۲۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۶:۵۲
واکاوی چند خودکشی!

خودکشی یک پدیده جهانی است و همه کشورهای جهان حتی توسعه‌یافته، با این پدیده روبه‌رو هستند؛ اما حادثه حلق آویزشدن خانواده پنج‌ نفره در نجف‌آباد که بنا به گفته مسئولان استان خودکشی بوده است، جای تحلیل اجتماعی‌روانی دارد تا از وقوع مجدد این‌گونه حوادث پیشگیری شود.

به گزارش خبرنگار ایمنا، خودکشی به‌عنوان یک مشکل جدی بهداشت عمومی، نیازمند توجه است، اما پیشگیری و کنترل آن کار ساده‌ای نیست. تحقیقات نشان می‌دهد پیشگیری از خودکشی در صورتی امکان‌پذیر است که مجموعه‌ای از فعالیت‌ها اعم از فراهم کردن بهترین شرایط برای تربیت فرزندان و جوانان و درمان مؤثر اختلالات روانی برای کنترل محیطی عوامل خطر را دربر بگیرد. انتشار مناسب اطلاعات و آگاهی‌بخشی، عناصر اساسی در موفقیت برنامه‌های پیشگیری از خودکشی است.

با وجود اقدامات مؤثری که در تمام کشورهای جهان برای پیشگیری از این امر صورت می‌گیرد، اما همچنان خودکشی در جهان روند افزایشی داشته است و به‌عنوان یک پدیده اجتماعی اولویت‌دار در تمام کشورها ازجمله ایران شناخته می‌شود. کشور ما هم از این سیاست‌گذاری‌ها و اقدام‌ها برای پیشگیری از خودکشی مستثنی نیست و دستگاه‌های متولی با تدوین این برنامه‌ها سعی کرده‌اند این آسیب اجتماعی را تا جای ممکن کاهش دهند، اما گاهی هنوز هم شاهد بروز خودکشی در کشور هستیم که آخرین نمونه آن حادثه خودکشی دسته‌جمعی یک خانواده در شهر نجف‌آباد بوده است که به دلیل اقدام دسته‌جمعی به این امر مورد توجه رسانه‌ها و افکار عمومی قرار گرفت.

خودکشی نجف‌آباد تفاوت ساختاری با سایر خودکشی‌ها دارد

میلاد مشایخی روانشناس اجتماعی به خبرنگار ایمنا، اظهار می‌کند: خودکشی یک مسئله جهانی است و تنها این امر در کشور ما اتفاق نمی‌افتد، اما مدل خودکشی اخیر در نجف‌آباد تفاوت ساختاری با سایر خودکشی‌هایی که در جهان اتفاق می‌افتد دارد؛ خودکشی‌های دسته‌جمعی در طول دوره‌های تاریخی تنها مختص افرادی است که پیرو فرهنگ قبیله‌ای خاصی هستند، درواقع افراد به‌واسطه اینکه رئیس قوم از شخصیت مرجع و پذیرنده‌ای برخوردار بوده است همه تابع وی بوده‌اند و به خاطر بعضی مسائل، اقدام به خودکشی گروهی می‌کرده‌اند.

وی می‌افزاید: براساس اخبار رسمی، این خانواده از وضعیت رفاهی متوسط و خوبی برخوردار بوده و وقتی ساختارمندی این خانواده را مورد بررسی قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم این خانواده ساختارمند بوده است؛ به این خاطر که دختر خانواده وقتی طلاق گرفته دوباره به محیط خانواده بازگشته است.

این روانشناس اجتماعی تصریح می‌کند: وقتی یک فرد طلاق می‌گیرد، چنان‌چه مجدد به خانواده برگردد و زندگی در خانواده را به زیستن در جامعه و به‌دور از خانواده ترجیح دهد، این موضوع نشان از ساختارمند بودن آن خانواده دارد.

وی ادامه می‌دهد: ضمن اینکه دختر و پسر نوجوان این خانواده که می‌توانستند بچه‌های فرار یا کار باشند، در خانواده زندگی می‌کردند، پس وقتی عوامل درون خانواده را بررسی می‌کنیم این خانواده از ساختار و انسجام خوبی برخوردار بوده است.

