میلاد بیگی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: دانشبنیان شدن در هر عرصه به این مسئله برمیگردد که آیا یک فعالیت تولیدی یا اقتصادی در بازار امکان کسب سود دارد یا خیر؟ یعنی دانشبنیان شدن سود بیشتری برای بنگاه دارد یا ادامه وضعیت قبلی صنعت برای شرکتهای تولیدی سوددهتر خواهد بود. یک فعالیت اقتصادی به این مرتبط میشود که بازیگران این عرصه چگونه و کجا میتوانند سود بیشتری کسب کنند.
وی افزود: اینکه چه پارامترهایی تأثیر بیشتری بر سود تولیدکنندگان دارد، مستقیماً به دولت برمیگردد. درواقع نقش وجودی دولت در تنظیم بازار این است که چه فعالیتهای اقتصادی میتواند سودده باشد و چه فعالیتهایی قابلیت سودسازی ندارد؛ نقش دولت به معنای ممنوع یا اجبار کردن فعالیتهای اقتصادی نیست بلکه به این معناست که دولت بازار را به چه نحوی شکل دهد.
این کارشناس صنعت خودرو تاکید کرد: برای مثال تأثیر حکمرانی سیاستهای کشور کرهجنوبی در وضعیت شرکت کیا و هیوندای در بازه سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۰ که در دوره توسعه صنعت خودرو قرار داشت بسیار تأثیرگذار بود؛ در این بازه دولت وضعیت بازار را به نحوی فراهم کرد که اگر کسی قصد حرکت درخلاف جهت برنامههای آن را داشت، نمیتوانست سود آنچنانی کسب کند.
جهت اصلی مطالبه در خودروسازی باید شناخته شود
بیگی با بیان اینکه جهت اصلی مطالبه در خودروسازی باید شناخته شود، گفت: دولت نمیتوانند خودش را از بازار کنار بکشد و انتظار حرکت بنگاههای تولیدی به سمت دانش داشته باشد؛ در شرایط حاضر که بنگاهها از دانشبنیان شدن زیان کرده و اگر محصولات قبلی را تولید کنند سود بیشتری کسب میکنند، دانشبنیان شدن و تولید محصولات جدید انتظار بجایی نیست.
وی تصریح کرد: مهمترین گام برای حرکت یک بنگاه در مسیر دانشبنیان شدن این است که یک برنامه منسجم در سیاست صنعتی خودروسازی ایجاد شود.
این کارشناس صنعت خودرو با بیان اینکه تصمیمات دولت برای خصوصی شدن یا دولتی ماندن صنعت خودرو باید نسبت به دو پرسش مشخص شود، گفت: پرسش اول این است که دولت چه انتظاری از آینده صنعت خودرو دارد و پرسش دوم اینکه سیاستی که اتخاذ خواهد کرد چه نسبتی با چشمانداز و آینده این صنعت دارد؟ درواقع اگر نتوان نسبت روشنی میان این دو سوال پیدا کرد قطعاً تصمیم گرفته شده اشتباه است.
تصویر مشخصی از آینده صنعت خودرو وجود ندارد
بیگی با بیان اینکه تصویر مشخصی از آینده صنعت خودرو وجود ندارد، گفت: بدون اینکه بدانیم صنعت خودرو قرار است به چه سمتی حرکت کند، بیش از سه دهه است که این صنعت دائماً به جهتهای مختلف حرکت میکند. برای مثال این صنعت در دهه هفتاد به سمت توسعه برند حرکت کرد اما در دهه ۸۰ مونتاژ و همکاریهای خارجی در دستور کار قرار گرفت.
وی گفت: شرکتهای خودروسازی خصوصی که در این سه دهه اخیر فعالیت میکردند، هیچکدام حتی به اندازه ۱۰ درصد هم داخلیسازی را افزایش ندادند و تولیداتشان صرفاً مونتاژ کامل بوده که در مواردی خاص و برای بهره بردن از تخفیفهای تعرفهای، اقدام به تولید برخی قسمتها میکردند.
این کارشناس خودرو تاکید کرد: تا وقتی که سیگنال مثبتی از سیاستهای دولت به خودروسازان داخلی نرسد، این شرکتها به سمت دانشبنیان شدن حرکت نخواهند کرد. درواقع میتوان گفت نقطه شروع حرکت برای صنعت خودروسازی، سیاستهای دولت است، نه خواست شرکتهای خودروسازی.
نظر شما