ندارد. در واقع همه چیز پیش از این ثابت شده است. آنها در فصلهای گذشته برابر رقیبهای ضعیفتر با یک گل و بیش از حد اقتصادی پیروز میدان بودند و برابر بزرگان اروپا تنها حکم یارهای تمرینی داشتند.
ما مجبور نیستیم وانمود کنیم که سیستم آلگری همواره همینقدر ناکارآمد بوده است. آلگری با یووه پنج عنوان قهرمانی متوالی کسب کرد. او به دو فینال لیگ قهرمانان اروپا رسید. و این کارهای بزرگ در حالی انجام شدند که تیم ثبات قابل توجهی داشت. علیرغم همه این افتخارات، حداقل در اروپا همواره یک تیم پیدا میشد که یوونتوس را به پایین بکشد و جام را بالای سر ببرد. اکنون، در دومین فصل بازگشت او به باشگاه، لیست افتخارات آلگری خالیتر از همیشه شده و عدم نتیجهگیری، وضعیت آشفتگی و ناتوانی وخیمی را در سراسر باشگاه گسترش داده است.
آلگری مدام به مصدومیتها اشاره میکند و بدیهی است که داشتن پل پوگبا و فدریکو کیه زا به او کمک زیادی میکند. اما همانطور که ما به خوبی میدانیم، آسیبدیدگی اتفاقی طبیعی از بازی فوتبال است و نمیتواند بهانهای همیشگی باشد. با وجود تمام افتضاحات آلگری، وضعیت مالی باشگاه تقریباً به این معنی است که وی شانس مجددی خواهد داشت و شاید حتی بعد از آن فرصتی دیگر نیز نصیبش شود. در حالی که نتیجه فاجعهبار مقابل مونزا آخرین تیشه ای است که آلگری میتواند به ریشه خودش بزند، اما مدیران مایل نیستند این ریشه را از خاک بیرون بکشند. احتمالاً او حداقل تا جام جهانی اجازه دارد برای پست خود بجنگد. به طور باورنکردنی، یوونتوس تنها ۴ امتیاز از ناپولی صدرنشین لیگ کم دارد، و در حالی که صعود در لیگ قهرمانان کار دشواری به نظر میرسد، هنوز همه چیز به پایان نرسیده است.
آلگری در صحبت با مطبوعات پس از شکست برابر سمپدوریا، بازیکنانش را مورد سرزنش قرار داد و گفت: کاری که هرگز نباید در فوتبال انجام دهیم، عقب نشینی است. هرگز نباید به عقب بدوید! با این حال، در اکثریت قریب به اتفاق فصل، عقب نشینی تنها کاری است که شاگردان آلگری خوب بلدند چطور آن را انجام دهند. میدوند، عقب مینشینند، میدوند و دوباره به عقب مینشینند. گل در دقیقه ۱ بازی، حکم ۸۹ دقیقه دفاع را برای تیم یوونتوس امضا میکند.
پس از باخت به بنفیکا، آلگری بارها به پنالتی به عنوان نقطه اتکای بازی اشاره کرد. اما چند دقیقه قبل از آن، بنفیکا یک موقعیت گل عالی را از دست داده بود. نقطه عطف بازی جایی قبل از پنالتی رخ داد و آلگری خیلی دیر این موضوع را فهمید. نظرات او به ندرت با آنچه در زمین اتفاق میافتد مطابقت دارد و حرفهایش تا امروز هیچ دردی را دوا نکرده است.
اخراج آلگری ممکن است چیز زیادی را حل نکند. ممکن است حتی هیچ چیز را درست نکند. این احتمال وجود دارد که برای یووه اوضاع حتی بدتر شود. اما فرصت یافتن کسی که جرقهای تازه میان بازیکنان بزند، سرشان را بلند کند و به آنها یادآوری کند که بیانکونری بودن یعنی چه، اکنون تنها چیزی است که اهمیت دارد. هیچ پاداشی بدون ریسک به دست نمیآید و مرگ مکس دیوانه، شاید تنها راه رسیدن به مدینه فاضله باشد.
نظر شما