به گزارش خبرنگار ایمنا «سجاد خالدان» ورزشکار کمبینای اصفهانی در رشته وزنهبرداری یا پاورلیفتینگ قدرتی است که بالغ بر ۱۰ مدال طلای جهانی و بیش از ۵۰ مقام داخلی و جهانی دارد. این ورزشکار بهدلیل مشکلات مالی از ورزش دور شده و در کمال تعجب، مسئول چککردنِ بلیت اتوبوسهای بیآرتی است!
خالدان، یکی از نوابغ کشور در ورزش معلولان است که بهدلیل بیمهری و بیتوجهی مسئولان ورزش استان و کشور، از ورزش رویگردان شده است و حتی با وجود علاقه زیاد به این رشته و اصرار همسرش، حاضر نیست ورزش حرفهای را دنبال کند.
وی این روزها دو شیفت کار میکند تا بتواند در این اوضاع آشفته اقتصادی، نانی حلال بر سر سفره خانوادهاش ببرد. در این رابطه گفتوگویی با «سجاد خالدان» داشتهایم که ماحصل آن را میخوانید:
از چه زمانی به ورزش وزنهبرداری علاقهمند شدید؟
در مدرسه استثنایی درس میخواندم. در زنگ ورزش مدرسه، انواع ورزشها ازجمله وزنهبرداری به صورت محدود به ما آموزش داده میشد و مدتی بچهها کار با وزنه انجام میدادند. استعداد من در وزنهزدن خوب بود و از نیروی بالایی برخوردار بودم؛ بنابراین با تشویق دوستانی که خودشان به این رشته مشغول بودند، وزنهبرداری را شروع کردم.
برای نخستینبار در چه مسابقات بینالمللی شرکت کردید؟
در سال ۲۰۰۳ زمانی که ۱۶ سال داشتم برای نخستینبار در مسابقات جهانی کانادا شرکت کردم که تجربه شیرینی برایم بود، زیرا اصلاً باورم نمیشد که مدال جهانی را کسب کردهام.
از شیرینترین خاطره دوران ورزشیتان بگویید
زمانی که برای مسابقات جهانی ۲۰۰۳ انتخاب شدم و به اردو و سپس مسابقات رسیدم، شیرینترین و پررنگترین خاطره دوران ورزشیام رقم خورد. در آن سال در مسابقات انتخابی اردوی تیم ملی دوم شدم، اما با یک روز فاصله اعلام شد. اعزام به اردوی تیم ملی خبر خیلی خوبی برایم بود.
از سختیهایی که در ورزش حرفهای تجربه کردهاید بگویید
مشکلات زیادی بود. برخی مربوط به مسئولان استانی و بعضی به مسئولان ورزشی کشور برمیگردد. مسیر ورزش قهرمانی بیدردسر و سختی نیست، به خصوص برای فردی که معلولیت دارد. رفتوآمد برای تمرین، هزینههای سنگین ورزش حرفهای و قهرمانی مانند هزینه تغذیه، وسایل ورزشی و تجهیزات رفت و آمد و تمرین که واقعاً تأمین آن دشوار است.
به جز بحث هزینهها و مشکلات مالی که با آن درگیر بودم، مشکلات حمایتی وجود داشت که در مواقع زیادی سرعتگیر بود؛ زیرا حمایت خوبی نمیشد و هیچ مسئولی ما را جدی نمیگرفت؛ تنها زمانی که مقام و قهرمانی کسب میکردیم، تقدیر مختصری میشد و تا مسابقات بعدی و کسب قهرمانی، خبری از مسئولان نبود!
البته به همه ورزشکاران در رشتههای مختلف بیتوجهی میشود، اما ورزشکاران معلول با بیتوجهی بیشتر مواجه هستند. یک فرد معلول نسبت به یک فرد با زندگی نرمال، به توجه بیشتری نیاز دارد و زمانی که این معلول به ورزش حرفهای روی میآورد، نیازمند حمایت بیشتری است تا استعدادش شکوفا شود؛ زیرا با مشکلاتی مواجه است که یک ورزشکار عادی با آنان دست و پنجه نرم نمیکند.
