به گزارش خبرنگار ایمنا و بر اساس چکیده یک مقاله، شهرها همواره محل شکلگیری تمدنها بوده است و مدیریت شهری بهویژه شهرداری، اصلیترین نقش را در دستیابی به آرمان اصلی نظام دارد؛ در راستای غلبه بر چالشها و برونرفت از تنگناهای شهرنشینی و تحقق اهداف و اصول و آرمانهای انقلاب، میطلبد تصمیماتی اثربخش، به هنگام و نوآورانه از سوی مدیریت شهری در نظر گرفته شود.
از سوی دیگر تدوین راهبردهای مناسب و پیشبینی تغییرات محیطی، ارتباط عمیقی با آگاهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات از محیط بیرونی و درونی دارد؛ در این میان شناسایی فرصتها و تهدیدهای ناشی از این تغییرات بهمنظور واکنش مناسب برای موفقیت در خدمترسانی به شهروندان در راستای تعالی و ارتقای کمی و کیفی زندگی آنها ضروری است.
راه اصلی برای کسب اطلاعات مفید و به هنگام از محیط و شناسایی فرصتها و تهدیدهای پیش رو و ارائه واکنش سریع درخور و جدید، افزایش سطح مشارکت همه بازیگران (ذینفعان) شهری بهویژه مراکز علم و فناوری است که ضمن آینده پژوهی و ارائه برنامه بلندمدت برای شهر مسائل و مشکلات شهری را شناسایی و با ارائه راهکارهای علمی و نوآورانه، آنها را برطرف یا به فرصت برای پیشرفت شهری تبدیل کند.
از جمله الگوهای کاربردی در این زمینه ایجاد مرکز مطالعات و سیاستگذاری در حوزه مدیریت شهری است که بتواند زمینهساز تعامل میان تمام ذینفعان آن باشد؛ روند شتابان توسعه شهری و شهرنشینی، جوامع بشری را در شرایط نامتعادل و نامتوازنی قرار داده است و در برگیرنده انواع مخاطراتی است که جوامع مذکور با آن دست به گریبان هستند.
حاشیهنشینی، فقر شهری، آلودگیهای زیستمحیطی بهویژه آلودگی هوا، تخریب منابع زیستی، مشکلات حملونقل و ترافیک و معضلات فرهنگی و اجتماعی، آسیبهایی است که امروزه در پیش روی توسعه شهری خودنمایی میکند.
تحقق سخنان رهبر انقلاب با «ایجاد تمدن اسلامی»
مسئلهمحوری در مدیریتهای شهری این است که چگونه کیفیت زندگی در کلانشهرها از تحولات پرشتاب کنونی آسیب نبیند و حیات و رفتارهای شهروندی متناسب با ضرورتهای جدید اجتماعی، فرهنگی، ارتباطی، اقتصادی و سیاسی سامان گیرد و علاوه بر غلبه بر چالشهای موجود احتمالی، بتوان در جهت نیل به آرمانهای نظام اسلامی در قلمرو زندگی شهری حرکت کند و مسیر را برای وصول به هدفهای نظام جمهوری اسلامی ایران که مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۲ به عنوان تکلیف مسئولان نظام بیان داشتند، هموار کند.
رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنان خود فرمودهاند: «آنچه ما تصور میکنیم که وظیفه ما است، وظیفه مجموعه مسئولان کشور است، وظیفه دولت جمهوری اسلامی است، این است که این سه مؤلفه بزرگ را برای همه تصمیمگیریها و تمام اقدامها در نظر داشته باشند؛ مؤلفه اول عبارت است از آرمانها و اهداف نظام جمهوری اسلامی که این اهداف و آرمانها نباید از نظر دور شود، زیرا آرمان نظام جمهوری اسلامی را میشود در جمله کوتاه «ایجاد تمدن اسلامی» خلاصه کرد.»
این رویکرد در مدیریت شهری زمینه پیریزی حکمروایی خوب شهری است که از طریق بهرهگیری از ظرفیتهای جامعه در بخشهای دولتی و خصوصی و مدنی بهویژه مراکز دانشگاهی و شرکتهای دانشبنیان همچنین با تقویت توان سازمانی، ارائه خدمات مطلوب را محقق کند و تبلور بیرونی و عینی آن میتواند در مرکز مطالعات و سیاستگذاری شهری انجام شود.
جهان امروز با چالشهایی مواجه است که ناشی از دگرگونیهای حاصل از پیشرفت علم و صنعت و طرح نیازهای جدید فردی سازمانی و اجتماعی است؛ در گذشته جمعیت کم بود و شهرها و سازمانهای مختلف اداری و تجاری گستردگی امروز را نداشتند و برنامهریزی و مدیریت این سطوح و اجتماع چندان پیچیده نبود، اما با رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و پیشرفت تکنولوژی، انسان هر روز با مسائل بزرگتر و پیچیدهتری روبهرو میشود.
