از قتل زن جوان مقابل چشمان دختر ۱۵ ساله تا قتل پدر با چکش

به گزارش خبرنگار ایمنا، این جنایت وحشتناک صبح روز گذشته در خیابان طبرسی ۵۸ هنگامی رخ داد که مردی حدود ۴۰ ساله از بالای در حیاط وارد یک منزل مسکونی نقلی شد و از پسر ۱۳ ساله‌ای که داخل حیاط بود خواست مادرش را صدا بزند. در این لحظه ناگهان مادر نوجوان پشت پنجره آمد تا با آن مرد آشنا صحبت کند اما او ناگهان اسلحه کلت را بیرون کشید و گلوله‌ای به دست زن جوان شلیک کرد.

وقتی زن جوان از ترس به داخل حمام منزل گریخت، فرزندان او نیز وحشت زده به درون اتاق خواب فرار کردند. دختر ۱۵ ساله و پسر ۱۳ ساله درحالی جیغ می‌کشیدند و گریه می‌کردند که برادر پنج ساله آنها نیز داخل اتاق بود. مهاجم مسلح محکم به در منزل می‌کوبید و بالاخره در برابر چشمان از حدقه بیرون آمده کودکان، در پذیرایی را گشود و به طرف حمام رفت، زن جوان التماس می‌کرد که او را نکشد.

فرزندان او نیز به دست و پای مرد مسلح افتاده بودند و ملتمسانه اشک می‌ریختند و گریه کنان جیغ می‌کشیدند تا مرد خشمگین دوباره شلیک نکند اما مرد بی رحم همچنان در حالی که گلوله در سلاح گیر کرده بود باز هم آن را مسلح کرد و مقابل چشمان وحشت زده کودکان، قفسه سینه زن جوان را هدف گرفت و دو گلوله دیگر به پیکر زن جوان شلیک کرد.

با این شلیک‌های مرگبار، زن آخرین نفس‌هایش را کشید و داخل حمام جان سپرد. با فرار مهاجم مسلح از منزل مسکونی، دو کودک ۱۳ و ۱۵ ساله خود را روی جسد خون آلود مادرشان انداختند تا شاید او را از مرگ نجات دهند اما کاری از دست آنها ساخته نبود. فرزندان زن جوان با سر و وضعی خون آلود، گریه کنان همسایگان را خبر کردند و بدین ترتیب ماجرا به پلیس ۱۱۰ گزارش شد.

چند دقیقه بعد گروهی از نیروهای تجسس کلانتری طبرسی شمالی به فرماندهی سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری) عازم محل جنایت شدند و با مشاهده این صحنه وحشتناک، بی درنگ مراتب را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. طولی نکشید که با حضور قاضی محمود عارفی راد و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در خیابان نیک خلق ۹، بررسی‌های قضائی در این باره آغاز شد.

دختر ۱۵ ساله مقتول به مقام قضائی گفت: مهاجم مسلح اصغر نام دارد و از دوستان قدیمی پدرم است که به منزل ما رفت و آمد داشت اما از مدتی قبل اختلافات خانوادگی بین مادرم و او به وجود آمده بود به طوری که دیگر مادرم اجازه نمی‌داد آن مرد به خانه ما بیاید.

امروز صبح وقتی در حیاط به صدا درآمد، برادر کوچکم در را گشود و بلافاصله با دیدن اصغر در را بست. دوست پدرم فریاد زد که در را باز کنیم اما چون مادرم به ما سپرده بود او را به خانه راه ندهیم، برادرم در حیاط را باز نکرد. در این هنگام او از بالای در به داخل حیاط کوچک منزل پرید و زمانی که مادرم پشت پنجره آمد شلیک کرد و بعد هم به داخل حمام رفت و بدون توجه به التماس‌های ما، مادرم را با شلیک تیر به قتل رساند.

بررسی‌های نامحسوس که با دستور قاضی عارفی راد توسط گروهی از کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ نجفی (رئیس دایره قتل عمد) آغاز شده بود، نشان داد که اصغر (مهاجم مسلح) از اهالی روستایی است که مقتول و شوهرش در آنجا زندگی می‌کردند و با یکدیگر ارتباط داشتند.

با انتقال جسد زن ۳۵ ساله به پزشکی قانونی، تحقیقات پلیس با دستورات محرمانه قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد برای دستگیری قاتل مسلح آغاز شد.

قتل پیرزن توسط پرستار خانگی

روز گذشته زن جوانی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از پرستار خانگی مادرش به اتهام قتل و سرقت پول و طلاهای مادرش شکایت کرد. شاکی در جریان تحقیقات گفت: مادر ۷۵ ساله‌ام در خانه‌اش در یکی از محله‌های شهر ری به تنهایی زندگی می‌کرد. برایش پرستار خانگی استخدام کرده بودم تا به کارهایش رسیدگی کند، هفته‌ای سه بار هم خودم به خانه مادرم می‌رفتم و وضعیتش را بررسی می‌کردم.