حمایتهای مسئولان ورزشی استان چطور بود؟
مسئولان ورزشی استان در خیلی مواقع تلاش خود را کردند اما میتوانستند بهتر حمایت کنند. تلاششان در حد متوسط بود اما میتوانستند کارهایی انجام دهند که وضعیت ورزش استاد و ورزشکاران خیلی بهتر شود.
مسئولان ورزشی میتوانستند با متوالیان رده بالاتر در استان صحبت کنند تا به ورزشکاران پاداشی داده شود، جایگاهی داشته باشند یا حتی ورزشکاران شاغل شوند و برای امرار معاش خود حقوقی داشته باشند. حمایتهای مسئولان ورزشی استان محدود بود و تنها زمان اعزام، کمکهزینهای کوچک به ورزشکاران میدادند یا بخشی از هزینه خرید تجهیزات را برمیگرداندند.
شرایط میتوانست بهتر باشد تا اگر یک ورزشکار به هر دلیلی ورزش را کنار گذاشت، در مخارج زندگیاش نماند و تا حدودی تأمین باشد. در حال حاضر دو شغل دارم تا بتوانم زندگیام را اداره کنم. مسئول چک بلیت اتوبوس بیارتی هستم و در کنار آن، تعمیرات ریموت کنترل درهای مغازه و خانه را انجام میدهم!
بیمهریهایی از سوی مسئولان ورزش کشور هم بوده است؟
مسئولان رده اول ورزش کشور، مدام در حال تغییر هستند و در بازههای زمان کوتاهی افراد جدید جایگزین افراد قبل میشوند. زمانی رسیدگی و حمایت خوب بود اما با گذشت زمان، بیتوجهی به ورزشکاران معلول زیاد شد؛ به خصوص در سالهای آخر ریاست محمدرضا مظلومی در فدراسیون نابینایان و کمبینایان.
مظلومی زمان اعزام آخرین مسابقه بینالمللی که حضور داشتم، برای رشته وزنهبرداری بسیار ضعیف عمل کرد و برخوردی نادرستی با رشته ما داشت. همین بیتوجهی و برخورد بد وی باعث شد به فکر کنار گذاشتن ورزش قهرمانی بیفتم. البته گاهی اوقات خانواده به خصوص همسرم اصرار میکنند تا به ورزش قهرمانی و حرفهای برگردم اما با شرایطی که به وجود آمده است، برگشتن برایم سخت است.
شرایط نامطلوب اقتصادی، فشارهای مالی و سختیهای ورزش قهرمانی برای همه ورزشکاران وجود دارد، اما برخورد نادرست مسئولان ورزشی که خود را دلسوز میدانند، آدم را دلسرد میکند. تمام سختیها یک سمت و چوب گذاشتن مسئولان لای چرخ ورزشکاران در سمتی دیگر.
شنیدن همیشگی جملاتی مانند بودجه نیست، پولی برای اعزام وجود ندارد، فعلاً با همین وزن تمرین کنند و اعزام نمیکنیم، ورزشکار را به پوچی میرساند. در رشته ما همیشه قبل از اعزام میگفتند که در هر شرایطی و با هر حالتی باید قهرمان شوید. سکوت ما و تلاش کردنمان باعث شد که کمکم مسئولان به تغییر ندادن شرایط و کم گذاشتن حقوق یا مزایا برای ورزشکاران عادت کنند.
با توجه به اینکه در استان شرکتهای صنعتی بزرگی وجود دارد، نظرتان چیست که شرکتهای صنعتی نگاهی به ورزش معلولان کنند و حامی ورزشکاران استان شوند؟
همه شرکتها چه در بخش دولتی چه در بخش خصوصی، هیچ وقت روی ورزشی سرمایهگذاری نمیکنند که برای آنها تبلیغاتی نداشته باشد و باعث درآمدزایی نشود؛ فرقی هم ندارد که این ورزش در بخش معلولان باشد یا در بخش ورزشکاران سالم! حتی در تلویزیون حرفی از بعضی رشتههای ورزشی افراد سالم زده نمیشود و خیلی کم از ورزشکاران این رشته صحبت میشود. این موضوع به این دلیل است که به آن رشته ورزشی توجهی نشده و دور افتاده شده است؛ درنتیجه باعث میشود که ورزشکاران نیز استقبال نکنند و مقامی هم کسب نشود. رشته ما هم به دلیل اینکه المپیکی نیست، جزو رشتههای ورزشی است که خیلی به آن بها داده نمیشود.
