از شگرد خاص پدر و پسر در لباس پلیس تا قتل هم‌سلولی در ترمینال

شگرد خاص پدر و پسر در لباس پلیس، دستگیری عاملان تیراندازی غیرمجاز در خرمشهر، قتل هم‌سلولی در ترمینال، نامه سارق باوجدان به تازه داماد، بازداشت زوج جوان با ۱۰ کیلو شیشه و قتل خونین در درگیری خیابانی را در بسته خبری حوادث ایمنا بخوانید:

به گزارش خبرنگار ایمنا، رسیدگی به این پرونده از شهریورماه سال ۱۴۰۰ به دنبال شکایت مرد جوانی آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از سه مرد پرشیا سوار که خود را مأمور پلیس معرفی کرده و دست به سرقت زده بودند، شکایت و اظهار کرد: از محل کار به خانه بر می‌گشتم که یک پژو پرشیا راهم را بست و سه مرد که لباس پلیس به تن داشتند خود را مأمور مبارزه با مواد مخدر معرفی کردند و از من خواستند تا جیب‌هایم را خالی کنم.

وی افزود: آنها کارت‌های بانکی مرا بررسی کردند و گفتند برای احراز هویت نیاز است رمز بانکی‌ام را به آنها بدهم. من رمز را به آنها دادم و سپس آنها مرا رها کردند اما چند دقیقه بعد متوجه شدم از کارت بانکی‌ام پول برداشت شده است. وقتی کارت‌هایم را بررسی کردم متوجه شدم آنها یکی از کارت‌های عابر بانکم را سرقت کرده و به جای آن کارت دیگری را به من داده‌اند.

با این شکایت تلاش برای بازداشت مأموران قلابی آغاز شد تا اینکه چند روز بعد شکایت مشابهی به پلیس رسید. در آن شکایت نیز مامورنماها با همین روش دست به سرقت کارت عابر بانک یک شهروند زده بودند. درحالی که شمار شکایت‌ها افزایش پیدا کرده بود مأموران پلیس توانستند سه مأمور قلابی را که یک پدر و پسر و یک مجرم سابقه‌دار بودند بازداشت کنند.

آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند. در ابتدای جلسه که سه نفر از شاکی‌ها حضور داشتند، آنها یک به یک به تشریح جزئیات شکایت خود پرداختند. نخستین شاکی گفت: من کارمند شرکت نفت هستم. ساعت ۱۲ ظهر چهاردهم مهرماه سال ۱۴۰۰ بود که برای خرید از خانه بیرون رفتن اما یک باره یک سمند سفید که سه سرنشین داشت راهم را بست.

سه مرد که بی‌سیم همراه داشتند خود را مأمور مبارزه با موادمخدر معرفی کردند. آنها جیب‌هایم را گشتند و کارت‌های بانکی مرا بررسی کردند. چون کارت ملی همراه نداشتم گفتند لازم است برای ابراز هویت رمز کارت عابر بانکم را به آنها بدهم.

آنها سپس کارت‌ها را به من برگرداندند اما ۱۰ دقیقه بعد متوجه شدم ۹و نیم میلیون تومان از حساب بانکی‌ام برداشت شده است. آنجا بود که فهمیدم سه مأمور قلابی به روش کش روی کارتم را برداشته‌اند. من شکایت کردم و متوجه شدم آنها با پولم طلا خریده‌اند. من در پلیس آگاهی توانستم یکی از متهمان را شناسایی کنم.

دومین شاکی مرد افغانی بود که در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من سرایدار خانه‌ای در نیاوران هستم. بیست‌وهفتم شهریورماه بود که از تجریش به سمت نیاوران می‌رفتم. یک پراید سفید راهم را بست و سه سرنشین آن از من خواستند محتویات جیبم را به آنها تحویل دهم. من هم گوشی موبایل و کارت‌های عابر بانک و یک میلیون تومان پول نقدی را که همراه داشتم به آنها دادم. آنها پس از بررسی کارت‌هایم آنها را به من برگرداندند و رهایم کردند. حدود ۱۰ دقیقه بعد متوجه شدم در سه مرحله پنج میلیون تومان از حسابم برداشت شده است من وقتی کارت‌های بانکی را بررسی کردم متوجه شدم آنها کارت عابر بانک پاسارگاد مرا برداشته و یک کارت دیگر به جای آن به من تحویل داده‌اند.

سومین شاکی که پسر دانش‌آموزی بود روبه‌روی قضات ایستاد و گفت: شانزدهم شهریورماه پارسال بود یک پرشیا نقره‌ای که سه سرنشین داشت در غرب تهران را هم را بست. سرنشینان خودرو خودشان را مأمور پلیس معرفی کرده بودند که گفتند به من مشکوک هستند. آنها خواستند گوشی موبایلم را بگیرند اما من مقاومت کردم که یکی از آنها با شوکر مرا تهدید کرد. به همین خاطر ترسیدم و گوشی را با آنها دادم. آنها از من خواستند سوار ماشین شوم و آنها را مقابل خانه ببرم تا با پدرم صحبت کنند. می‌خواستم سوار ماشین شوم که یک باره گریختند و گوشی مرا با خود بردند. من از آنها شاکی هستم.

