به گزارش خبرنگار ایمنا، فتحعلی شاه قاجار، مردی مذهبی یا بهظاهر مذهبی بود که مانند ناصرالدینشاه به تعزیه و تعزیهخوانی علاقه وافری نشان میداد؛ بنابراین نقش مؤثری در تکامل و همگانی کردن این سنت مذهبی در میان مردم و جامعه داشت. او سرپرستی و نظارت بر امور مربوط به مراسم عزاداری و تعزیهخوانی دربار و دولت را در ماه محرم را به بزرگان دربار خود میسپرد و در بعضی مجالس تعزیه، بهخصوص مجالس تعزیه روز تاسوعا و عاشورا که کارگزاران دربار برپا میکردند، حاضر میشد.
رجال درباری و بزرگان حکومتی به علت تعصبات یا علایق مذهبی، برای برگزاری این مراسم به نحو احسن و به سنت آبا و اجدادی خود، تلاش بسیار میکردند و هر یک بهنوبه خود در دهه اول محرم در تکیهها یا حیاطهای بزرگ خانههای خود، مجالس سوگ و تعزیهخوانی برپا میکردند. البته انگیزه این گروه در تعزیهداری یکسان نبود؛ بعضی به نیت ادای دین مذهبی یا بهجا آوردن نذرونیاز یا سبک کردن بار معصیت و تلطیف روح دست به این کار میزدند، ازجمله میرزا ابوالحسن خان ایلچی، وزیر امور خارجه فتحعلی شاه که بهخاطر شفا یافتن پسرش از یک بیماری، ۱۴ یا ۱۵ روز بساط تعزیه را درست میکرد.
بنا بر اخبار و گزارشهایی که از دوره قاجاریه به ما رسیده است، ناصرالدینشاه قاجار، شاید بیش از دیگر شاهان قاجاری به عزاداری عاشورا پایبند بود و به همین دلیل، دستور ساخت «تکیه دولت» را صادر کرد. در آن زمان بهجز تکیههای شاهی، دولتی و تکیههایی که سازندگان آن رجال و اعیان و اشراف بودند، در هر کوی و برزن و محله یک یا چند تکیه وجود داشت که بانیان آنها برخاسته از اصناف و عامه مردم محلهها بودند.
دراینبین با «اسماعیل مجللی» پژوهشگر و فعال عرصه تعزیه گفتوگویی انجام دادیم، وی دارای مدرک کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی است و از کودکی در خانوادهای بزرگ شد که در کار تعزیه بودند. برای پژوهشگری تعزیه سفرهای زیادی حتی به خارج از کشور داشته و تعداد زیادی مقاله و دو جلد کتاب نگارش کرده است و هر دو کتابها بهعنوان کتاب سال شناختهشده است که مشروح گفتگو را در ادامه میخوانید:
زمان دقیق شکلگیری هنری تعزیه به چه دوران تاریخی برمیگردد؟
طبق بررسیهایی که من برای نگارش کتاب «شبیه نامه» داشتم، با توجه به اینکه تعزیه تشکیلشده از سه هنر نمایش، موسیقی و ادبیات که درون خودش گنجانده است، پیشینه و شکلگیری این هنر در زمان قاجاریه و قرن نوزدهم بود، چراکه ادبیات ما در آن زمان، درونش تحولاتی ایجاد شد، شاعران مختلفی توسط دربار قاجار و فتحعلی شاه از سراسر کشور آمدند و به موضوعات مختلفی ازجمله به عاشورا پرداختند.
در محفلهای ادبی که تشکیل میشد از درون این محافل شبیهخوانی و تعزیه همشکل گرفت، هنر نمایش هم در همان قرن شکل گرفت، ما تا بیش از دوران قاجار هنری به نام تئاتر و نمایش نداشتیم بلکه آئینها و سوگواریهای نمایشی که در سبک نمایش باشد را داشتیم اما نمایشنامهای وجود نداشت، با بررسی این سه هنر به هنر تعزیه میرسیم که درجایی به نام تکیه جان گرفت. نکته جالب اینکه تکیه و تکیه سازی هم در زمان فتحعلی شاه قاجار درست شد و به محلی مقدس برای عزاداری تبدیل شد.
تعزیه و شبیهخوانی چه تفاوتی و نقطه تمایزی دارد؟
ماهیت اصلی آن برنامهای که با بحث عزاداری در حال ایجاد است، تعزیه نام دارد اما کاری که افراد در تعزیه انجام میدهند شبیهخوانی است، درواقع شبیهخوانی هنری درون هنری به نام تعزیه است.