نتیجه قطع گفت‌وگوی اجتماعی یک خانواده با جامعه

مشایخی اضافه می‌کند: چند سالی است که سازمان بهداشت جهانی و سازمان‌های بین‌المللی روانشناسی به شعاری تحت عنوان «بیایم باهم گفت‌وگو کنیم» به جمع‌بندی و اجماع‌نظر رسیده‌اند و اگر دقت کنیم این شعار، شعار روز روانشناسان نیز بود، این شعار در رویکرد و اهمیت نوع پیام به اندازه‌ای از سوی مجامع علمی و سازمان بهداشت جهانی پراهمیت بود که نزدیک به دو تا سه سال این شعار تمدید شد.

وی تأکید می‌کند: مهم‌ترین نکته روانشناسی خودکشی دسته‌جمعی خانواده نجف‌آباد براساس اطلاعات مراجع رسمی این بوده که این خانواده گفت‌وگوی اجتماعی خود را با جامعه قطع کرده بود و درواقع تنها یک گفت‌وگوی درون‌خانواده‌ای بین خود داشته‌اند؛ این انزواطلبی می‌توانسته دلایل گوناگونی داشته باشد که نیاز به بررسی بیشتر دارد شاید فقدان پدر، طلاق فرزند خانواده و یا شاید خصوصیت‌های اخلاقی در درون افراد این خانواده باعث انزوای آن‌ها شده است.

فجایع انزوای خانواده‌ها از اجتماع

این روانشناس اجتماعی می‌افزاید: این انزوای خانواده از اجتماع فجایع بزرگی به همراه دارد، نمونه بارز آن را به غیر از حادثه خودکشی نجف‌آباد می‌توان در قتل بابک خرمدین مشاهده کرد که با بررسی موضوع می‌توان نتیجه گرفت خانواده بابک خرمدین یک خانواده بسیار منزوی و درون‌گرا بوده‌اند و بنا به اظهارات همسایه‌های آنها، خانواده خوبی بوده‌اند.

وی تصریح می‌کند: تعریف خانواده خوب از نگاه مردم ایران تعریفی غلط است، از دیدگاه مردم ایران خانواده خوب، خانواده‌ای است که کمترین تعامل با همسایه‌ها و اجتماع را داشته باشد و هیچ سروصدایی از آنها سر نزند، به عنوان خانواده خوب شناخته می‌شود در صورتی که خانواده خوب، خانواده‌ای است که دارای کارکردهای اجتماعی باشد و میزان تعامل و گفت‌وگوی بالا با همسایه‌ها و محیط اجتماع داشته باشد، مردم کشور ما به‌اندازه‌ای درگیر مباحث اقتصادی و معیشتی شده‌اند که از اصل موضوع که همان تعامل هر چه بیشتر اجتماع است، دور شده‌اند.

مشایخی ادامه می‌دهد: اگر در کشورهای جهان که شاخص سلامت روان آن‌ها در میان کشورهای دیگر جهان بالاتر است بررسی کنیم به این نتیجه می‌رسیم که در سیاست‌گذاری آن‌ها سطح تعامل خانواده‌ها را با اجتماع بالا برده‌اند و در این کشورها شاهد هستیم برنامه‌هایی همچون فستیوال‌ها و مناسبت‌ها صورت می‌گیرد که خانواده محور اصلی آن‌هاست زیرا به این نتیجه رسیده‌اند نشاط اجتماعی که یکی از محوری‌ترین مؤلفه‌ها در افزایش سرمایه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و توسعه انسانی است که با تعامل بیشتر نهاد خانواده با اجتماع صورت می‌گیرد.