با پایان اظهارات شاکی‌ها سه متهم به اتهام سرقت مسلحانه در پوشش مأمور پلیس و استفاده از لباس پلیس از خود دفاع کردند. نخستین متهم سعید ۳۷ ساله بود که در جایگاه متهم ایستاد و گفت: قبول دارم چهار فقره سابقه سرقت دارم اما مدتی است دست از سرقت برداشته‌ام و در محمودآباد ساختمان‌سازی می‌کنم. وقتی این سرقت‌ها رخ داد من تهران نبودم. من بی دلیل بازداشت شده‌ام و در هیچ‌کدام از این سرقت‌ها شرکت نداشته‌ام. حتی پولی به کارت من واریز نشده و نمی‌دانم چرا یکی از شاکی‌ها مرا به عنوان متهم پرونده معرفی کرده است. سپس دو متهم دیگر که پدر و پسر بودند به دفاع پرداختند.

مرد ۶۰ ساله گفت: من در زیرزمین خانه‌ام در مهرشهر کرج کفتر پرورش می‌دهم و آنها را می‌فروشم. من هرگز به تهران نیامده‌ام و بی دلیل بازداشت شده‌ام و اتهامات را قبول ندارم. پسر وی نیز گفت: من وقتی بازداشت شدم سرباز بودم و قرار بود یک هفته بعد مراسم عقدم برگزار شود اما پس از دستگیری مراسم عقدم به هم خورد و خانواده دختر مورد علاقه‌ام دیگر حاضر به این وصلت نیستند. زندگی‌ام به هم ریخته است. من و پدرم هشت ماه است که در زندان هستیم و کسی را نداریم تا برای ما وثیقه تهیه کند تا بتوانیم آزاد شویم. من اصلاً شاکی‌های پرونده را نمی‌شناسم و حتی متهم ردیف اول را نیز قبلاً ندیده‌ام. من و پدرم بی‌دلیل بازداشت شده‌ایم و بی گناه هستیم. با پایان دفاعیات متهمان قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

دستگیری عاملان تیراندازی غیرمجاز در خرمشهر

سرهنگ نجم‌الدین سهرابی فرمانده انتظامی خرمشهر، اظهار کرد: طرح ارتقا امنیت اجتماعی با هدف برخورد قاطعانه با دارندگان سلاح‌های غیرمجاز و عاملان تیراندازی، توسط مأموران پلیس اطلاعات و امنیت عمومی در نقاط آلوده و جرم‌خیر شهرستان خرمشهر به مرحله اجرا درآمد.

وی با اشاره به اینکه در این طرح مأموران پلیس با کار اطلاعاتی سه نفر عاملان تیراندازی غیرمجاز را شناسایی و دستگیر کردند، افزود: در بازرسی از مخفیگاه متهمان یک قبضه سلاح جنگی کلاشینکف، پنج قبضه سلاح شکاری و تعداد ۵٠ عدد فشنگ مربوطه کشف شد.

فرمانده انتظامی شهرستان خرمشهر با بیان اینکه متهمان جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضائی معرفی شدند، ادامه داد: پلیس برای حفظ آسایش و آرامش شهروندان طرح‌های پاک‌سازی و برخورد با دارندگان سلاح‌های غیرمجاز را به صورت مستمر و با تمام توان اجرا خواهد کرد.

قتل هم‌سلولی در ترمینال

مدتی قبل مرد جوانی به اتهام قتل هم سلولی خود در زندان دستگیر شد. رسیدگی به پرونده متهم در دستور کار بازپرس ساسان غلامی در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. متهم در اعترافات اولیه گفت: من ساکن شیراز هستم و مدتی قبل با دختری تهرانی آشنا شدم و برای دیدار او به تهران آمدم. وقتی به ترمینال رسیدم فردی قصد سرقت از من را داشت که با او درگیر شدم و نمی‌دانم چطور شد که در جریان درگیری او را خفه کردم.

درحالی که اقرار اولیه متهم ضد و نقیض به نظر می‌رسید، تحقیقات تکمیلی به عمل آمده و مشخص شد متهم با مقتول پیش از این در بازداشتگاه پلیس آشنا شده بود. به این ترتیب متهم راهی برای بیان حقیقت نداشت و اعتراف کرد متهم را از قبل می‌شناخت و به دروغ گفته بود که او را نمی‌شناسد: مدتی قبل به اتهام گوشی‌قاپی دستگیر شدم و در بازداشتگاه با مقتول آشنا شدم. بعد از آزادی با هم در ارتباط بودیم تا اینکه بر سر موضوعی با او اختلاف مالی پیدا کرده و از او کینه به دل گرفتم. برای همین دلیل او را تعقیب کرده و در ترمینال او را از پشت سر غافلگیر کرده و خفه کردم. بعد می‌خواستم وانمود کنم که او قصد سرقت از من را داشته است.