یک هفته قبل با پرستار تماس گرفتم اما جواب نداد. به موضوع مشکوک شدم و به خانه مادرم رفتم، خانه به‌هم ریخته بود. پرستار نبود و مادرم بیهوش در اتاقی افتاده بود. مادرم را به بیمارستان انتقال دادم اما بعد از پنج روز فوت کرد. پزشکان به ما گفتند مادرمان براثر مسمومیت با داروی بیهوشی یا سم که از طریق نوشیدنی یا غذا به عمد وارد بدن او شده، فوت کرده است. خانه را که بررسی کردیم، متوجه شدیم مقداری پول و طلاهایی که بیش از ۱۰۰ میلیون تومان ارزش داشت، از خانه مادرم به سرقت رفته و پرستار خانگی هم ناپدید شده است.

محمد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران با تأیید این خبر اظهار کرد: پزشکی‌قانونی مرگ زن سالخورده براثر مسمومیت را تأیید کرده و او به قتل رسیده است. پرونده با نبود صلاحیت رسیدگی به دادسرای شهرری ارسال شد و پرستار خانگی این زن به اتهام قتل عمد و سرقت از خانه مقتول، تحت تعقیب قرار گرفت.

مصدومیت ۵ نفر با اسلحه در نزاع دسته‌جمعی

احمد نگهبان فرمانده انتظامی مشهد اظهار کرد: در پی گزارش درگیری بین اهالی یکی از روستاهای مشهد، دستورات ویژه برای بررسی سریع موضوع صادر شد و مأموران انتظامی وارد عمل شدند. مأموران انتظامی پاسگاه سلطان آباد با کمک تیم‌های ضربتی یگان امداد و عملیات ویژه به محل اعزام شدند. این درگیری به علت اختلافات قبلی بین اهالی روستا رخ داده بود.

وی افزود: با توجه به استفاده طرفین نزاع از اسلحه شکاری، پنج نفر مجروح شدند. در این عملیات ۱۳ متهم از عوامل اصلی پرونده دستگیر و پس از تحقیقات اولیه برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شدند. تحقیقات با دستورات تخصصی مرجع قضائی ادامه دارد.

بازداشت سرشبکه‌های فرقه عرفان حلقه

محمد شیخ‌آرانی دادستان عمومی و انقلاب پردیس اظهار کرد: در پی رصد سربازان گمنام امام زمان (عج) در اطلاعات سپاه حضرت علی‌بن موسی‌الرضا (ع) شهرستان پردیس مبنی بر فعالیت مخفیانه فرقه عرفان حلقه در شهرستان پردیس و شهرستان‌های همجوار پس از ماه‌ها رصد و اشراف اطلاعاتی سربازان گمنام امام زمان (عج) در اطلاعات سپاه شهرستان پردیس، چهار نفر از اعضای اصلی و مرتبطان با خارج از کشور و سرشبکه‌های شهرستان‌های شرق استان تهران شناسایی و سپس با دستور دادستانی طی یک عملیات اطلاعاتی بازداشت شدند و پرونده در شعبه ویژه مورد رسیدگی قرار گرفت.

وی افزود: فرقه عرفان حلقه یا عرفان کیهانی با ادعای درمانگری و با تجویزهای فرادرمانی ضمن مداخله در امر درمان هزینه‌های گزافی را بر خانواده‌ها تحمیل می‌کند؛ از سوی دیگر تشویق افراد به رفتارهای خارج از عرف باعث شکاف در خانواده باعث طلاق، تضعیف بنیان خانواده‌ها و یا فرار فرزندان از خانه و همچنین زمینه‌ساز بروز مشکلات اخلاقی برای اعضای ناآگاه می‌شود.

دادستان شهرستان پردیس ادامه داد: این افراد با ادعاهای واهی همچون فرادرمانی، شفابخشی، جاذبه درمانی، تشعشع دفاعی فعالیت غیرقانونی داشته‌اند که در پوشش‌های مختلفی همچون اقدامات خیرخواهانه اقدام به جذب افراد می‌کردند. مردم ضمن بالا بردن هوشیاری خود نسبت به فعالیت‌های انحرافی فعالان عرفان‌های نوظهور در محیط پیرامونی خود، هرگونه برپایی کلاس، تجمع و فعالیت‌های افراد در این خصوص را از طریق تلفن ۱۱۴ ستاد خبری سازمان اطلاعات سپاه استان تهران اطلاع‌رسانی کنند.

قتل مسلحانه در گنبدکاووس

اواخر تیر امسال مرد ۳۴ ساله وقتی وارد مغازه خیاطی‌اش در گنبدکاووس شد، با شلیک یک گلوله به قتل رسید. در جریان تحقیقات روی این پرونده، هفته گذشته دو زن و سه مرد به‌عنوان مظنون این جنایت شناسایی شدند که در بررسی‌ها مشخص شد یکی از آنها، اختلاف قدیمی و خانوادگی با مقتول دارد.