گفتمان اشتباه درباره تعامل اجتماعی خانواده‌ها در کشور

وی اظهار می‌کند: فرهنگ کشور ما بر اساس تعامل است و در آموزه‌های دینی و هم فرهنگ کشور بر تعامل اجتماعی تأکید شده است به همین خاطر شاهد هستیم که خانواده برپایه تعامل اجتماعی و ارتباط با همسایه‌ها بوده است، اما در دهه‌های اخیر گفتمان اشتباهی درباره تعامل اجتماعی خانواده‌ها صورت گرفته که خانواده سالم خانواده‌ای است که کمترین تعامل را با اجتماع و همسایه‌ها دارد به همین خاطر در خرید آپارتمان شاهد هستیم تعامل کمتر همسایه‌های آن آپارتمان با دیگران یک مزیت مثبت در فروش است.

این روانشناس اجتماعی اضافه می‌کند: در کنار آن هرچند سیاست‌گذاری‌های مختلفی در کشور برای تعامل خانواده‌ها با اجتماع صورت می‌گیرد، اما این اقدامات اثرگذار نیست اینکه مردم را در جشنواره‌ها و دورهمی‌ها کنار یکدیگر جمع کنیم بهانه بوده و هدف اصلی این است که مردم بتوانند اضطراب‌های خود را در بیرون از محیط خانواده در فضای جامعه تخلیه کنند متأسفانه امروز این امر در حد مطلوب اتفاق نیفتاده و این جمع شدن اضطراب‌ها باعث شده است که خانواده‌های بیشتری دچار افسردگی شوند.

فاجعه در نتیجه انباشت مسائل و فشارهای یک خانواده

وی تأکید می‌کند: اگر سازمان بهداشت جهانی بر روی شعار «بیاید باهم گفت‌وگو کنیم»، تأکید دارد بدین خاطر است که گفت‌وگوی اجتماعی باعث آرام‌سازی روان و ارتقای سلامت روانی جامعه می‌شود، اما وقتی تمام فشارها، غم‌ها و کاستی‌های جامعه را به درون خانواده بردیم این خانواده تعامل خود را با اجتماع قطع می‌کند و گفت‌وگوی معیوب در درون خانواده شکل می‌گیرد.

مشایخی با اشاره به روند افزایشی حوادث در کشور، اظهار می‌کند: اگر شاهد افزایش خشونت و حوادث این‌چنینی هستیم بدین خاطر است که نهاد خانواده آسیب جدی دیده است و کمتر برنامه و سیاستی برای ارتقای سلامت روان اعضای خانواده صورت گرفته است، فراموش نکنیم حادثه خودکشی نجف‌آباد نمود انباشت مسائل و فشارهای یک خانواده است که هیچ نهاد و دستگاه متولی برای کاهش و پیشگیری آن اقدامی نکرده است و همین انباشت مشکلات باعث این فاجعه شد.

تغییر گسل خودکشی به سیار نقاط کشور

اردشیر بهرامی، جامعه‌شناس به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: کانون‌ها یا همان گسل‌های خودکشی از مناطق غربی کشور در طی سال‌های اخیر تغییر مکان داده و در برخی از استان‌ها و شهرهای کشور شیوع بیشتری پیدا کرده است، البته در استان اصفهان و شهر نجف‌آباد میزان خودکشی نسبت به سایر استان‌های کشور پایین‌تر است به همین خاطر وقوع خودکشی خانواده پنج نفر در شهر نجف‌آباد زنگ خطری است که متولیان امر باید آن را جدی گرفته و با سیاست‌گذاری درست مانع افزایش این آسیب اجتماعی باشند.

وی می‌افزاید: باید این روندها و جابه‌جایی کانون‌های آسیب خودکشی در سایر مناطق کشور مورد بررسی و تحلیل بیشتر جامعه‌شناسان، روانشناسان و سایر سیاست گذاران اجتماعی کشور قرار گیرد.

بدون بررسی میدانی نمی‌توان درباره خودکشی نظر داد

این جامعه‌شناس تصریح می‌کند: نمی‌توان بدون بررسی میدانی جامعه محلی، نزدیکان خانواده، شبکه‌های ارتباطاتی و خانوادگی درباره حادثه خودکشی نجف‌آباد نظر داد؛ مسئله اقتصادی یک عامل در خودکشی افراد است، اما عوامل دیگر در خودکشی یک فرد دخیل است، البته جدا از هر عاملی که در خودکشی خانواده در نجف‌آباد نقش داشته است می‌توان گفت ضعف‌های بسیار شدیدی در حمایت روانی، اجتماعی در آن منطقه که باید از خانواده صورت می‌گرفته، وجود داشته است.