هنر تعزیه ازلحاظ محتوا دچار چه تحریفهایی شده است؟
عدهای بر این باورند که شعرهای تعزیه ارزش ادبی ندارد، عدهای میگویند که تعزیه مستندات تاریخی ندارد، اما پاسخ درست بر اساس متون قدیمی که به دست ما رسیده و حتی نظارت علما بر روی آنها بوده ادبیات بسیار فاخری بوده است، بر اساس مستندات تاریخی نیز اگر بخواهیم به موضوع بنگریم، بر اساس مقاتل نوشتهشده است.
بنده با قاطعیت میگویم که متنهای تعزیه را نباید تغییر داد و استدلالهایی برای تغییر متنها به دلیل سخت بودن تجسم تعزیه برای ذهن فرد، فاقد سند تاریخی بودن متن و غیره استدلال صحیحی نیست زیرا شاکله اصلی داستان تغییری نکرده و حالا اگر در شعر بر اساس زمان حال ادبیاتی بیانشده است، ضربهای به بدنه اصلی وارد نکرده است.
بحث آسیبشناسی تعزیه چگونه است؟
خوشبختانه یا متأسفانه اکنون بر اساس بالا رفتن رنج سواد مردم یکسری اظهار نظراتی در این زمینه شده و حتی خود شبیهخوانان هم آسیبشناسی میکنند اما آنچه را که ما شاهد هستیم، این آسیبشناسی، هنر تعزیه را از سمت دیگر انداخته است.
بهعنوان نمونه جایگزینی اشعاری سخیف بهجای شعرهای اصلی به دلیل اینکه آن شعرها دیگر کارایی ندارند که اشتباه است و من میگویم که آنچه از قبل بهجامانده است هنر تعزیه هیچ آسیبی ندارد و اگر هم آسیبی است آن را ما وارد کردیم و باید بر روی کار خودمان، نه هنر تعزیه تجدیدنظر کنیم. این هنر، هنری است که باوجود رقیبهای بسیاری که دارد بهجامانده و ارزش و جایگاه خودش را دارد ضمن اینکه حالا ما اگر بخواهیم بر اساس دانش سطحیمان ایرادی وارد کنیم، ضمانتی وجود دارد که هنرمندان و تعزیهخوانهای دیگر از آن پیروی کنند؟ خیر. باز تأکید میکنم که نسخههایی که از قدیم بهجامانده است نباید تغییر کند.
آیا تعزیه در سالهای گذشته مورد بیمهری و متولیان فرهنگی قرارگرفته است؟
تعزیه نیز بخشی از فرهنگ است و باید بیشتر از اینها به آن پرداخت شود، کارهای پژوهشی، کلاسهای آموزشی و کارگاههای مختلف اگر توسط متولیان فرهنگی انجام شود و اجرا به مردم سپرده شود پسندیده است. اما حالا کار برعکس میشود و یکنهاد فرهنگی بسیار هزینه میکند و چند گروه تعزیهخوان را دعوت تا اجرا کنند اما این موردی است که مردم عادی نیز انجام میدهند و شما بهعنوان دستگاه فرهنگی تفاوتت با مردم عامه چیست؟ که خودمان هم هنوز نمیدانیم. بهعنوان نمونه من برای کتاب شبیه نامه با مدیران ارشاد چند استان که صحبت کردم به من میگفتند اگر در مورد استان ما مطلبی نوشتید به ما هم بدهید، حتی یک خط مطلب از استانشان نبود. این موردی نیست که مردم انجام دهد و متولیان این امر باید انجام دهند.
در مورد کتاب «شبیه نامه» که منتشر کردید، توضیحاتی ارائه دهید؟
کتاب شبیه نامه که به همت انتشارات فکر بکر از سال ۱۳۹۷ در تهران به چاپ رسید و در سال ۱۳۹۹ نیز بهعنوان کتاب سال شناخته شد. این کتاب دارای شش فصل است و از آن ابتدا که ادبیات در خدمت امام حسین (ع) درآمد ما تاکنون به کار پژوهشی و تحقیقی پرداختیم، تمام آنچه را که من بر اساس تجربه در سه دهه اخیر در شهرهای مختلف داشتم، بهصورت کتاب درآوردم.
یکفصل آن مربوط به استانها است و بر اساس تفکیک استانها، هنر تعزیه را استان به استان موردبررسی قراردادیم و حدود هفت سال مشغول نگارش، چاپ و پیدایش اسناد و مدارک آن بودیم. بعد از انتشار نیز با اقبال خیلی خوبی مواجه شد، بهسرعت فروش رفت و اکنون نیز در بازار نایاب است.
ضمن اینکه هفت نوبت نیز در شهرهای اراک، تهران، کرمانشاه، بوشهر، نطنز، کرمان و به همین ترتیب با حضور مسئولان استانی و کشوری از این کتاب رونمایی شد و با استقبال خوبی روبهرو شد.
نظر شما