به گزارش ایمنا، رسیدگی به پرونده قتل دختر جوانی به نام «آرشیدا» از خردادماه پارسال به دنبال کشته شدن او آغاز شد. وی که در خانه مرد پولداری در دربند میهمان بود از سوی یک مرد ناشناس کشته شد و خبر جنایت به مأموران پلیس رسید. به این ترتیب مأموران برای ردیابی عامل جنایت به تکاپو افتادند.
صاحبخانه که مرد پولداری به نام فرهاد بود، گفت: مدتی قبل با آرشیدا آشنا شدم. من به او علاقهمند شده بودم و حتی یک ماشین برایش خرید بودم و میخواستم با او ازدواج کنم. تا اینکه مدتی قبل به اشتباه به جای اسم من، اسم دیگری را صدا زد. من که به این موضوع مشکوک شده بودم از او در اینباره سوال پرسیدم و آرشیدا گفت احسان نام خواستگار سابق او است.
چون گذشته او برای من اهمیتی نداشت پیگیر ماجرا نشدم و دیگر چیزی در اینباره از او نپرسیدم، تا اینکه آن روز بار دیگر آرشیدا به خانهام آمد. ما مشغول صحبت بودیم که یک نفر در خانهام را زد. وقتی در را باز کردم با مرد جوانی روبهرو شدم که احسان نام داشت. آنجا بود که فهمیدم آرشیدا هنوز رابطهاش را با احسان تمام نکرده است. احسان به سمت من حملهور شد و مرا کتک زد. سپس به سمت آشپزخانه رفت و دو کارد آشپزخانه را برداشت و به جان آرشیدا افتاد و خانه را ترک کرد. من آرشیدا را به بیمارستان رساندم اما کار از کار گذشته بود.
نصب ردیاب روی ماشین دختر جوان
به دنبال اظهارات این مرد، مأموران به ردیابی احسان پرداختند و وی را بازداشت کردند. وی به قتل دختر جوان اعتراف و اظهار کرد: مدتی بود به آرشیدا علاقهمند شده و به خواستگاری او رفته بودم اما مدتی بود به رفتارهای او مشکوک شده بودم. من پس از مدتی فهمیدم او با یک مرد غریبه در ارتباط است. به همین خاطر یک ردیاب ماهوارهای روی ماشینی که به تازگی خریده بود نصب کردم تا متوجه شوم به کجا میرود. آخرین بار فهمیدم او به خانهای در دربند رفته است. من او را تعقیب کردم و مقابل در خانه رفتم و هرچه با موبایلش تماس گرفتم پاسخ نداد. به همین خاطر در را زدم و وارد شدم. من با چاقوی آشپزخانه ۲۴ ضربه به آرشیدا زدم و فرار کردم.
وی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و برای احسان درخواست اشد مجازات را مطرح کرد. سپس اولیای دم روبهروی قضات ایستادند و برای احسان حکم قصاص خواستند.
وقتی نوبت دفاع به متهم رسید، اتهامش را قبول کرد و گفت: من سالها است از بیماری اعصاب و روان رنج میبرم. آن روز هم حالم خوب نبود و تحت نظر پزشک قرار داشتم. به همین خاطر چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم اما قبول دارم آرشیدا را کشتم. من پروندهای در بیمارستان روانی دارم که نشان میدهد مدتها آنجا بستری بود ام.
سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: موکلم اتهامش را قبول دارد اما او به اختلال شخصیت دوقطبی مبتلا است و در بیمارستان روانی رازی نیز پرونده دارد. از این رو تقاضا دارم تا این موضوع در دادگاه مورد بررسی قرار گیرد. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
منبع: رکنا
نظر شما