وی ادامه می‌دهد: طبیعی است در این خانواده برخی مشکلات حل‌نشده وجود داشته است که سال‌های سال با آن درگیر بودند و آن سیستم مداخله‌گر، حمایت‌کننده و هوشیاری که باید به‌موقع آن مسئله و درد آن خانواده را شناسایی و امدادرسانی می‌کرد و در کنار آن این خانواده را مورد حمایت‌های اجتماعی و روانی قرار می‌داد، وجود نداشته است.

بهرامی با اشاره به اینکه یکی از اعضای خانواده نجف‌آباد که خودکشی کردند، دارای اختلال اعصاب و روان بوده است، اضافه می‌کند: وقتی‌که فردی دارای سابقه اختلال اعصاب و روان است باید دستگاه‌های متولی ارتقای سلامت روان این فرد را در چتر حمایتی خود قرار داده و مداخلات لازم را انجام می‌دادند، اما شاهد هستیم این امر یا صورت نگرفته یا اگر صورت گرفته اثرگذار نبوده است در غیر این صورت این فرد و خانواده‌اش اقدام به خودکشی نمی‌کردند.

عوامل پنهان خودکشی و کم‌رنگ بودن نقش دستگاه‌های متولی

این جامعه‌شناس تأکید می‌کند: نباید فراموش کرد فردی که اقدام به خودکشی می‌کند در شرایط روحی مناسبی به سر نمی‌برد در واقع فرد در شرایط استیصال قرار دارد و نمی‌تواند درست تصمیم بگیرید به همین خاطر دستگاه‌های متولی ارتقای سلامت روان و پیشگیری از خودکشی برای مداخله ورود می‌کنند، اما سابقه خودکشی به‌صورت دسته‌جمعی آن‌هم پنج نفر در جامعه ما تاکنون بسیار کم بوده است.

وی می‌گوید: خودکشی همچون صخره یخ در آب است که تنها نوک آن مشخص است، اما در زیر این قلعه که عظیم و قابل‌مشاهده نیست مسائل و آسیب‌های اجتماعی فراوان همچون افزایش خشونت‌های خانگی، نزاع‌های فردی و دسته‌جمعی، قتل زنجیروار به هم مرتبط هستند به همین خاطر نمی‌توان گفت یک عامل در خودکشی فرد یا افراد نقش داشته است.

بهرامی اظهار می‌کند: تغییرات اقلیمی، خشکسالی، آب‌وهوا، آلودگی هوا و مسائل زیست‌محیطی یکی از عوامل پنهانی وقوع خودکشی در هر منطقه هستند، زیرا این تغییرات و مسائل زیست‌محیطی در به وجود آمدن مسائل اجتماعی همچون بیکاری، فقر، خشونت، کاهش تاب‌آوری افراد نقش دارد پس نیاز است که نه‌تنها در حادثه نجف‌آباد بلکه در حوزه خودکشی بررسی و سیاست‌گذاری صحیح بیشتری صورت گیرد.

شاهد نظرات سطحی در علل خودکشی نجف‌آباد هستیم

کورش محمدی، رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران به خبرنگار ایمنا، می‌گوید: حادثه نجف‌آباد که برای یک خانواده اتفاق افتاد نیاز به بررسی بیشتر دارد تا مشخص شود که این حادثه خودکشی بوده یا خیر، اگر پنج عضو خانواده همه باهم تصمیم به خودکشی گرفته‌اند، این مدل خودکشی جزو پیچیده‌ترین خودکشی‌ها بوده است.