چندین سال پیش خود ورزشکاران در خصوص حمایت شرکتهای خصوصی و غیرخصوصی نامهنگاریهایی کردند اما به نتیجهای نرسید. این کاری است که خود مسئولان استانی باید بخواهند انجام دهند که متأسفانه انجام نمیدهند. مسئولان به صورت محدود مثلاً سالی یک بار با رئیس شرکتهای صنعتی جلسهای میگذارند و از سمت آن شرکت، بودجهای را برای حمایت میگیرند که در بین تمام رشتههای ورزشی تقسیم میشود و مبلغ ناچیزی به هر رشته میرسد؛ البته همین بودجه نیز استمراری ندارد.
چه موقع تصمیم گرفتید ورزش را کنار بگذارید؟
قبل از اعزام به آخرین تورنمنت جهانی، زمزمههایی مبنی بر عدم اعزام به دلیل نبود اعتبار بود و کار به جایی رسید که تمام ورزشکاران تصمیم گرفتند خودشان هزینه اعزام را بدهند. در ادامه گفته شد پاداشی وجود ندارد! پس از مدتی اعلام شد بودجه تأمین شده و تیم را اعزام میکنند.
ما به مسابقات اعزام شدیم در شرایطی اصلاً در شأن یک ورزشکار نبود و تمام امکانات را خودمان از خانه بردیم. فقط قبل از حضور در مسابقات در تهران یک اردوی مختصر داشتیم. بعد از برگشت نیز گفته شد از سمت وزارتخانه برای این مسابقات پاداشی در نظر گرفته نشده است و مهم نیست که چه مقامی کسب کردهایم.
این اتفاقات باعث شد بیشتر به اینکه سرکار بروم و به دنبال شغل باشم، فکر کنم؛ زیرا درآمدی از ورزش نداشتم و حتی معلوم نبود به مسابقات بعدی اعزام میشویم یا نه. در نهایت تصمیم گرفتم وقت و انرژیام را برای کسب درآمدی که بتوانم زندگی و خانوادهام را اداره کنم بگذارم. واقعاً از آن وضعیت خیلی ناراحت بودم و هیچ کاری از دستم برنمیآمد و درنهایت خودم ورزش را کنار گذاشتم!
درحالحاضر به چه کاری مشغول هستید؟ دوری از ورزش برایتان سخت نیست؟
دوری از ورزش برایم ساده نیست، زیرا از ۱۴ سالگی آن را شروع و ۱۶ سال به شکل حرفهای دنبال کردم. البته نامهربانی و دیده نشدن از سمت مسئولان بیشتر ناراحتم میکند و سختتر است تا دوری از ورزش، در حال حاضر هیچ مسئولی از من سراغ نمیگیرد و نمیگویند خالدان کجاست! نه تنها من بلکه تمام همبازیهایم مانند مهدی بهارزاده، آرش حسنپور و خیلی ورزشکاران دیگر. کار کردن برای همه سخت است. درحال حاضر در بخش چک بلیت اتوبوس کار میکنم، تقریباً کسی نمیداند که مدال جهانی دارم و قهرمان جهانم. به دلیل شرایط شغلیام حرفهایی از مردم میشنویم که واقعاً آزردهام میکند. مدام به این فکر میکنم که چه شد که به این وضعیت رسیدم، کجا قرار داشتم و به چه نقطهای رسیدم! همیشه در ذهنم این است که باید در باشگاه در حال تمرین باشم و برای رسیدن به مسابقات خودم را آماده کنم اما پس از لحظاتی به خودم میایم و به زندگی واقعی برمیگردم.
حرف پایانی...
مسئولان خودشان میدانند برای بهبود شرایط ورزش چه باید بکنند، کافی است فقط کسی بخواهد کاری را انجام دهد.
به گزارش ایمنا، با وجود افتخارآفرینیها و کسب چندین قهرمانی جهان توسط سجاد خالدان و حتی ساخته شدن مستندی از زندگی وی، این قهرمان سابق ورزش کشورمان به اجبار و برای امرار معاش به شغل آزاد روی آورده است؛ مسئولان ورزش استان و کشور باید نگاه ویژهای به ورزشکارانی چون او داشته باشند.
نظر شما