به گزارش خبرنگار ایمنا، محتوای تئاتر، اندیشه، بیان و حرکت است که بخش اندیشه و بیان آن ریشهای فرازمینی و معنوی دارد و باعث تعالی روح انسان بهسوی کمال میشود. تئاتر یک ضرورت است، یک ضرورت اجتماعی که همواره بوده است و خواهد بود و نمیتوان منکر آن شد. ضرورتی که همگان بر تأثیر شگرفش بر اجتماع در ادوار مختلف اذعان دارند.
تئاتر، مشاهده هنر انسانهای خوشنیت است؛ افرادی که در کمال زیبایی و وقار، افکارشان را روی صحنه و در حضور مردم میپرورانند و برای تحت تأثیر قرار دادن، بهجای حیله و ترفند، از حضورِ کامل انسانی خود استفاده میکنند.
وظیفه هنرمندان کار کردن در این عرصه است اما نمیتوانند مشکلات را بهتنهایی حل کنند بلکه رفع بخش بزرگی از مشکلات بر عهده مسئولان فرهنگ و هنر شهر است. اصفهان با داشتن پشتوانه چند صدساله هنری باید زیرساختهای لازم از جمله سالنهای تئاتر را داشته باشد که تمام آنها نیز باید در حد حرفهای فراهم شود. بهطور حتم بخش مهمی از مشکلات با کمک مسئولان و با استفاده از مشاوره تخصصی هنرمندان، مرتفع خواهد شد که نتیجهبخش خواهد بود.
انتظار هنرمندان از متولیان امر بسیار زیاد است و همیشه دل پردردی دارند که البته بحق است، اینکه جدیتر به بحث هنرمند و هنر بپردازند و نیازهای اولیه برای تولید یک اثر هنری را تأمین کنند همچنان که از گذشتههای دور، هنرمندان مورد حمایت قرار میگرفتند، هماکنون نیز نیازمند حمایت هستند تا بتوانند با خیال آسوده به کار خود ادامه دهند و به تولید اثر بپردازند.
تئاتر، هنر ارزشمندی در جامعه است که میتوان با این هنر، ارزشها را به جامعه انتقال داد و کاستیها را متذکر شد. در این میان از مسئله مهاجرت اهالی تئاتر استان اصفهان به پایتخت نمیتوان گذشت، هنرمندانی که مهاجرت میکنند و موفقیت را در تهران یا استانهای دیگر میبینند. کمبود امکاناتی مانند سالن تمرین و نمایش، کاهش بودجه و مخاطب، متنهای ضعیف، درآمدزا نبودن آثار از مهمترین مشکلات اهالی تئاتر است؛ بهطوریکه هرازگاهی یکی از هنرمندان رخت برمیبندد و رحل اقامت در جای دیگری میگستراند.
اهالی تئاتر برای پیشرفت و دیده شدن و استفاده از فضاها و زیرساختهای بهتر در تهران به پایتخت مهاجرت میکنند و هدف خود را در مهاجرت به تهران دیدند، شاید مسیر خود را در آنجا پیدا کنند. متأسفانه برخورد ما با هنرمندان بهگونهای است که وقتی فرد هنرمند به شهر دیگری مهاجرت میکند درصورتیکه زمینه ارائه هنر هم در شهر قبلی فراهم شود دیگر رغبتی به بازگشت ندارد.
مهاجرت؛ دلیل آفرینش بسیاری از آثار هنری
مصطفی جعفری خوزانی، کارگردان و فعال عرصه تئاتر به خبرنگار ایمنا میگوید: ابتدا باید بررسی شود که مهاجرت اهالی تئاتر فرصت است یا تهدید؟، هجرت یکی از دلایل آفرینش هنری است زیرا هنرمند را با عوالم دیگر آشنا میکند. چند فرهنگی یا به قول امروزیها CQ باعث خلق و ارتقای آثار هنری است. در قرن گذشته اکثر هنرمندان ما همواره در سفر بودهاند و مهاجرت شاید دلیل آفرینش خیلی از آثار هنری باشد. همه جای دنیا این مهاجرتها وجود دارد، اما هنرمند باید ذاتی چون قزلآلا داشته باشد. هجرت او باید سیر و سلوکی باشد که در نهایت به بازگشت به خویشتن بینجامد، بازگشت هنرمند باید زنده و نه جسد سرد او تنها برای تدفین باشد.
وی ادامه میدهد: هجرت دلایل گوناگون دارد، از استاد فرشچیان که نیوجرسی را برای آرامشش برگزید، تا اغلب هنرمندانی که به دلایل مالی و امکانات و گستردگی بازار تقاضا به مرکز طی طریق میکنند. سالهای اخیر شاهد هستیم جوانان زیادی علیرغم تحمل سختیهای زندگی در غربت دلخوش به فرصتهای طلایی ترقی در پایتخت هستند. آنجا محل تمرکز همه هنرمندان شهیر کشور است و در جوار آنان بودن یعنی فرصت پیشرفت. تئاتریهایی را میشناسم که گویی نفی بلد شدهاند، در اصفهان خانه دارند و در تهران زندگی میکنند، در شهرستان دیگری تمرین میکنند و در شهرستانی از استان دیگری به اجرا میروند از طرفی تمرکز امکانات سختافرازی و بازار وسیع تقاضا یکی از دلایل مهاجرت اهالی تئاتر به پایتخت است.