وی می‌افزاید: در بررسی پدیده خودکشی نباید علت آن را تک‌بعدی بررسی کنیم و تنها یک عامل همچون فقر را علت خودکشی فرد یا افراد درنظر بگیریم، بلکه خودکشی پدیده‌ای است که ریشه در سلسله عواملی دارد که به‌صورت زنجیره‌وار در طول زندگی یک فرد دست‌به‌دست هم می‌دهد تا در نقطه اوج نابسامانی زندگی فرد که لحظه خودکشی است، فرد را ترغیب به این اقدام کند.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران تصریح می‌کند: تحلیل‌هایی درباره خودکشی نجف‌آباد شد که برخی عامل آن را فقر یا بنا به گفته یکی از مسئولان شهرستان نجف‌آباد عامل خودکشی این خانواده را افسردگی دانستند، در واقع یک نظر کارشناسی و علمی دقیق درباره تحلیل این حادثه ناگوار نیست و این تحلیل‌ها بیشتر برداشت‌های شخصی است.

وی بابیان اینکه در تحلیل علل خودکشی دسته‌جمعی یک خانواده باید چند عامل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد، اضافه می‌کند: در وهله اول باید مطمئن شد این حادثه یک خودکشی جمعی بوده است، به‌طور معمول خودکشی‌های جمعی بدین‌صورت که تمام افراد خود را حلق‌آویز کنند، بسیار نادر است به همین خاطر حادثه نجف‌آباد جای تردید و تعامل دارد که چرا این اتفاق افتاده است.

حادثه نجف‌آباد غفلتی بزرگ در سیستم حمایت از نهاد خانواده

محمدی ادامه می‌دهد: اگر مجموعه عواملی همچون افسردگی، اضطراب، مشکلات معیشتی، اقتصادی، بیکاری و ناامیدی را در کنار یکدیگر قرار دهیم و عنوان کنیم که این عوامل باعث خودکشی این خانواده شده است، پرسش مهمی ایجاد می‌کند که آیا این عوامل برای کودک خانواده هم پیش‌آمده است؟ آیا این کودک درکی از خودکشی، افسردگی و رهایی داشته است؟ این پرسش‌ها ضرورت بررسی کارشناسی در چنین حوادثی را نشان می‌دهد.

وی تأکید می‌کند: اگر حادثه نجف‌آباد خودکشی باشد نشان می‌دهد به چه میزان خدمات مشاوره‌ای و روانشناسی کشور ناکارآمد است که نمی‌تواند خانواده‌هایی که در معرض اقدام به خودکشی هستند را تحت پوشش قرار داده و با ارائه خدمات از خودکشی این افراد پیشگیری کند، حادثه نجف‌آباد غفلت بزرگی در سیستم حمایت از نهاد خانواده بود.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران اظهار می‌کند: حوادثی همچون خودکشی نجف‌آباد را اگر به‌عنوان برگه‌های یک پرونده، تک‌تک بررسی کارشناسی و دقیق انجام دهیم به‌طور قطع از وقوع حوادث مشابه در آینده پیشگیری خواهیم کرد، اما وقتی به‌جای این تحلیل‌های کارشناسی نظرهای هیجانی همچون فقر و افسردگی را عامل خودکشی افراد بدانیم به‌طور قطع نمی‌توان از بروز این حوادث پیشگیری کرد و هر روز شاهد افزایش این‌گونه حوادث خواهیم بود.

از حادثه نجف‌آباد سطحی گذشتیم

وی می‌افزاید: از حادثه نجف‌آباد هم همچون سایر حوادث کشور سطحی گذشتیم و به فراموشی سپرده شد در صورتی که حادثه بسیار بزرگی بوده است، امروز نیازمند تحول در دیدگاه‌ها و نگرش‌های سازمانی و سیستمی هستیم و در کنار آن باید یک تحول اساسی در خدمات روانشناسی و مشاوره‌ای کشور ایجاد شود تا نسبت به این مسائل بی‌تفاوت نباشیم.