امروزه زندگی انسان چرخهای از به وجود آوردن مسائل و حل آنها است؛ از طرفی سازمانها و نهادهای مسئول حل مسائل شهر، درگیر مشکلات و چالشهایی هستند که توانایی آنها را در مقابله با مسائل مختلف به شدت کاهش میدهد؛ این مسائل که شناسایی و حل آنها نسبت به مشکلات ناشی از توسعه اندکی دشوار است، در زمره چالشهای بنیادین مدیریت شهری محسوب میشود.
چالشهای بنیادین شهری؛ از تعارض دستگاهها تا نقص در قوانین
مواردی همچون نقص در قوانین، اصرار بر رویکردهای سنتی در مواجهه با تحولات جدید، مقاومت در برابر تحول، کمبود ابتکار، نوآوری و خلاقیت و ناهماهنگی و تعارض میان سازمانها و نهادهای مختلف، بخشی از این چالشها است و تا زمانی که این مشکلات برطرف نشود، مدیریت شهری قادر به برخورد موفقیتآمیز با مشکلات عینیتر نخواهد بود.
چندپارگی مدیریت شهری در ایران، ساختار شهرها را نامناسب و مسائل را هر روز پیچیدهتر و بر مشکلات شهرها اضافه میکند، زیرا هر سازمان با توجه به امکانات و بعد کاری خود به مسائل شهری نگاه میکند و دید جامعی برای این موضوع وجود ندارد و گاهی ناهماهنگی دستگاههای اجرایی باعث صرف انرژی و هزینههای فراوان و اسراف مقدار زیادی از منابع کشور میشود.
برخی از کارشناسان ضرورت مدیریت یکپارچه شهری را برطرف شدن ناهماهنگیها و رفع تداخل در انجام وظایف سازمانهای خدماترسان، کاهش تعداد مراکز تصمیمگیری در شهرها و در نتیجه افزایش رضایتمندی شهروندان و جلوگیری از تجزیه بیتالمال و رفع مشکلاتی همچون ترافیک میدانند.
بهطور کلی تجربه نشان داده است در ایران که نظام مدیریت شهری به ویژه نظام مدیریت شهری کلانشهرها، یکی از بارزترین تجلیات ناهماهنگیها و تعارضهای بین سازمانی را به نمایش میگذارد، به گونهای که بهرغم طراحی و استقرار عملی بسیاری از سازمانهای ضروری برای اداره امور عرصههای مختلف حیات شهر، به دلیل نبود طراحی و استقرار نظام روابط و هماهنگیهای درون سازمانی و بین سازمانی، سازمانهای مذکور کارایی لازم را ندارند و حتی در برخی موارد اقدامات و تصمیمگیریهای آنها مغایر با یکدیگر و مهمتر از آن مغایر با حیات شهری تلقی میشود.
نتیجهگیری
در کشورهای توسعه یافته برای غلبه بر مشکلات و تحقق اهداف توسعه پایدار، شیوه سنتی اداره شهرها منسوخ شده است و رویکرد نظام حکمروایی که بر پایه مشارکت بین جامعه مدنی و حاکمان بنا نهاده شده است را ارائه دادهاند؛ در این رویکرد تصمیمات بزرگ و کوچک با اشتراک بین صاحبان منافع شهری در نظر گرفته میشود و از این رو «حکمروایی خوب شهری» اثربخشترین، کمهزینهترین و پایدارترین شیوه اعمال مدیریت شهری معرفی شد و توانست به سرعت جای خود را در ادبیات این مدیریت باز کند.
پیش شرط حکمروایی خوب شهری، دستیابی به پیشرفت پایدار، برخورداری از نگرش علمی در مدیریت شهری و مشارکت ذینفعان برای نوآوری و اجرا است، به همین جهت بهرهگیری از مراکز علمی و فناوری و مشارکت نخبگان در فرایند مدیریت شهر باعث ایجاد نگرش علمی به رفع مشکلات نوآوری و تولید دانش میشود و جامعه بشری را به سوی دستیابی به راهحلهای مسالمتآمیز برای رفع چالشها و تنشهای یاد شده، سوق میدهد.
امروزه دانش یک مزیت رقابتی پایدار برای شهرها، در جهت رقابت با سایر شهرها محسوب میشود و به همین منظور سیستم مدیریت شهری، توسعه شهر را بر اساس افراد خلاق و نوآور قرار میدهد؛ توسعه شهر بر مبنای نیروهای خلاق و نوآور، توسعه شهری دانشبنیان نامیده میشود و خروجی آن توسعه پایدار است.
نظر شما