بازجویی از این متهم آغاز شد تا این‌که اعتراف کرد برای کشتن مرد خیاط، قاتلی را اجیر کرده است. این مرد در جریان تحقیقات گفت: من و مرد خیاط اختلاف قدیمی خانوادگی داشتیم. به دنبال انتقام از او بودم اما برای اجرای نقشه‌ام طوری رفتار می‌کردم که همه تصور کنند به اختلافم با او پایان داده‌ام. مدتی به دنبال قاتلی بودم تا با گرفتن پول، مرد خیاط را به قتل برساند. از طریق چند خلافکار به مردی در تهران رسیدم که می‌توانست کاری که می‌خواستم را انجام دهد.

چند بار با او دیدار کرده و طبق توافق‌مان، چند روز قبل آدمکش اجاره‌ای از تهران به گنبدکاووس آمد. تصویر مرد خیاط و مسیر ترددش را برای او ارسال کردم. روز حادثه در مسیرش کمین کرد و وقتی مرد خیاط وارد مغازه‌اش شد او را با شلیک گلوله به قتل رساند و بعد عکس جسد را برایم ارسال کرد.

با اعتراف‌های این مرد، هویت قاتل فراری به دست آمد و مأموران برای دستگیری او عازم تهران شدند. در جریان تحقیقات پی بردند که متهم به قتل فراری متأهل بوده و در یکی از محله‌های پایتخت زندگی می‌کند. روز جمعه بیست‌ویکم مرداد امسال خانه‌اش را محاصره کردند و با ورود به آنجا او بازداشت شد. در بازرسی از خانه‌اش یک قبضه کلت و سه عدد فشنگ کشف شد.

سرهنگ محمود علی‌فر، فرمانده انتظامی شهرستان گنبدکاووس استان گلستان با تأیید این خبر اظهار کرد: با تحقیق از متهم به قتل پرونده او اعتراف کرد برای قتل مرد خیاط اجیر شده و او را به قتل رسانده است.

قتل پدر با چکش

یک سال قبل زنی میانسال به مأموران خبر داد شوهرش در خواب کشته شده است. این زن گفت: فکر می‌کنم شوهرم به دست پسرم داریوش کشته شده است. وقتی به اتاق پسرم رفتم خوابیده بود اما دست‌هایش خونی بود، حالا می‌ترسم بیدار شود و من را هم بکشد به همین خاطر درخواست کمک دارم.

وقتی مأموران در محل حاضر شدند متهم در خواب بود. مأموران پسر را بیدار کردند و از او سوال پرسیدند. این جوان گفت: بله من پدرم را کشتم و بعد چون خسته بودم خوابیدم. پدرم چندین سال بود که برای آمریکا و انگلیس کار می‌کرد. او از من هم استفاده می‌کرد. از دستش خسته شده بودم. پدرم کشور را اداره می‌کرد و یواشکی به همه جای دنیا می‌رفت و وقتی به او می‌گفتم چرا این کار را می‌کنی به من می‌گفت دیوانه. تصمیم گرفتم به کارهای پدرم که مرا استثمار می‌کرد پایان دهم. شب حادثه خوابیده بود چکش را برداشتم و او را زدم. او در خواب مرد من هم خسته شدم و رفتم به اتاقم و خوابیدم.

حرف‌های عجیب پسر جوان نشان می‌داد او از بیماری رنج می‌برد. وقتی از مادرش در این باره سوال شد بیماری پسرش را تأیید کرد و گفت: پسرم از کودکی دچار بیماری روانی بود و در بزرگسالی این بیماری شدت گرفت. دکترها به ما گفتند امکان نگهداری او در خانه برایتان نیست و ممکن است به کسی آسیبی برساند.

ما چندین بار او را در بیمارستان بستری کردیم و بعد به خانه آوردیم. یک بار هم به آسایشگاه بردیم اما با بچه ما بدرفتاری می‌کردند و من و شوهرم نتوانستیم طاقت بیاوریم، به همین خاطر هم او را به خانه برگرداندیم. پسرم همیشه حرف‌های عجیب می‌زد. می‌گفت پدرش جاسوس است. فکر می‌کرد پدرش مبلغ زیادی از آمریکا پول گرفته و مخفی کرده است درحالی که شوهر من یک کارگر ساده بود.

وقتی مأموران ادعای زن میانسال را شنیدند، متهم را با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل کردند. پزشکان با بررسی پرونده پزشکی متهم و همچنین بررسی بالینی، جنون او را تأیید کردند. به این ترتیب دیگر فرزندان مقتول درخواست پرداخت دیه از بیت‌المال کردند.

آنها گفتند: برادر ما از کودکی دیوانه بود به همین خاطر هم تحت نظر بود اما چون در مراکز نگهداری از بیماران روانی با او بدرفتاری می‌شد و چند بار هم فرار کرده بود پدر و مادرم مجبور بودند از او در خانه مراقبت کنند و در نهایت پدرمان کشته شد. ما درخواست دیه از بیت‌المال داریم. با ارجاع پرونده به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران قضات پرونده را مورد رسیدگی قرار دادند و در نهایت رأی بر پرداخت دیه از بیت‌المال صادر کردند.