فریز شدن سطح هنری، عامل مهاجرت اهالی تئاتر اصفهان
این کارگردان تئاتر میافزاید: دلیل دوم، فریز شدن سطح هنری است. گویی در آب راکد خواهی ماند، انگار سطح ترقی و پیشرفت در هنر اصفهان مشخصشده است و نمیتوان در این جبر جغرافیایی افقی فراتر را به تماشا نشست. هر فردی که قصد دارد از دیگران بالاتر باشد و افق جدیدی را بنگرد باید به جلای وطن تن دهد. اما به نظر من یکی از مهمترین دلایل مهاجرت هنرمندان عرصه تئاتر اصفهان به تهران یا هجرت شهرستانیها به مرکز استان پدید اقبال مخاطب است، اقبال مخاطب نه به معنای توفیق در گیشه و جذب تماشاگر حداکثری، بلکه دیده شدن اثر هنرمند به معنای واقعی کلمه است.
اثر هنری در اصفهان دیده نمیشود
وی اضافه میکند: اثر هنری در اصفهان دیده نمیشود، رسانههای محلی نقد و بررسی اثر را دنبال نمیکنند، پژوهشگران برای تحقیق و بررسی به سالنهای شهرستان سر نمیزنند. منتقدی برای کشف زوایای ناپیدای اثر هنری وجود ندارد و غیر از تملق دوستان و بدگویی بدخواهان در عرصه مجازی، از بازخورد اثر هنری برای هنرمند چیز جدیدی به همراه ندارد. هنرمند دوست دارد اثرش در مرکز توجه باشد. روزگاری جنگ اصفهان مرکز توجه داستاننویسان ایران بود. آیا اکنون آثار هنری اصفهانیها سرتیتر خبرها میشود؟ مجلات تخصصی به آن میپردازند و اصول انجمنهای تخصصی و تصمیمساز هنرمند شهرستاننشین را به رسمیت میشناسد، هماکنون چرخ تئاتر کشور را شهرستانیها میچرخانند اما شهرستانیهای تهراننشین و همین همشهریهای مقیم وطن را در نقطه کور توجه خود قرار دادهاند.
جعفری خوزانی تصریح میکند: آیا فردی تابهحال پرسیده پرکارترین نمایشنامهنویس پنج سال اخیر ایران چه فردی است؟ آیا او را دیدهاند و متون او را مورد واکاوی قرار دادهاند؟ این است که وسوسه هجرت به سراغ منم هم میآید. اما در پایان راهکار چیست؟ اثر و صاحب اثر را ببینید، مؤلف و آثار تألیفیاش را در همین شهر مورد توجه قرار دهید. اگر رابطه صاحب اثر، اثر و تأثیر (رابطه هنرمند، هنر و بازخورد مخاطب) بهدرستی شکل بگیرد، مسائل اقتصادی و زیرساختها هم به دنبال آن اصلاح میشود، پدیده مهاجرت معکوس خواهد شد و قزلآلاها به رودخانه مادری خود بازخواهند گشت.
اختصاص بودجههای کلان فرهنگی، دلیل مهاجرت اهالی تئاتر به پایتخت
قادر طباطبایی، فعال و کارگردان تئاتر و نمایش به خبرنگار ایمنا میگوید: مهاجرت هنرمندان از اصفهان به پایتخت مربوط به سالهای اخیر نیست و این امر از گذشته اتفاق افتاده است. افرادی که فکر میکردند در هنر حرفی برای گفتن دارند، فضا را در اصفهان مساعد نمیدیدند و برای ادامه فعالیت هنری به پایتخت مهاجرت میکردند. یکی دیگر از دلایل مهاجرت اهالی تئاتر به پایتخت تمرکزگرایی فرهنگی و اختصاص بودجههای کلان فرهنگی برای این شهر است به همین جهت افراد برای اینکه شغل خودشان را هنر بدانند و بتوانند کسب درآمد کنند، به پایتخت مهاجرت کنند، حال اینکه موفق میشوند یا نمیشوند بحث مجزایی است، اما اصفهان را مکانی مناسب برای فعالیتهای فرهنگی نمیدانند.
وی ادامه میدهد: مشخص است، اصفهان بهعنوان یکی از شهرهای مهم ایران، نسبت به تهران امکانات فرهنگی بسیار کمی دارد، اولین عاملی که منجر به مهاجرت اهالی تئاتر اصفهان به پایتخت میشود، نبود امکانات است و اینکه هنرمندان رشته تئاتر نمیتوانند شغل خودشان را تئاتر بدانند و اکثراً بهعنوان شغل دوم و بخشی بهعنوان سرگرمی به موضوع نگاه میکنند.
ترویج مشاهده تئاتر راهگشای مهاجرت نکردن به پایتخت
این کارشناس تئاتر میافزاید: مسئلهای که ما میتوانیم در موردش صحبت کنیم تا اصفهان بتواند هنرمندانش را درون خود استوار کند، ایجاد سالنهای نمایش، امکانات و ترویج و تبلیغ فرهنگ مشاهده تئاتر در شهر، توسط سازمانها و متولیان فرهنگی است. به نظر من در اصفهان تئاتر برای تماشاگران و شهروندان بیشتر کمدی تعریف میشود و به این دلیل توسعه تئاتر اتفاق نمیافتد.
نظر شما