با اعتراف متهم و تکمیل تحقیقات، همچنین با توجه به اینکه این متهم موفق به جلب رضایت اولیای دم شده بود، پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به لحاظ جنبه عمومی جرم با دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع شد. بنابر این گزارش، متهم به زودی پای میز محاکمه خواهد رفت.

نامه سارق باوجدان به تازه داماد

اوایل تیر امسال زوج جوانی در تماس با پلیس از سرقت خانه خود خبر دادند. مرد جوان گفت: من تازه ازدواج کرده‌ام و چون هر شب خانه یکی از اقوام میهمان هستیم زیاد در خانه نبودیم. امشب هم در خانه خاله همسرم دعوت بودیم اما زمانی که برگشتیم با دیدن خانه به‌هم ریخته شوکه شدیم. طلا و جواهرات همسرم به همراه آلبوم عکس عروسی را داخل چمدانی گذاشته بودیم که سارق چمدان را با آلبوم عکس‌ها و طلاها با خود برده است.

با شکایت تازه داماد تحقیقات به دستور بازپرس منافی از شعبه ششم دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسی‌های اولیه مشخص شد که سارق دوربین‌های ساختمان را از کار انداخته و با شاه کلید وارد خانه شده و سرقت را انجام داده است. در ادامه بررسی‌ها کارآگاهان با شکایت‌های مشابه مواجه شدند. در تمام سرقت‌ها که در شمال و شمال غرب تهران رخ داده بود، سارق پس از اینکه دوربین‌های مداربسته محل سرقت را از کار می‌انداخت با شاه کلید وارد شده و فقط طلا و جواهرات و پول نقد به سرقت می‌برد، سرقت‌هایی که ارزش آنها حدود ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان بود.

بررسی‌های کارآگاهان پلیس آگاهی برای شناسایی سارق ادامه داشت تا اینکه تازه داماد بار دیگر به پلیس مراجعه کرد. او درحالی که آلبوم عکس و نامه‌ای در دست داشت مقابل افسر پرونده نشست و گفت: دیروز یک بسته پستی برایم آمد. بسته‌ای که داخل آن آلبوم عکس‌های عروسی‌ام بود و یک نامه داخل آن که سارق فرستاده بود و در نامه از من عذرخواهی کرده و نوشته به‌خاطر ورشکستگی مجبور به سرقت شده است.

سارق نوشته بود: وقتی چمدان را باز کردم با دیدن آلبوم عکس عروسی خیلی ناراحت شدم، من هیچ‌کدام از عکس‌ها را ندیده‌ام و برایتان برگرداندم اما پول و طلاهای سرقتی را به خاطر مشکلات مالی نمی‌توانم برگردانم. اگر روزی وضع مالی‌ام خوب شود، حتماً جبران می‌کنم. در ادامه بازپرس ویژه سرقت دستور بررسی آدرس ارسالی و تحقیقات برای دستگیری سارق ورشکسته را صادر کرد.

بازداشت زوج جوان با ۱۰ کیلو شیشه

سرهنگ یوسف سلیمانی فرمانده انتظامی بم، اظهار کرد: مأموران پلیس مبارزه با موادمخدر هنگام کنترل خودروهای عبوری در محور بم _کرمان به یک دستگاه پراید مشکوک شدند و آن را متوقف کردند.

وی افزود: مأموران در بازرسی تخصصی از این خودرو ۹ کیلو و ۹۰۰ گرم شیشه جاساز شده را کشف و یک زوج قاچاقچی را دستگیر کردند. این محموله پس از ورود از مرزهای شرقی کشور برای انتقال به استان‌های غربی تحویل این زوج شده بود. با تشکیل پرونده متهمان برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضائی معرفی شدند.

قتل خونین در درگیری خیابانی

سرهنگ جواد زرهرن رئیس پلیس پیشگیری و عملیات فرماندهی انتظامی شهرستان شیروان، اظهار کرد: درپی اعلام مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع یک فقره نزاع و درگیری فردی منجر به قتل در شهرستان شیروان، بلافاصله مأموران پلیس تحقیق و بررسی موضوع را به صورت ویژه در دستور کار خود قرار دادند.

وی افزود: با تشکیل تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی پس از رصد اطلاعاتی و انجام اقدامات تخصصی، در کمتر از دو ساعت قاتل شناسایی و متهم در یک عملیات ضربتی در مخفیگاه خود دستگیر شد.

کد خبر 589615

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.