محمدی تأکید می‌کند: در تحلیل کارشناسی حادثه نجف‌آباد، اگر به دلایل منطقی برای خودکشی خانواده دست پیدا کردیم این حادثه خودکشی بوده است، اما اگر به این منطق دست پیدا نکنیم به‌طور قطع حادثه نجف‌آباد خودکشی نبوده است، وظیفه دستگاه‌های نظارتی، امنیتی و قضائی استان اصفهان است که فرصتی در اختیار سیستم کارشناسی و دانشگاهی بگذارد تا این کارشناسان بتوانند بدون هیجان و جنجال بلکه در یک فضای آرام و کارشناسی روند زندگی چندساله این خانواده را بررسی کنند و در نهایت مشخص شود علت این حادثه چه بوده است.

وی با بیان اینکه به‌عنوان کارشناس آسیب‌های اجتماعی باور اینکه حادثه نجف‌آباد، خودکشی بوده، بسیار سخت است، تصریح می‌کند: دلیل کارشناسی و مستدلی در حادثه نجف‌آباد مشاهده نکردم، باید بررسی شود که چرا یک خانواده به طور دسته‌جمعی اقدام به خودکشی کرده است، این بررسی مهم است تا بتوانیم نهاد خانواده را به‌درستی مدیریت کنیم.

باید بین مسئولان و حوزه کارشناسی تفکیک قائل شد

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه باید بین مسئولان و حوزه کارشناسی تفکیک قائل شد، می‌گوید: متأسفانه در جامعه مسئول بودن به‌منزله کارشناس بودن نیست و این‌یک ضعف در سیستم مدیریتی کشور است به همین خاطر از متولیان امر تقاضا داریم در بررسی‌های حوادثی چون نجف‌آباد به‌جای اینکه خود تحلیل کنند، فضای کارشناسی را برای تحلیل این حوادث ایجاد کنند.

وی اضافه می‌کند: در مورد رسانه‌ها دو باور در جامعه است، باور اول این است که اگر مباحث و اخبار خودکشی در رسانه‌ها منعکس شود باعث بدآموزی و افزایش خودکشی در جامعه خواهد شد، باور دوم این است ورود نکردن رسانه‌ها به مباحث مهم اجتماعی همچون خودکشی پاک کردن صورت‌مسئله است.

نگاه‌های مختلف به موضوع خودکشی در رسانه‌ها

محمدی ادامه می‌دهد: اگر یک رسانه تنها به جهت جذب بیشتر مخاطب بخواهد با نگاه‌های زرد اخبار خودکشی را در بخش حوادث خود ترویج و منتشر کند، این امر یک آسیب جدی است، اما رسانه‌ها باید با نگاه کارشناسی به موضوعاتی ورود کنند و خبر را نه به‌عنوان هیجان بلکه به‌عنوان فرصتی برای گشودن درهای کارشناسی در آن ورود کنند، این یک امر تخصصی است و در این‌گونه موارد کتمان کردن رسانه‌ها اشتباه است.

وی می‌گوید: ما نمی‌توانیم مسئله خودکشی و وقوع آن را در کشور کتمان و آن را از سیستم اطلاع‌رسانی حذف کنیم، اما حوزه اطلاع‌رسانی بدون هیجان، بدون نگاه زرد، مبتنی بر کار کارشناسی لازم و ضروری است و در کنار اخذ راهکارها و پیشنهادها برای کاهش این‌گونه حوادث، باید به حوزه کارشناسی جامعه کمک کرد.

رئیس انجمن آسیب‌شناسی اجتماعی ایران تأکید می‌کند: نگاه صرف رسانه به حوادث جهت اطلاع‌رسانی، نگاه غلطی است زیرا اطلاع‌رسانی در پدیده‌های اجتماعی باید همراه با نگاه آسیب‌شناسی و گشودن مباحث کارشناسی باشد، از حوادثی چون قتل رومینا اشرفی، حادثه آتش‌نشان‌های پلاسکو، حادثه نجف‌آباد و حوادثی از این دست بدون کار کارشناسی به طور هیجانی از آنها گذشتیم و امروز پیش‌بینی من این است که حادثه نجف‌آباد همچون حوادث دیگر به فراموش سپرده می‌شود.

کد خبر 589430

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.