به گزارش خبرنگار ایمنا، کورش محمدی در یک برنامه زنده فضای مجازی اظهار کرد: امروزه افراد به قدری که برای سایر ابعاد و حاشیههای زندگی اهمیت قائل هستند، برای سلامت روان خود اهمیتی درنظر نمیگیرند؛ شاید ساعتها برای کسب موفقیت در زندگی برنامهریزی کنیم اما هنگامی که نوبت به سلامت روان میرسد، به قدری خودمحور میشویم که آن را فراموش میکنیم.
وی افزود: به این علت که حوزه سلامت روان به عنوان بخش مهمی از جامعه درنظر گرفته نشده است، متحمل آسیبهای فراوانی شدیم، آسیبهای اجتماعی در جامعه افزایش یافته، ریشه دوانده و انرژی، توانمندی و ظرفیتهای جامعه را به خود مشغول ساخته است اما همچنان به آگاهی و حساسیت لازم نرسیدهایم.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با تاکید بر اینکه جامعه فاقد حساسیت لازم نسبت به سلامت روان و آسیبهای اجتماعی است، تصریح کرد: اگر حساسیتی بر سلامت روان و آسیبهای اجتماعی وجود دارد بسیار کم است یا در جاده انحرافی قرار دارد.
فقدان متولی و پاسخگوی حوزه اجتماعی در کشور
وی با تاکید بر تلاش در راستای حفظ سلامت روان و انجام هر آنچه که برای سلامت اجتماعی و روانی جامعه لازم است، ادامه داد: شاید جزو معدود کشورهایی باشیم که ادعای توسعه داریم اما هنوز یک متولی و پاسخگوی حوزه اجتماعی در کشور وجود ندارد، واقعیت این است که مجموعهای از زیرساختهای فرهنگی، اجتماعی و مدیریتی در کشور نیاز به تحول دارد.
محمدی گفت: امروزه افراد در مواجهه با آسیبهای اجتماعی، تبدیل به انسانهایی شدهاند که بهرهبرداری میکنند؛ برخی کاسبان اجتماعی از آسیبهای اجتماعی نظیر اعتیاد، طلاق و کودک کار بهرهبرداری و کسب درآمد میکنند.
وی اضافه کرد: امروز شرایطی بر جامعه حاکم است که اگر برخی دستگاهها، انجیاوها و خیریهها فعالیت نداشته باشند و جامعه را به حال خود رها کنند، سلامت جامعه بهتر خواهد شد. گاه با رفتارها و برنامهریزیهای اشتباه، هیجانی و مبتنی بر احساس تنها فقر گسترش مییابد و از پوششی که دارد خارج نمیشود. درپی شرایط مذکور مسئولیت اجتماعی آسیب دیده و حاشیهنشینی درحال افزایش است.
ساقط شدن تکلیف از دستگاههای فرهنگی
رئیس خانه روانشناسان استان اصفهان اظهار کرد: توصیههای بسیاری برای بهبود شرایط جامعه وجود دارد اما توصیه اساسی این است که باید به سمت تحولی اساسی بازگردیم؛ اینکه چرا افراد زیادی از جامعه مستعد اعتیاد، طلاق، ناهنجاریهای اجتماعی و نزاع هستند و آیا برگزاری دوره دو ساعته درخصوص آموزش مهارت نه گفتن برای فردی ۳۰ ساله، تأثیرگذار است؟ این ضعفها و نبود مهارتها را باید مدیریت کرد.
وی با بیان اینکه طبق شرایط موجود برخی تکالیف از دستگاههای فرهنگی ساقط شده است، افزود: به عنوان مثال هنگام گسترش استفاده از یک برنامه تنها آن را فیلتر میکنیم؛ چراکه هیچ تکلیف فرهنگی برای خود قائل نیستیم و انتظار داریم جامعه به راحتی مسائل روز نظیر اعتقاد به حجاب کامل، ارزشها و اصول را رعایت کند.
لزوم برنامهریزی در تعلیم و تربیت و شکلدهی نظام مهارتی در دانشآموزان
محمدی با بیان اینکه با برنامهریزی در حوزه تعلیم و تربیت و شکلدهی نظام مهارتی در دانشآموزان، فعالیت حوزههای امنیتی، پلیس، انتظامی و قضائی کاهش مییابد، تصریح کرد: امروزه موضوع اعتیاد و کودکان کار به پلیس و مأموران شهرداری سپرده شده است و یک کارشناس به این موارد ورود پیدا نمیکند. شاهد خودکشی پنج نفر از اعضای یک خانواده بودیم و حتی یک نفر موضوع را از دید کارشناسی بررسی نکرد و درخصوص علت آن اطلاعی نداد، اما در مقابل شاهد اظهارنظرهای غیرکارشناسی بسیاری بودیم.
وی با بیان اینکه بسیار راحت از کنار آسیبهایی اجتماعی نظیر کودک کار یا خودکشی و آمار آن عبور میکنیم، خاطرنشان کرد: کودکان کار از سن ۱۸ سالگی به بعد از کودکی خارج میشوند، به عنوان کودک کار شناخته نمیشوند اما به سایر آسیبهای اجتماعی میپیوندند؛ چراکه نگاه پیشگیرانه وجود ندارد.
انرژی بر مداخله است / فقدان سطح اول پیشگیری
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران اظهار کرد: باید دید اگر فردی قبل از گرفتن سمت مطالبهگر بوده است، پس از اخذ یک سمت همچنان مطالبهگر است یا فضای مدیریتی، فشارهای سیاسی و اقتضای مدیریت در جامعه وی را عوض میکند. مطالبهگر باقی ماندن در یک سمت نیازمند تربیت مطالبهگری است.
وی با بیان اینکه همه انرژی حال حاضر بر مداخله است، اضافه کرد: سطح اول پیشگیری کنار رفته و سطح دو و سه پیشگیری به نوعی به رسمت شناخته شده است. نیازمند تغییراتی در حوزهها و روشهای آموزشی، پرورشی و مهارتی هستیم و در صورت رخداد این اقدام، نسلی تربیت میشود که نیازی به کار کردن روی حساسیتها و باورهای آنها نیست. این نسل برای طلاق مقاوم است، کودک کار تولید نمیکند و به سمت پیشگیری میرود.
نظر شما